بخشی از مقاله
تأثیر کیفیت زندگی کارکنان بر مشارکت سازمانی
چکیده:
مفهوم کیفیت زندگی کاری مدیران به یکی از موضوعات مهم اجتماعی در قرن حاضر و در سراسر دنیا مبدل شده است. در حالی که در گذشته فقط بر ویژگی های فردی (غیرکاری مدیران) تاکید می شد،اما در جامعه امروزی،بهبود زندگی کاری به صورت یکی از مهمترین اهداف سازمان در آمده است. چرا که نتایج تحقیقات انجام شده نشان می دهد که بین رویه های مدیریت منابع انسانی و کیفیت زندگی کاری مدیران رابطه مستقیمی وجود دارد و ارتقاء مشارکت کارکنان از طریق ارتقاء کیفیت زندگی کاری مدیران کلید موفقیت هر سازمانی محسوب می شود. اصلاح برنامههای کیفیت زندگی کاری مدیران با این اندیشه شروع می شود که با تغییراتی که کیفیت زندگی کاری مدیران و نحوه رهبری سازمان تغییراتی به وجود می آید و در نتیجه آن،انرژی و خلاقیت و مشارکت سایر اعضای سازمان برای برآورده ساختن اهداف سازمانی بسیج می شود پس بنابراین توجهی که اکنون به کیفیت زندگی کاری مدیران می شود بازتابی از اهمیتی است که همگان برای آن قائلند. شماری از صاحبنظران بر این باورند که بخشی از رکود بهرهوری و کاهش کیفیت محصول در برخی از کشورهای بزرگ صنعتی ناشی از کاستیهای کیفیت زندگی کاری مدیران،و تغییراتی است که در علاقمندیها و رجحان های آنان پدید آمده است.لدا تحقیق حاضر به تأثیر کیفیت زندگی بر مشارکتی که خواهان مدیران عصر حاضر در سازمان است می پردازد.
کلید واژه ها : کیفیت زندگی کارکنان ، مشارکت، مشارکت سازمانی
مقدمه:
اگر در محیط کار به پیرامونمان نگاه کنیم،ممکن است از خود پرسیده باشیم که چه تعداد از کارکنان واقعاً از محیط کار خود و کاری که انجام می دهند،لذت می برند. اگر واقعبینانه به این موضوع نگاه کنیم میتوان گفت که در بسیاری از سازمانها،وضع چندان مطلوبی حکم فرما نیست.عده زیادی از افراد به شغل خود به عنوان یک کار موقت نگاه می کنند و در بسیاری از موارد به دلیل عدم رضایتاز کیفیت زندگی کاری خود،صرفاً می خواهند جای خود را عوض کنند و در تلاش هستند که در اولین فرصت،از موقعیت کنونی به موقعیتی بهتر و بالاتر دست یابند.نارضایتی در زندگی کاری مشکلی است که تمام کارکنان را در یک زمان صرف نظر از موقعیت و جایگاه آنها تحت تاثیر قرار میدهد.ناامیدی،خستگی عدم مشارکت و عصبانیتهای متداول کارکنان که به علت زندگی کاری آنان میباشد،هم برای اشخاص و هم برای سازمان می تواند هزینه در بر داشته باشد.به دلیل عدم شناخت مدیران سازمان از کیفیت زندگی کاری این مقوله،تناسب و اندازههای واقعی خود را در سازمانها از دست داده است(رضایی،.(1386در دنیای امروز با توجه به تبدیل شدن به دهکده جهانی دیگر استفاده از شیوههای اداری سنتی امور جوابگو نیست و برای اینکه در این محیط پر تلاطم بتوانیم از صحنه رقابت حذف نشویم،لازم است از تمامی عوامل و امکانات و اهرمهای موجود که مهمترینشان نیروی انسانی سازمان است،استفاده هوشمندانه داشته باشیم و به دنبال یافتن روشها و فنونی برای اعمال مدیریت در جهت استفاده بهینه از خلاقیتها،نوآوریها و ایجاد انگیزه در آنها باشیم.امروزه سازمانهای موفق دنیا به این نتیجه رسیدهاند که از طریق مشارکت دادن کارکنان در امور سازمان و سهیم کردنشان در منافع سازمان می توانند با سرعت و اطمینان بیشتری به اهداف سازمان دست یابند.در واقع میتوان گفت با استقرار نظام مشارکت سازمان از با ارزشترین منابع خود بهترین استفاده را برده و راه را برای موفقیت سازمان در دنیای تجارت و رقابت هموار می کند(شه بخش،:1383 .(8از آنجایی که کشورمان در حال گذراندن دوران سازندگی است ضرورت دارد که سازمانها نقش بیشتر و بهتری داشته باشند تا این امر با سرعت بیشتر صورت پذیرد.یکی از طرق تحقق این موضوع توجه به نیروی انسانی سازمانها و انگیزاندن آنها که از مهمترین عوامل موثر در افزایش مشارکت است صورت خواهد پذیرفت،به همین لحاظ به کارگیری سبکهای نوین مدیریت با توجه به شرایط محیطی و فرهنگی کشورمان میتواند نقش به سزایی در این موضوع داشته باشد که بهبود کیفیت زندگی کاری یکی از موضوعات مهم مدیریت در این زمینه میباشد.
ضرورت توجه به کیفیت زندگی کاری و بهبود آن،یک منطق دارد و آن هم این است که 65 درصد عمر مفید انسانها در محیط کار سپری میشود(رضایی،1386 ).کیفیت زندگی کاری تلاش برای بازسازی ابعاد چندگانه سازمان و تشکیل یک ساز و کار که تغییرات را در طی زمان معرفی و حفظ میکند میباشد.کیفیت زندگی کاری ممکن است در کل سازمان مطرح گردد یا محدود به واحدهای خاصی نظیر یک بخش،یک کارخانه یا یک قسمت شود(ابطحی و کاظمی،.(145 :1379کیفیت زندگی کاری یک طرح و برنامه چند بعدی است که عموماً به رضایت کلی از زندگی کاری و تعادل میان زندگی و کار میانجامد.رضایت از کار،تعادل زندگی و کار،توسعه مهارت های شخصی،توجه به کارهای فردی و عملکرد کارکنان،ویژگیهایی هستند که با کیفیت زندگی کاری منطبق میباشند.به نظر میرسد اطمینان بخشیدن به کیفیت زندگی کاری یکی از بهترین راههایی است که میتوان برای جذب و نگهداری کارکنان با ذوق و استعداد در سازمانها مورد استفاده قرار داد(مورین.(2 :2003کیفیت زندگی کاری نمایانگر نوعی فرهنگ سازمانی و شیوه مدیریت است که کارکنان بر اساس آن احساس مالکیت،خودگردانی،مسئولیت و عزت نفس میکنند.سازمانهایی که بر کیفیت زندگی کاری کارکنانشان تاکید میورزند از اثربخشی سازمانی بیشتری برخوردارند،خستگی ملالتآور کار از طریق ایجاد تنوع بیشتر در کار کاهش یافته و با ایجاد طیفی از مهارتها در درون کارکنان باعث افزایش توان انجام کار در آنها میشود.در واقع اهمیت دادن به کیفیت زندگی کاری به طورمعمول یعنی تاکید بر روشهایی که سازمان را دگرگون میسازد تا رضایت شغلی و بهره وری کارکنان را افزایش دهد،فشار عصبی و ترک خدمت و غیبت را کاهش دهد و نهایتا همگی اینها تلاش هایی تلقی میشود که به ایجاد یک کار معنادار و رضایتبخش منتهی میشود(متقی و دیگران،.(71 :1385سازمانی که به کیفیت زندگی کاری کارکنانش توجه دارد،از مزایای داشتن نیروی کاری متعهدتر برخوردار خواهد بود. علاوه بر این،مشارکت کارکنان در کیفیت زندگی کاری،به مثابه تلنگری به منبعی که بسیار کم مورد بهرهبرداری قرار گرفته است،یعنی مغزهای کارکنان،بوده و منتهی به اتخاذ تصمیمهای بهتری خواهد شد. افکار و نظرات کارکنان،آن هنگام که در جهت بهبودی عملکرد سازمان سوق داده شود،نمایانگر یک معدن طلای واقعی از فرصت هاست(بلچر،.(105 :1987
به طور کلی میتوان گفت که اهمیت این پژوهش در این است:به دلیل گسترش سازمانها و ادارات در ابعاد کمی و کیفی،در سطح امعه شرایطی ایجاد شده است،که سازمانها در تلاش برای افزایش مشارکت سازمانی کارکنان خود میباشند کیفیت زندگی کاری: کیفیت زندگی کاری به معنای داشتن یک نظارت خوب،پرداخت و مزایای خوب و جالب تر از همه کار چالشگرانه و اقناع کننده است(جزنی،.(396 :1378
-1 پرداخت عادلانه: بدین معنی است که به کارکنان سازمان حقوقی پرداخت گردد که تساوی درون سازمانی و برون سازمانی از آن استنباط گردد(دسلر،.(11 :1994
-2 محیط کاری امن: منظور ایمنی و اطمینان کار برای کارکنان است که شامل برقراری ساعات کار معقول و شرایط فیزیکی کاری دارای حداقل خطر می باشد(دسلر،.(11 :1994
-3 امنیت برای رشد: یعنی فراهم نمودن زمینه بهبود و تواناییهای فردی،و فرصتهای پیشرفت و فرصتهای به کارگیری مهارت-های کسب شده و امنیت شغلی و درآمدی میباشد(کاظمی،.(23 :1381
-4 حقوق فردی در سازمان کار: یعنی فراهم نمودن زمینه اظهار نظر آزادانه کارکنان بدون ترس از انتقام مقام بالاتر و رفتار منصفانه و عادلانه نسبت کارکنان میباشد(والتون،.(91 :1974
-5 انسجام اجتماعی در سازمان: به معنای ایجاد یک فضا و جو کاری که احساس تعلق کارکنان به سازمان و نیاز متقابل سازمان به آنها را تقویت مینماید میباشد(والتون،.(91 :1974
-6 کار و کل فضای زندگی: به معنای برقراری توازن و تعادل بین زندگی کاری و دیگر بخش های زندگی کارکنان که شامل اوقات فراغت،زندگی خانوادگی و غیره میشود میباشد(کاظمی،.(25 :1381
-7 وابستگی اجتماعی زندگی شغلی: به چگونگی برداشت (ادراک) کارکنان در مورد مسئولیت اجتماعی سازمان اشاره دارد(گونسیور.(24 :2004
-8 گسترش تواناییهای انسانی: به معنای فراهم بودن فرصتهایی همچون استقلال و خود کنترلی در کار،بهرهمند شدن از مهارت-های گوناگون و برنامه ریزی کار برای کارکنان میباشد(والتون،.(94 :1974
مشارکت: درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی است،که آنها را بر میانگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یاری دهند و در مسئولیتهای کار شریک شوند(دیویس و استروم ترجمه فارسی،.(291 :1377
-1ارزشهای فردی: عقاید و اصولی هستند که در وجود هر شخص جای میگیرند و بدون اینکه فرد متوجه باشد،راهنمای اعمال و انتخابهای او میشود(مک لگان و نل ترجمه فارسی،.(78 :1380
ارزشهای سازمانی: ارزشهای سازمانی اصول و عقایدی هستند که سرلوحه کار سازمان قرار میگیرند و از عوامل متعددی مثل سمبلها،ساختار قدرت،رهبری،داستانها،و اسطورهها و سیستم سازمانی ناشی میشوند و این ارزشها در سازمان کتبا اعلام و یا بر اساس عرف یا سنت پذیرفته شده می باشند(هاناگان،.(146 :2002
-2ساختار سازمانی: تصویر منظمی از سمتها،وظایف شغلی، و خطوط اختیار را در قسمتهای مختلف سازمان نشان می دهد(شرمر هورن و دیگران،ترجمه فارسی،.(323 :1379
-3سبک رهبری: عبارت است از الگوی رفتاری رهبری هنگام نفوذ در فعالیتهای دیگران بر اساس برداشت دیگران از رفتار وی(هرسی و بلانچارد،ترجمه فارسی،.(177 :1378
-4اطلاعات:جمعآوری،سازماندهی و پردازش دادهها به منظور افزایش دانش گیرنده میباشد (فلوریدی، .(351 :2005
کیفیت زندگی کاری عبارت است از عکس العمل کارکنان نسبت به کار،به ویژه پیامدهای فردی آن در ارضای شغلی و سلامت روحی(کامینگز،:(529 :1375 با استفاده از این تعریف »کیفیت زندگی کاری« بر پیامدهای شخصی،تجربه کاری و چگونگی بهبود کار در راستای رفع نیازهای فرد تأکید دارد. ویژگیهای کیفیت زندگی کاری بیان شده در عبارات زیر بر پیامد فردی منطبق است که شامل موارد زیر میباشد:
-1 پرداخت کافی و مناسب چه میزان پرداخت،مزایا و یا سایر پرداختهای جبرانی برای حفظ استاندارد زندگی قابل قبول،به ویژه در مقایسه با سایر کارهای مشابه کفایت میکند؟
-2 شرایط کاری امن و سالم آیا شرایط کار به واقع بیخطر است؟ ساعات کار منطقی است؟ محیط فیزیکی و روحی کار مناسب است؟ چه شرایطی بر سلامتی وراحتی کارکنان در حین کارشان موثر است؟
-3 فرصت برای بهکارگیری و توسعه بیواسطه استعدادهای انسانی کارها تا چه حد ساده و تمایز یافتهاند،و کنترل چقدر سخت گیرانهاند؟ کار تا چه حد کارکنان را قادر میکند،که مهارت و دانش خود رابهبود بخشیده،از آن استفاده کنند و کاری را انجام دهند که برای آنها معنیدار و مهم باشد؟
-4 فرصت برای امنیت و رشد مداوم در آینده انجام کارهای واگذار شده تا چه حد در حفظ و رشد ظرفیت اشخاص موثر است؟
چگونه میتوان دانش و مهارت تازه برای انجام کارهایی که در آینده به کارکنان واگذار میشود،به دست آورد؟ چه امکاناتی برای افزایش و بهکارگیری پتانسیل فرد و پیشرفت وی در مسیر سازمان مربوط و به رسمیت شناختن وی از طرف هم قطاران و سایر اعضا وجود دارد؟
-5 انسجام اجتماعی در سازمان کار آیا فرصت برقراری ارتباط با دیگران هست؟ آیا رهایی از تبعیض وجود دارد؟ آیا صراحت بین اشخاص و حمایت از یکدیگر در میان کارکنان وجود دارد؟ آیا انصاف و امکان پیشرفت به سمت بالا وجود دارد؟ آیا پیشرفت بر حسب شایستگی است؟
-6 حقوق فردی در سازمان کار حقوق کارکنان چیست و چگونه از آنها حمایت میشود؟ فرهنگ سازمانی تا چه حد به حریم خصوصی افراد،پذیرش اختلاف
عقیده،وفاداری به استانداردهای تساوی در توزیع پاداشها و فراهم کردن فرایندهای آن احترام میگذارد؟ شأن و احترام افراد تا چه حد رعایت میشود؟ آیا کارکنان میتوانند صادقانه اظهار عقیده کنند و با آنان رفتار منصفانه میشود؟
-7 کار و کل فضای زندگی آیا بین کار و زندگی غیر شغلی تعادل وجود دارد؟ آیا فشارهای محسوس و نامحسوس شغلی وجود ندارد؟ حالت فکری کارکنان چگونه
است؟ آیا امکان رهایی از ناراحتیها و افسردگیهای حین کار و یا خارج از آن وجود دارد؟
-8 ارتباط اجتماعی زندگی کار آیا از دید کارکنان،سازمان،در تولید،کاهش هزینهها،نحوه استخدام،فنون بازاریابی و سایر فعالیتها به مسئولیت اجتماعی خود عمل می-کند؟ سازمانهای فاقد تعهدات و مسئولیتهای اجتماعی میتوانند موجب شوند که کارکنان ارزش و سوابق کار خود را کم رنگ نشان دهند.
دومین مفهومی که اخیراً از »کیفیت زندگی کاری« تعریف شده است آن را به عنوان روش یا نحوه انجام کار ارائه کرده است: کارکنان، »کیفیت زندگی کاری« را بر حسب فنون و روشهای خاص کار،مانند غنیسازیشغلی،گروههای کاری خودگردان و کمیتههای کارکنان مدیریت،تعریف کردهاند (کامینگز،.(530 :1375
سومین مفهومی که از »کیفیت زندگی کاری« ارائه شده است: »کیفیت زندگی کاری« میزان توانایی کارکنان در ارضای نیازهای مهم شخصی،با استفاده از تجربیاتی است که در سازمان کسب کرده اند (مورهد و گریفین،(540 :1374 که در این تعریف به شدت بر ایجاد محیطی که منجر به ارضای نیازهای افراد شود،تأکید شده است.
چهارمین تعریف »کیفیت زندگی کاری:« فرایندی است که به وسیله آن همه اعضای سازمان از راه مجاری ارتباطی باز و متناسبی که برای این مقصود ایجاد شده است در تصمیمهایی که به ویژه بر شغلشان،و بر محیط کارشان به طور کلی اثر میگذارد؛به نحوی دخالت میکنند و در نتیجه،مشارکت و خشنودی آنها از کار بیشتر میشود و فشار عصبی ناشی از کار برایشان کاهش مییابد و در این تعریف کیفیت زندگی کاری نمایانگر نوعی فرهنگ سازمانی یا شیوه مدیریت است (دولان و شولر،354 :1380 و .(355
پنجمین تعریف »کیفیت زندگی کاری:« فرایندی است که در روند اجرای آن،کارکنان و اعضای سازمان میتوانند در تصمیمگیریهای مربوط به طراحی مشاغلی که تشکیل دهنده بخشی از زندگی کاری آنان است،مشارکت فعال داشته باشند (رابینز،.(125 :1374
تعریف ششم »کیفیت زندگی کاری:« به مفهوم داشتن نظارتی صحیح،شرایط کاری مناسب،پرداخت و مزایای مطلوب و مهمتر از همه،ایجاد فضای کاری چالشگرانه،مشارکتی و اقناع کننده است.
زندگی کاری با کیفیت عالی از طریق توجه به فلسفه روابط کارکنان به دست میآید و عبارت است از بهکارگیری کوششهایی در استفاده اززندگی کاری از کیفیت،که خود،کوششهایی منظم از سوی سازمانی است که به کارکنان فرصتهای بزرگتری برای اثرگذاری بر کارشان و تشریک مساعی در اثربخشی کلی سازمان میدهد (جزنی،.(284 :1375
تعریف هفتم »کیفیت زندگی کاری:«