بخشی از مقاله
بازشناسی نقش نور در معماری مساجد دوره صفویه ( نمونه موردی مسجد شیخ لطف ا... )
خلاصه(چکیده)
نور در فضاهای معنوی نمادی بسیار مهم و پنهان است که در بوجود آوردن عنصر طبیعی ویژه برای هر فضا تاثیر بسزایی دارد که نمادی از عقل الهی ونشا نه ی عالم لایتناهی وفضای معنوی می باشد که حضورش در معماری اسلامی (دوره صفویه) به ویژه مسجد که خانه اوست ، تجلی می یابد. در صورتی که اصول حاکم در معماری مدرن که با عناصر شکلی و فرمال به کمال خود می رسد و فاقد عناصر هویتی و غیر از خلوص معنوی است که با بازشناسی ، اهمیت ونقش آن در معماری امروزی می توان با توجه به عناصر و نحوه به کار گیری از نوردر معماری گذشته آن را به طریق نورپردازی های طبیعی ومصنوعی جبران کرد. در پژوهش حاضر با روش تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و باتکیه بر ادبیات موضوع به بیان مطلب پرداخته شود.استفاده از نور ورنگ در بناهایی مانند مسجد باعث شفاف سازی والقای حالت عرفانی و ملکوتی در روح شخص حاضر در بنا شده واحساس نزدیکی بیشتری به خالق هستی پیدا می کند.
کلمات کلیدی: نور، هویت، معماری صفویه ، شفاف سازی، مسجد شیخ لطف ا...
1
مقدمه
نور یکی از مهمترین عناصر معماری در تمام ادیان جهان ، از جمله در معماری ایران بوده است،که درایران نیزازنوربه عنوان عنصری کاربردی و عرفانی و در تمام دوره ها خودبرجسته ونور چه طبیعی و چه مصنوعی توسط عناصرکنترل کننده نور همچون رواق ،تابش بند، سایبان ، ساباط، جامخانه، روزن ، روشندان و شباک و ...در بخش های مختلفی از بنا مورد استفاده قرار می گرفت. استفاده از این عنصر طبیعی درایجاد شفاف سازی بنا ها نیز نقش ویزه ای داشت وهمچنین باعث تامین نیازهای روحی.مادی و معنوی انسان دربنا هادر نظرگرفته می شد.
فرضیه
با توجه به نقش نور در پیشینه غنی معماری اسلامی ایران ، این عنصر در مسجد شیخ لطف ا... به اوج تجلی خود می رسد.
عصر صفویه
دوران فرمانروایی صفویان در ایران عصر رونق اقتصادی و توسعه هنرهاست اگرایران وارو پای قرن 61و61میلادی را با هم مقایسه کنیم.به جرات می توان گفتکه ایران ازنظر فرهنگ وهنراگرازکشورهای ارو پایی جلوتر نبود عقب تر هم نبود ، روسیه که دو قرن بعداز طرکبیر ان مصیبت عظیم را برای ایران بوجود اورد. ، قطعا درسال6111 به ایران نمی رسید.یعنی با وجوداز سرگذاراندن دو یورش بزگ شرایط ایران درزمان شاه عباس اول به گونه ای بوده است که گروهی از پژ هشگران ایرانی وخارجی ازان به عنوان عصر درخشان فرهنگ وهنر ایران یاد کرده اند. با ظهور شاه عباس اول درسال (6161-6851)میلادی عصر زرین معماری صفوی آغاز شد و به خاطر بلند پروازی های پیگیر ، استعداد چشمگیر ، و ذوق هنری او ، و با کمک ثروتی که حکومت شایسته اش پدید آورده بود ، دوران تازه ای در معماری ایران آغاز شد که در آن ، جزئیات گویا با رنگ های احساس برانگیزی که پیشینیانش پدید آورده بودند ، به مجموعه ای روشن و گویایی در مقیاس وسیع ، و عظمت و شکوه فراوان تبدیل شد .
چنانچه در زمینه معماری مشاهده می شود ، کلیه بناهایی که در حکومت صفویی ساخته می شددارای ویزگی های یکسان دربکارگیری ازعناصرمعماری والگوهای طبیعی بود ، زیرااستادان هر فن در گوشه کنار کشور ودر تمامی نواحی زیرسلطه حکومت صفوی از اساتیددربارتبریز ، قزوین ، اصفهان بیروی وتقلید می کردند.در حالی که تنها اندک تفاوت های بین اثارهنری وجود داشت ، وسیع و عظمت و شکوه فراوان تبدیل شد ، این معماری گرچه هیچ بداعتی را نشان نمی دهدو گرچه مسلماً درخشانترین عصر معماری ایران نبوده ولی عصر اعتلا و آخرین نمایش های اسلامی ایران است (سیوری.( 6858 خلاصه ویژگی های صفویه چنین برسی می شود.-6 ساده شدن طرحهاکه دربیشتر ساختمانها ، فضاها یا مربع یا مستطیل هستند. -6 استفاده از هندسه ساده وشکل ه وخط های شکسته.-8 استفاده از عناصرطبیعی و تزیئنی در بنا ها مانند آب.نور.رنگ.ایینه.شیشه.نقاشی وغیره...-4 درساختمانها بیش امدگی و بس رفتگی کمتر شد وساخت گوشهای بخ رایج شد-8همچنین پیمون بندی وبهره گیری از اندامهاواندازه ها یکسان در ساختمان دنبال شد-1سادگی طرح در بناهاهم اشکار بود( پیرنیا . ( 6851
نور و بشر
از دوران ما قبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شیء زنده را در ذهن بیدار می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند " آنها را عبادت کرده و می پرستیدند. از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود ، برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می برند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمز آلود جهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می
2
کردند.در اغلب ادیان " نور نماد عقل الهی و منشا تمامی پاکی ها و نیکی هاست و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد . در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی " یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل " در معماری اغلب بناهای مذهبی " نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است ، فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند . انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیا و احجام " در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود.
دانستن روندبهره گیری از نور به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکل ها ی مختلف زیر بنای ساختمانی جهت طراحی بسیار لازم می باشد ، اولین تاریخی که ما ازان اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشد که در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیوها ه های خارجی استفاده می کردند.در شهر سوخته از هزاره ها سوم و دوم ق.م از روی اثار خانه های که دیوار آنهاتازیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اتاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد بنجره بوده اند.در دوره عیلام در حدود6811و6411ق.م نیز نمونه ای ازپنجر های شیشه ای بدست امده که شامل لوله های از خمیر شیشه می باشد که در کنارهم ودر داخل یک قاب جای می گرفت وبطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورده استفاده بود.
نور و معماری
زیبائی که به چشم می آید از پرتونور و روشنائی است و گرنه در تاریکی ،زیبائی مفهومی ندارد.زیبائی حقیقتی بانور معرفت درک می گردد و زیبائی ظاهری با عزیزترین حس ما که بینائی است دیده می شود.نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث می شود که زیبائی به چشم آید و رنگ و سایر زیبائیهای شیء جلوه کند. بنابراین بحث نور و پرداختن به آن می تواند در مباحث زیبائی شناسی و هنر جایگاه ویژه ای داشته باشد ، از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نوردر آن اشاره داشت ،هنر معماری است که بحث مفصلی رادر زمینه روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کننده ی نور مصنوعی هستند ،مطرح می باشند. در هنر معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار ،نظم فضایی، مصالح، رنگ و … مطرح می شود ودر طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند. یکی از مهمترین مشخصه های در طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود، خاتمه امید بر این دارد که در آینده در ساختمان ها همانند نیاکانمان شاهد به کارگیری نورطبیعی به صورت یک عنصر کاملاً اثر بخش باشیم،ازانجاکه شفافیت با نور بسیار قرین است ،قاعدتا باید انتظارداشت که عمده ترین کار را در معماری صفویه نور انجام دهد،انصا فاچنین نیز هست،به جرات می توان گفت که هیچ یک از دوره های برجسته معماری جهان تا قبل از دوره مدرن،آنچنان که معماری بس از اسلام ایران از نوربهره برده است ،.نتوانسته اند بهره ببرند،نورچیزی عارضی براین معماری نیست، بلکه با حقیقت وذات ان عجین است،نور دراین معماری تنها یک و ظیفه کاربردی ندارد،نقش آن حتی به افرینش زیبایی هم محدود نمی شود بلکه نورحقیقت معماری صفویه رامی سازدوانجایی حضور دارد که تعالی ماده به نور در این معماری صورت می گیرد.
نوردرمساجد
×
نور جلوه خداوند است که حضورش در معماری اسلامی به ویژه در مسجد که خانه اوست تجلی می یابد. »االله نور السموات و الارض« و در کاستن از صعوبت و سختی و سردی سنگ و بنا نقش بسزایی دارد ، تجلی متافیزیک نور بر فیزیک بنا، آنرا اصلی ترین محور زیبایی شناسی معماری اسلامی در عرفان و معنا قرار داده است ، در بناها از کف براق ، و درخشنده و سطوح دیوارها برای شکار نور استفاده می شد و گاهی نور طوری از سقف های الماسی شکل باز می تابید که انعکاسی در پی داشت . نور به تزیین معماری اسلامی کیفیتی پویا می بخشید و نقوش ، اشکال و طراح ها را به درون زمان می کشید . نور و سایه در سطوح ، تقابل های شدید ایجاد می کرد و به سنگ های منقوش و سطوح گچی و آجری ، بافت می بخشید. نور از لا به لای