بخشی از مقاله

چکیده

از مهم ترین اهداف استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، تأسیس جامعه ای نمونه و دینی بر اساس سبک زندگی ایرانی اسلامی است. بر این اساس، همواره برنامه ریزان کشور در این تلاش بودهاند که روند تحولات کشور را بهگونهای طراحی کنند که به طور مداوم در راستای رسیدن به حد نهایی و کامل و نمونهای از جامعه ایده آل برسند.

این هدف در حوزه های گوناگون اجتماعی از جمله سبک زندگی، با اهتمام هرچه بیشتر دولت ها، پس از انقلاب اسلامی، دنبال شده است؛ اما در برابر این هدف یادشده این پرسش مطرح می شود که سبک زندگی ایرانی در دوره مدرنیته با چه تحولاتی روبه رو شده است؟ یعنی وضعیت سبک زندگی در ایران روبه به بهبودی گذاشته است یا در حال دور شدن از فرهنگ ایرانی و اسلامی است.

در این راستا نویسنده درصدد است با تحلیل اسنادی از تکنیکهای روش تحقیق کیفی به این مهم بپردازد؛ و برای استخراج تغییرات حاصل شده در حوزه سبک زندگی در دوره مدرنیته به تحلیل مؤلفه هایی همچون: تغییرات سبک زندگی ایرانی در مصرف کالاهای فرهنگی، نحوه گذران اوقات فراغت، نحوه استفاده از وسایل شخصی، تغییر در الگوی مصرف غذا و تغییرات حاصله در عادات فردی و جمعی بپردازد.تحلیل فرضیه ها نشان می دهد تغییراتی در سبک زندگی ایرانی حاصل شده است.

.1  مقدمه

سبک زندگی یکی از مفاهیم علوم اجتماعی است که اگرچه در دهههای اول ظهور جامعهشناسی توسط صاحبنظرانی همچون: زمیل، وبر و آدلر بهکاررفته است، اما اکنون در آغاز هزاره سوم بهواسطه فردی شدن بسیاری از جنبههای عینی زندگی، موردتوجه جدی قرارگرفته است. سبک زندگی جنبه عینی زندگی انسانهاست که بر مبنای جنبههای ذهنی همچون ارزش ها و باورها شکل میگیرد و بهمثابه ابزاری قابلمشاهده، فردیت هر عضو جامعه را بازنمایی میکند. با این تعریف از سبک زندگی و جانشینسازی آن در سبک زندگی ایرانی میتوان گفت که با نگاهی ژرف به دوره حاضر - مدرنیته - و تغییر و تحولاتی که در فرهنگ زیستی ایرانیان به وجود آمده، تغییر الگوی سبک زندگی ایرانی اسلامی به سوی سبک زندگی غربی در حال افزایش و سرعتگیری است. نمود آن را میتوان در حوزه دین، تحولات فرهنگی،معماری های داخلی و خارجی ساختمان ها و سایر عادات ایرانی مشاهده کرد.

با این توصیف، در پژوهش حاضر نویسنده در تلاش است، تحولات سبک زندگی ایرانی را در دوره معاصر و مدرنیته مورد تحلیل قرار دهد. در وهله اول فرضیه پژوهش روی رفتارهای فردی متمرکزشده است؛ زیرا با توجه به تعریف هایی که از سبک زندگی در دوره حاضر میشود هدف از تعریف سبک زندگی نشان دادن فردیت هر عضو جامعه است.

با این توصیف در پژوهش حاضر برای تحلیل تغییرات حاصله سبک زندگی ایرانی در دوره مدرنیته 5 مؤلفه کلی بهعنوان ابزار تحلیل انتخابشده است که شامل مواردی چون: تغییرات سبک زندگی ایرانی در مصرف کالاهای فرهنگی، نحوه گذران اوقات فراغت، نحوه استفاده از وسایل شخصی، تغییر در الگوی مصرف غذا و تغییرات حاصله در عادات فردی و جمعی است. نویسنده با تحلیل مؤلفه های فوق درصدد پاسخگویی به این سؤال است که سبک زندگی ایرانی در دوره مدرنیته با چه تحولاتی روبهرو است؟

.2 مفاهیم و مبانی نظری

-1-2 مفهوم سبک زندگی

مفهوم سبک زندگی از نگاه وبر حاصل گسترش تعاملاتی است که او درباره گروه های منزلتی دارد؛ وبر سبک زندگی را متعلق به یک گروه یا پایگاه مشترک می داند، از طریق سبک زندگی مرزهای یک گروه مشخص و نظام منزلت تقویت می شود. ملوین تأمین معتقد است که: وبر اصطلاح سبک زندگی را ازآن رو به کاربرد که می خواست به مفهوم شرف یا تشخیص، رفتار فردی را که درجه ای از آبرومندی است، بیفزاید

گیدنز در تعریف سبک زندگی معتقد است که سبک زندگی مجموعهای نسبتاً منظم از همه رفتارها و فعالیت های یک فرد معین در جریان زندگی روزمره است. سبک زندگی مستلزم مجموعه ای از عادت ها و جهت گیری ها و بنابراین برخوردار از نوعی وحدت است که افزون بر اهمیت خاص خود ازنظر تداوم امنیت وجودی، پیوند بین گزینش های فرعی موجود در یک الگوی کموبیش منظم را تأمین می کند

کوئن نیز در تعریف سبک زندگی می گوید: سبک زندگی عبارت است از شیوه های گذران اوقات فراغت، روش های اجتماعی کردن فرزندان و مشارکت در فعالیت های سیاسی و اجتماعی، شیوه پول خرج کردن و مصرف کردن کالاها و شرکت در فعالیت های مذهبی و هر طبقه در پرداختن به این فعالیتها، شیوه مخصوص به خودش را دارد

-2-2تعریف سبک زندگی

سبک زندگی، در ادبیات موجود علوم اجتماعی مفهومی به نسبت جدید است. چنان چه که برخی پدیدار شدن »سبک زندگی« را از ویژگی های »جامعه مدرن متأخر« قلمداد کرده اند. گیدمز معتقد است: »هیچ فرهنگی انتخاب را به طور کامل در امور روزمره حذف نمیکند و همه سنتها درواقع انتخابهایی میان انبوهی از الگوهای رفتاری ممکن هستند. با این وصف، سنت یا عادت و رسوم جاافتاده، برحسب تعریف، زندگی را رودرروی تنوع پنهانی از انتخابهای ممکن قرار می دهند. وی بیان می کند شیوه زندگی، اصطلاحی است که در فرهنگ سنتی کاربرد چندانی ندارد چون با نوعی انتخاب از میان تعداد زیادی از امکانهای موجود، همراه است و در عمل نهفقط از نسل گذشته تحویل گرفته نمی شود بلکه پذیرفته می شود. شیوه های زندگی بهصورت عملکردهای روزمره درمیآیند، عملکردهایی که در نوع پوشش، خوراک، طرز کار و محیطهای مطلوب برای ملاقات با دیگران تجسم مییابند

از مفهوم سبک زندگی دو برداشت و مفهومسازی وجود دارد: یکی مربوط به دهه 1920 است که بر اساس آن، سبک زندگی معرف ثروت و موقعیت اجتماعی افراد و اغلب شاخص تعیین طبقه اجتماعی است. دوم به عنوان شکل اجتماعی نوینی است که تنها در متن تغییرات مدرنیته و رشد فرهنگ مصرفگرایی معنا مییابد و در این معنا سبک زندگی راهی است برای تعریف ارزش ها و نگرش ها و رفتارهای افراد که اهمیت آن در تحلیلهای اجتماعی با افزایش روزافزونی همراه است

.3 تحولات سبک زندگی در ایران

طی سال هایی که در میان خود یک گذار انقلابی را دارد، علاوه بر تحول در حوزه دین و ارزشها، سبک زندگی نیز تحول مهمی یافته است. تحول یادشده همگام با تحولات فرهنگ که در تمامی زوایای جامعه ایران مشاهده میشود، در حال فراگیر شدن است. معماری خارجی و نماهای ساختمان ها، نماهای شهری، مجتمع های اداری، تجاری و معابر شهرها طی سال های پیش از انقلاب تا امروز تحول اساسی یافته است. حتی معماری داخلی خانه ها هم دگرگون شده است.

تفکیک اندرونی/بیرونی که یک جزء مهم گره خورده باارزش های دینی در معماری خانه های ایرانی بود، در خانهای جدید کاملاً ازمیان رفته است. برای نمونه میتوان به سبک معماری پذیرایی و آشپزخانه در سبک جدید خانهسازی ایرانی اشاره کرد. ازاین دست تغییرات در بخش های دیگر مربوط به زندگی و سبک زندگی مردم قابلمشاهده است. برای درک بهتر مطلب و تبیین جزئیات مسئله موردنظر در رابطه با تغییرات حاصله در سبک زندگی ایرانی بعد از انقلاب به تفضیل به توصیف مؤلفههای زیر میپردازیم:

-1-3تغییر در مصرف کالاهای فرهنگی

در این مؤلفه می توان گفت که در الگوی مصرف فرهنگی، یک نوع تغییر در ذائقه فرهنگی مردم قابل مشاهده است. بهویژه در مواردی مانند موسیقی، ظهور موسیقی رپ فارسی پس از بازگشت پاپ در اوایل دهه هفتاد، موجب شکل گیری گروه جدیدی از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان موسیقی در فضای موسیقیایی ایران شده است. آنچه در این تحول به موضوع موردبررسی این مطالعه مربوط میشود، بی اعتنایی گروه مصرف کنندگان به فتواهای مراجع در مورد انواع نوظهور موسیقی در ایران - به ویژه رپ فارسی - است. مصرف کنندگان موسیقی در ایران امروز، به ویژه جوانان و نوجوانان نسل دهه هفتاد به بعد، باوجودی که تعدادی از مراجع دینی شنیدن موسیقی رپ را به طور کامل حرام دانستهاند، حتی پا را از یک مصرف کننده عادی فراتر گذارده اند و باوجود سن و سال کمی که دارند، خود نیز برای تولید آهنگ های جدید موسیقی رپ وارد عرصه میشوند

-2-3تغییر در نحوه گذران اوقات فراغت

شیوه گذران اوقات فراغت نیز به نوبه خود طی دهه گذشته دچار تحول شده است. درعینحال، باید اذعان کرد که یک محرک و زمینه اصلی که این تحول را سرعت داده، پیشرفتهای تکنولوژیک و توسعه رسانهای است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید