بخشی از مقاله

چکیده

امروزه دانشگاهها در راستای موفقیت در عرصه رقابت بین تولیدکنندگان دانش و علم و فنآوری در اکوسیستم نوآوری، نیاز به توجه بیشتر به موضوع نوآوری و خلاقیت در دانشگاه دارند. از طرفی وجود افراد خلاق و نوآور برای تداوم حیات دانشگاهها ضروری است. دانشگاهها وارد عصر آشفتگی شدهاند و انتظارات جامعه از آنها برای بالا بردن ظرفیت پاسخگویشان بیشتر شده است. نوآوری به دانشگاهها کمک میکند تا خروجیهای خود را با نیاز بازار و جامعه منطبق سازند و از شیوههای نوین آموزشی و تشویق خلاقیت و نوآوری در دانشگاه در راستای تولید دانشآموختگانی نوآور گام بردارند. ارتباط دانشگاه - صنعت و هماهنگی هر چه بیشتر و منسجمتر موسسأت تحقیقاتی، دانشگاهها، بنگاههای کوچک و متوسط، مراکز کارآفرین و صنایع تأثیر قابل ملاحظهایی را در بسط و گسترش نوآوری و کارآفرینی در جامعه دارد. در این مقاله تأثیر نوآوری بر دانشگاه، رشد اقتصادی و توسعه کارآفرینی در کشور، همچنین مسئولیت دانشگاه در راستای توسعه و گسترش نوآوری و کارآفرینی در دانشگاه و جامعه مورد بررسی قرار میگیرد.

واژههای کلیدی: نوآوری، کارآفرینی، دانشگاه نوآور، فنآوری، آموزشعالی

مقدمه

در حال حاضر کشورهای قدرتمند به لحاظ اقتصادی و تکنولوژیکی، کشورهای هستند که از لحاظ علم و فناوری توسعه پیدا کرده و پیشرفت قابل توجهای در این زمینه داشتهاند. فناوری و نوآوری موجب قدرت و نفوذ میشود. در همین راستا کشور ما نیز باید از این موضوع تبعیت کرده و به سمت نوآوری در تولید علم و فناوری حرکت کند. بنابراین کل اجزای اکوسیستم نوآوری ملی با یک نگاه سیستمی، استراتژیک و پویا در سطوح کلان، میانی و خرد باید در مسیر نوآوری و کارآفرینی قرار بگیرند. پیش از این نوآوری در قالب الگوی دانشگاه و صنعت مورد بررسی قرار میگرفت، بعدها الگوی نظام ملی نوآوری مطرح شد که سایر نهادهای مؤثر و دخیل در تولید و انتشار علم وفناوری را مورد توجه قرار میداد و در قالب نظام ملی نوآوری بررسی میکرد و بعد از آن، از آنجایی که هیچ مرزی را برای نوآوری نمیتوان در نظر گرفت، نوآوری را در سطحی بالاتر از نظام ملی نوآوری و در قالب نظام جهانی نوآوری تعریف کردند. امروزه با توجه به تأکیدهای که روی توسعه پایدار و ارگانیک و پویایی اجزاء اکوسیستم نوآوری میشود و با توجه به اینکه همه نهادهای اکوسیستم ملی نوآوری کشور در قالب یک پیکر، ملزم به همکاری و هماهنگی در راستای سوق دادن کشور در مسیر نوآوری، علم و فناوری هستند؛ وجود دانشگاه نوآور به عنوان یکی از اصلی-ترین اجزای اکوسیستم ملی نوآوری حائز اهمیت است. با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و تغییرات سریع محیطی، از جمله ورود فناوریهای مختلف و روزآمد به بازار و شکلگیری رقابت سخت بین عاملان اقتصادی مختلف، و در راستای توسعه و رشد اقتصادی، سازمانهای مختلف و از جمله دانشگاه، اگر بخواهند به رشد و توسعه و حیات خود به عنوان نقشی که در اکوسیستم نوآوری در راستای توسعه علم و فناوری و پاسخگویی به نیازمندیهای جامعه دارند، پاسخ دهند، ملزم به انطباق هر چه بیشتر با محیط و تشویق کارکنان خود به نوآوری و خلاقیت و حرکت به سمت تبدیل شدن به یک سازمان نوآور هستند.

با توجه به رشد علم و فناوری و سرعت سریع تغییرات محیطی، سازمانها و از جمله نهاد دانشگاه، نیاز به انطباق هر چه بیشتر با محیط دارند تا بتوانند همچنان به حیات خود ادامه دهند؛ وجود افراد خلاق و نوآور برای تداوم این حیات ضروری است. دانشگاهها وارد عصر آشفتگی شدهاند و درخواست دانشگاهها افزایش ظرفیتشان برای پاسخگویی است.[1] در حال حاضر تولید علم فقط در انحصار دانشگاه نیست از طرفی تغییرات محیطی گسترده و لزوم پاسخگویی مناسب، دانشگاهها را بر آن داشته است که از قالب سنتی و مرسوم خود بیرون آمده و با چابکی ،مسئولیتپذیری بیشتر و منعطفتر در مسیر تغییر و نوآوری گام بردارند. در طول زمان دانشگاهها نشان دادند که قادر به سازگار شدن هستند. دقیقا به دلیل این قابلیت دانشگاهها به عنوان نهادهای دانش و یادگیری باقی ماندهاند. امروزه بحث آموزش آنلاین و جهانی شدن آموزش عالی، ثبت نامهای بین المللی و افزایش رقابت در جذب دانشجوی خارجی که یکی از دلایل عمده آن جبران کاهش ثبتنام طی سالیان اخیر است، - چرا که موجب می شود دانشگاهها بخش قابل توجهای از درآمد خود را از طریق دانشجویان خارجی تامین کنند - از دیگر مسائل قابل توجه دانشگاهها است. همچنین گسترش پردیسهای بین المللی و آموزشهای برخط از طریق اینترنت یا ماهواره در سایر کشورهای در حال توسعه یا دوره های یادگیری دیجیتالی که امکان یادگیری را در هر زمان و مکان در جهان فراهم می سازند، بسیار مورد استقبال و توجه دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفته است و سعی در گسترش و ابداع نوآوریهای بهتر و جدیدتر در این زمینه شده است.

در حال حاضر دانشگاهها دیگر تنها تولیدکنندگان دانش نیستند. دانش هم اکنون در انواع سازمانها، دانشگاهها، شرکتهای تجاری و موسسات بزرگ و کوچک و آزمایشگاههای دولتی تولید میشود. شرکتهای تجاری در صنعت دانش از نظر خلاقیتی که دانش را شکل میدهد با یکدیگر رقابت میکنند.[2] در سالهای اخیر با در نظر گرفتن لزوم شکلگیری دانشگاه نوآور به عنوان رقیب شرکت-های تجاری و صنایع و با توجه به تغیرات فناوری و رشد تکنولوژی، توجه ویژهای به الگوهای ارتباط بین دانشگاه و صنعت و فرآیند شکلگیری دانشگاه نوآور شده است. در حال حاضر، الگوی مشخصی برای دانشگاه نوآور تدوین نشده است، به غیر از تعاریف و ویژگیهای پراکندهایی که در ارتباط با خصوصیات دانشگاه نوآور در مقالات ملی و بین المللی مختلف ارائه شده است. در این راستا و با توجه به خلاء مطالعاتی موجود، در این مقاله سعی بر این است که الگوی مشخصی برای دانشگاه نوآور در ایران با توجه به اکوسیستم نوآوری ملی و بین المللی ارائه گردد. سازمانها و از جمله دانشگاهها در صورتی قادر هستند به عنوان بخشی از یک اکوسیستم نوآور به فعالیت و رقابت خود در عرصه جهانی که به سرعت در حال تغییر است پاسخ دهند که از نوآوریهای باز استفاده کنند. در مدل نوآوری باز سازمانها ایدههای شکل گرفته در داخل و خارج از سازمان را با استفاده از مسیرهای درونی و بیرونی منتهی به بازار، تجاری سازی میکنند. در نوآوری باز بر خلاف مدلهای سنتی نوآوری اصل بر بهرهبرداری از ایده ها - چه در داخل و چه در خارج از سازمان - است و بر خلاف رویکرد سنتی، نوآوری فقط محدود به واحد تحقیق و توسعه درون سازمان نیست.[3] کلارک و گیبون دانشگاهها را نیازمند انطباق با تغییرات سریع محیطی میدانند. کلارک معتقد است دانشگاهها وارد عصرآشفتگی شدهاند و درخواست دانشگاهها افزایش ظرفیتشان برای پاسخگویی است[1] .[4] در طول زمان دانشگاهها نشان دادند که قادر به سازگار شدن هستند. دقیقا به دلیل این قابلیت دانشگاهها به عنوان نهادهای دانش و یادگیری باقی ماندهاند. طی این سالیان دانشگاهها با چالش-های مهمی روبرو شدهاند و تنها در صورت انطباق با این چالشها میتوانند نقش و جایگاهشان را در جامعه حفظ کنند. دانش هم اکنون در انواع سازمانها، دانشگاهها، شرکتهای تجاری و موسسات بزرگ و کوچک و آزمایشگاههای دولتی تولید میشود. سازمان همکاری اقتصادی و توسعه - - 1998 در گزارش خود بیان میکند: دانش به مهمترین عامل تولید تبدیل شده است. مدعیان بسیاری در صنعت دانش مراکزی را برای تولید دانش پایه یا آموزش و یادگیری سطح بالا ایجاد کردهاند. دانشگاهها توسط عوامل مختلفی از جمله دانشجویان، کارفرمایان، ارائه دهندگان آموزشهای دیگر و فناوریهای جدید به چالش کشیده میشوند. دانشگاه نقش بسزایی در تولید علم و فناوری دارد. در آینده رقابت اقتصادی بسیار سختتر بوده و کشورهایی که زیرساختهای علمی قویتری دارند، موفقتر خواهند بود.

دانشگاه به عنوان نهاد آموزشی و پژوهشی، یکی از مهمترین و موثرترین عوامل تاثیر گذار در حرکت از اقتصاد مبتنی بر منابع به سمت اقتصاد مبتنی بر دانش به شمار میآید که تاثیر بسزایی در عملکرد نوآورانه هر کشور دارد. گسترش دانش در اکثر فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی که ناشی از تنوع نیازهای انسان است، منجر به تحول در روند آموزش شده است. به همین علت، شیوههای جدید آموزشی از قبیل دانشگاه مجازی، آموزش از راه دور به سرعت زیادی در سطح جوامع گسترش یافتند[5]؛ به همین جهت توسعه علمی از وظایف خطیر دانشگاهها به شمار میرود. توسعه پایدار و همه جانبه جز بر مدار دانشگاه و نظام آموزشی پاسخگو و کارآمد، میسر نخواهد شد. دانشگاه فعال و پویا فقط به انتقال و تعلیم دانش روز اکتفا نخواهد کرد، بلکه با تاکید بر پژوهش در مرزهای دانش، به تولید علم بومی یا علم فناوری ملی میپردازد. [6] دانشگاهها حداقل به سه دلیل مجبور هستند خود را در مسیر نوآوری قرار دهند-1 محیط در حال تغییر-2جهانی شدن-3تاثیر فناوری.[8] [7] قطعا  نوآوری یکی از مهمترین خروجیهای دانشگاه است. یک سازمان نوآور، توانایی پیش بینی تازهها را داشته، آنها را میپذیرد و می-تواند دیدگاههای نو را به فناوری، محصولات و روشهای جدید تبدیل کند. اگر سازمانهای آموزشی بخواهند در دورههای بعد، اثربخش بوده و در تحقق اهداف خود به موفقیت دست یابند باید به فرآیند نوآوری در سازمان روی آورند . [8] دانشگاه نه تنها در حوزه علم و فناوری بلکه باید بر نوآوری اقتصادی و فرهنگی نیز همانگونه که تاثیر میپذیرد، موثر باشد. دانشگاه آموزشمحور به ترویج علم کمک میکند در حالی که زمانی که از دانشگاه نوآور صحبت میکنیم، غرض تبدیل دانشجو به کارآفرین است.[9]

دانشگاهها وکالج های دولتی و خصوصی در سراسر دنیا در حال تلاش برای پیاده سازی تغییرات برنامهای، عملیاتی و موثر در استفاده از ارزیابی و ارزشیابی برای شناسایی فرصت های ممکن برای بهبود هر چه بیشتر سیستم آموزش عالی خود می باشند. از جمله توجه بیشتر به برنامه درسی، نیازمندی های فارغ التحصیلان، فضای بیشتر برای استفاده از امکانات فیزیکی، سیاست های کمک مالی و تخصیص هیأت علمی و کارکنان. نوآوری در دانشگاه می تواند به میزان چشمگیری از طریق ارائه طرح های نوآورانه، حمایت و تشویق رئیس دانشگاه شکل بگیرد و تقویت شود. مسلما موسسات و مراکز آموزش عالی مختلف اعم از خصوصی و دولتی ممکن است ماموریت های مختلفی را دنبال کنند و علاقمند باشند در آن زمینه ها دست به ابتکار بزنند و احتمالا در تعیین طرح های نوآور خود به آن اندازه که به طور مثال شرکت زیراکس و سایر کسب و کارها به دنبال سوددهی بیشتر هستند، این موسسات فقط هدف کسب درآمد مالی را مدنظر ندارند و اهداف متعالی تری را دنبال می کنند. همان طور که ممکن است برخی از موسسات غیرانتفاعی علاقمند به کاهش هزینه های آموزش عالی باشند، برخی دیگر ممکن است بیشتر علاقمند به بهبود دسترسی دانشجویان به آموزش عالی بهتر باشند، برخی نیز علاقمند به نوآوری در راستای پیشبرد اعتبار خود باشند، مخاطبان دانشگاه نوآور از دید کریستنسن و ایرینگ - - 2011؛ شامل: دانشجویان، والدین، فارغالتحصیلها، کارفرمایان، مالیات دهندگان، قانونگذاران و سایر سیاستگذاران می شود. وی مدعی است که بخصوص مخاطبان ویژه آموزش عالی رهبران فعلی و آینده کالج ها و دانشگاه های آمریکا هستند. کارکنان و روسای که با مسائل بیشمار آموزش عالی آشنا هستند و قادرند به خوبی مسائل مرتبط با پیچیدگیهای نوآوری در آموزش عالی را هضم و درک کنند. برای مواجه با تغییرات سریع و گسترده محیطی، دانشگاههای سنتی نه تنها نیازمند این هستند که محیط کنونی رقابتی خود را حفظ کنند، بلکه در رفتار خود باید تکامل و دگرگونی برای رویارویی بهتر با این محیط ناپایدار ایجاد کنند، سازمانها و دانشگاهها مانند موجودات زنده تنها به دنبال زنده ماندن نیستند بلکه به دنبال رشد و بهبود در مقیاس، دامنه و اعتبار هستند. زمانی که سازمانها و از جمله نهاد دانشگاه، همواره به دنبال رشد و بهبود همیشگی خود باشند، سعی میکنند تا آنجا توان دارند عملکرد وسیعتر و بهتری داشته باشند. آنها به طور مستمر به دنبال افزایش کمیت و کیفیت آنچه انجام میدهند، هستند، از جمله دورههای تحصیلی بیشتر و تخصصیتر و اضافه کردن برنامههای مدرک جدید، همچنین ایجاد ساختمانهای جدید و افزایش دورههای مختص بزرگسالان. دانشگاهها همچنین به دنبال جذب اعضای هیئت علمی بیشتر و واجد شرایط و ورود به مذاکرات بیشتر ورزشی هستند.[10] هدف از این مقاله بررسی تأثیر نوآوری بر دانشگاه، رشد اقتصادی و توسعه کارآفرینی در جامعه است، و مسئولیت دانشگاه در راستای توسعه و گسترش نوآوری و کارآفرینی در دانشگاه و جامعه مورد بررسی قرار میگیرد. وجه تمایز این مقاله با پژوهشهای گذشته، بررسی تأثیر نوآوری دانشگاهی در راستای توسعه و گسترش کارآفرینی است. با توجه به مطالعات اندکی که در زمینه نوآوری و بخصوص نوآوری دانشگاهی در گذشته صورت گرفته است، ضرورت بررسی تأثیر نوآوری دانشگاهی بر توسعه کارآفرینی حائز اهمیت است.

تأثیر نوآوری بر دانشگاه و توسعه کارآفرینی

سیستم نوآوری میتواند به عنوان سیستمی تلقی شود که با سایر سیستمها مثل سیستم سیاسی، سیستم اقتصادی، سیستم تحقیق و توسعه - R&D - 1 ، سیستم آموزش یا سیستم آموزش عالی در ارتباط است .[11] بخش آموزش عالی - سیستم دانشگاه - نقش مهمی برای اقتصاد دانش و جامعه دانش - همچنین دموکراسی دانش - ایفا میکند. اقتصاد دانش و جامعه دانش بسیار به دانش و نیز دانش با کیفیت بالا وابستهاند. دانشگاه ها، موسسات آموزش عالی و بخش آموزش عالی بهطور کل دانش کلیدی ایجاد میکنند که سپس در اختیار اقتصاد و جامعه قرار میگیرد. آموزش عالی در نسل سوم دانشگاهها، تحقیق یا توسعه - با تاکید خاص بر تحقیقات پایه - و علاوه بر اینها فعالیتهای که شامل ماموریت سوم دانشگاهها - مثل نوآوری - است؛ ارائه میکند.[11] در این عصر جدال سختی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید