بخشی از مقاله
چکیده هدف: هدف این مقاله ارائه یک مدل مفهومی است تا روابط بین روال عادی سازمان و یکپارچگی آیندهنگری استراتژیک را مشخص کند.
طرح/روش شناختی/رویکرد: سه عامل واسطه ای، آگاهی گرداننده، سابقه سازمانی ودوسویی سازمانی در مدل آیندهنگری روال عادی بکار می رود تا توضیح دهد چگونه و چه وقت امور عادی سازمان ممکن است یکپارچگی آیندهنگری استراتژیک را تحت تاثیر قرار دهد. بعلاوه، تعاملات بین جنبه های ظاهری و اجرائی روال عادی به مفهوم روال عادی به عنوان ساختار تولیدی پیوند خورده است تا پایههای قوی نظریهپردازی برای روابط بین روال عادی و آیندهنگری را فراهم کند.
یافته ها: موفقیت - یا شکست - یکپارچگی آیندهنگری به صورت جزئی نتیجه ماهیت تعاملات بین جنبههای ظاهری و اجرائی روال عادی در یک سازمان مرکزی است. هر چند، در نتیجه قرار گیری مشخصه روال عادی در سازمان، عوامل معینی بیشتری به عنوان واسطه عمل می کنند تا در توضیح جامع که چگونه تعاملات ظاهری و اجرائی موفقیت یکپارچگی آیندهنگری را تحت تاثیر قرار میدهد نقش داشته باشد.
محدودیت های تحقیق/مفاهیم: این مقاله روال عادی را پیشنهاد می کند که آیا از یک تغییر یا ثبات و القای دیدگاه درک شده که می تواند منجر به موفقیت یا شکست در یکپارچگی آینده نگری وابسته به اینکه چگونه عوامل واسطهای - آگاهی گرداننده، سابقه سازمانی و دوسویی سازمانی - اداره میشوند تا بازخوردی از محیط بیرونی سازمان را آماده کنند. با این روش، این مدل پیشنهادی درک کنونی روال عادی را به چالش می کشاند تا منجر به تغییر موفقیت آمیز رفتاری بشود اگر قابلیت انعطاف امکان داشته باشد یا اگر آنها بدون تغییر و سخت باشند تغییر رفتار با شکست مواجه میشود.
مفاهیم عملی: ترویج آیندهنگری استراتژیک در یکپارچگی آیندهنگری تصمیمات سازمانی نقش دارد و نیاز دارد سازمان به درک منطق سازمانی از روال عادی سازماندهی توجه کند و این عوامل مفهومی با این روال عادی اجرا میشوند.
اصالت/ارزش: این مقاله ادبیات تحقیقی امور سازمانی را ترسیم میکند تا دیدگاه های جدیدی برای ترویج قابلیت آیندهنگری سازمان را توسعه دهد.
کلیدواژه ها: الگوهای رفتاری؛ آگاهی، آیندهنگری استراتژیک، روال عادی سازمانی، روال سازمانی اجرائی و ظاهری
.1مقدمه
با توجه به ناپیوستگی سازگاری که محیط اقتصادی کنونی، فعالیت سازمانی و شیوه هایی تصمیم گیری روشنفکرانه برای آینده مشخص می کند که برای موفقیت رقابتی پایدار حیاتی تلقی میشود. یکی از چنین شیوههای، آیندهنگری استراتژیک، که مخصوصا مدرکی است تا توانائی سازمان را بالا ببرند تا با پشتکار آماده شوند و در آینده در موقعیت خوبی قرار گیرند و بنابراین توجه زیاد محققان و شرکت کنندگان مشابه را جذب کنند.
ارزش های مورد انتظار آیندهنگری به صورت گسترده درجه بندی شده و به خوبی به آن استناد می شود. برای نمونه، نشانه هایی برای تغییر و تجهیز سازمان ها با ابزارهای تصمیمگیری لازم برای اداره چیزهای نامعین که در اینده خواهد آمد، فراهم میکند. یک سیستم آیندهنگری استراتژیک موثر میتواند نوآوری سازمانی را حمایت کند و دوسویی را ترویج کند. دو حالت برای آیندهنگری فعالیتها وجود دارد؛ اولین فعالیت به دنبال توجه و تشویق به بحث کارشناسی درباره علایم محیطی می کند.
دومین فعالیت، که مستلزم استراتژی است، در ادامه اولی با استفاده از اطلاعات و دیدگاههای در حال ظهور از چنین مباحثی در روشهای مفید سازمانی دنبال می شود. برخلاف حمایت های مربوط به فعالیت آخری در پاسخ پیش رونده سازمانی و رقابتی، سازمان های خیلی کمی در آن موفق ظاهر می شوند. شاید جذابیت بیشتر این حقیقت است که سازمان ها برای پاسخ به این به اندازه کافی ناتوان ظاهر می شوند، حتی وقتی آنها آگاه هستند چگونه ثروت اطلاعات در اختیارشان از آینده نگری فعالیت ها تولید می شود که می تواند برای نتایج عملکرد مثبت دارای نفوذ باشند. این مسئله موضوع نگرانی مهمی با توجه به عواقب منفی سازمانی که خودشان متوجه می شوند تا زمانی که آنها یک موضع کوته بینانه با اقدام تنها با شا خص های جاری درونی شرکت شان تصور می کنند زمانی که توجه کمی به محیط بیرونی و آینده شان می کنند .
در حالیکه هیچ مطالعه ای هنوز درباره چگونه سازما ن ها می توانند بطور بهینه دیدگاه های آینده نگری استراتژیک شان را با روش استراتژیکی مفیدی اجرا کنند قطعی نشده است، توافق کلی ظاهر می شود که عوامل قدیمی کلیدی وجود دارد که توانائی سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد تا بطور موفقیتآمیزی علایم فعالیت های آینده نگری استراتژیک با برنامه های سازمانی را تنظیم کند.
در این مقاله، ما بر روال عادی سازمانی توجه کردهایم، یکی از عوامل با عمق بیشتر در حال حاضر انجام شده است. با انجام دادن آن پیشنهاد کرده ایم، که برخی از سختی های مشاهده شده در پیاده سازی دیدگاه های فعالیت های آینده نگرانه می تواند با درک چگونه روال عادی رفتار آینده نگری را تحت تاثیر قرار میدهد توضیح داده شود. روال عادی آجرهای سازنده سازمان ها هستند، و یک قسمت یکپارچه فعالیتهای روزانه سازمان را شکل میدهند و یک راه ابزاری را فراهم می کنند تا ثبات و/یا تغییر را توضیح دهند. بطور قابل توجهتری، روال عادی به عنوان یکی از پایدارترین راههای که سازمان می تواند خودشان را جدا از رقباء در نظر بگیرند مطرح شده است.
همانطور که ذکر شده، امورعادی در این مفهوم قابل انتخاب هستند که سازمان ها با امورعادی معین ممکن است بهتر از دیگران عمل کنند. با توجه به تاثیر ویژه شان بر آینده نگری استراتژیک، مقالات قبلی نتایج متناقض و پراکندهای را ارائه میدهند. در حالیکه آنها میتوانند یک منبع مفید برای سازمان هایی باشند که ثبات مورد نیاز برای درک و بررسی علایم بیرونی را فراهم می کنند، آنها همچنین ممکن است برای دیگران دامی شوند که خیلی راحت با راه های ثابت شده قبلی و معمولی عملی بدست میآیند و تا حدودی آنها را در مقابل نیاز به تغییر کور میکند. این روال عادی راه مناسبی را معرفی میکند که میتواند مانع بزرگی برای بررسی آینده نگری باشد که فعالیتهای عملکرد نیاز به یکپارچگی آیندهنگری برنامه ریزی سازمانی دارند و اغلب مملو از تغییر هستند و ممکن است منجر به فعالیت ها و شیوه هایی برابر با روش عملیاتی عادی شرکت بشوند.
بر این اساس، اگرچه سازمان ها ممکن است با دیدگاه های فعالیت های آینده نگری غرق شوند، آنها شاید ثابت باشند و برای ترکیب آنها در برنامهریزی استراتژیک برای پیشبینی احتمالات مختلف جریانات آینده ناتوان باشند چون پذیرش مورد نیاز با روال عادی متداول تایید نمی شوند. براساس این سابقه مناسب، پیش بینی روال عادی یک عامل قدیمی مفید منطقی است تا درک کنونی از اختلاف بین یک یکپارچگی موفق و ناموفق دانش آینده نگری در تصممیات استراتژیک و برنامه های سازمان را توسعه دهد. روال عادی، همانطور که در این مقاله مطرح میکنیم، یک پاسخ متناوب متقاعد کننده ای به سوال "چرا برخی شرکت ها موفق می شوند و برخی دیگر وقتی با محیط های در حال تغییر مواجه میشوند میجنگند" را دهد.
این مقاله با یک هدف مشخص در ذهن نوشته شده است: برای ایجاد یک توصیف که چرا و چگونه روال عادی سازمان پیاده سازی دیدگاه های ناشی از فعالیت های آینده نگری را تحت تاثیر قرار می دهد. برای رسیدن به این مسئله، ما یک مدل مفهومی را پیشنهاد می کنیم که روابط بین امورعادی و آینده نگری ها را با ایجاد و یکپارچگی کلیدی جریانات هستی در مقالات قبلی مورد بررسی قرار می دهد. ابتدا، براساس تعامل بین دورنمای ظاهری - نماینده انتزاعی امورعادی - و اجرائی - روال عادی به عنوان عملکرد متمرکز - روال عادی، ما از پیروی کردیم تا بیان کنیم که روال عادی می تواند نتایج مختلفی بر رفتار سازمانی مخصوصا رفتار آینده نگری داشته باشد. ما یک قدم جلوتر می رویم تا سه عامل واسطه ای - سابقه شرکت، دو سویی شرکت و آگاهی گرداننده - را شناسایی کنیم که عوامل حیاتی در تعاملات ظاهری-اجرائی هستند و بطور همزمان نوع روابط بین روال عادی و یکپارچگی آینده نگری در استراتژی موجود سازمان را تشریح کند.
در این روش، بیان می کنیم که یکپارچگی آینده نگری هم بازدارنده و هم تسهیل کننده است بسته به ماهیت این سه عامل در دامنه سازمان که روال عادی عمل می شوند. این مطالعه مورد علاقه دو جریان مجزای مطالعات تحقیقی است. ابتدا، در مقالات آینده نگری استراتژیک با ترسیم دامنه اش، تاثیر روال عادی بر مرحله عمل و واکنش به فعالیت آینده نگری نقش دارد. و دوم در مقالات روال عادی سازمان میتواند تشریح کند "چه تاثیری روال عادی سازمان بر برنامه ریزی استراتژیک مخصوصا آیندهنگری دارد؟"
ادامه این مقاله مانند زیر سازماندهی شده است. ابتدا مفهوم آینده نگری استراتژیک با تاکید خاص بر عوامل ارائه شده در مقالات قبلی به عنوان تاثیر گذاری بر موفقیت - یا شکست - سازمان ارائه شده است. ما حداقل تاکید بر مقالات قبلی نسبت به اختلاف صریح را بیان میکنیم که چگونه عوامل قبلی و اولیه ممکن است تاثیرات مختلفی بسته به مراحل فعالیت های آینده نگری تولید کنند و در این بعد با تاکید بر یکپارچگی برنامه ریزی سازمانی نقش داشته باشند. دوم، ما سابقه ای از مفهوم روال عادی سازمانی را ارائه میکنیم. این مسئله با یک تجزیه و تحلیل که چگونه مقالات قبلی ارتباط بین این دو مفهوم را به هم ربط می دهد دنبال می شود. بعد مدل مفهومی مان را ارائه می کنیم و عناصر مهم ایجاد این مدل را توضیح میدهیم. و با نشان دادن مفاهیم تحقیقی و عملی نتیجهگیری میکنیم.