بخشی از مقاله

چکیده

هدف این پژوهش بررسی تأثیر مهارتهای ارتباطی بر کاهش پرخاشگری و خشم دانشآموزان دوره ابتدایی شهرستان بهشهر بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانشآموزان دوره ابتدایی شهرستان بهشهر در سال تحصیلی 95-96 بودند. نمونه پژوهش حاضر را 60 نفر از این دانشآموزان تشکیل میدادند که از بین جامعه مورد نظر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی تک مرحلهای انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند - گروه آزمایش30 نفر و گروه گواه30 نفر - . ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه پرخاشگری اهواز - A.A.I - بود. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایش وگواه، مداخله آزمایشی - مهارتهای ارتباطی - برروی گروه آزمایش در 10 جلسه یک ساعته ارائه گردید و پس از اتمام برنامه آموزش، پس آزمون روی هر دو گروه انجام و آزمون پیگیری یک ماه پس از اجرای پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری و کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که آموزش مهارتهای ارتباطی موجب کاهش پرخاشگری و خشم دانشآموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است.پیشنهاد می شود آموزش مهارت های ارتباطی در مدارس مورد توجه قرار گیرد.

مقدمه

یکی از وظایف مهم نظام آموزشی هر کشور، آماده کردن تمامی افراد جامعه به ویژه کودکان برای جامعه فردا و ایجاد و تقویت توانایی حل مسئله جهت مقابله با شرایط متغیر زندگی است  اصلیترین کنش تعلیم وتربیت این است که کودکان عادی را به رشد ممکن و مطلوبشان رسانیده وکودکان مبتلا به اختلاف رفتاری و عاطفی و ... را تحت مراقبتهای ویژه قرار دهد و به این طریق مسیر رشد آنان را هموار سازد پژوهشها نشان میدهد کودکان به ویژه کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری به دلیل کمبود مهارتهای حل مسئله اجتماعی با مشکلاتی مواجه هستند. رفتار پرخاشگرانه دوران کودکی میتواند به عنوان یک عامل پیش بینی کننده برای بزهکاری، سوء مصرف مواد، افسردگی، افت تحصیلی و... باشد. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان میدهد رفتار ضداجتماعی دوران خردسالی با ناتوانیهای دوران بزرگسالی در ارتباط است  از سوی دیگر، پژوهشهای انجام شده حاکی از ارتباط پرخاشگری و خشم با مشکلات یادگیری است. به عنوان نمونه یک چهارم کودکانی که دچار کندخوانی هستند و یک سوم کودکان مبتلا به اختلال ناتوانی در خواندن، پرخاشگر هستند علاوه بر این، رابطه منفی همدلی با پرخاشگری در پژوهش میلر و آیزنبرگ1 در سال 1988مشخص شده است  کودکان پرخاشگر معمولاً در خواندن نشانههای هیجانی، درک دیدگاه طرف مقابل ومدیریت خشم مشکل دارند - هدلی و گراهام، . - 1993 راه حلهای این کودکان برای موقعیتهای تعارضآمیز فرضی، کمتر جامعه پسندانه و توأم با ابراز وجود است. این مسئله شاید به این علت باشد که کودکان پرخاشگر نسبت به کودکان عادی راه حلهای توأم با ابراز وجود را به صورت منفیتر و راه حلهای پرخاشگرانه را به گونهای مثبت ارزش-گذاری میکنند. کلینه1995 - 2، ترجمه محمدخانی، - 1384 پرخاشگری را دفاع کردن از حقوق خود به شیوهای خصمانه میداند که هدف آن، گرفتن امتیاز از دیگران است. افراد پرخاشگر نیازها و خواستههای خود را از طریق تسلط، توهین و تحقیر دیگران برآورده میکنند.سالیوان وهمکاران - 2007 - 3 خویشتنداری را در جلوگیری از بروز خشونت مهم میدانند. آنها با تحقیقی که روی 913 دانشآموز روستایی انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که افراد خویشتندار بر رفتار خود کنترل بیشتری دارند و هنگام عصبانیت بهتر میتوانند رفتار خود را کنترل کنند.دوج وبیکارت - 2006 - 4 در مطالعات خود به »آموزش سه مهارت اجتماعی اعتماد به نفس، شیوههای کنترل خود و دوستیابی در کودکان پیشدبستانی« پرداختند. آنها معتقدند کودکانی که آموزش اعتماد به نفس ببینند علاقهمند و مشتاق به دانش و پرسش کردن هستند و میدانند که چگونه بر احساسات وعواطف خود تسلط داشته باشند. آزمودنیها پس از اتمام دوره آموزش دارای مهارتهای خوبی برای برقراری ارتباط با دیگران بودند. کروسر و همکاران - 2009 - 5 علل پرخاشگری را در میان 629 نفر دانشآموز دختر بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که پرخاشگری با ویژگیهای شخصیتی افراد رابطه مثبتی دارد. رفتار پرخاشگرانه در بین افراد عجول، زودرنج و سلطهگر و رقابتطلب بیشتر دیده میشود. در نتیجه، با آموزش مهارتهای سازگاری، کاهش اضطراب، ایجاد حس نوع دوستی و همکاری، میزان پرخاشگری را در دانشآموزان کاهش دادند. کایدیش و همکاران - 2007 - 6 نقص در مهارت اجتماعی را عامل پرخاشگری وبزهکاری میدانند. کسب این مهارتها مستقیماً در کاهش تمایلات مشکلزا با دیگران موثر است. آنها در تحقیق خود با آموزش مهارتهایی مثل ارتباط موثر، همدلی، مسئولیتپذیری و تعاملات بین فردی توانستند کفایت اجتماعی نوجوانان را در حد زیاد افزایش دهند و در نهایت، میزان پرخاشگری در آنها کاسته شد. اسچمپ و همکاران - 2004 - 1 تخلیه هیجانی را به عنوان وسیلهای برای کنترل رفتار پرخاشگرانه پیشنهاد کردهاند. در تحقیقی که عنوان »تأثیر یک ورزش گروهی مانند گلف بر الگوی ارتباطی دانشآموزان و معلم« صورت گرفت، نشان داد دانشآموزانی که در ورزش گروهی شرکت کرده بودند، در بحثها و موضوعهای درسی فعالانه شرکت کردند میزان پرخاشگری آنها نیز کاهش یافت.همه انسانها نیازمند رابطه و برقراری ارتباط با دیگران هستند وبدون ارتباط اجتماعی وتعامل بین فردی، انسان نمیتواند به رشد مطلوب و شکوفایی شخصیت خود برسد. با توجه به مطالب فوق و نقش آموزش مهارتهای ارتباطی در سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی افراد، به خصوص کودکان و با توجه به تأثیر مثبت برنامههای پیشگیرانه در مدارس، بررسی تأثیر آموزش مهارتهای ارتباطی در کاهش پرخاشگری و خشم دانشآموزان دوره ابتدایی، ضرورت دارد. با توجه به اهمیت موضوع و مطالب گفته شده، سؤال پژوهش عبارت بود از : آیا آموزش مهارتهای ارتباطی در کاهش پرخاشگری و خشم دانشآموزان دوره ابتدایی تأثیر دارد؟ فرضیه پژوهش نیز عبارت است از:

آموزش مهارتهای ارتباطی، پرخاشگری و خشم دانشآموزان دوره ابتدایی را کاهش میدهد.

روش پژوهش

در این پژوهش از روش تحقیق آزمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دوره ابتدایی شهرستان بهشهر بود که در سال تحصیلی 95-96 مشغول به تحصیل بودند. آزمودنیهای این پژوهش را 60 نفر از دانشآموزان دوره ابتدایی این شهرستان تشکیل میدهند. آزمودنیها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی تکمرحلهای انتخاب شدند. سپس براساس گزینش تصادفی30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. و متغیر مستقل - آموزش مهارتهای ارتباطی - بر روی گروه آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعته اعمال گردید. ابزار تحقیق در این پژوهش از پرسشنامه پرخاشگری اهواز - AAI - استفاده شده است. این پرسشنامه توسط زاهدی فر - - 1375 ساخته شدهاست و 30 ماده دارد و آزمودنی به یکی از چهارگزینه - هرگز، به ندرت، گاهی اوقات و همیشه - پاسخ گفته و نمره گذاری آن از 0 تا 3 است. این مقیاس سه عامل خشم و عصبیت، تهاجم وتوهین، لجاجت و کینهتوزی را میسنجد. گرفتن نمره بالا در این مقیاس نشان دهنده پرخاشگری بالا است. پایایی آزمون به روش ضرایب بازآزمایی 0/70 وضریب آلفای کرونباخ - همسانی درونی - را بر کل آزمودنیها 0/87 اعلام کرده است - تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری وکواریانس انجام شده است. در پژوهش حاضر، ضریب پایایی برای کل پرسشنامه پرخاشگری به روش آلفای کرونباخ معادل0/80 به دست آمد. برای زیر مؤلفههای خشم و عصبیت، تهاجم و توهین و لجاجت وکینه توزی ضریب پایایی آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 0/72، 0/66 و 0/81 به دست آمد که به طوری کلی بیانگر ضرایب پایایی قابل قبول است. مداخله آزمایشی در 10 جلسه، یک ساعته بر روی گروه آزمایش انجام شد و گروه گواه هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. پس از پایان جلسات بر روی هر دو گروه پس آزمون اجرا شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید