بخشی از مقاله

چکیده
در این مقاله سعی شده است تاباتوجه به فضاهای سبزموجود در شهر مهاباد و با بررسی پارک استاد مجدی این شهر، به بررسی تأثیرات روانی و اجتماعی و پارکهای شهری بربهبودکیفیت زندگی شهروندان و نقش آنها درکیفیت محیط و فضاهای شهری پرداخته شود.هدف از این پژوهش دستیابی به ضوابط ومعیارهایی درزمینه طراحی فضاها ی بازمی باشد، به نحوی که ضمن توجه به نیازهای استفاده کنندگان، بستر مناسبی برای رفتارهای مطلوب و کیفیت محیط فراهم گردد.

به این منظور لازم بودکه به عنوان نمونه، فضایی طراحی شده با کارکرد تفرجی، مورد بررسی قرار گیرد. وجود فضاهای متنوع ،اسلوب طراحی و دقت در زمینه جزئیات اجرایی پارک،ماهیتتقریباً طبیعی فضا و استقبال خوب مردم از پارک استاد مجدی، سبب شد که این پارک به عنوان یک نمونه موردی برای تحقیق و بررسی انتخاب گردد. روش تحقیق دراین پژوهش،به صورت اسنادی ، تحلیلی و پیمایشی است و بخش اعظم اطلاعات به صورت توزیع پرسشنامه بین مراجعان به پارک اخذ شده وتحلیل نهایی برروی آن صورت گرفته است.

یافته تحقیق بیانگر آن است که شهروندان مهابادی بیشتر به منظور دسترسی به هوای سالم،تفریح خانوادگی، کسب نشاط و دوری از آلودگیها وتنگی محیط مسکونی، پیاده روی، رفع خستگی،گریز از یکنواختی زندگی و ... به این پارک روی می آورند و این فضا تأثیر بسزایی درالگوی رفتاری و کیفیت محیط محله و منطقه شهری دارد.

مقدمه

همه انسانها در ارتباط با محیط اطراف خود هستند و به نحوی از محیط تأثیر گرفته یا بر آن اثر می گذارند. ارتباط انسان و محیط در شکل اولیه خود از یک سیستم - محرک-پاسخ - پیروی میکند که در آن، گیرنده های حسی تحت تأثیر محرکهای محیطی قرار گرفته و بعد از انتقال اطلاعات به مغز، داده های محیطی در مغز طبقه بندی و تفسیر شده و نهایت عکس العمل انسان به صورت رفتار ظاهر میگردد.

تمامی رفتارهای انسان در فضاهای معینی صورت می پذیرد که بستر رفتار به شمار می آیند. دراین فضاها، رفتارهای واقعی و مورد انتظار در حد امکانات موجود، فرصت بروز می یابند و هنگامی یک فضا مطلوب طلقی می شودکه مطابق با ویژگیها، خصوصیات رفتاری و نیازهای افراد، طراحی شده باشد.

در طراحی فضاها، لازم است حضور انسان و نحوه ادراک و رفتار او در نظر گرفته می شود، درغیر این صورت به سبب برآورده نشدن نیازها، افراد در جهت سازماندهی به فضا و تأمین نیازهای خویش، با توجه به ارزش ها و اهداف خود، محیط را دگرگون می کنند به طورمتقابل تحت تأثیر این محیط دگرگون شده قرارمی گیرند. از این رو به منظور برخورداری از فضاهای انسانی که درآنها به ارزش های محیط نیز توجه شده باشد، لازم است، تأثیرمتقابل انسان و محیط و پیامدهای ناشی از آن، بر الگوهای رفتاری مورد بررسی قرار گیرد.

پایه گذارتحلیل فضاها با توجه به الگوهای رفتاری، دونالد اپل یارد - 1964 - است. بعدازاو ویلیام مایکلسون - 1975 - ، نیکل سانف 196 - - 6، بارکر - - 1968، برونر - - 1976، فرانسیس - 1984 - ،ویلیام وایت 19 - - 85 و نصر - - 1990 به ترتیب به روش خاص خود فعالیت های عابرین پیاده را در فضاهای شهری، موردبررسی قرارداده اند.

در سال 1980 ویلیام وایت با استفاده ازروش تهیه شکلهای متوالی در یک محدوده زمانی نحوه استفاده از پارکهای کوچک شهری و میدانهای عمومی را موردبررسی قرارداد. نتایج این تحقیق به صورت ضوابطی برای طراحی فضاهای شهری ارائه شد وازآنجا که وایت یک گزارش مستند در این زمینه تهیه کرده بود، قادر بود تأثیر عوامل مختلف محیطی و انسانی را در نوع استفاده از فضاها مورد بررسی قراردهد.

پارک های شهری دارای نقش اجتماعی، اقتصادی واکولوژیکی هستند، با مزایایی چون درمان بیماریهای روحی،محیطی مطلوب برای پرورش کودکان، یکپارچگی اجتماعی، حفظ آسایش و نظایر اینها، که در عین حال شاخصی برای ارتقاء کیفیت فضای زندگی و توسعه جامعه محسوب می شوند.

محدوده مورد مطالعه در این پژوهش، پارک استاد مجدی در شهر مهاباد است. انگیزه اصلی انتخاب این موضوع و البته محدوده پژوهش از تجربیات نگارندگان درمهاباد ناشی می شود. حال آنکه در بررسی های صورت گرفته توسط نگارندگان مشخص شده است که شهروندان به دلیل موقعیت مکانی مناسب و همچنین امکانات تفریحی-رفاهی پارک استاد مجدی تمایل زیادی به استفاده از این پارک به منظور اوقات فراغت، تفریح خانوادگی، پیاده روی و ... دارند. نتایج بدست آمده از این پژوهش در راستای تبیین و ارزیابی نقش پارک ها در ارتقای کیفیت محیط والگوهای رفتاری ارائه شده است.

مبانی نظری تحقیق
به منظور تهیه چارچوب نظری مناسب برای بررسی موضوع مورد مطالعه و نیل به هدف تحقیق، لازم دیده شد مفاهیم اصلی مورد استفاده و روابط بین آنها و همچنین روش به کار رفته، به ترتیبی که در پی می آیند، در این تحقیق به اختصار مورد بحث قرار گیرند:

پارک های شهری
فضاهای سبز عمومی فضاهای سبزی هستندکه بازدهی اجتماعی دارند و عموم مردم ازآنها درگذران اوقات فراغت، تفریح و مصاحبت با دوستان و گردهمایی های اجتماعی و فرهنگی و نظایر اینها استفاده می کنند. فضاهای یاد شدهاساساً برای این منظور طراحی یا تجهیز شده اند.

پارک های شهری بخشی از فضاهای سبز عمومی اند که علاوه بر دارا بودن جنبه های تفریحی و فرهنگی و زیست محیطی، جنبه خدمات دهی به مناطق مختلف شهر را نیز دارند[2]اصولاً. طبیعت و ماهیت این فضاها به گونه ای است که تمام طبقات مردم می توانند از آنها استفاده کنند. در پارک های عمومی سعی می شود که تمام وسایل سرگرمی و رفاهی،تقریباً برای هرگونه سلیقه و فکر وسن وجود داشته باشد]

نقش واهمیت پارک های شهری

پارک ها وفضاهای سبز شهری ازاهمیت راهبردی زیادی برای بهبود شرایط زیستی جوامع شهری امروزی برخوردارند.وجود چنین مکان هایی در محیط شهری علاوه برعملکرد زیست محیطی نظیر پاک سازی هوا،فیلترکردن باد،کاهش الودگی صوتی وبهبود شرایط میکروکلیمایی موجب ارتقای شرایط اجتماعی وروان شناختی ساکنان شهری نیز می شود.

قدم زدن در پارک ها باعث کاهش فشارهای عصبی وافزایش توان فکری افراد می شودودرعین حال موجبات شادابی و فعالیت بیشترساکنان شهری رافراهم وبه آرامش واعتدال رفتاری آنان کمک می کند.بنابراین،درطراحی فضاهای سبز باید اهمیت بیشتری به در دست رس بودن آن برای همه مردم قائل شد،چرا که همه مردم ساکن درشهربه چشم اندازهای زیبا،هوای پاک،نورخورشید، پیاده روی های راحت وگردش روزانه نیازمندند وتنها در این صورت است که فضای زندگی سالمی درمحلات شهری به وجودخواهد آورد.

فضای سبز شهری به عنوان جزءجاندار ساختارموفولوژیک شهر،در هماهنگی با بخش بی جان کالبد شهر ساخت یابافت وسیمای شهر راتشکیل می دهد،که برجنبه های زیبایی شناختی واجتماعی شهراثرگذار است.به علاوه فضاهای سبز نقش مهمی درتعریف لبه های شهری،تفکیک فضاهای شهری وآرایش شبکه راه ها برعهده دارد.

درحقیقت فضای سبز،سیستم زنده و پویایی است که به جهت نقش مؤثردرکاهش تراکم شهری ،ایجادمسیرهای هدایتی،تکمیل و بهبودکارکردکاربری های آموزشی، فرهنگی،مسکونی وذخیره زمین برای گسترش آتی شهراهمیت دارد. شهرها به عنوان کانون های تمرکز،فعالیت و زندگی انسان ها برای اینکه بتوانند پایداری خودراتضمین کنند،چاره ای جز پذیرش ساختار و کارکردهای متأثر ازسیستم های طبیعی ندارند.

فضای سبزبه عنوان جزءضروریپیکره شهر نقش مهمی در متابولیسم آن ایفا می کند .[5]البته منظور از بازدهی محیط زستی واثر بر متابولیسم شهر،اثرات اکولوژیک واجتماعی یک فضای سبز فعال است.فضای سبز فعال،فضای سبزطراحی شده شهرخدمات کیفی خود را ارائه کند.

فضاهای سبز فعال باایجاد اکوسیستم های فعال طبیعی درفضاهای سبز شهری،زیباسازی سیمای شهرها ورفع نیازهای روانی وجسمانی مردم به بهبودشرایط زیست اقلیمی شهر وپایداری محیط های شهری کمک شایانی توجهی می نماید.

نقش بسیارمهم فضاهای سبز شهری در ساختار اکولوژیک واستخوان بندی شهروجهت دادن به توسعه شهری وساخت وسازها درغالب طرحی جامع باتوجه به ارتباطات اکولوژیک بین فضاهای سبز وبافت شهری کمتر موردتوجه قرار گرفته است.فضاهای سبز می توانند به عنوان یک محوروحدت بخش برای طرح محیطی عمل کنند وتمامی زمین های ساخته نشده داخل محدوده شهر راشامل شوند،حتی درصورتی که مالکیت خصوصی داشته باشند.برای تغییرسیمای فضای سبز،چگونگی استفاده از آن ونقش آن درحمایت ازتنوع زیستی نیازمند سیاست گذاری خاص است.

فضای سبز و کیفیت زندگی
بی تردید فضای سبز و پارک های شهری را باید در زمره اساسی ترین عوامل پایداری حیات طبیعی و انسانی در شهرنشینی امروز به شمارآورد.[8]که اگر به صورت صحیحی برنامه ریزی شوند، در سال مسازی جسم و روح انسان، تأثیرات مطلوبی خواهند داشت.

پارک های شهری به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای عمومی خدماتی شهر نقش زیادی در ارتقاء شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی نواحی شهری دارند . این فضاها به موازات رشد و متراکم شدن نواحی شهری در جوامع مختلف مورد توجه قرار گرفته اند و راهبردهای گوناگونی برای مکان یابی و توزیع مناسب آنها در محیط های شهری ابداع و به کارگرفته شده است.

دانشمندان پی برده اند که فضای سبز می تواند به آرامش، جوان سازی و کاهش خشونت مردم کمک کند.گذشته از مزایای اجتماعی و فیزیولوژیکی، طبیعت شهری می تواند مزایای اقتصادی را نیز، چه برای مدیران شهری و چه برای شهروندان فراهم سازد.به عنوان مثال، پالایش هوا که درختان انجام می دهند، می تواند منجر به کم شدن هزینه های کاهش آلودگی و میزان آن گردد.

به علاوه، ارزش های زیبایی شناختی، تاریخی و تفرجی پارک های شهری باعث افزایش جذابیت شهر، ارزش گردشگری- و در نتیجه درآمد - می شود.[11]انسان در هر شرایطی، روزانه به چند ساعت سکوت و آرامش نیاز دارد. این نیاز با فشردگی جمعیت در محل مسکونی و زندگی آپارتمان نشینی بیشتر احساس می شود؛ و بدین ترتیب از این دیدگاه نیز فضاهای سبز شهری که انسان در آنها بتواند دست کم روزانه ساعتی را در آرامش و دور از هیاهو بگذراند، به صورت ضرورت واقعی در زندگی شهرنشینان خودنمایی می کند.

آثار روانشناختی - روحی و روانی - گسترش فضای سبز بر شهروندان
تأثیر منظر وفضای سبز برسلامت روحی و روانی در دهه های اخیر بسط یافته ونظریه های متفاوتی در مورد آن مطرح شده است؛ از جمله نظریه بهبود استرس اولریک، که معتقد است مناظر طبیعی، بالقوه تمایل به کاستن میزان استرس دارند در حالی که مناظر ساخته شده موجود نه تنها از بهبود استرس ممانعت نمی کنند، بلکه خود می توانند سبب استرس شوند.

اصولا فضای سبز مناسب در شهرها، افزون بر سلامت جسمانی موجب آرامش روان، بازده کاری بیشتر و کیفیت زندگی برتر می گردد.[12] اما این در حالی است که در بسیاری از شهرهای ما، عدم توجه به جنبه های انسانی در طراحی و معماری فضای شهری باعث شده که در شهرها بیش از روستاها سلامت روانی، اجتماعی در معرض آسیب باشند. یکی از عواملی که باعث به وجود آمدن چنین مشکلاتی شده است،

عدم توجه به فضای سبز شهری و اینکه ساختار موجود در فضاهای سبز در راستای ساختارهای فکری مدرن قرار گرفته و یک نوع تضاد در ساختار کالبدی تقریبا سنتی با ساختار تفکر مدرن استفاده کنندگان به جود آمده است. بنابراین نحوه ساخت و شکل گیری فضاهای سبز می تواند اثرات مستقیمی بر روح و روان مراجعه کنندگان داشته باشد بطوری که تحقیقات نشان می دهد که بخش مهمی از اهداف شفا بخشی منظر در مشاهده مناظر طبیعی و نه الزاماً در انجام فعالیت در مناظر طبیعی وفضاهای سبز است.

مطالعات نظری علوم رفتاری
در میان اندیشمندان علوم رفتاری که به موضوعات شهری توجه کرده اند امس راپاپورت - 1977 - چهره شاخصی است که با طرح موضوع کنش متقابل انسان و محیط زمینه مباحث جدیدی را در برنامه ریزی و طراحی شهری گشوده است.

از نظر وی محیط شهری با وجود آنکه دارای کنش متقابل با یکدیگرند. هر یک از قواعد منظمی پیروی می کنند که قابل شناسایی است. سازمان یک محیط شهری در واقع حاصل اجرای این مجموعه قواعد که در نهایت منعکس کننده مفاهیم متفاوتی از کیفیت محیطی اند. از سوی دیگر، از آنجا که برنامه ریزی و طراحی شهری از دید وی تلاشی است برای شکل دادن به برخی تصورات از یک محیط ایده آل، به منظور ایجاد محیطی سازگار از نظر ایده و عمل، داشتن ایده هایی از کیفیت محیطی، در آغاز کار، برای برنامه ریز و طراح ضروری است. وی کیفیت محیط های شهری را از دو جنبه قابل بررسی می داند:

اول- جنبه های مادی و بیوشیمیایی محیط فیزیکی که جنبه های ساده تر محیطی را تشکیل می دهد مثل آلودگیهای هوایی، صوتی، بصری، تراکم جمعیت و....

دوم- تغییر پیچیده تر کیفیت محیطی به جنبه های روانی، اجتماعی و فرهنگی محیط بر می گردد که کمتر قابل تعریف و بیشتر متنوع اند عواملی که از نظر مثبت و منفی که بر احساس و رفتار مردم بر جای می گذارند با رضایت آنها از محیط ارتباط دارند.

از نظر او مردم معمولا بر مبنای عوامل جذب و رفع محلی را ارزیابی نموده بر می گزینند یا از آن می گریزند و اغلب محلی را که با نیازها و خواسته هایشان انطباق بیشتری دارد انتخاب می کنند به اعتقاد راپاروت حرکت در محیط اگر با جهت یابی صحیح عابد همراه نباشد موجبات سر در گمی و عدم رضایت او را فراهم می آورد نقاط خاص، دسترسی و کاربری سه عاملی هستند که را با پورت آنها را با جهت یابی در ارتباط قرار می دهد.

برای مطالعه محیط شهری می توان آن را در چهار زمینه مختلف شامل - سازمان فضایی محیط - سازمان مفهومی محیط سازمان زمانی محیط و سازمان ارتباطی محیط مورد مطالعه قرار داد. به منظور انجام مطالعات جامع و با در نظر گرفتن چهار جنبه فوق لازم است علاوه بر جنبه های مادی محیط فیزیکی به جنبه های روانی، اجتماعی و فرهنگی محیط نیز توجه شود.

دستیابی به نتایج مطلوب با توجه به تفاوت موجود میان ارزشها و ترجیحات افراد مستلزم کسب اطلاعات مربوط به جنبه های روانی- اجتماعی آنها از طریق پرس و جو و مشاهده و... است بدین وسیله عوامل موثر بر جذب و دفع افراد به مکانی خاص، حرکت در مسیری خاص و توقف در محلی معین و... قابل دستیابی است.

مردم و رویکرد رفتاری به فضا
موور - - 1983، معتقد است که یافتن محتوای بانمودهای ادراکی مردم از محیط کلان و پیرامونی شان کاری است ناممکن که در عوض بایستی توجهمان را به تفاوتهای میان افراد و نگرش محیطی مردم معطوف نمود.از نظر او انسانها ماهیت محیط را نهمستقیماً، بلکه با فرآیند تفسیری پیچیدهای درک می کنند.

پدیدارساختن تصویر ذهنی از محیطی که افراد به آن شکل میدهند، به عنوان الگوی رفتاری مردم مطرح است.ترسیم این شیوه ذهنی از پدیده هایی که کوین لینچ درکتاب سیمای شهربا تفسیر کیفیت ها ی بصری به آن پرداخت، نتیجه اشکالی همچون راه، لبه، محله، گره و نشانه بود که هر یک شامل عناصر و عارضه های مختلفی می شد. لینچ به این نتیجه رسید که خلق محیط هایی با »وضوح یا خوانایی آشکار چشم انداز شهری« باید نقطه توجه مهمی باشد. درنتیجه توجه به رویکرد و الگوی رفتاری مردم در استفاده از مناظر و فضاهای شهری دارای اهمیت بوده و بدون تحلیل رفتاری، امکان درک ونهایتاً بررسی نحوه بازخورد آن فراهم نخواهد شد.[16]

ارتباط رفتار و محیط

از الگوهای گوناگونی برای بررسی محیط و انسانها استفاده شده است. الگوی رفتاری انسان را موجودی رفتار محور قلمداد نموده است. این رویکرد کنشگرانه بر وابستگی های محیط به مثابه عوامل تعیین کننده رفتار تاکید و تلاش می کند آنها را شناسایی و در طراحی لحاظ کند.در الگوی بوم شناختی، رفتار و محیط چنان در هم تنیده شده است که تفکیک آنها دشوار است. رفتار در بستر محیط تعریف پذیر است. طبق این رویکرد محیط ادامه هستی و شخصیت افراد به شمار می رود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید