بخشی از مقاله
تاثير آموزش هاي خود اشتغالي بر قصد کارآفرينانه فرزندان شاهد و ايثارگر
چکيده
کارآفريني به عنوان مهم ترين سلاح پيشرفت اقتصـادي کشـورهاي در حال توسعه مي تواند نقش بسيار ارزنده اي در توسـعه اقتصـادي جوامع ايفا نمايد. مهم ترين اقدام براي توسعه کـارآفريني در کشـور آموزش کارآفريني در بين نيروهاي جـوان اسـت .در ايـن مقالـه بـه بررسي رابطه بين آموزش کارآفريني بـر قصـد کارآفرينانـه در بـين فرزندان شاهد و ايثارگر پرداخته است که در بانـک اشـتغال بنيـاد شهيد ثبت نام کرده بودنـد.در ايـن تحقيـق از مـدل اجـزن (TPB) استفاده شده است که پايه و مبناي تحقيقات بسياري در اين زمينـه است . جمع آوري داده ها در اين تحقيق در دو گروه صورت گرفـت .
يک گروه افرادي که تحت آموزش هاي کارآفريني قرار گرفته بودند و گروه ديگر افرادي که اين گونـه آمـوزش هـا را نديـده بودنـد. بـا مقايسه متغير هاي پيش بيني کننده قصد به اين نتيجه رسيديم که آموزش کارآفريني ، قصد کارآفريني و اجزاي آن را تحت تـاثير قـرار مي دهد.
کليد واژه ها:
قصد کارآفينانه ، آموزش کارآفريني ، توسعه اقتصادي .
مقدمه
کارآفريني به عنوان مهم ترين سلاح پيشرفت اقتصـادي کشـورهاي در حال توسعه مي تواند نقش بسيار ارزنده اي در توسـعه اقتصـادي جوامع ايفا نمايد. مهم ترين اقدام بـراي توسـعه کـارآفريني در ايـن کشورها آموزش کارآفريني در بين نيروهاي جوان اسـت . از ايـن رو کشورهاي در حال توسعه و کشور ما نيز جهت دسـتيابي بـه مزيـت هاي رقابتي و حل مسائل و مشکلات عمومي جامعه مانند بيکاري و نظاير آن ملزم به توسعه کارآفريني هستند. عامل انساني در فراينـد کارآفريني نقش اساسي ايفا کرده و به نوبـه خـود از عوامـل زيـادي تاثير مي پذيرد.يکي از عوامل تاثيرگذار بر کارآفرينان آموزش است .
از طريق آموزش افراد مي توان مکانيسم کارآفريني را بهبود بخشيد و بر ميزان عملکرد افراد افزود.
روند آموزش کارآفريني در ايران رو به رشد است اما مسئله اساسـي ارزيابي اين دوره هاست و اين بدان معناست که با توجه به گسترش برنامه هاي آموزش کارآفريني، هنوز توجه چنداني در جهت ارزيابي اثربخشي کلـي برنامـه و بـازنگري در محتـوا و روش هـاي آمـوزش اختصاص داده نشده است .ارزيابي برنامـه هـاي آموزشـي يـک بعـد کليدي هر چـارچوب آموزشـي مـي باشـد بسـياري از محققـان بـه
ضرورت ارزشيابي برنامه هاي آموزش کارآفريني اشـاره نمـوده انـد.
معيارهايي که در ارزيابي آموزش کارآفريني مورد استفاده قـرار مـي گيرند مي توانند مربوط به ارزيابي دانش مشخص ، مهارت ها ، سطح علاقمندي ، درجه مشارکت در کلاس و قصد کارآفرينانه مي باشد سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران در راستاي ايجاد اشتغال بـراي فرزندان شاهد و ايثارگر تسهيلات ويژه اي را براي اين قشر در نظـر گرفته است . سابق بر اين اداره کل اشتغال بنياد شـ يد از فرزنـدان شاهد و ايثارگر بيکار جهت کار در دستگاه هاي دولتي ثبت نـام بـه عمل مي آورد ولي با توجه به کوچک شدن دستگاه هاي دولتـي در سال هاي اخير، اين بنياد سياست هاي کـارآفريني را نيـ سـرلوحه کار خود قرار داده است و به متقاضـيان در صـورت گذرانـدن دوره هاي آموزشي خوداشتغالي و اخذ مدارک مهارت هاي فنـي و حرفـه اي وام خوداشتغالي اعطا مي کنـد. از ايـن رو ايـن پـژوهش در پـي بررسي تاثير آمـوزش هـاي کـارآفريني در قصـد فرزنـدان شـاهد و ايثارگر براي کارآفرين شدن مي پردازد.
مباني نظري و پيشينه پژوهش
آموزش کارآفريني همان فرآيند ارائه مفاهيم و مهارت هـا بـه افـراد براي شناسايي فرصت هايي است که ديگـران ناديـده گرفتـه انـد و همچنين دادن ديدگاه ها و توانايي خودارزيابي به آنها براي فعاليـت در مواردي است که ديگران درباره آن درنگ مي کنند )مکين تاير ،
(1999
به طورکلي آموزش کارآفريني فرآيندي نظام مند، آگاهانـه و هـدف گرا است که طي آن افرادغير کارآفرين ولي داراي تـوان بـالقوه بـه صورتي خلاق تربيت مي شوند. درواقع ، آموزش فعاليتي بـه حسـاب مي آيد که از آن براي انتقال دانش و اطلاعات مـورد نيـاز بـراي راه اندازي و اداره ي کسب و کار استفاده مـي شـود و افـزايش ، بهبـود وتوسعه ي نگرش ها، مهارت ها و توانايي هاي افرادغيرکـارآفرين را در پي خواهد داشت (ذبيحي و مقدسي ، ١٣٨٥).
از طرفي کارآفريني رفتار است )پروکر ، ١٩٩٠). رفتاري که مبتني بر قصد و نيت آگاهانه افراد است . قصد و نيت مبناي اصلي شکل گيري رفتارهاي ارادي انسان مي باشد. در واقع قصد، بهترين متغير پـيش بيني کننده رفتار افراد است )رضاييان ، ١٣٨٦). يا بـه عبـارت ديگـر پيش از آن که فرد اقدام به رفتار)عمل ( کارآفرينانه نمايد، بايد قصد اين اقدام را داشته باشد)کروگر ، ١٩٩٣) از آنجا کـه بـه زعـم پيتـر دراکر، کارآفريني، سرانجام رفتار است (زالي و رضـ ي، ١٣٨٣(، لـذا از دهه ٨٠ تاکنون انديشمنداني از کشـورهاي مختلـف بـه بررسـي عوامل و متغيرهاي متعـددي کـه بـر قصـد کـارآفريني تـاثير گـذار هستند در زمينه هـاي فـر ي، اجتمـاعي ، اقتصـادي و روانشناسـانه پرداخته اند و مدل هاي مهمي از جمله مدل رويـداد کارآفرينانـه ) شاپيرو، ١٩٨٢)، تئوري رفتار برنامه ريـزي شـده ) آجـزن ، ١٩٩١)، مدل پتانسيل کارآفرينانه (کروگـر و برازيـل ، ١٩٩٤)، مـدل زمينـه فـردي – اجتمـاعي قصـد کـارآفريني (١٩٩٤)، مـدل اقتصـادي – روانشناســانه داويدســون ) داويدســون ، ١٩٩٥)، مــدل شــناختي - فرهنگي قصد کارآفريني (١٩٩٧) و مـدل قصـد کـارآفريني کروگـر (٢٠٠٩)و مدل قصد کارآفرينانه لينان و چن (٢٠٠٩) درايـن زمينـه به وجود آمده است .
با توجه به اينکه مدل اجزن پايه و مبناي تحقيقـات صـورت گرفتـه بسياري در مورد نقش آموزش کارآفريني بـر قصـد کـارآفريني مـي باشد. (فايول ، ٢٠٠٦ و سـويتاريز و همکـاران ، ٢٠٠٧ و و سـنچز ، ٢٠١٠ و لينان و چن ، ٢٠٠٩ و سيزانگ ٢٠٠٨) لذا مدل مفهومي تحقيق بر پايه مدل اجزن ، به صورت زير ارائه مي گردد.
بر اساس نظريه رفتار برنامه ريـزي شـده ، قصـد کارآفرينانـه نشـان دهنده کوششي است که فرد براي انجام رفتار کـارآفريني در آينـده انجام خواهد داد و بنابراين يم تواند سه عامل انگيزشي که رفتـار را تحت تاثير قرار دهد، در خود داشته باشد:
نگرش نسبت به رفتار (نگرش شخصي): اشاره بـه ميـزان ارزشـيابي مثبت يا منفي افراد در مورد کـارآفرين بـودن دارد (آجـزن ، ٢٠٠١؛ آتيو و همکاران ، ٢٠٠١؛ کلوريد، ١٩٩٦). نگرش بيانگر چرايي رفتار آدمي است که تحت تأثير تجربه و انتظـارات فـرد اسـت )رضـاييان ،
١٣٨٧). نگرش ها، پاسـخ هـاي ارادي ، شـناختي و احساسـي افـراد نسبت به اشياء، ساير افراد، خودشان و يا مسائل اجتمـاعي هسـتند (نلسون و کوئيک ، ١٩٩٧)
هنجارهاي ذهني : فشارهاي اجتماعي درک شده راجع بـه انجـام يـا عدم انجام رفتارهاي کارآفريني را اندازه گيري يم کنـد و بـه طـور خاص اشاره به درک و احساس موافق مردم نسـبت بـه تصـميم بـه کارآفرين شدن يا نشدن دارد) آجزن ، ٢٠٠١)
کنترل رفتاري درک شده ( PBC): اشاره به شناخت افراد از آسـاني يا دشواري انجام رفتار دارد يا به صـورت درک از ميـزان سـهولت و دشواري نسبت به کارآفرين شدن تعريف مي شود. ايـن عامـل نيـز تحت تأثير تجارب گذشته ، دشواري هـا و موانـع پـيش بينـي شـده است .
در اين پژوهش با توجه به الگوي انتخاب شده (شکل شماره ١) و اثر آموزش هاي خود اشتغالي بـر قصـد کارآفرينانـه فرزنـدان شـاهد و ايثارگر و بر اساس مطالعه ادبيات تحقيق ، فرضيات زير پيشنهاد می شود:
• فرضيه اول تحقيق : بين آموزش کارآفريني با نگـرش نسـبت بـه رفتار در فرزندان شاهد و ايثارگر ارتباط معناداري وجود دارد.
• فرضيه دوم تحقيق : بين آموزش کارآفريني با هنجارهـاي ذهنـي در فرزندان شاهد و ايثارگر ارتباط معناداري وجود دارد.
• فرضيه سوم تحقيق : بين آموزش کـارآفريني بـا کنتـرل رفتـاري درک شده در فرزندان شاهد و ايثارگر ارتباط معناداري وجود دارد.
• فرضيه چهارم تحقيق : بين آموزش کارآفريني با قصد کارآفرينانه در فرزندان شاهد و ايثارگر ارتباط معناداري وجود دارد.
روش شناسي
اين تحقيق با توجه به داده ها و مـدل آن نـوعي تحقيـق کـاربردي است و از نظر روش گردآوري داده ها توصيفي مي باشـد. تحقيقـات کاربردي تحقيقاتي هستند که نظريه ها، قانونمنـدي هـا ، اصـول و فنوني که در تحقيقات پايه تدوين مي شـوند را بـراي حـل مسـائل اجرايي و واقعي به کـار مـي گيـرد. ايـن نـوع تحقيقـات بيشـت بـر موثرترين اقدام تاکيد دارند و علت ها را کمتر مورد توجه قـرار مـي دهند. اين تاکيد بيشتر بواسطه آن است که تحقيقات کـاربردي بـه ســمت کــاربرد عملــي دانــش هــ ايت مــي شــود (بازرگــان و ديگران ،١٣٧٦: ٧٩)
از اهـداف برنامـه هـاي آمزشـي کـارآفريني ايجـاد و تقويـت قصـد کارآفريني کارآفرينان بالقوه مي باشد. تحقيقات انجام شده بـر روي اين موضوع بر روي دو گروه از متقاضيان دريافـت وام خوداشـتغالي (فرزندان شاهد و ايثارگر) انتخاب گرديد گروه اول شامل افرادي بود کـه آموزشـهاي کـارآفريني را طـي نمـوده بودنـد و پـس از اتمـام دوره هاي آموزشي مذکور واجـد دريافـت وام خوداشـتغالي گرديـده بودند و گروه دوم شـامل افـرادي بـود کـه هـيچ گونـه آموزشـي در خصوص کارآفريني نديده بودند و متقاضي دريافت وام بودند. جامعه آماري اين پژوهش نيز فرزندان شـاهد و ايثـارگر فاقـد شـغل شـهر تهران است که متقاضي دريافت وام خوداشتغالي مي باشند. هر يک از فرزندان شاهد و ايثارگر پس از ثبت درخواست در بنيـا شـهيد و امور ايثارگران و قبل از اخذ وام بايـد مـدارک گذرانـدن دوره هـاي آموزشـي کـارآفريني (دوره هـاي فنـي حرفـه اي يـا مهـارت هـاي خوداشتغالي) را به کارشناسان بنياد ارائه نمايد. اين افراد بـه عنـوان گروه آموزش ديده و ديگر فرزندان شاهد و ايثارگر که متقاضـي وام بوده ولي تحت هيچ گونه آموزش هاي کارآفريني نبوده اند به عنوان گروه آموزش نديده انتخاب شدند. در اين پـژوهش مطـابق فرمـول فوق حجم نمونه با فرمول کوکران برابر با ١٠٧ نفر از فرزندان شاهد و ايثارگر شهر تهران است کـه متقاضـي دريافـت وا م اشـتغال مـي باشند. افراد نمونه به صورت تصادفي ساده انتخاب شدند.
در تحقيقات مشابه براي سنجش متغيرها از پرسشنامه استفاده شده بود در اين پژوهش نيز به همان طريق عمل شد. پرسش نامـه ايـن پژوهش ترجمه پرسش نامه لينان و همکاران (٢٠١٠) مي باشد کـه مشتمل بر سوال هايي در زمينه قصـد کارآفرينانـه در بخـش هـاي مختلـف مـي باشـد. در ايـن پـژوهش نگـرش شخصـي (٥ گويـه )، هنجارهاي ذهني (٥ گويه )، کنترل رفتـاري درک شـده (٥ گويـ )، قصد کارآفريني (٦ گويه ).گويـه هـا توسـط طيـف هفـت گزينـه اي ليکرت اندازه گيري يم شـوند. عـلاوه بـر آن اطلاعـات مربـوط بـه اشخاص تکميل کننده پرسش نامه نيـ در بخـش ابتـدايي پرسـش نامه گنجانده شده است . از نظر روايي ابزار پرسش نامه مورد استفاده در اين پژوهش ترجمه فارسي پرسش نامه سنجش قصد کارآفرينانه لينان و همکاران در سال ٢٠١٠ يم باشد که روايـي و پايـايي ابـزار سنجش توسط لينان و همکاران و هم چنين محققـين ديگـ مـورد
سنجش و تائيد قرار گرفته است .