بخشی از مقاله

چکیده

توانمند سازی فرآیند قدرت بخشیدن به افراد است در این فرآیند به افراد کمک میکنیم تا بر احساس ناتوانی و درماندگی خویش چیره شوند، توانا سازی در اینجا به بسیج انگیزه های درونی افراد منجر میشود در این فرآیند نیروی محرکه از برون انسان به درون او منتقل میشود و به او آگاهی میدهد و اهداف کار را روشن میسازد. تحقیق حاضر سعی دارد تا رابطه بین مشارکت کارکنان در تصمیم گیریهای سازمانی را با توانمند سازی آنان در شرکت مخابرات استان گلستان بر طبق مدل توماس ولتهوس، مبنی بر چندوجهی بودن توانمند سازی با چهار بعد احساس شایستگی، احساس معنادار بودن، احساس موثربودن، احساس خودسازماندهی وهم چنین مدل وتن و کامرون با بعد اعتماد بررسی نماید.

میزان مشارکت کارکنان نیز با استفاده از مدل ادوارد لاولر سنجش شده است. نتایج تمامی فرضیات مبنی بر ارتباط معنادار بین مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها و توانمند سازی آنان را تأیید کرد - در این تحقیق p-value مربوط به تمامی آزمون ها بالاتر از 5 درصد به دست آمد - ، هم چنین ضریب همبستگی بین میزان مشارکت کارکنان و توانمند سازی آنان 0.679 به دست آمده است که نشاندهنده ارتباط قوی بین این دو متغیر است.

مقدمه

اگرچه مفهوم توانمند سازی در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 در ادبیات مدیریت و روانشناختی سازمانی، واردشده است، اما بررسیهای تاریخی نشان میدهد که توانمند سازی ریشه در دوران گذشته دارد. وتن و کمرون - 1998 - اظهار میکنند که این مفهوم به هیچ عنوان تازه نیست، بلکه در رشته های روانشناسی و جامعهشناسی و علوم دینی ریشه هایی دارد که به دهه های گذشته، حتی قرن های گذشته بر میگردد. درزمینه روانشناسی، توانمند شدن به معنی تمایل افراد به تجربه خودکنترلی1، به خود اهمیت دادن2 و خود آزادی3 میباشد.

امروزه شکاف میان ملت ها و جوامع دانایی و نادانی است؛ بنابراین چالش اصلی، چالش نیروی انسانی دانا و تواناست. نیروی انسانی به عنوان مهم ترین، گران ترین و با ارزشمندترین سرمایه و منبع سازمانی محسوب میشود. انسان تنها عنصر ذی شعوری است که به عنوان هماهنگ کننده سایر عوامل سازمانی، نقش اصلی را در میان کلیه عوامل دارد. میتوان به سادگی بیان نمود که بدون افراد کارآمد، دست یابی به اهداف سازمانی غیرممکن است. از این رو، منابع انسانی، نقش اساسی در رشد و پویایی و بالندگی و یا شکست و نابودی سازمانها دارد.

توماس و ولتهوس - 1990 - 4 توانمند سازی را بر اساس متغیرهای شناختی که تعیین کننده انگیزش در کارکنان میباشد تعریف کردهاند و معتقدند که توانمند سازی موضوعی چند بعدی است و آن را به عنوان فرایند افزایش انگیزش درونی شغل میدانند که شامل مؤثر بودن، شایستگی، معنیدار بودن و حق انتخاب میشود. وتن و کامرون - 1999 - 5 اظهار می کنند وقتیکه کارکنان با موقعیت هایی روبرو می شوند که فکر می کنند در معرض تهدید، ابهام، کنترل بیشتر از حد، تحمیل یا منزوی شدن قرار دارند یا وقتیکه احساسات نامطبوع وابستگی یا نابرابری را تجربه می کنند، هنگامیکه احساس می کنند جلوی توانایی آنان در انجام آنچه دوست دارند گرفته شده است، هنگامیکه در مورد چگونگی رفتار خود مطمئن نیستند، هنگامیکه احساس می کنند بعضی پیامدهای منفی قریب الوقوع هستند و هنگامیکه احساس می کنند پاداش نمیگیرند و تقدیر نمیشوند، ضرورت توانمند سازی آنان بیشتر احساس میشود و هنگامیکه افراد در سازمان احساس بی قدرتی و ناتوانی کنند بیشتر نیاز به توانمند شدن دارند. یک از عوامل مهمی که در توانمند سازی کارکنان مؤثر است، میزان مشارکت کارکنان در تصمیم گیریهای سازمانی است.

با میزان مشارکت کارکنان در تصمیم گیریهای سازمانی، این احساس در آن ها به وجود میآید که سازمان برای آن ها ارزش قائل است. کارکنان با چنین احساسی، وجود خودشان را در سازمان مهم ارزیابی کرده و احساس توانمندی میکنند. امروزه در سازمان ها کارکنانی که توانمندی لازم رادارند، عملکرد مطلوبی نیز دارند، لذا توانمندی از عوامل مهمی است که میتواند باعث بهبود عملکرد کارکنان بشود. هنگامیکه هم محیط وهم سازمان دارای ساختار پیچیده باشد، روش های اداره استبدادی و متمرکز آن قدر آسیب پذیر و بیتأثیر میشوند که نمیتوانند بقای درازمدت سازمان را تضمین کنند، لذا مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری سازمان ضروری است، میزان مشارکت کارکنان در تصمیم گیرها بهنوبه خود میتواند توانمندی کارکنان را افزایش بدهد.

چهارچوب نظری این تحقیق در بخش توانمند سازی از توماس ولتهوس وهم چنین وتن و کمرون اخذ شده است. این افراد با توجه به عوامل روانشناختی، توانمند سازی را به عنوان آزاد سازی نیروی درونی انسان در نظر گرفته اند. توماس و ولتهوس چهار بعد احساس شایستگی، احساس معنادار بودن، احساس موثربودن، احساس خودسازمان دهی را مطرح نموده و وتن و کمرون بر اساس مطالعات میشرا بعد اعتماد را به آن اضافه نموده اند این پژوهش رابطه ابعاد ذکرشده فوق را با میزان مشارکت کارکنان در تصمیمگیری موردمطالعه قرار میدهد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید