بخشی از مقاله

چکیده:

یادگیری انسان اساساً فرآیندی است که در آن گریزی از اشتباه کردن نیست. زبانآموزی نیز فرآیندی است که در آن همانند یادگیری شنا زبانآموز با بازخوردگرفتن ، از خطاها بهره میگیرد و سعی میکند که به مرحله مطلوبی برسد. هدف این پژوهش بررسی و توصیف انواع خطاهای زبانی در گفتار فارسیآموزان عربزبان سطح میانی مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد میباشد. مواد پژوهش حاضر شامل سی ساعت ضبط صدا میباشد که از کلاسها ، آزمونهای شفاهی و مصاحبهها ،ارائههای کلاسی و تکالیف شفاهی فارسیآموزان مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد جمعآوری شده است.در این پژوهش سی و سه نوع خطا در گفتار این فارسیآموزان پیدا شد که در چهار طبقه خطاهای واجی زبرزنجیری، خطاهای نحوی، خطاهای ساختواژی و خطاهای معنایی کاربردشناختی دستهبندی شدند ؛ برخی از این سی و سه خطا خود شامل زیرمجموعههایی نیز میشوند. این خطاها از جنبه منشأ خطا ، برخی خطاهای درونزبانی و برخی نیز خطاهای بینازبانی بوده و منشأ تعدادی از آنها مبهم میباشد. از منظر تنوع و همچنین کمیت بیشترین نوع خطاها مربوط به مقوله فعل میباشند. در پایان پیشنهاداتی نیز در مورد روشهای کاهش این خطاها ارائه شده است.

کلیدواژهها: تحلیل خطا، فارسیآموزان عربزبان سطح میانی ، خطا، خطاهای گفتاری، خطای درونزبانی، خطای بینازبانی

1 مقدمه

زبانآموزی در واقع نوعی فرآیند آزمون و خطاست که زبانآموز در آن فرضیههایی را شکل میدهد و سپس به تدریج با بیشترشدن دانش زبانیاش آنها را اثبات، اصلاح یا رد میکند .بنابراین یکی از اهداف مطالعات مربوط به تحلیل خطا این است که با بررسی این خطاها فرضیههای زبانآموزان را بفهمیم و بدانیم چقدر پیشرفت کردهاند. چراکه خطاها جزء اجتنابناپذیری در فرآیند یادگیری یک زبان خارجی/دوم هستند.»گرچه دو واژه خطا و اشتباه در ظاهر یک معنا دارند، اما در حوزه مطالعات زبانی این دو کلمه تعاریف متفاوتی دارند. اشتباه به نوعی خطای اجرایی اشاره دارد که منجر به کاربرد غلط زبان توسط زبانآموز میشود. اما خطا یک ساختار انحرافی از زبان معیار است که نشاندهنده توانایی بینا زبانی زبانآموز است« - بروان،. - 226 :1980

درباره خطاهای زبانی دو مکتب فکری وجود دارد؛ فلسفه زبانشناسان ساختگرا به زبان این بود که زبان مجموعهای از رفتارهای مکانیکی است بر اساس روانشناسی رفتارگرا و بنابراین اگر هدف ما رسیدن به یک آموزش زبان کامل و بینقص است، از رخداد خطاهای زبانی در هر مرحله از یادگیری باید جلوگیری و اجتناب کرد؛ در غیر اینصورت، این خطاها برای زبانآموز عادت شده و نشاندهنده عدم کفایت روش تدریس میباشند.با این دیدگاه، تحلیل متقابل زبان بومی و زبان مقصد، یک جنبه مهم از مطالعه تفاوتهای زبانی خواهد بود. اما با ظهور نظریه زایشی و همچنین مکتب شناختی ، شیوه نگرش به خطاها به کلی تغییر کرد. در مقابل دیدگاه رفتارگرایان، مکتب شناختی اعتقاد دارد که برخلاف همهی تلاشهای مدرس، خطاها رخ میدهند و این ضرورتاً به معنای شکست زبانآموز نیست، بلکه به معنای پیشرفت او در فرآیند زبانآموزی است. با این دیدگاه شناختگرایان بر فرضیهسازی ، آزمایش و بازخورد تأکید دارند و تحلیل خطا را روشی برای مطالعه مشکلات زبانآموزان در یادگیری زبان دوم یا زبان خارجی میدانند. - کریکوز، - 4352 :2010 به عبارت دیگر، خطاهای زبانی به عنوان پدیدههایی روساختی در نظر گرفته میشوند و حتی به عنوان نظامی که زبانآموز از زبان مبدأ برای خود ساخته است و در حال نزدیکشدن به نظام واقعی زبان مبدأ است. - هوانگ، - 20 :2002 سؤالات این پژوهش عبارتند از:

1 خطاهای پربسامد در گفتار فارسیآموزان مورد مطالعه کدامند؟

2 دستهبندی این خطاها بر اساس معیارهای ارائهشده در این حوزه چگونه است؟

3 براساس تحلیل این خطاها چه راهکارها و پیشنهادات آموزشی میتوان برای رفع آنها توصیه نمود؟

هدف از این مطالعه شناسایی رایجترین خطاهای نحوی و توصیف این خطاها و علل و دستهبندی آنها در گفتار تعدادی از فارسیآموزان عربزبان میباشد. اهمیت این موضوع از آن جهت است که پژوهشگران و مدرسان غالباً مشاهده کردهاند فارسیآموزان در تمرینهای نوشتاری و در هنگام امتحانات نوشتاری معمول به خوبی و کاملاً درست عمل میکنند و به دقت از پس تمرینهای محولشده به آنها برمیآیند ؛ اما هنگامی که لازم است همین نکات را به صورت طبیعی در گفتار خود بهکارببرند، با مشکل مواجه میشوند. به عبارت دیگر گویی آنها در گفتار خود عقبتر از نوشتار هستند. نتایج این پژوهش میتواند بینشی را در مورد تواناییهای فارسیآموزان به ما بدهد و همچنین روشهایی را برای جبران و اصلاح مشکلات دستوری آنها ارائه دهد. همچنین در تهیه و تدوین مواد درسی و تدریس جبرانی و اصلاحی کمک شایانی به مدرسان و محققان خواهد کرد.

2 پیشینه تحقیق

در این بخش ابتدا مبانی نظری پژوهش مطرح میشوند و سپس مرتبطترین پژوهشهای انجامشده در این زمینه معرفی میشوند.

2 1 مبانی نظری پژوهش

کوردر - - 1971:152 معتقد است که خطاها نتیجهی شکست در اجرا یا عملکرد هستند.او همچنین بیان میدارد که خطاهای زبانی شواهدی را برای محققان در مورد چگونگی یادگرفتن/فراگرفتن زبان و انواع راهبردهایی که زبانآموزان استفاده میکنند، فراهم میکنند - همان ، . - 167 نوریش - 1983:7 - خطا را به صورت »یک انحراف نظاممند میداند که هنگامی رویمیدهد که یادگیرنده چیزی را نیاموخته است و به طور مداوم آن مطلب را به صورت اشتباه دریافت میکند.« جیمز - 1 :1998 - هم یک خطای زبانی را »یک قطعه ناموفق زبانی« میداند. علاوه بر این، او اشاره میکند که خطا منحصر به انسان است و تجزیه و تحلیل خطا فرآیند تعیین بروز، طبیعت، علل و عواقب ناشی از کاربرد ناموفق زبان است.

کوردر معتقد است خطاها از سه جنبه مختلف قابل توجه هستنداولاً. اینکه آنها به معلم میگویند که زبانآموز تا چه حد پیشرفت کرده است و در نتیجه چه چیزهایی را باید فرا بگیرددوماً. خطاها شواهدی را برای محققان در مورد نحوه یادگیری یا فراگیری زبان ارائه میدهند و اینکه زبانآموز چه راهبردها یا روشهایی را به کار میگیرد. سوماً، خطاهای برای زبانآموز ضروری هستند، زیرا می توان آنها را به عنوان ابزاری نگریست که او با استفاده آنها به یادگیری میپردازد. خطا کردن راهبردی است که هم توسط کودکان در فراگیری زبان مادری خود و هم توسط افرادی که درحال یادگیری یک زبان دوم هستند، به کار میرود. - کوردر، - 1967 او همچنین معتقد است بررسی خطاهای زبانآموزان میتواند دو هدف داشته باشد: تشخیصی و پیشبینیکننده . تشخیصی است از این حیث که میتواند میزان تسلط زبانآموز را در هر مقطع زمانی در فرایند یادگیری مشخص کند؛ و پیشبینیکننده از این نظر که میتواند به مدرس در تغییر یا اصلاح مواد زبانی ارائهشونده به زبانآموز کمک کند. - همان -

بعد از استخراج و شناسایی خطاها، لازم است که آنها را بر اساس ویژگیهای زبانی دستهبندی کنیم. بدین ترتیب میتوان تصویر واضحی از بخشی از خصوصیات زبان مقصد که ممکن است منبع خطا برای زبانآموز باشند، به دست آورد. کشاورز معتقد است دو نوع دستهبندی برای خطاها وجود دارد: دستهبندی مقوله محور و دستهبندی پیکره محور . در دستهبندی مقوله محور، مدرس یا محقق بر اساس دانش قبلی خود و قبل از اینکه شروع به جمعآوری انواع خطاها بکند، دستهبندی خودش را ارائه میدهد. اما این نوع دستهبندی نقصهایی دارد؛ لذا برای پیشگیری از آنها، یک روش جایگزین، یعنی دستهبندی پیکره محور ارائه شده است. در این نوع دستهبندی محقق ابتدا خطاها را جمعآوری کرده، بعد از تفسیر و تحلیل اولیه آنها یک دستهبندی مناسب ارائه میدهد. بنابراین این ماهیت و نوع خطاست که مقولهها را مشخص میکند ، نه دانش قبلی و پیشزمینهی محقق. - کشاورز، 89 :2011 - 90 صاحبنظران مختلف در حوزه تحلیل خطا، دستهبندیها و انواع مختلفی از خطاها را ارائه دادهاند که در این بخش به اختصار به چند مورد از آنها اشاره میشود.

گارمن - 151 :1990 - 172 ابتدا خطاها را به دو دسته کلی تقسیم کرده است:

1.    خطاهای تولیدی

2.    خطاهای دستوری و معنایی سپس خطاهایی را که در تولید و همچنین درک گفتار روی می دهند را به چند دسته زیر طبقه بندی کرده است:

.1لغزش های زبانی

.2لغزش خودکار

.3لغزش دست :که هم شامل خطاهای نوشتاری و هم خطاهای تایپی میشود.

. 4 لغزش گوش

.5 لغزش چشم

کشاورز یک دستهبندی زبانی از خطاها بدین صورت مطرح کرده است:

1     خطاهای املایی یا نوشتاری  : خطاهای مربوط به حروف و قواعد مربوط به آنها و املاء

2 خطاهای واجی: خطاهای مربوط به خصوصیات واجی و هجایی واژهها

3     خطاهای واژی معنایی : خطاهای مرتبط با ویژگیهای معنایی فقرات واژگانی

4     خطاهایی نحوی ساختواژی: خطاهای مرتبط با ویژگیهای نحوی و ساختواژی

هر نوع از این خطاها خود به چندین زیرمقوله تقسیم میشوند. - کشاورز، 105 :2011 - 90

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید