بخشی از مقاله
چکیده
فساد به عنوان یکی از بزرگترین چالش های جهان به رسمیت شناخته شده است. در سال های اخیر، مبارزه با فساد به عنوان یک مساله کلیدی توسعه پدید آمده است و بیشتر سیاست گذاران، کسب و کارها و سازمان های جامعه مدنی، آشکارا مقابله با این مساله را آغاز کرده اند. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر استقلال بانک مرکزی بر فساد با استفاده از روش رگرسیون داده های تابلویی در طی دوره زمانی 2010-2014 در کشورهای منتخب در حال توسعه و توسعه یافته می باشد.
برای اندازه گیری فساد از شاخص ادراک فساد - CPI - که توسط سازمان بین المللی شفافیت منتشر می گردد، استفاده شده است. این شاخص بین 0 تا 10 می باشد. عدد صفر نشان دهنده حداکثر فساد و عدد 10 بیانگر حداقل فساد می باشد. طبق نتایج، استقلال بانک مرکزی می تواند به عنوان حداقل یک شرط لازم برای مبارزه با فساد در نظر گرفته شود. نتایج حاکی از آن است که، استقلال بانک مرکزی تاثیر معناداری بر شاخص فساد دارد. به عبارت دیگر با افزایش استقلال بانک مرکزی فساد کاهش خواهد یافت.
مقدمه
فساد و مبارزه با آن امروزه در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان یک مسأله اساسی مورد نظر است. فساد موضوعی چند بعدی است و یکی از عوامل بازدارنده توسعه است که سابقه آن به تمدن ها و حکومت های نخستین بازمی گردد و در همه کشورها به صورت کم و بیش وجود دارد. فساد از ریشه فسد به معنای جلوگیری از انجام اعمال درست و سالم است و در زبان انگلیسی با واژه Corruption و ریشه لاتینی Rumpere مطرح می شود که به معنای شکستن و نقض کردن است. به این معنا، فساد هر پدیده ای است که مجموعه ای را از اهداف و کارکردهای خود بازدارد.
تعاریف فراوانی برای فساد وجود دارد. زولیک1، رئیس بانک جهانی فساد اقتصادی را سرطانی می داند که از فقیران می دزدد، در امور حکومتی و اخلاقی به مصرف می رساند و اعتماد را از بین می برد. در جایی دیگر فساد به سوء استفاده از قدرت واگذار شده برای استفاده شخصی تعبیر شده است و مسائلی از جمله رشوه، کلاهبرداری، اخاذی، اختلاس و... را شامل می شود
در سالهای اخیر فساد و آثار آن در عملکرد اقتصادی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. پس از سالها بحث و تحقیق دانشپژوهان، متخصصین و سیاستمداران به این نتیجه رسیدهاند که فساد از موانع عمده صلح و ثبات، توسعه پایدار، دموکراسی و حقوق بشر در سراسر جهان است.
انواع فسادهای اقتصادی از جمله فسادهای دولتی و خصوصی همانند رشوه، سوء استفاده از مقام شغلی، اختلاس و ... از بیماریهای خطرناکی است که در همهی جوامع، اعم از توسعه یافته یا در حال توسعه، یافت میشود، اما تأثیرات منفی آن در کشورهای در حال توسعه به مراتب بیشتر از کشورهای توسعه یافته است. در بسیاری از این جوامع، فساد هزینههای اقتصادی سنگینی به بار میآورد. عملکرد بازارهای آزاد را دچار اختلال میکند. باعث کندی روند توسعهی اقتصادی میشود و توانایی نهادها و بوروکراسی در اریهی خدمات موردنیاز شهروندان را کاهش میدهد.
همچنین، فساد بر تلاشهای صورت گرفته برای مبارزه با فقر تأثیر منفی خواهد داشت. علاوه بر آن گسترش فساد، ثبات و امنیت جوامع را به خطر میاندازد، ارزشهای اخلاقی و دموکراسی را سست و توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را تهدید میکند. اکنون جهانیان میدانند که لازمه برقراری دولت کارامد، اثربخشی و عادل مبارزه با فساد است. شواهد زیادی دال بر ارتباط میان استقلال بیشتر بانک مرکزی و مهار فساد میباشد. فساد عمدتاً در شرایط خلاء اطلاعاتی رشد میکند و زادگاهش نبود شفافیت در فرایند تصمیم-گیری و ضعف نظام آمار و اطلاعات است.
محیط سیاستگذاری غیرشفاف و غیرمشارکت جو به گسترش فساد دامن میزند وزمینه را برای بروز آن هموارتر میکنند. لذا هر چه استقلال بانک مرکزی، در تدوین سیاستها و ابزارهای پولی بیشتر باشد، شفافیت بیشتر و فساد کمتر است. بانک مرکزی نیز برای آن که بتواند سیاستهای خود را با کارایی بیشتری انجام دهد باید بر مبنای سه محور استقلال، شفافیت و پاسخگویی حرکت کند.
فهم و درک بهتر و بیشتر از این سه موضوع کمک میکند تا رابطه دولت و بانک مرکزی بهتر سازماندهی شده و زمینه بروز فساد گسترده را مهار کرد. استقلال بانک مرکزی به معنای جدایی سیاستهای پولی از سیاستهای مالی در نظام اقتصادی کشور است که مهمترین دستاورد آن رهایی بانک مرکزی از حوزهی تسلط مطلق دولت بوده و در نتیجه آن، اختیارات دولت در سیاستهای پولی کاهش مییابد و دولت نمیتواند به میل خود و به هر میزانی که تشخیص میدهد به استقراض از بانک مرکزی و انتشار پول به منظور تأمین کسری بودجه یا انتشار اوراق قرضه و ... روی آورد.
متیو - Mathew T ,J, 2006 - 2 استقلال بانک مرکزی را اینگونه بیان می کند: استقلال بانک مرکزی در سه حوزه گنجانده می شود که در هرکدام دولت باید از آن مستثنی شود: استقلال پرسنلی، استقلال مالی و استقلال سیاسی.
بانک مرکزی زمانی استقلال پرسنلی دارد که تأثیر دولت بر دستورالعمل های انتصاب بانک مرکزی اندک یا کاملا بی تأثیر باشد. درجه این نوع استقلال ممکن است با فاکتورهایی نظیر تأثیر دولت بر دستورالعمل های انتصاب، دوره ریاست و قوانین عزل هیئت بانک مرکزی، تعیین شود.
درجه استقلال مالی از طریق میزان توانایی بانک مرکزی برای جلوگیری از مداخله مستقیم و غیر مستقیم دولت به اعتبارات بانک مرکزی، تعیین می شود. در این مفهوم دسترسی مستقیم اعتبارات زمانی بوجود می آید که بانک مرکزی به دولت اجازه انتشار پول برای تأمین کسری بودجه خود را دهد و همچنین وام های تضمین شده که با وثیقه های بهادار برگشت پذیرند و وام های غیر تضمین شده نیز دسترسی مستقیم می باشد.
دسترسی غیر مستقیم به اعتبارات زمانی رخ می دهد که بانک مرکزی برای مدیریت بدهی دولت در بازار اولیه مشارکت کند. استقلال سیاست پولی اشاره به اختیار داده شده به بانک مرکزی در انتخاب و اجرای سیاست پولی دارد. استقلال را از حیث اهداف و ابزار جدا کرده اند.
زمانی بانک مرکزی در اهداف استقلال دارد که تنظیم اهداف نهایی سیایت پولی مانند: تورم، بیکاری یا رشد اقتصادی با اختیار کامل انجام دهد. بانک مرکزی اروپا این نوع از استقلال را نمایش داده اند. تعداد کمی از بانک های مرکزی در دنیا اهداف خود را مشترکا با دولت تنظیم می کنند - استرالیا، کانادا، مکزیک، نیوزلند و... - . تعداد زیادی از بانک های مرکزی در دنیا استقلال اهداف ندارند، از این رو دولت اهداف را تنظیم می کند.
بانک مرکزی زمانی استقلال ابزار دارد که در انتخاب ابزار ها برای دستیابی به اهدافش آزاد باشد؛ در این مقوله زمانی بانک مرکزی استقلال ابزار ندارد که نیاز به موافقت دولت برای استفاده از ابزار سیاسی اش باشد. یکی از عوامل مهم موثر بر فساد درجه استقلال بانک مرکزی می باشد. امروزه اهمیت و نقش روز افزون بانک مرکزی در اقتصاد داخلی و خارجی کشورها مشخص تر شده و مشاهده می شود که همراه با تحول و تکامل اقتصادی و مخصوصا با افزایش فزاینده نقش پول و ارزش برابری آن با پول های خارجی وظایف بانک مرکزی نیز تکامل قابل توجهی پیدا کرده است.
اهمیت بررسی موضوع، ادبیات و پیشینه پژوهش
در دنیای کنونی به علت گسترش و توسعه ابزارها و وسایل ارتباطی، افزایش سرعت حرکت به سمت جهانی شدن اقتصادهای ملی، وابستگی بیش از پیش کشور ها به یکدیگر و کاهش قلمرو اقتدار حاکمیت ملی و سیر فرسایشی آن در حوزه های مختلف اقتصاد، سیاست و فرهنگ، روز به روز بر اهمیت و حساسیت مبارزه با فساد افزوده می شود.