بخشی از مقاله

چکیده:

امروزه تخریب محیط زیست به بحرانی جهانی تبدیل شده که روز به روز بر عمق و شدت این بحران افزوده میشود. به این دلیل حفاظت از آن به امری اخلاقی و ضروری تبدیل شده است. با ماشینی شدن زندگی انسان و پیشرفتهای تکنولوژیک وی ، زمینه دخالت بیشتر در طبیعت فراهم گردید. از این پس انسان به ارباب بلامنازع طبیعت تبدیل شد و برای دستیابی به اهداف و رفع نیازهای رو به رشد خود راه بهرهبرداری بیشتر از طبیعت را در پیش گرفت. در نتیجه رابطه انسان و طبیعت از یک رابطه متعادل و برابر به رابطهای نابرابر تبدیل شد که انسان حاکم طبیعت شناخته میشد.

به این ترتیب دستیابی به توسعه پایدار را با مشکل روبرو ساخت. برخورداری از محیط زیستی سالم و پاک برای هرفردی از اهمیت خاص برخوردار است .ماهیگیران به پاکی و آلوده نبودن آب اقیانوسها و دریا، کشاورزان به خاکهای غیر سمی و مصرف کنندگان به تولیدات پاک که به سلامتی آنها آسیب نرساند، اهمیت قائل هستند .

حفاظت اصولی از محیط زیست رهیافتی مؤثر و برخاسته از تجارب کارگزاران عرصههای زیست محیطی در سراسر جهان است و به نظر می رسد که در صورت توجه به استلزامات، چارچوبها و روشهای آن بتوان به حرکتی پایدار در حفاظت از محیط زیست امیدوار بود . با توجه به اینکه ترویج و آموزش محیط زیست نقشی مهم و اساسی را در حفاظت اصولی از محیط زیست دارد، هدف مقاله ، بررسی مقوله ترویج و آموزش محیط زیست در قالب این رهیافت میباشد.

مقدمه:

تخریب محیط زیست معلول نابرابریهای اجتماعی و استفاده غلط از طبیعت و یکی از عوامل برهم زنند پایداری در یک منطقه محسوب میشود. متأسفانه در جهان امروز اقلیتی مرفه و ثروتمند از بیشتر امکانات و مواهب طبیعی و سالم بهرهبرداری میکنند ولی اکثریت ملتها محکوم به زندگی در شرایط محیطی آلوده و غیربهداشتی هستند.

کشورهای صنعتی بیشترین آسیب را به طبیت و محیط زیست وارد ساختهاند. شیوههای ناصحیح و غیرعادلانه در تعامل با طبیت و آلوده ساختن محیط زیست در کشور ما نشاندهنده فقدان آگاهیهایزیست محیطی و ضعف سازوکارهای قانونی در صیانت از محیط زیست و جلوگیری از آلوده ساختن آن است. برای از بین بین بردن از نقیصه بزرگ و اساسی باید آگاهی افراد نسبت به مسائل زیست محیطی افزایش یابد و مدیریتهای کلان در ایجاد ساختارهای مناسب همراه با الزامات قانونی برای رعایت حقوق عمومی تلاش کنند و انگیزهها و حساستها را برای مقابله با آلایندهها بالا ببرند

تخریب محیط زیست مسلهی جهانی نگران کننده و پیچیدهای است که در کل جهان با آن مواجه هستیم. با سرعت بی سابقه تغیرات آب و هوا در زمین، پیامدهای ان در زمین گسترش پیدا خواهد کرد به ویژه پیامدهای مصونیت انسان از تغیراتی که در محیط زیست طبیعی رخ میدهد. انتظار میرود تخریب محیط زیست اثرات قابل توجهی در سیستمهای منابع طبیعی بگذارد و در نتیجه تغیرات در محیط زیست طبیعی میتواند تأثیرات قابل توجهی بر امرار معاش و فعالیتهای اقتصادی انسانها بگذارد. ترکیب منحصر به ردی از محیط زیست، مسائل اقتصادی و مصونیت انسان در مقابل این تغیرات در آسییبهای زیست محیطی گنجانده شدهاست

در واقع حفظ و حراست از محیط زیست به عنوان سرمایهای جهانی لزوم استفاده از راهکارها و شیوههای مختلف را برای حفظ محیط زیست مورد تأکید قرار می دهد. اگرچه یکی از عوامل اساسی تحریب محیط زیست به مبانی ارزشی نظام اقتصادی سرمایه داری و لیبرالیسم اقتصادی ارتباط پیدا می کند.

بر مبنای این نظام اقتصادی است که دستیابی به حداکثر فایده بر مبنای اصالت فایده، هدف اساسی خواهد بود و در این بین طبیعت به وسیلهای برای رسیدن به توسعه اقتصادی و بالندگی فرد تبدیل میشود. از طرفی با توجه به تخریب بیش از حد محیط زیست در جهان و بخصوص در جهان صنعتی و کشورهای پیشرفته ، زندگی انسانی و طبیعی کره زمین در معرض خطر جدی قرارگرفت و همین امر و بهرهبرداری بیش از اندازه از منابع طبیعی ، اندیشمندان و صاحبنظران را به فکر یافتن چارهای برای برون رفت از بحران بوجود آمده انداخت.

بهره برداریهای بی رویه به شکل استثمار محیط زیست پیرامون به سبب افزایش نیازهای جمعیت رو به رشد جهان باعث شده است تا محیطهای گوناگون اعم از شهر و روستا و محیطهای طبیعی با بحرانهای زیست محیطی روبرو شوند. افزایش آلودگی و تغییرات شگرف محیطی که حیات را در کره زمین با تهدید روبرو کرده است، باعث شده تا محافل آکادمیک، انجمن های غیر دولتی و دولتها به فکر کاهش آلودگی و حفاظت از محیط زیست بیفتند.

1 مفهوم توسعه پایدار

مفهوم توسعه معادل رشد قرار میگیرد. توسعه یک مفهوم کیفی را مشخص میکند و میتوان آن را معادل با افزایش کیفیت زندگی دانست که مسائلی چون بهداشت، آموزش، رفاه و غیره را دربر میگیرد، اما مفهوم پایداری توسعه شامل چندین مفهوم است، یعنی پایداری اکوسیتم محیط زیست، پایداری منابع طبیعی، پایداری توسعه اقتصادی و پایداری رفاه و توسعه انسانی. بنابراین توسعه پایدار یعنی ایجاد فضای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که تضمین کننده کیفیت مطلوب زیستی باشد و بتوان مسائل یاد شده را بصورت پایدار و ماندگار حفظ کرد

مفهوم پایداری از دیدگاههای مختلف متفاوت است، بطوریکه اقتصاددانان بر رشد پایدار و مستمر اقتصادی و مصرف مواد غذایی و کالا تاکید دارند؛ اکولوژیستها در پایدار و استمرار بقاء بیوسفر، همچنین تنوع ژنتیکی گونههای گیاهی و جانوری نظر دارند؛ جامعهشناسان تاثیر فرهنگ و سنتها در تقاضا برای مصرف و استمرار و پایداری سنن و رسوم را مورد توجه دارند؛ درحالیکه هریک از این گروهها بر یکی از ابعاد توسعه تاکید دارند، توسعه پایدار کلیه ابعاد و جوانب فنی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی را بصورت همه جانبه مورد توجه قرار میدهد. تورژمن - 2002 - توسعه پایدار را رویکردی جامع به بهبود بخشی کیفیت زندگی انسانها در جهت تحقق رفاه اقتصادی، اجتماعی و محیطی سکونتگاههای انسانی میداند.

در فرایند توسعه پایدار، اهداف اجماعی و اقتصادی و محیطی جامعه در هر جا که ممکن است از طریق وضع سیاستها، انجام اقدامات لازم و عملیات حمایتی با هم تلفیق میشوند - زاهدی و نجفی، . - 1385 همان طور که در شکل زیر نشان میدهد، توسعه پایدار بر آن است تا از طریق توسهع اقتصادی، پیشرفت اجتمای ومشؤلیت پذیری محیطی جامعه انسانی را به سوی دنیایی خوب، زیستپذیر و دوام یافتنی رهنمون سازد. هسته مرکزی مفهوم پایداری بر حفظ و نگاهداشت ذخایر سرمایهای استوار است و در حقیقت توسعه پایدار چیزی جز حفظ ذخایر سرمایهای چون سرمایه انسانی، اجتماعی، طبیعی و اقتصادی نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید