بخشی از مقاله

چکیده

هدف این تحقیق، بررسی تأثیرات ویژگی شرکتها بر مدیریت مالیات در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. خصوصیات شرکتهای مورد استفاده در این تحقیق، اندازه هیأت مدیره، ترکیب هیأت مدیره، دوگانگی مدیر عامل و اندازه حسابرس میباشد. براس سنجش دقیقتر مدیریت مالیات نیز از میانگین 5 ساله نرخ مؤثر مالیاتی استفاده شده است. دادههای مورد استفاده از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای 1388 تا 1392 استخراج شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از الگوی رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای تحقیق بیانگر این است که بین اندازه هیأت مدیره و مدیریت مالیات ارتباط معنادار وجود ندارد. به بیان دیگر، در ایران اندازه هیأت مدیره و مدیریت مالیات ندارد. همچنین نتایج نشان داد که ارتباط منفی و معناداری بین ترکیب هیأت مدیره و نرخ مؤثر مالیاتی وجود دارد. سایر یافتههای تحقیق بیانگر ارتباط مثبت و معنادار بین نرخ مؤثر مالیاتی و دوگانگی وظایف مدیر عامل می باشد. همچنین بین اندازه مؤسسه حسابرسی و میدریت مالیات نیز ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.

واژههای کلیدی: اندازه حسابرس، اندازه هیأت مدیره، ترکیب هیأت مدیره، دوگانگی وظایف مدیر عامل، مدیریت مالیات

مقدمه

در 2 دهه اخیر، اصول شرکت ها یکی از جنبههای اساسی تجارت شده و توجه به آن روز به روز در حال افزایش است. بر اساس یافته های محققانی همچون بلک - 2001 - ، کلاپر و لاو - 2003 - ، گامپرس و همکاران - 2003 - اصول راهبری شرکتها نقش مهمی را در بهبود عملکرد شرکت ایفا می کند و ارتباط مستقیمی بین اصول راهبری شرکت ها و عملکرد شرکت در بازارهای مالی توسعه یافته و در حال توسعه وجود دارد. نتایج بسیاری از تحقیقات تجربی صورت گرفته در سایر کشورها نیز نشان می دهد که اصول راهبری خوب شرکت ها منجر به عملکرد بهتر شرکت می شود. یکی از عناصری که مرتبط با عملکرد شرکتها می باشد مبحث مدیریت مالیات است. چنانچه مدیریت بتواند نرخ مؤثر مالیات را در بلندمدت کاهش داده و مالیات کمتری پرداخت کند، مالیات را مدیریت نموده است. هر چه این امر بهتر انجام شود، عملکرد بهتری را برای مدیریت شرکت در پی خواهد داشت، زیرا منجر به افزایش سود خالص پس از مالیات و همچنین کاهش جریان های نقدی خروجی از بابت مالیات خواهد شد - گوپتا و نیوبری، . - 1997

یکی از مواردی که انتظار می رود با مدیریت مالیات رابطه داشته باشد ساز و کارهای راهبری شرکت می باشد. رابطه این ساز و کار ها با عملکرد شرکت ها طی تحقیقات متعدد مورد بررسی قرار گرفته و تأیید شده است. مطالعات مختلف نشان داده که اندازه هیأت مدیره، ترکیب هیأت مدیره، دوگانگی وظایف مدیر عامل و اندازه مؤسسه حسابرسی از جمله عناصری از ساز و کارهای راهبری شرکت می باشند که مدیریت مالیات را تحت تأثیر قرار می دهند. اصلی ترین سؤال در تحقیقات مالی انجام شده پیرامون ساز و کارهای مزبور، این است که آیا این ساز و کارها محرکی برای 8عملکرد شرکت هستند یا خیر؟

اکثر این تحقیقات، معیارهای خاصی از عملکرد از قبیل بازه بازار سهام، Q توبین و بازده داراییها را ملاک قرار دادهاند. در این بین، آنچه بی پاسخ مانده است، تبیین رابطه بلند مدت بین ساز و کارهای حاکمیتی اثر بخش تر و جزئیات عملکرد است. در این تحقیق مدیریت مالیات به عنوان معیاری برای عملکرد شرکت در نظر گرفته شده است و این تحقیق در پی تبیین رابطه بین خصوصیات اصول راهبری شرکتها و مدیریت مالیات میباشد. در
این راستا به طور ویژه به بررسی تأثیر خصوصیات هیأت مدیره شامل اندازه هیأت مدیره، نسبت اعضای غیر موظف در ساختار هیأت مدیره، دوگانگی وظایف مدیر عامل و اندازه حسابرس بر مدیریت مالیات پرداخته خواهد شد. ساختار بقیه مقاله به این صورت می باشد که در ادامه مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارائه خواهد شد. در بخش بعدی روش تحقیق، جامعه و نمونه آماری، تعریف متغیرهای تحقیق و روش تجزیه و تحلیل دادهها ارائه میگردد. در نهایت تحقیق با نتایج حاصل از آزمونهای آماری فرضیهها، نتیجهگیری و ارائه پیشنهادها خاتمه مییابد.

مبانی نظری تحقیق

اصول راهبری شرکت ها - ساز و کار راهبری - ، سیستمی است که مشکلات نمایندگی بین مدیران و سهامداران را بهبود می بخشد. بر اساس بررسی های انجام شده، سقوط سهام شرکت هایی چون آدلفا، انرون و ورلدکام تا حد زیادی به علت اصول راهبری ضعیف شرکت های فوق بوده است - کنزلمان و دکین، - 2004 استقرار یک نظام راهبری شرکتها مؤثر و کارا باعث میگردد منافع مدیران و مالکان در یک راستا قرار گیرد، عملکرد عملیاتی شرکت بهبود یابد و شرکتها رشد و گسترش یابند.ساز و کارهای راهبری از اجزای مختلفی تشکیل شده است.

هیأت مدیره کارا یکی از این اجزاست. هیأت مدیره و مدیر عامل نقشی غیر قابل انکار در انتخاب راهبرد مدیریت مالیات ایفا می کنند، زیرا این افراد باید درباره تخصیص بهینه منابع شرکت، عملکرد آن و همچنین افزایش ثروت سهامداران پاسخگو باشند. مدیری که به دنبال بهبود میزان فروش شرکت خود باشد در درجه اول به فکر افزایش نرخ رشد فروش است و در نتیجه در هزینهی تبلیغات و توسعه ظرفیت تولیدی شرکت سرمایهگذاری می کند و منابع را به این سمت سوق میدهد. پس از این، از آنجا که معمولاً سود شرکت مورد توجه استفاده کنندگان اطلاعات قرار میگیرد، مدیر باید در فکر افزایش رقم مزبور نیز باشد، مدیریت مؤثر مالیات، یکی از مهم ترین ابزارها در رسیدن به این هدف است، زیرا با برنامه ریزی مالیاتی می توان نرخ مؤثر مالیات را کاهش داد، که منجر به افزایش سود پس از مالیات و همچنین کاهش جریانهای نقدی خروجی از بابت مالیات نیز خواهد شد.

- گوپتا و نیوبری، - 1997 هیأت مدیره مهم ترین عامل در کنترل و نظارت بر مدیرت شرکت و محافظت از منابع سهامداران قلمداد میشود. یکی ازمباحث طرح شده در زمینه موضوع هیأت مدیره، بر مسئله ترکیب هیأت مدیره تمرکز دارد. در این زمینه که چگونه ترکیب هیأت مدیره بر نظارت و در نتیجه بر عملکرد تأثیر می گذارد، نظرات مغایری وجود دارد ادبیات موجود بیانگر آن است که ترکیب هیأت مدیره با میزان مسائل نمایندگی مرتبط است. نتیجه این ادبیات بیانگر آن است که ترکیب هیأت مدیره با میزان مسائل نمایندگی مرتبط است. نتیجه این ادبیات بیانگر آن است که شرکت ها با هیأت های بزرگ تر و مدیران داخلی بیشتر تمایل به مسائل نمایندگی بیشتر دارند، برعکس مؤسسات تجاری با هیأتهای کوچک و درصد بیشتر مدیران غیرموظف با رفاه سهامداران و عملکرد مؤسسه تجاری ارتباط بیشتری دارند، هیأت مدیره با اندازه کوچکتر آسان تر می تواند مدیریت را در تخصیص و تسهیم دارایی ها برای مدیریت مالیات متقاعد کند، بنابراین اندازه هیأت مدیره یکی از عوامل اثر گذار بر مدیریت مالیات است - مینیک و نوگا، . - 2010

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید