بخشی از مقاله

چکیده

پایداري و پویایی توسعه کشاورزي و عمران روستایی در ایران مستلزم بهره مندي کشور از سرمایه هاي انسانی ماهر و متخصص در زمینه کشاورزي است. به جرأت میتوان گفت کشورما در زمینه نیروي تحصیلکرده کشاورزي، البته به لحاظ کمی، نه تنها کمبودي ندارد بلکه مشکل بیکاري انبوه دانشآموختگان این بخش خود به معضل عمده دیگري تبدیل شده است. با این حال، بهرغم گسترش روز افزون دانشکده هاي کشاورزي در کشور، چرا هنوز کشاورزي ایران از توسعه شایسته ي خود باز مانده است؟! یکی از راهکارهاي اصلی نظام آموزش عالی در این زمینه، پشتیبانی    از کارآفرینی و تربیت دانش آموختگان خلاق و کارآفرین    می باشد.    هدف از مقاله توصیفی    همبستگی حاضر، بررسی
تأثیر  پشتیبانیهاي    دانشکده  کشاورزي  بر  مهارتها،    نگرشها    و گرایشهاي    کارآفرینانهي دانشجویان خود به    منظور حضور    مؤثر    در توسعه ي کشاورزي کشور است. جامعه آماري تحقیق، دانشجویان کشاورزي دانشگاه آزاد ایلام بودند - ٣٢٠ - که ٩۶١ نفر آنان از راه جدول بارتلت براي نمونه گزینش شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود. پایاي ابزار با ضریب آلفاي کرونباخ - ٩١/٠ - و روایی آن با روش تحلیل عاملی تأییدي به دست آمد. نتایج مدلسازي نشان داد که پشتیبانیهاي عمومی اثر غیر مستقیم معنیداري بر    گرایش دانشجویان    به راه اندازي کسب و کار دارد.  یافتههاي بررسی    ي حاضر میتواند    دستاوردهایی براي    سیاستگذاران نظام آموزش    عالی کشاورزي داشته    باشد.    براي
آغاز    یک رفتار کارآفرینانه در    دانشجویان، همه چیز    از یک    نقطه آغاز میشود: پشتیبانیهاي استادان از دانشجویان که آنان را به سمت فعالیتهاي کارآفرینانه سوق دهند.
کلمات کلیدي: پشتیبانی کارآفرینانه، نیت کاآفرینانه، مدلسازي معادله ساختاري، دانش آموختگان کشاورزي.

مقدمه

نیروي انسانی یکی از مهمترین سرمایههاي هر کشور در براي شکوفایی و پیشرفت اقتصادي به شمار میآید. بهطوریکه اغلب اقتصاددانان بر این باورند که در نهایت، منابع انسانی است که روند و ویژگی توسعه اقتصادي و اجتماعی کشور را تعیین میکند. گویاترین صحنهي نمایش واقعی نیاز به نیروي انسانی ماهر و متخصص، عرضه و تقاضاي نیروي انسانی در    بازار    کار    کشاورزي در مناطق روستایی    و قطبهاي    تولیدي در سراسر    کشور    است.    شرایط این عرضه و تقاضا    در وضعیت    موجود بیانگر بیکاري بیش از حد بروندادهاي نظام آموزش کشاورزي در سطوح مختلف است - . - Noori Puraprovari, 2011 بر پایه آمار سال ١٣٨٠، نرخ بیکاري در    بین    ٧۴١    هزار دانشآموخته کشاورزي ٢٨ درصد گزارش شده که این رقم    دو برابر نرخ بیکاري دیگر تودههاي بیکار و همچنین بالاترین نرخ    بیکاري    در بین کل    دانشآموختگان    دانشگاهی است - . - Jalali, 2003  از این    رو    به دلایلی مانند    پایین بودن    سطح مهارتها و تخصصهاي افراد و نیز    محدود    بودن ظرفیت بازارکار، امکان ایجاد اشتغال براي همه این افراد وجود ندارد و این امر موجب افزایش نرخ بیکاري در کشور شده است. این امر آماده سازي دانشآموختگان کشاورزي را از راه توسعهي فرهنگ کارآفرینی و خوداشتغالی، با توجه به تجربههاي کشورهاي مختلف جهان، ضروري میسازد. کارآفرینی و راهاندازي کسب و کار کارآفرینانه مقوله ي بسیار مهمی است که بسیاري از کشورهاي توسعه یافته و در حال توسعه توجه جدي بدان اعمال داشتهاند . کارآفرینی فرایندي پویا است که شامل آرمان، تغییر، دگرگونی و خلاقیت میشود. این فرایند به کاربرد و استفادهي نیرو و انگیزهي افراد براي خلق و اجراي دیدگاههاي نو و همچنین راهحلهاي کاربردي نیاز دارد - . - Rostami etal, 2011 آن چه مسلم است آمادهسازي در زمینه کارآفرینی نباید پس از دانشآموختگی باشد، بلکه براي تحقق این امر لازم است طی فرایندي و در حین تحصیل، مقدمات لازم فراهم و مانعهاي و محدودیتها برطرف شوند، یکی از مهمترین این اقدامها تحت تأثیر قرار دادن "نگرشهاي کارآفرینانه" است. ایجاد نگرش کارآفرینانه در دانشجویان یکی از شرطهاي لام براي بروز رفتار کارآفرینانه است - . - Amiri & Moradi, 2008 نکتهي قابل توجه در این راستا آن است که بهرغم گنجاندن سه واحد درس کارآفرینی در برنامههاي نظام آموزش عالی    کشاورزي،    این  آموزش  ها    نتوانسته    انگیزه  لازم  نسبت    به راهاندازي کسب    و    کارهاي    کارآفرینانه را    در    دانشآموختگان    خود ایجاد    نماید.    از    اینرو    فضاي    کارآفرینانهي    مطلوبی براي تقویت نگرشهاي کارآفرینانه و مهارتهاي عمومی دانشجویان براي گرایش دادن آنان به سمت راهاندازي کسب وکارهاي خلاق، شکل نگرفته است. گرایش به فعالیتهاي کارآفرینانه عبارت است از تصمیم نسبت به راهاندازي کسب وکار. از این رو، پشتیبانیهاي دانشگاه تنها محدود به ارائهي پشتیبانیهاي آموزشی سنتی - دانش عمومی و مهارتهاي مورد نیاز راهاندازي یک کسب و کار - از کارآفرینی نیست. بلکه عاملهاي پشتیبانی دیگري نیز براي گذار دانشجویان از کارجویی به کارآفرینی لازم است که میتواند بر گرایش کارآفرینانهي آنان تأثیر چشمگیري داشته باشد. با در نظر گرفتن این عاملهاي پشتیبانی، مراکز آموزشی میتوانند از نقش تدریس سنتی به نقش تجاريسازي دانش حرکت کنند. لذا، دانشگاهها میتوانند سه نوع پشتیبانی را براي فراگیران خود فراهم آورند، شامل: پشتیبانی آموزشی، پشتیبانی شناختی هدفمند و پشتیبانی غیر شناختی هدفمند، که تأثیر آنان بر گرایش دانشجویان به ایجاد کسب وکارهاي کارآفرینانه تا حد زیادي بدون آزمون باقی مانده است. از سویی، بهرهگیري از مدل هاي مبتنی بر گرایش به عنوان ابزار مناسب براي توضیح و تفسیر شکل گیري گرایش کارآفرینانه و رفتار کارآفرینی، این امکان را فراهم میسازد که از آن، به شکل یک چارچوب مناسب براي اندازه گیري اثر برنامههاي آموزش کارآفرینی در آموزش عالی و بهبود طراحی و برنامهریزيهاي مرتبط با آن به عنوان روزنهاي به سوي حل بحران بیکاري دانش آموختگان آموزش عالی، بهره گرفت. از این رو، هدف کلی این تحقیق، بررسی تأثیر پشتیبانیهاي کارآفرینانه دانشگاه در مهارتهاي عمومی، نگرشها و گرایشهاي کارآفرینانه دانشجویان با کاربرد مدلسازي معادلات ساختاري است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید