بخشی از مقاله

چکیده

از عناصر اصلی و با اهمیتی که نقش اساسی و بنیادی در انتقال فرهنگ بومی ایفا می کند، بی شک معماری هر منطقه را می توان نام برد. از طرفی از دیر باز در معماری و شهرسازی سنتی شهرهای ایران، عامل اقلیم به عنوان یک پارامتر ویژه در طراحی مورد توجه بوده است. در کشور ما ایران، به علت دارا بودن چهار اقلیم متفاوت معماری های متفاوتی هماهنگ با اقلیم بوجود آمده است که در ساخت این محیط ها به کارگیری مواد و مصالح بومی که کمترین تاثیر نامطلوب بر محیط دارند، موجب پایداری و دوام محیط و بناها گردیده اند. از دیگر سو شناخت معماری بومی ایران متمرکز بر معماری اقلیم گرم و خشک بوده است.

فرم های معماری بومی به منظور پاسخگویی به نیازها ساخته شده و دربرگیرنده ارزش، اقتصاد و فرهنگی است که به آن شکل می دهد. معماری کویر اندام هایی دارد که زمینه مناسب جهت بررسی شاخص های معماری بومی را پیش روی می نهد.

هدف اصلی این مقاله معرفی معماری منطبق با اقلیم مناطق گرم و خشک ایران و نیز استفاده از معماری بومی در راه رسیدن به معماری پایدار می باشد. این مقاله درپی آن است تا بتواند چگونگی طراحی فضای معماری را دریک بستر فرهنگی براساس رویکرد بوم گرایی مورد بررسی قرار دهد. در این مقاله سعی شده تا با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش های اسنادی، مشاهده مستقیم و تحلیل و تلفیق آن ها، زمینه های لازم برای تدوین طرحی در چارچوب مشخص برای بیان تاثیر گذاری اقلیم بر معماری بومی مناطق گرم و خشک مانند شهر سمنان، فراهم آید.

مقدمه
اصولا تمدن های بشری در مکان هایی توسعه یافته اند که اقلیمی مناسب برای زندگی داشته اند. اقلیم به طور کل عبارت است از : متوسط وضعیت آب و هوایی یک مکان و در طول یک سال. اقلیم بر تمامی بخش های زندگی و تکامل بشر نافذ بوده، و در زمان تصمیم گیری در جنبه های مختلف زندگی تاثیر به سزایی می گذارد. انسان همواره در طول تاریخ سعی می نماید به منظور ایجاد سرپناهی امن برای سکونت، آن را با محیط پیرامون خود هماهنگ سازد تا بتواند شرایط مناسبی برای ادامه زندگی خویش ایجاد کند و در حقیقت شرایط جغرافیایی، اقلیمی نیز در شکل گیری این فضای زیست، دخالت مستقیمی دارد.

با بررسی معماری قدیم مناطق مختلف ایران در می یابیم که مردمان قدیم از روش های کارآمدی برای ایجاد آسایش در شهرها و خانه های خود بهره می بردند. در معماری سنتی ایران ساختمان چنان با محیط خارج سازگار است که بهترین آسایش فضای داخلی بدون استفاده از دستگاه های انرژی بر امکان پذیر می شده است. این کار با توجه به موقعیت جغرافیایی ساختمان از طریق سقف ها، کم نمودن سطوح خارجی بنا در مقابل تابش مستقیم آفتاب، احداث سایبان های مناسب، بادگیرها، زیرزمین ها، حیاط مرکزی، ایوان ها و رواق ها، مصالح مناسب و ... انجام می شده است

شناخت قابلیت های اقلیمی در معماری بومی، زمینه ساز استفاده از تکنیک های اقلیمی گذشته با توجه به تکنولوژی جدید منطبق با اصول معماری بومی و پایدار خواهد شد. اقلیم مورد بررسی در این مقاله، اقلیم گرم وخشک کویری می باشد و به عنوان الگویی مناسب، شهر سمنان مورد بررسی قرار گرفته است.

در ارتباط با موضوع اقلیم و تأثیر آن بر معماری و عوامل انسانی کتابها و مقالات متعددی تألیف و ترجمه شده است. که هر کدام در جای خویش ارزش خاص خود را دارد که در این میان میتوان به کارهای متعددی اشاره کرد. نخستین بار در 1986 کمیسیونی مرکب از هواشناسان، متخصصان زیست و بهداشت، آرشیتکت ها و طراحان شهری جهت بررسی اقلیم شناسی ساختمان در ژنو تشکیل گردید که هدف از آن آگاهی اثرات شهری هوا به منظور انتخاب بهترین نتیجه روی اقلیم شهری بود.

اولین کار تحقیقاتی در ایران را میتوان تقسیمبندی اقلیمی دکتر گنجی - 1995 - دانست که براساس روشها و فرمولهای پیشنهادی کوپن اولین تقسیمات اقلیمی ایران را مطرح نموده، همچنین نخستین تقسیمبندی اقلیمی به منظور استفاده در کارهای ساختمانی ایران توسط جمشید ریاضی در سال 1356 انجام گرفت که براساس روش اولگی از آمار و اطلاعات 43 ایستگاه سینوپتیک استفاده نمود. اما متاسفانه چون نقش عناصر ساختمانی در کنترل شرایط فضاهای داخلی در پیشنهاد اولگی مشخص نیست، کار جمشید ریاضی نتوانسته مورد توجه قرار گیرد.

مرتضی کسمایی - 1363 - با استفاده از جدول بیوکلیمایی ساختمانی پیشنهاد گیونی را عمل نموده و اقلیمهای مختلف ایران را به منظور استفاده از مسکن و معماری تهیه نموده است. علیجانی - 1373 - در مقالهای نقش آب و هوا در طراحی مسکن را توضیح داده و با استفاده از روش اولگی، گیونی و ماهانی پیشنهاداتی برای طراحی اقلیمی شهر تبریز ارائه کرده است.

روش تحقیق

نمونه مورد بررسی در این مقاله شهر سمنان و به طور کلی روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از روش های اسنادی، مشاهده مستقیم و تحلیل و تلفیق آن ها می باشد.

یافته ها و اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن ها

تعریف اقلیم

در لغت نامه دهخدا، اقلیم به معنای خمیدگی، انحنا و انحراف و اصطلاحا به معنی تمایل و انحراف ناحیه ای از زمین نسبت به آفتاب توضیح داده شده است. در فرهنگ عمید نیز اقلیم کلمه ای یونانی به معنی مملکت، کشور، ناحیه و قطعه ای است از عالم که از لحاظ آب و هوا و سایر اوضاع و احوال طبیعی از منطقه و قطعه دیگر جدا شده باشد . پیشینیان کلیه ی خشکی های عالم را به هفت قسمت تقسیم نموده و هر قسمت را اقلیم نامیده اند. کلمه شهر در زبان فارسی همان اقلیم را می رساند و اصطلاحاتی مانند هفت شهر و هفت اقلیم در ادبیات ما، متاثر از طبقه بندی اقلیمی یونانی هاست.

در مورد تقسیم بندی اقلیمی نقاط مختلف جهان روش های گوناگونی پیشنهاد شده است. اولین کتاب در مورد آب و هوا شناسی حدود چهار قرن پیش از میلاد مسیح به نام هواها، آب ها، مکان ها توسط هیپوکرات نوشته شده است. در قرن دوم بعد از میلاد بطلمیوس بر اساس تفاوت حرارت، سرزمین های شناخته شده را به هفت اقلیم دسته بندی کرد. نظریه پردازانی که سطح زمین را بر اساس دما و بارش تقسیم کرده اند.

اقلیم تا آنجا که به آسایش انسان مربوط می شود، نتیجه ی تاثیر متقابل عناصری چون تابش آفتاب، دما و رطوبت هوا، وزش باد و میزان بارندگی است.

معماری بومی

حدود نیم قرن است که معماری بومی به عنوان بخشی از مباحث نظری و جزئی از تحقیقات تجربی معماری مطرح است. اما پیش از آن نیز در نظریه ها و آراء فلاسفه و معماران و هنرمندان گرایش به منشا و مبدا زندگی انسانی و بازگشت به ریشه ها و اصالت تاریخی مورد توجه بوده است. به عنوان مثال ساختارگرایان در حوزه ی معماری به دنبال دستیابی به فرم های بنیادین، اشکال و ساختارهایی برآمدند که طبیعت و تمام تاریخ معماری را شکل داده باشد و یا پیروان مکتب مدرن با گرایش هایی همچون طبیعت گرایی و یا معماری ارگانیک نیز به نوعی رویکرد خود را به معماری بومی عرضه داشته اند.

در علم زبان، بومی، معنا و لغت عامیانه در بوم شناختی است، این لغت از ریشه لاتین Vernaculus مشتق می شود. اگر آنالیز زبانی را وسیع تر نماییم، بومی به معنای منطقه ای و ناحیه ای است. این اصطلاح اولین بار در سال 1839 در انگلستان استفاده شد. بعدا متناوبا دنبال شد و در سال 1950 میلادی کاربرد وسیع تری یافت. در پایان می توان گفت که اصطلاح "معماری بومی " موضوع را به صورت کامل تعریف کرده به گونه ای که شامل پیچیدگی های اجتماعی و جریان های فرهنگی می شود

معماری بومی اکنون حوزه ای است که اغلب بر بوم و بر طایفه و فرهنگ مردمی و عامیانه، معماری روستایی و سنتی دلالت دارد. تلاش های فراوانی برای تعریف کلی و همه جانبه معماری بومی انجام گرفته است. تعجب آور نیست اگر بگوییم تمامی این تلاش ها بی نتیجه و بدون موفقیت بوده است و تنها به لحاظ بررسی هایی که بر مجموعه های وسیعی از بناها، فرم ها، سنت ها و ریشه ها و سبک ها، معانی و محتوا انجام یافته دارای اهمیت می باشد.

اولین باری که نامی برای این پدیده معماری نهاده شد معماری "خودجوش" به ابداع جوزپه پاگانو بود. دکتر آدریانو آلپاگونوولو در تحلیلی از این نام این چنین می نویسد: منظور از خودجوش، معنی تصادفی بودن آن نیست، بلکه طبیعی بودن آن است، زیرا در عرصه این عملیات هیچ چیز تصادفی نیست. به عکس در هرگونه گزینش نهایت سختگیری به عمل می آید، این برخاسته از ضرورت های معین است. ضرورت هایی که تنها حامل جنبه های مادی وعملکردی نیستند.

معماری بومی با آنکه در طول تاریخ دستخوش پدیده های دگرگون کننده بوده، توانسته هویت ویژه ی خود را حفظ کند، و از آنجا که شناسنامه ی معتبری از مردم یک سرزمین به شمار می رود،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید