بخشی از مقاله

چکیده

روند رو به رشد علوم و فنون در جوامع بشري، تأثیر چشمگیر و غیرقابل انکاري بر فرهنگ و تمدن به شکل عام و زبان به شکل خاص دارد که غفلت از این پدیده منجر به عواقب جبران ناپذیري مانند فراموشی زبان و ادبیات گذشته و عدم آگاهی اهل یک زبان از معنا و مفهوم وروديهاي جدید میگردد؛ بویژه آنجا که این وروديها از دیگر فرهنگها و سایر زبانها باشد. همزمان با حضور علوم جدید و محصولات آن در زندگی بشر، واژهها و اصطلاحات آنها با همان وضع و ساختار نخستین پا به عرصهي زبان مردم میگذارد و گاهی موارد سابق را از صفحه گفتار خارج میسازد.

این جستار سعی کرده تا پس از نگاهی گذرا بر موضوعاتی مثل: مردم شناسی، فرهنگ و زبان، واژگان و اصطلاحات پرکاربرد در بین اهل هر یک از علوم، بویژه علوم جدید و همچنین در بین تودهي مردم را جداگانه بیاورد و در حد امکان معادل قبلی آنها را کهارسیدربینزبانان،ف مخصوصاً در قالب مثَل و کنایه رایج و شایع بوده، ذکر نماید.

کلیدواژهها: ادبیات عامیانه، پیشرفت علوم، اصطلاحات علمی

مقدمه

پدیدههاي جوامع بشري هم در پیدایش و وجود و هم در بقا و دوام تابع عواملی نظیر مقتضیات زمان و مکان و مطابق با نیازها، پیشرفتها و عقبماندگیها، تجربهها و دیگر امور مرتبط با زندگی انسان هستند و سیر تکامل و صعود یا مسیر انحطاط و سقوط را با تأثیرپذیري از این مؤثرات طی میکنند و حتی سرعت تحول این پدیدهها نیز تحت تأثیر سرعت و شتاب چنین عواملی است؛ گرچه تغییر و تحول در برخی زمینهس ها و جنبهها مانند امور فرهنگی، آنقدر به نرمی و آرامی انجام میشود که شاید در برههي زمانی کوتاهی خود را نشان نمیدهد و با گذر زمان آشکار و هویدا میگردد.

زبان به عنوان موجودي زنده و همزاد با انسان، یکی از این مقولات فرهنگی است که تغییر و تحول در واژگان و اصطلاحات و اشکال و گونههاي بیانی آن در گذر زمان تحت تأثیر همان عوامل تأثیرگذار بر زندگی بشر، از جمله: پیشرفت علم، صنعت و فناوري قرار گرفتهاست و همراه با پیدایش و رشد و تخصصی شدن علوم و صنایع گوناگون، زبان و ادبیات هم به سمت تخصصی شدن گام برمیدارد و از این رهگذر مفردات و ترکیبهاي ویژهاي که لازمهي هر دانش و صنعت است، خلق و آفریدهشده و بسیاري از آنها، کم کم وارد زبان و ادبیات مکتوب و شفاهی صاحبان زبان مربوط و دیگر زبانهاي مرتبط با آن میشود.

در جامعه امروزي هر شاخه از علم و هر شغل و حرفه و تخصص، ادبیات خاص خود را پیدا کرده که این نوع ادبیات با ادبیات به شکل عام تفاوت اساسی دارد؛ هر چند که بخشی از آن وارد عرصه زبان عامه شده و در دسترس همگان قرار گرفتهاست. ادبیات علوم و حرفههاي مختلف به مجموعه اصطلاحات، تکیه کلامها و واژگان خاص هر علم و شغل و حرفه اطلاق میشود که بیانگر نوع حرفه، ابزار و وسایل مادي و غیر مادي آن و منتقل کننده معانی و مفاهیم پیدا و پنهان عالمان بدان علم و یا شاغلان به آن حرفه یا شغل است، مثل ادبیات پزشکی، ادبیات کامپیوترقسمیو.... از چنین ادبیاتی هم لباس مثَل یا کنایه بر تن نموده و در قالب کلام و ترکیبهایی پرکاربرد روانه ادبیات عمومی اعم از مکتوب و شفاهی میشود.

افرادهر جامعه که معمولاً در گفتگوهاي روزمره خود از ساختارهاي زبانی پرکاربرد، نظیر ضربالمثلها، اصطلاحات و کنایات استفاده کنند،می بدون توجه به اینکه چنین اصطلاحاتی، زاییده پیشرفت علم و یا حرفهاي خاص بوده و سپس پا از محدوده آن علم و صنف فراتر نهاده و به زبان روزمره آنان راه یافته است و جاي خود را در کنار موارد مشابه پیشین باز کرده و در مواردي جانشین ترکیب مشابه پیشین گردیدهاست . مردم بیشتر اوقات اطّلاعبی از منشأ چنین واژگان و ترکیبهاي زبانی و بدون توجه به این تحولات و جابجاییها، در »ارتباطهاي میان فردي« و »درون گروهی« براي بیان مقاصد خویش آنها را به کار میبرند.

این امر پژوهندگان عرصه زبانشناسی را بر آن داشته تا در جست و جوي مظهر و سرچشمه واژگان و اصطلاحاتي جاردرپهن دشت جامعه برآیند و خود را به مورد هر مثَل برسانند و لوازم هر کنایه را بیابند. ثمره و نتیجه تلاش آنان فرهنگنامهها، کتابهاي لغت و آثار متعددي است که در زمینههاي مختلف زبانی برجاي گذاشتهاند و مسیر این راه را براي آیندگان نشان دادهاند؛ اما از آنجا که زبان پا به پاي بشر حرکت میکند و با هر حرکت بشر، گام برمیدارد، در هر زمانی و حتی روزانه، نیاز به پژوهش در محصولات نوین زبانی به چشم میخورد. امري که تحقیق کامل در آن بدون ورود به همه زمینهها و جنبههاي مختلف زندگی اجتماعی متکلمان به هر زبان امري ناممکن به نظر میرسد.

سؤالات پژوهش

از آنجا که از یک سوي پیشرفت دانشها و تخصصی شدنهاآندر جوامع مختلف، قطعاً با تولیدات زبانی، یعنی واژگان، اصطلاحات و کنایات خاص و ویژه همراه است و از دیگر سوي این آفرینشها در محدودهي یک دانش و یک جامعه باقی نمیماند و همگام با ورود تولیدات علمی و صنعتی به جامعهي مادري خود و دیگر جوامع وارد شوندمی و در زمره زبان و حتّی ادبیات آنها درمیآیند؛ این پژوهش در پی آن است تا پاسخگوي این پرسش باشد که علوم و فنون جدیدي از قبیل کامپیوتر، مخابرات، پزشکی، هنر اعم از عکاسی و سینما و ... بر زبان روزمرهي فارسی چه تأثیراتی داشته و دارد؟ و کدامیک از اصطلاحات خاص هر یک از این علوم، در بین مردم به شکل مثَل و کنایه درآمده و کمکم جانشین موارد پیشین گردیدهس است؟

براي دستیابی به پاسخی هرچه کاملتر، ناگزیر باید در آغاز نگاهی هرچند گذرا به موضوعاتی چون: مردم شناسی، زبان و ادبیات عامیانه - فولکلور - و فرهنگ داشته باشیم و سپس اصطلاحات رایج هر علم جدید، جداگانه آورده شده و مورد بررسی قرار گیرد.

انسان به عنوان موجود اجتماعی براي برآورده کردن نیازهاي خود، ناگزیر به برقراري ارتباط با دیگران تاس. شاید بتوان ادعا کرد که نخستین و سادهترین نوع ارتباط انسانها با یکدیگر، ارتباط کلامی یا گفتاري است. برخی اندیشمندان علوم ارتباطات از »گفتار« به عنوان معجزهي بشریت یاد میکنند؛ »چارلز براون1« و »چارلزون رایپر2« دربارهي »معجزهي گفتار« چنین میگویند: »گفتار، کمنظیرترین و متداولترین عملکرد انسانی است. با این وجود، از آنجا که به کارگیري آن، بسیار معمولی، طبیعی و آسان است، تنها تعداد بسیار محدودي از ما قدرت و توان خارق العادهي آن را درك میکنیم - « اکرامی، 1384ش، صص. - 18-17

در اهمیت زبان، همین بس که زبان عامه یا ادبیات شفاهی هر ملتی به مراتب بیش از فرهنگ و ادب مکتوب آنها است، که سندي از خصوصیات اخلاقی، روحی، اجتماعی و سیاسی ساکنان هر مرز و بوم است. از آنجا که این جستار درصدد بررسی تأثیر پیشرفت علوم مختلف بر تغییر و تحول اصطلاحات، مثلس ها و کنایات متداول در ادبیات شفاهی یا زبان عامیانه است، براي ورود به بحث اصلی و روشنتر شدن آن، باید پارهاي از اصطلاحات مربوط از جمله فرهنگ، زبان، مردمشناسی و . . . معرفی و شناسانده شود.

فرهنگ

فرهنگ واژهاي فارسی و مرکب از »فر« که پیشوند است و »هنگ« از ریشه »ثنگ« - غهلا - 1 اوستایی به معنی کشیدن و فرهختن، و در لاتین، مطابق است با غپطصهطأ2غ ,هطأ2غ ,کطأ2غ که به معناي تعلیم و تربیت، علم، دانش، ادب، حرفه، آموزش و پرورش، عقل و خرد، امور مربوط به مدارس و کتابهاي لغت فارسی نیز میباشد - دهخدا، 1339ش، ج37، صص. - 228-227 لازم به بیان است کرد که فردوسی در اشعار خود، »فرهنگ« را مترادف »دانش« و »هنر« میداند:

ز دانا بپرسید پس دادگر    که فرهنگ بهتر بود گر گهر
چنین داد پاسخ بدو رهنمون    که فرهنگ باشد زگوهر فزون

-1هربرت چارلز براون - غwپطت ککئطهلاه صطکتطکد - ، زاده 22مه 1912م، درگذشت 19 دسامبر 2004م، شیمیدان انگلیسی و برنده جایزه نوبل شیمی در سال 1979م است. - َططحتطططحفکتzأََگژصصلا -

2 -چالزون رایپر - طکژططهطغهب - ، از آسیبشناسان و نظریهپردازان در مورد لکنت زبان است. - مقاله ناروایی گفتار و زبان در افراد دو زبانه، نویسنده: پرویز اخگرپور، نشریه: روانشناسی و علوم تربیتی، شهریور و مهر1388، شماره 93و94، صص. - 61-52

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید