بخشی از مقاله

چکیده

در همه کشورهای جهان، نخستین مساله حیاتی که ذهن همه صاحبان قدرت را به خود معطوف کرده است، بحث امنیت و چگونگی تأمین امنیت در مقیاس ملی و فراملی است. مناطق مرزی یکی از آن مناطقی هستند که تأثیر مهمی را در امنیت کل کشور دارند. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر مناطق مرزی بر امنیت کشور به رشته تحریر در آمده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی انجام شده است. مبانی نظری پژوهش از طریق مطالعات کتابخانهای به دست آمده است. حاصل بررسی ها نشان می دهد سیاستهای دولت ها در متغیرهای اقتصادی - مانند فقر و عدم توسعه - و اجتماعی - مانند بحران هویت - در قبال ساکنین مناطق مرزی می تواند کشور را دچار چالش و بیثباتی کرده و امنیت کشور را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، افزایش قاچاق مواد مخدر که شیوع اعتیاد در بین جوانان - سرمایه های اصلی جامعه - را با خود همراه داشته و دامنگیر کل جامعه میگردد و یا ظهور گروههای تروریستی که از درون برخی مرزنشینان درآمدهاند، تهدیدی بر امنیت تمامیتارزی کشور به حساب میآیند.

واژههای کلیدی: مناطق مرزی، امنیت، جغرافیای امنیت.

-1 مقدمه

صاحب نظران درباره مرز دیدگاههای مختلفی دارند. برخی مرز را برخاسته از تمایل غریزی انسان به اعمال نظارت انحصاری بر بخشی از فضا میدانند که به آن اصطلاحا قلمروخواهی انسان میگویند، درحالی که برخی دیگر مانند دیوید اسمیت تشابه میان قلمروخواهی انسان و قلمروخواهی حیوان را مردود میدانند و معتقدند تمایل به داشتن قلمرو نه تنها دلیل اهمیت از نظر مادی بلکه وسیلهای برای نیل به اهداف دیگری مانند ادامه بقا، سلطه سیاسی یا بیگانهستیزی است. افرادی مانند رابرت ساک نیز تجدید حدود و نظارت بر یک منطقه جغرافیایی را تلاش فرد یا یک گروه به منظور تاثیرگذاری یا اعمال نفوذ روی مردم، پدیده¬ها و روابط میان آنها میدانند - میور،. - 20-40:1379 در همه کشورهای جهان نخستین مسئله حیاتی که ذهن همه صاحبان قدرت را به خود معطوف کرده است بحث امنیت و چگونگی تأمین امنیت در مقیاس ملی و فرو ملی است. مناطق مرزی یکی از آن مناطقی هستند که تأثیر مهمی را در امنیت کل کشور دارند. همچنین احساس امنیت یکی از شاخصه های کیفیت زندگی است و آسیب های اجتماعی از مهمترین پیامدهای مختلف امنیت به شمار می روند - عظیمی، . - 22 :1384

با توجه به دیدگاه مدرن و کسانی چون میتار، پست مدرن ها، روانشناسان اجتماعی، مکتب کارکردگرای ساختاری تئوری تعامل تمایز یافته - و نظر دورکیم - تئوری آنومی - ، دیدگاه مربوط به محیط زندگی، نظریه پنجره های شکسته - نظریه نامدنیت - و تئوری اختلال و بی نظمی اجتماعی که معتقد است فضای شهری از جمله عوامل تأثیرگذار بر احساسات افراد به ویژه احساس امنیت آنان می باشد، بیان داشت که افرادی که در فضای فیزیکی و اجتماعی سالمی به سر می برند به لحاظ ایمن بودن محیط اطرافشان ضریب احساس امنیت بالایی را نسبت به کسانی دارند که فضای اطرافشان آکنده از اختلالات و بی نظمی هایی است که باعث بوجود آمدن احساس امنی در جسم و روانشان می گردد و ضریب احساس امنیت آنان را کاهش می دهد - احمدی و همکاران، 56 :1386؛ به نقل از میری و همکاران، . - 6834 :1391
جهت ایجاد احساس امنیت، آدمی از همان روزگاران نخستین زندگی حس مالکانه نوع بشر وی را به این امر رهنمون می ساخت که وی برای محل زندگی خود سرحد و مرزی تعیین نماید. وسعت این مرز و سرحد با تشکیل قبایل، طایفه ها و ایجاد شهرها، ایالات و ولایات روزبروز کسترده تر شد تا اینکه با تشکیل حکومت های مختلف در اقصی نقاط دنیا، هر یک از آنها اقدام به ایجاد کشورهای مستقل با مرزها و سرحدات متمایز نمودند. تاریخ بشر نمایانگر این می باشد که حفظ و صیانت از مرز و سرحد یک کشور برای حکومت و دولت آن کشور از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است و چه بسا جنگ ها و درگیری هایی که به همین علت رخ نداده است. - ستاره، . - 8 :1388 اهمیت تحقیق حاضر این است که نشان خواهد داد که مناطق مرزی چه تأثیری بر امنیت کشور دارند. لذا روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانهای بوده است.

-2مبانی نظری تحقیق
-1-2 ژئوپلیتیک

برای ورود به بحث ابتدا جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک را تعریف می کنیم، بدون آنکه به یک بررسی تاریخی در این زمینه بپردازیم. به طور خلاصه باید گفت که جغرافیای سیاسی علمی است که نقش سیاست را در جغرافیا بررسی می کند، در حالی که علم ژئوپلیتیک به بررسی نقش عوامل محیط جغرافیایی در سیاست می پردازد. از زمان عنوان شدن واژه ژئوپلیتیک، معنای تقابل قدرت با یک سرزمین و انسان هایی که در آن سکونت دارند مطرح بوده است و خلاصه اینکه این واژه نقشی بسیار اساسی در تولید قدرت داشته است. برای آگاهی بیشتر مفاهیمی از این واژه در منابع مختلف ذکر می شود. در فرهنگنامه فرانسوی روبر - 1965 - درباره واژه ژئوپلیتیک آمده است:

ژئوپلیتیک علمی است که به مطالعه روابط بین داده های طبیعی ،جغرافیا و سیاست حکومتها می پردازد.
در فرهنگنامه لاروس - 1962 - چنین تعریف شده است: مطالعه روابطی که هر کشور به وسیله آن سیاستهایش را با قوانین طبیعی به هم پیوند میزند و در این پیوند قوانین طبیعی از عوامل دیگر، تعیینکننده ترند.

سائول بی.کوهن در کتاب خود با عنوان جغرافیا و سیاست در جهان تقسیم شده - - 1973 نوشت: عصاره ژئوپلیتیک مطالعه روابطی است که میان سیاست بینالمللی، قدرت و مشخصات جغرافیایی برقرار می شود. ما با نگاهی ژرف به این تعاریف به یک نتیجه کلی میرسیم و آن این است که این علم با منابع گوناگون می خواهد این مطلب را بیان کند که اولا قدرت عامل مهمی در سیاست و روابط بینالملل است و منابع تولید قدرت نیز گوناگون، ولی اگر ما بتوانیم برای ورود به صحنهی سیاسی بینالمللی بازاری، به قدرتی دست یابیم که دارای منبع و منشا جغرافیایی باشد، در واقع وارد حیطهی ژئوپلیتیک شدهایم. دگرگونیهایی که بعد از فروپاشی شوروی سابق در جهان به وجود آمد این علم را نیز متحول کرده و امروزه صحبت از ژئوپلیتیک مدرن یا اصطلاحا ژئوپلینومی است که در واقع ترکیبی نو است از ژئوپلیتیک با همه ی پیچیدگیهایش، سیاست با همه ویژگی های خود و سرانجام اقتصاد که روز به روز ابعاد و عملکردهایش جهانیتر میشود. تعریفی که در این برهه از زمان می توانیم از ژئوپلیتیک به دست دهیم این است: ژئوپلیتیک عبارت است از درک واقعیتهای محیط جغرافیایی به منظور دستیابی به قدرت، به نحوی که بتوان در بالاترین سطح وارد بازی جهانی شد و منافع ملی و حیات ملی را حفظ کرد؛ به عبارت دیگر ژئوپلیتیک عبارت است از: علم کشف روابط محیط جغرافیایی و تاثیر آن بر سرنوشت سیاسی ملل - عزتی، . - 6:1380 جغرافیا استعارهای از سیاست است. واژه ژئوپلیتیک که ابتدا در سال 1899 م توسط دانشمند سوئدی به نام رودولف کیلن وضع شد - Atkinson&Dodds,2000:1 - به بخشی از معلومات حاصله ناشی از ارتباط بین جغرافیا و سیاست اطلاق گردید - حافظنیا، . - 13:1385 ژئوپلیتیک از زمان وضع واژه آن از نظر مفهومی و نیز موقعیت اجتماعی و علمی دچار فراز و نشیب شده و از حالتی شناور در موضوعات مورد اطلاق نیز برخوردار بوده است. این واژه در بین جغرافیادانان، سیاستمداران حرفهای، نظامیها و متخصصین علوم سیاسی و روابط بینالملل رواج داشته و دارد. فروپاشی نظام دوقطبی در جهان و حوادث دههی1990 نیز در رشد جهشی ژئوپلیتیک موثر بوده است. با وجود اینکه ژئوپلیتیک در یک قرن گذشته موضوع مورد بحث بوده و از موقعیتهای برجستهای نیز برخوردار شده است ولی به دلایل مختلف نتوانسته است به تعریف و مفهومی روشن که مورد توافق باشد برسد و حتی نسبت آن با جغرافیای سیاسی علیرغم رابطه تنگاتنگ بایکدیگر، بطور وضوح مشخص نگردیده است و اظهار نظرهای متفاوت و بعضا متناقضی ابراز میشود - همان: . - 22 ژئوپلیتیک در قالب یک مفهوم ترکیبی قابل تبیین است که در آن سه عنصر اصلی یعنی جغرافیا، قدرت و سیاست دارای خصلت ذاتی میباشند. ترکیب سه پارامتر جغرافیا، قدرت و سیاست الگوهای رفتاری گروههای متشکل انسانی را نسبت به یکدیگر تعیین میکند. ژئوپلیتیک عبارت است از علم مطالعه روابط متقابل جغرافیا، قدرت و سیاست و کنشهای ناشی از ترکیب آنها با یکدیگر - همان:. - 37 بسیاری از صاحبنظران ایرانی و خارجی نیز ژئوپلیتیک را همان جغرافیای سیاسی میدانند و تفاوتی بین آن دو نمیبینند. کالین فلینت معتقد است که روز به روز شناسایی تفاوت بین جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دشوارتر میگردد. گاهی اوقات به جای لفظ جغرافیای سیاسی، به خاطر مختصر شدن، از واژه ژئوپلیتیک استفاده میشود. در مجموع ژئوپلیتیک به نظر میرسد به عنوان بحثی در درون علم جغرافیای سیاسی، به مطالعه رقابتهای قدرتها - از مقیاس محلی و درون کشوری گرفته تا کروی - میپردازد با استفاده از امکاناتی که محیط جغرافیایی در اختیار آنها گذاشته است. قدرت موضوع اصلی مورد بحث در ژئوپلیتیک است. در ژئوپلیتیک عناصر جغرافیا، قدرت، رقابت و سیاست نقشآفرینی میکنند.

-2-2 مرز

صاحبنظران درباره مرز دیدگاههای مختلفی دارند. برخی مرز را برخاسته از تمایل غریزی انسان به اعمال نظارت انحصاری بر بخشی از فضا میدانند که به آن اصطلاحا قلمروخواهی انسان میگویند، درحالی که برخی دیگر مانند دیوید اسمیت تشابه میان قلمروخواهی انسان و قلمروخواهی حیوان را مردود میدانند و معتقدند تمایل به داشتن قلمرو نه تنها دلیل اهمیت از نظر مادی بلکه وسیلهای برای نیل به اهداف دیگری مانند ادامه بقا، سلطه سیاسی یا بیگانهستیزی است. افرادی مانند رابرت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید