بخشی از مقاله
چکیده
عملکرد سازمانها به ویژه در بخش بهداشت و درمان مبنای توسعه کمی و کیفی هر کشور محسوب میشودو تا زمانی که سازمانها در زمینه دارایی های دانشی خود، پیمایشی انجام ندهند،مدیریت دانش منجر به بهبود عملکرد و توسعه سازمانی نمی گردد.
هدف ازپژوهش حاضر، بررسی تاثیر استراتژی های مدیریت دانش برعملکردسازمانی در دانشگاه علوم پزشکی سمنان می باشدفرضیه اصلی این تحقیق بدین شرح است:استراتژی مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی دانشگاه علوم پزشکی سمنان تاثیر مثبت و معناداری دارد .
این مطالعه با بکارگیری نرم افزار لیزرل 8,8 ،به آزمودن ارتباطات فرض گردیده شده،توسط مدلسازی معادلات ساختاری وآزمودن روایی سازه توسط تحلیل عاملی تاییدی پرداخت. همچنین به منظوربررسی پایایی سازه وکفایت نمونه گیری به ترتیب ازآلفای کرونباخ وشاخصKMOتوسط نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد،پایایی و روایی تمام متغیرها وابعاد موردتایید قرارگرفتند.
مدلسازی معادلات ساختاری نیز نشان داد،استراتژی مدیریت دانش بصورت مثبت ومعناداربا عملکرد رابطه دارد. یافتهها نشان دادند که استراتژی مدیریت دانش پیشبینی کننده مثبت و معنادار برای ابعاد عملکرد سازمانی کارکنان و مدیران - عملکرد عملیاتی و عملکرد مالی - میباشد. بنابراین،این پژوهش،اهمیت استراتژی مدیریت دانش را بر بهبود عملکرد روشن میسازد.
مقدمه
امروزه ،دانش اساس بنیادین رقابت می باشد.[1]علی رغم این مساله،عمل پردازش دانش به تنهایی مزیت استراتژیکی را ضمانت نمی نماید[2]؛بلکه ،دانش باید مدیریت گردد تامنجر به مزیت استراتژیک گردد.بنابراین ،اثربخشی اقدامات مدیریت دانش عامل مهمی برای کسب مزیت رقابتی است. سازمان های زیادی از مدیریت دانش به عنوان یک راهبرد اساسی در راستای دستیابی به مزیت رقابتی استفاده می نمایند.از اوایل دهه 1990 مدیریت دانش در راستای افزایش بهره وری و اثربخشی به صورت یک عامل حیاتی در آمده است
پیادهسازی مدیریت دانش نه تنها برای شرکتها و سازمانهای بزرگ و انتفاعی حائز اهمیت بوده، بلکه برای سازمانهای غیر انتفاعی همچون دانشگاهها و مراکز بهداشتی نیز مهم و ضروری است. بخش بهداشت و درمان بهعنوان سازمانی که نیازمند کارکنان ماهر و با دانش است، به علت ارتباط با سلامت جامعه، نیازمند استفاده از روشهایی کارا در ارائهی خدمات جهت بهبود کیفیت، هزینههای بهداشتی پایین و رفع به موقع نیازهای مراجعین است که تنها در سایه استفاده از روشهای نوین مدیریت اطلاعات و تخصیص زمان مناسب به امر مدیریت دانش امکان پذیر است
سازمانهای بهداشتی و درمانی نیز کمابیش با مسائل مشابه سازمانهای دیگر مواجه هستند و دانش زیادی در ورای فرایندها تولید میشود. وجود سیلوهای دانش و حفاظت از داراییهای فکری از طرف افراد و گروهها در این سازمان به وفور به چشم میخورد، بیآنکه بتواند بهصورت کاملا مطلوب برای یادگیری و تصمیمهای سازمانی مورد استفاده قرار گیرد.
جابجایی منابع انسانی و خروج آنها از سیستم به نحو مختلف به خروج سرمایههای فکری میانجامد و این بدان معنی است که باید منابع محدود سازمانی را به کار گرفت و هر روز از نو تجربه کرد.عملکرد سازمانها بویژه در بخش بهداشت و درمان مبنای توسعه کمی و کیفی هر کشور محسوب می گردد. مادامی که سازمانها در زمینه ارزیابی دارایی های دانشی خود،پیمایشی انجام ندهند،مدیریت دانش منجر به بهبود عملکرد و توسعه سازمانی نمی گردد بنابراین ،هدف مطالعه ی حاضر مشارکت در پیشرفت مطالعات مرتبط با مدیریت دانش است،و روشن ساختن این مطلب که آیا استراتژیهای مدیریت دانش می تواند منجر به عملکرد بهتر گردد؟
در خصوص مفهوم عملکرد سازمانی، عملکرد را میتوان ماحصل اقدامات یک سازمان دانست که در دو" جنبهی مالی و عملیاتی" خود را نشان میدهد..[5]عملکردسازمانی عبارت است از:"دستیابی به اهداف سازمانی واجتماعی یا فراتررفتن ازآنهاوانجام مسئولیتهایی که سازمان به عهده دارد"عملکردسازمانی مفهوم گسترده ای است که آنچه راشرکت تولیدمیکندونیزحوزه هایی راکه باآنهادرتعامل است دربرمیگیرد .
به عبارت دیگر،عملکردسازمانی به چگونگی انجام مأموریتها،وظایف وفعالیتهای سازمانی ونتایج حاصل ازانجام آنها اطلاق میشود[6]عملکرد سازمانی یک مفهوم چند بعدی است و موقعیت سازمان رادر مقایسه با رقبا ارزیابی می کند.یک دید جامع از عملکرد سازمان نه تنها جنبه های مالی بلکه جنبه های غیر مالی را نیز باید مدنظر قرار دهد[7] در پژوهش حاضر، با توجه به هدف پژوهش و به منظور سنجش عملکرد سازمانی از پرسشنامه عملکرد سازمانی باورساکس، کلاز، استنک و کلر - 2000 - استفاده شده است
این مطالعه همچنین،در ادبیات مدیریت از طریق فراتر رفتن از مطالعات موردی موجود که پشتیبان این مساله اند که قابلیت های مدیریت دانش عناصری اصلی در عملکرد سازمانی هستند،مشارکت کرده است.
مقاله ای با عنوان "اثر واسطه ای از منابع انسانی استراتژیک بر مدیریت دانش و عملکرد شرکت "،[24] ؛هدف پیشنهاد وآزمایش مدل یکپارچه به منظور بررسی شیوه های منابع انسانی موثر بر اثربخشی مدیریت دانش است.یافته ها نشان میدهد استراتژی مدیریت دانش بر عملکرد شرکت از طریق برخی از شیوه های منابع انسانی مانند نیروی انسانی انتخابی ،آموزش فشرده ،مشارکت فعال تاثیر مثبت و معناداری دارد.
نوآوری این پژوهش را میتوان جدید بودن عنوان پژوهش دانست که به طور همزمان با بررسی دو مؤلفه استراتژی مدیریت دانش و عملکرد سازمانی مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی سمنان؛ و تلاش در جهت شناخت نگرش های کارکنان و مدیران دانشگاهی که در تعامل مستمر با فراگیران هستند میپردازد. به بیان دیگر تاکنون پژوهشی - بخصوص پژوهش بومی - که دو مؤلفه مورد بحث در این پایان نامه را به صورت همزمان بررسی نموده باشد، صورت نگرفته است.
مدل مفهومی
با توجه به مطالب اشاره شده در بخشهای پیشین و در قالب هدف اصلی پژوهش شامل بررسی اثراستراتژیهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی دردانشگاه علوم پزشکی سمنان و بر اساس مرور ادبیات نظری و مطالعات تجربی مرتبط، در این بخش مدل مفهومی پژوهش ترسیم شده است - شکل - 1
شکل :1مدل مفهومی پژوهش
بر اساس مدل مفهومی پژوهش، فرضیه این تحقیق به شرح زیر است:استراتژیهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی سمنان اثر مثبت و معنی داری دارد. هدف کلی این مطالعه بررسی اثراستراتژیهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی در دانشگاه علوم پژشکی سمنان بود.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است.زیرا نتایج حاصل از آن میتواند مورد استفاده ی مدیران،کارشناسان و محققان دانشگاههای علوم پزشکی و سایر واحدهای وابسته قرار گیرد. واز نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق" توصیفی- پیمایشی" و از نوع همبستگی مبتنی برمدل معادلات ساختاری است. این پژوهش" توصیفی" است چرا که به توصیف وضعیت متغیرها و نیز روابط میان آنها می پردازد. .
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان و مدیران ستادمرکزی دانشگاه علوم پزشکی سمنان - 300 نفر - میباشد . بر پایه ی پیشنهاد استیونس گرفتن 15 مورد به ازای هرتغییر در مدل معادلات ساختاری منطقی به نظر میرسداما به گفته ی لوهین 1992 که نتایج مطالعات مشابه مونتکارلو را با استفاده از مدلهای تحلیل عاملی گزارش کرده،پس از بررسی پیشینه های پژوهش نتیجه میگیرد که برای این گونه مدلها، پژوهشگر باید روی گردآوری دست کم صد مورد یا بیشتر از آن برنامه ریزی کند
در تحقیق حاضر با توجه به این که از تکنیک معادلات ساختاری استفاده شده است، لذا حجم نمونه آماری باتوجه به مطالب گفته شده و بر طبق جدول مورگان برای دستیابی به نتایج قابل اطمینان220 نفر در نظر گرفته شده است.پرسشنامه بین 220 نفر به صورت طبقهای تصادفی بر اساس دو گروه جنسیت - زن ومرد - و سابقه خدمت در گروههای 5 سال پایینتر؛ 5- 10 سال؛ 10-15 سال؛ 15-20 سال و بالاتر از 20 سال توزیع شد و از این میان. 200 پرسشنامه که به طور کامل به گویهها پاسخ داده بودند، انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نمونه گیری به صورت تصادفی میباشد و بدلیل در نظر گرفتن کارمندان، مدیران عملیاتی، میانی و ارشد به صورت طبقه بندی شده مورد بررسی قرار گرفته می شود، برای سنجش روایی ظاهری و محتوایی، پیش ازتوزیع مقدماتی،پرسشنامه به تعدادی از صاحب نظران و اساتید دانشگاهی، ارائه ونظرسنجی شد. در این رابطه، اظهارنظرات دریافت و در پرسشنامه اعمال شد. اضافه میکند پرسشنامههای مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه استاندارد بوده و اعتبار آنها پیشتر توسط محققان مختلف مورد تایید قرار گرفته است.
برای سنجش روایی سؤالات در این پژوهش، روایی محتوا و روایی سازه مدنظر قرار گرفت، روایی سازه پرسشنامههای پژوهش با استفاده از تحلیل عامل تأییدی انجام شد . به منظور سنجش پایایی، یک نمونه اولیه شامل 30 پرسشنامه پیش آزمون شد و سپس با استفاده از داده های به دست آمده از پرسشنامه، میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای گویههای متغیرها به ترتیب، 0/71 برای استراتژیهای مدیریت دانش و 0/82 برای عملکرد سازمانی بدست آمد.
این اعداد نشان می دهدکه پرسشنامهها از قابلیت اعتماد و به عبارت دیگر از پایایی لازم برخوردارمی باشد.قبل از وارد شدن به مرحله آزمون فرضها لازم است تا از وضعیت نرمال بودن داده ها اطلاع حاصل شود تا بر اساس نرمال بودن یا نبودن آنها، آزمونها استفاده شود. برای ای ن منظور میتوان از آزمون "شاپیرو ویلکز" استفاده نمود. جدول - 1 - نشان میدهد که پاسخ های شرکت کنندگان به دو پرسشنامهی استراتژی مدیریت دانش و عملکرد سازمانی دارای ویژگی توزیع نرمال بوده