بخشی از مقاله
خلاصه
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر میزان هوشفرهنگی بر بهبود مهارتهای ارتباطی افراد است. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان تحصیلاتتکمیلی منطقه 9 دانشگاه آزاد خراسانرضوی به تعداد 8259 نفر و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 370 نفر انتخاب شد. پژوهش حاضر کاربردی بوده که به روش پیمایشی انجامگرفت. شیوه نمونه گیری مرحلهای و ابزار بهکار رفته در این پژوهش شامل دو پرسشنامه استاندارد هوشفرهنگی آنگ و مهارتهای ارتباطی کهندل بود. از مدل رگرسیون چندمتغیره جهت آزمون فرضهای پژوهش استفاده شد . نتایج گویای تاثیر هر یک از مولفه ها بر هوش فرهنگی بوده بنابراین مدل اصلی تحقیق بدون تغییر تائید شد.
کلمات کلیدی: هوشفرهنگی، مهارتهای ارتباطی، تحصیلات تکمیلی
.1مقدمه
در محیط های تحصیلی و کاری متنوع قرن حاضر، لازم است استرس های ناشی از شوک فرهنگی و اختلالات و پیامدهای ناشی از تعارضات فرهنگی به نحو مطلوب اداره شود. برخی از جنبه های فرهنگ را به راحتی می توان دید. عوامل آشکاری مثل هنر، موسیقی و سبک رفتاری از این جمله اند. اما بیشتر بخش های چالش برانگیز فرهنگ، پنهان است. عقاید، ارزشها، انتظارات، نگرشها و مفروضات عناصری از فرهنگ هستند که دیده نمی شوند اما بر رفتار افراد موثرند و گاها موجب تعارضات و تناقضات کاری می شوند. برای این منظور به سازگاری و تعدیل موثر فرهنگ ها نیاز است. از اینرو هوش فرهنگی بطور فزاینده ای در دنیای رقابتی امروز اهمیت یافته است.
دانشجویانی با هوش فرهنگی پایین ممکن است قادر به ارتباط با همکلاسیها و اساتید خود از همان فرهنگ یا فرهنگ های دیگر نباشند و در نتیجه در کسب و کارشان دچار مشکل شوند.مفهوم هوش فرهنگی برای نخستین بار توسط ارلی و انگ از محققان مدرسه کسب و کار لندن مطرح شد . این دو ، هوش فرهنگی را قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخ های رفتاری صحیح به این الگوها تعریف کردهاند - ارلی وانگٌ،. - 2003 آنها معتقد بودند در مواجه با موقعیت های فرهنگی جدید، به زحمت می توان علائم و نشانه های آشنایی یافت که بتوان از آنها در برقراری ارتباط سود جست . در این موارد ، فرد باید با توجه به اطلاعات موجود یک چارچوب شناختی مشترک تدوین کند ، حتی اگر این چارچوب درک کافی از رفتارها و هنجارهای محلی نداشته باشد .
تدوین چنین چارچوبی تنها از عهده کسانی بر می آید که از هوش فرهنگی بالایی برخوردار باشند در تعریفی دیگر هوش فرهنگی یک قابلیت فردی برای درک ، تفسیر و اقدام اثربخش در موقعیت هایی دانسته شده است که از تنوع فرهنگی برخوردارند و با آن دسته از مفاهیم مرتبط با هوش سازگار است که هوش را بیشتر یک توانایی شناختی میدانند - پیتر سونٍ،. - 2004 مطابق با این تعریف ، درواقع هوش فرهنگی با تمرکز بر قابلیت های خاصی که برای روابط شخصی باکیفیت و اثربخشی در شرایط فرهنگی مختلف لازم است ، بر جنبه ای دیگر از هوش شناختی تمرکز دارد . هوش فرهنگی همچنین بینش های فردی را دربر میگیرد که برای انطباق با موقعیت ها و تعاملات میان فرهنگی و حضور موفق در گروه های کاری چند فرهنگی مفید است . - سونگ انگَ، - 2004 ازجمله صاحب نظرانی است که حول متغیرهایی چون متغیر شناختی- فراشناختی ، انگیزشی و رفتاری در 4 بعد استراتژی ، دانش ، انگیزش و رفتار هوش فرهنگی را برای تبیین هوش فرهنگی پیشنهادکرد .
الف - استراتژی هوش فرهنگی
بدین معناست که فرد چگونه تجربیات میان فرهنگی را درک می کند . این استراتژی بیانگر فرایندهایی است که افراد برای کسب و درک دانش فرهنگی به کار می برند . این امر زمانی اتفاق می افتد که افراد در مورد فرایندهای فکری خود و دیگران قضاوت می کنند . استراتژی هوش فرهنگی شامل تدوین استراتژی پیش از برخورد میان فرهنگی ، بررسی مفروضات در حین برخورد و تعدیل نقشه های ذهنی در صورت متفاوت بودن تجارب واقعی از انتظارات پیشین است .
ب - دانش هوش فرهنگی
این دانش بیانگر درک فرد از تشابهات و تفاوت های فرهنگی است و دانش عمومی و نقشه های ذهنی وشناختی فرد از فرهنگ های دیگر را نشان می دهد . جنبه دانشی هوش فرهنگی مشتمل بر شناخت سیستم های اقتصادی و قانونی ، هنجارهای تعامل اجتماعی ، عقاید مذهبی ، ارزشهای زیبایی شناختی و زبان دیگر است .
ج - انگیزش هوش فرهنگی
بیانگر علاقه فرد به آزمودن فرهنگ های دیگر و تعامل با افرادی از فرهنگ های مختلف است . این انگیزه شامل ارزش درونی افراد برای تعاملات چند فرهنگی و اعتماد به نفسی است که به فرد اجازه می دهد در موقعیت های فرهنگی مختلف به صورتی اثربخش عمل کند.
د - رفتار هوش فرهنگی این رفتار قابلیت فرد برای سازگاری با آن دسته از رفتارهای کلامی و غیرکلامی را دربر می گیرد که برای برخورد با فرهنگ های مختلف مناسب هستند . رفتار هوش فرهنگی مجموعه ای از پاسخ های رفتاری منطقی را شامل می شود که در موقعیت های مختلف به کار می آیند و متناسب با یک تعامل خاص یا موقعیت ویژه از قابلیت اصلاح و تعدیل برخوردارند - نائیجی و همکار ، . - 1386 لازم به ذکر است گفته شود که هوش فرهنگی بیشتر متوجه تعاملات با فرهنگ های بیگانه بوده است ، اما قابلیت تعمیم به خرده فرهنگ های نژادی و قومی درون فرهنگ ملی را نیز دارد - نائیجی و همکار، . - 1386 چنانکه در کشورهایی مانند هند - کشور 72 ملت - ، ایران ، چین و ... که در حوزه ی درون مرزی خود ، دارای تنوع فرهنگی می باشند نیز ، می توان به صورت داخلی به این موضوع پرداخت .
به عنوان مثال در کشور ما تعامل فرهنگ های متنوع ترک ، لر ، کرد ، فارس و... می تواند دلیلی برای توجه و بررسی هوش فرهنگی در داخل باشد . آمارها نشان می دهد که % 51 از مردم ایران فارس ، % 24 آذری ، %8 گیلکی و مازنی ، %7 کرد ، %3 عرب ، %2 بلوچ ، %2 ترکمن ، %2 لر و %1سایراقوام می باشند - به نقل از آرمان، . - 1384 هرکدام از این اقوام در فرهنگ خود دارای زبان ، گویش و آداب و رسوم و نگرش های خاص خود می باشند از این رو مدیران محلی نیز می توانند از آن درتعاملات روزمره بهره گیرند .
ازطرفی با تکامل جوامع بشری و حرکت به سوی عصر اطلاعات و ارتباطات ، چالشهای رویاروی ارتباطات و رسانه ها بیشتر و بیشتر شده و آنان را در و آنان را در برابر دیدگان کنجکاو و موشکافی قرارداده است که هر حرکتی را به دقت مورد توجه قرار می دهند. در چنین دنیایی وقوف به ساز و کارهای کارهای ارتباطات و رسانه ها می تواند ابواب موفقیت را به روی انسانها بگشاید.درک قواعدو مقررات حاکم بر ارتباطات،یکی از مهمترین روابطی است که فرد است که فرد در جامعه با دیگران دارد و در چنین وضعی ره گشاترین عنصر و عامل موفقیت خواهد بود و هرکس تلاش می کند که آنرا دریابد.حقایق حاکم بر جوامع و انسانها به درستی بیانگر این نکته است که آنان که مجهز به دانش ارتباط اند بهتر و درست تر به اهداف خود رسیده وعلیرغم محرومیت از منابع مادی و طبیعی ، در نهایت زندگی بهتری را برای خود رقم زده اند.
با چنین نگاهی هر انسان هوشمند و فرهیخته ای بدنبال کسب آموزش مهارتهای ارتباطی است و با هر چه که نام ارتباطات را بر خود گذارده است با علاقمندی بیشتری روبرو می شود. برای دست یابی به چنین مهمی، او از یکسو به آموزش نظریات و سازو کارهای ارتباطی می پردازد واز سوی دیگر به عنوان مجری این فن کار ساز به ارزیابی رفتارهای خود و دیگران می پردازد.شناخت و مقایسه نظریه های ارتباطی برای انسانها این نتیجه را داد که آنان را بر آن می دارد که نظریه های گوناگون رابشناسند و به منطق رفتار ارتباطی از مناظر و وجوه گوناگون بنگرند و بهترین را برگزینند و یا باترکیب آنها به تکامل این بخش از رفتارهای انسانی خود دست زند. بادرک بهتر نظریه های ارتباطی این توان را در میابند که بهتر ارتباط برقرار کنند و بهتر رفتار دیگران را پیش بینی نمایند و بالمال با چنین توانی،قدرت آن را خواهند یافت که به کنترل و اثر گذاری دیگران که برای آنها الزماً اعتبار بالائی در کسب موفقیت برخوردار است دست یابند. عمل ارتباطی در چنین وضعی از جهات مختلف مطرح و مورد توجه خواهد بود.
دست اندرکاران ارتباطات که امروزه شمارشان بسیار و از جهات مختلف مطرح می باشند از این آگاهی بهره های فراوان خواهند برد.روزنامه نگاران، متخصصان روابط عمومی در سازمانها، مدیران و سرپرستان، اشخاص و سازمانهای دست اندرکار تبلیغات تجاری، احزاب سیاسی و غیره همه و همه با مردم سرو کار دارند و می خواهند بر آنان حداقل از دو جهت تأثیر داشته باشند:اول اطلاع رسانی و انتقال معنی یا مفهوم و دوم اثر گذاری اقناعی یا متقاعد سازی که خود در حقیقت رفتارهای مبتنی بر رهبری است که در نهایت به وادار کردن فرد به انجام کاری و یا بازداشتن او از انجام کاری که می کرده است می انجامد. همه این افراد و سازمانها و ده ها مورد دیگر که در اینجا نیامده است در تلاش این فعالیتند که بر مخالفان خود اثر بگذارند و رفتار آنان را مطابق میل و خواسته خود جهت دهی کنند.
امروزه مهارتهای ارتباطی دغدغه اصلی عصرحاضر است. مدیران و کارکنانی که در ایجاد ارتباط مهارت دارند، با مشکلات کمتری مواجه هستند، دچار اشتباهات کمتری می شوند، منابع کمتری را به هدرمی دهند وبا کارایی بیشتری با مخالفان شان مواجه می شوند.بدین ترتیب در عصر پیشرفت روز افزون فناوری و بازاریابی جهانی، داشتن مهارتهای ارتباطی برای دانشجویان که بعد از اتمام تحصیلات وارد بازار کار میشوند، اجتناب ناپذیر است. و تحقیق در زمینه آن ضروری به نظر میرسد.
.2فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی: هوشفرهنگی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر مهارتهای ارتباطی آنها تاثیر معنادار دارد. فرضیه های فرعی:
-1 هوشفرهنگی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر مهارتهای کلامی آنها تاثیر معنادار دارد.
-2 هوشفرهنگی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر مهارتهای شنود آنها تاثیر معنادار دارد.
-3 هوشفرهنگی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر مهارتهای بازخورد آنها تاثیر معنادار دارد.
.3قلمروی تحقیق
قلمرو موضوعی: بررسی رابطه هوشفرهنگی با مهارتهای ارتباطی دانشجویان تحصیلات تکمیلی