بخشی از مقاله
چکیده
محیط و اجتماع با حضور انسان شکل می¬گیرد و تحت تأثیر انسان است و انسان نیز تحت تأثیر محیط پیرامون خویش می¬باشد.کودکی زمان آغاز این تاثیرپذیری است. نقطه¬ای است که باید بستر آموزش و پرورش و رشد خلاقیت برایش فراهم باشد تا فردای جامعه را بهتر و فعالتر بسازد. اینکه چگونه می¬توان این بستر را فراهم ساخت و چطورانگیزش به کنجکاوی کودک را می¬توان بالا برد یا چگونه می¬توان نیاز های کودکان را شناخت از مهمترین مسائل می¬باشد.
مطالعات نشان می¬دهد که بنیاد فرهنگی کودکان و نوجوانان از جمله محیط¬هایی است که می¬تواند زمینه رشد و شکوفایی کودک را فراهم آورد. برای ایجاد این محیط فرهنگی و کمک آموزشی، ابتدا باید کودک را شناخت و روحیات و نیازها و دنیای او را جستجو کرد.بحث کودک و ضرورت تعاملات اجتماعی او در دنیای امروز به ویژه در کشور ایران با توجه به صنعتی شدن شهرها، زندگی شهرنشینی و پدیده رو به رشد تک فرزندی بسیار کم و ناچیز است.
نظام آموزشی ما با وجود آگاهی از روش¬های نوین و موثر آموزشی در دنیا در شیوه¬های کهنه خود پا می¬گشاید و به استعدادهای درخشان و خلاقیتهای هنری کودکان ارزش کمتری قائل است. از سویی پرورش استعدادهای خلاق، مستلزم بسترسازی و وجود زمینه رشد است.
بر پایه تلفیق نظریات مرتبط با موضوع تحقیق با توجه به معیارهای معمارانه برای طراحی فضای آموزشی جهت ارتقاء خلاقیت کودکان و نوجوانان سعی می¬شود با بکارگیری این معیارها بتوان فضاها را به گونه¬ای طراحی کرد که قدرت کنجکاوی و ابتکار را در کودکان و نوجوانان ارتقاء داد.
کلمات کلیدی: واژهای کلیدی: بازی، کودک ، خلاقیت، رشد
.1 مقدمه
در بیان ضرورت و اهمیت تحقیق می توان به دو جنبه اشاره کرد نخست خلاء فضایی مناسب برای تربیت و پروش کودک از لحظه تولد تا رفتن به دبستان است که غالباً به دلایل مختلفی مانند تک فرزندی و یا اشتغال والدین به درستی صورت نمی پذیرند و حتی در بسیاری از موارد کودک خود را تنها احساس کرده و در دنیای خود سیر می کند و از سویی دیگر زمانی که به نظام آموزشی قدم می گذارد به یکباره با افراد ناآشنایی مواجه می شود که غالباً ترس از غریبه ها را با مقابله و عدم تمایل کودکان برای رفتن به مدرسه می توان مشاهده کرد و این خلاء بیش از هر زمانی خود را نشان می دهد. نکته حائز اهمیت تری نیز وجود دارد و آن نظام آموزشی ما با شیوه های کهنه می باشد که غالباً مکانی مناسب برای پرورش استعدادهای درخشان و خلاقیتهای کودکان نبوده است. با توجه به چنین مواردی ما نیازمند فضایی هستیم تا روح خلاق کودک را پروش داده و او را آماده حضور در جمع کنیم.
هر چند کودکان از توانایی بالقوه متفاوتی در خلاقیت و برقراری تعاملات اجتماعی برخوردارند، اما این خلاقیت و روحیه اجتماع-پذیر بودن را به شیوه های مختلفی می توان افزایش داد یکی از شیوه ها طراحی مکانی است که ضمن امکان برقرای تعاملات اجتماعی از طریق برنامه های مختلف فضایی بتواند به پرورش کودک کمک کند و او را با همسن و سال های خود آشنا کرده و در برخوردها و تعاملات اجتماعی هم یاد بگیرد و هم یاد بدهد. لذا اهمیت این تحقیق را می توان در طراحی و چگونگی استفاده از معماری، المان های خاص و فضاهایش در جهت رسیدن به این هدف دانست.
.2خلاقیت
»خلاقیت یا آفرینشگری« به معنای »خلق کردن « است. از دیدگاه روان شناختی، »خلاقیت« به معنای پدید آوردن چیزی از چیز دیگر به گونه ای منحصر به فرد است. به عبارت دیگر، خلاقیت به معنی کم یا زیاد کردن یک پدیده و تغییر شکل دادن و یا ترکیب کردن آن با سایر پدیده ها، اشیا یا چیزها است .[1]
برخی دیگر از نظریه پردازان، همچون گیلفورد، معتقدند که خلاقیت را باید نوعی از تفکر به شمار آورد، زیرا ایده خلاق خود نوعی فکر و تصور است.[2] گیلفورد در ابداعی دیگر میگوید: خلاقیت نوعی تازه از تفکر است که فارغ از قالب و روش از پیش تعیین شده است. بنابراین، حالتی»واگرا « دارد.[3] با وجود این، تعریف خلاقیت از این بحث میباشد. در برخی دیگر از تعاریف، خلاقیت معادل با »حل مسایل « تلقی شده که در اشکال مختلف هنری، علمی و اجتماعی ظاهر میشود.[4]
-1-2 ویژگیهای خلاقیت
خلاقیت حق انتخاب و قدرت تصمیم گیری برای انتخاب است. به اعتقاد صاحب نظران، آدمی این حق را دارد که در زندگی به انتخاب دست بزند و الگوی انتخاب خود را تعیین کند. آدمی این توان را دارد که رفتارهای فارغ از تکرار انجام دهد و خود را از قید الگوهای تحمیلی از ناحیه طبیعت و محیط اجتماعی، آزاد نماید.[2] خلاقیت وابسته به محیط اجتماعی است و بدون اغراق، در بسترهای مناسب اجتماعی پدید میآید. خانواده، مدرسه، سازمان ها و آداب و فرهنگ هر جامعه، بسترهای اجتماعی خلاقیت را تشکیل میدهند.
این بسترها میتوانند تأثیر مثبت و منفی بر خلاقیت اعمال کنند. در بستر منفی اجتماعی، خلاقیت در یک محدودیت مخرب قرار میگیرد. در این موقعیت، خلاقیت همواره با یک مقاومت در پذیرش مواجه است. در بستر مثبت اجتماعی، یک نوع آزادی و استقلال برای دست یابی به پاسخ های صحیح وجود دارد. افراد در این محیط، احساسی از مفید و موثر بودن به دست می آورند.[1]
-3 دوران کودکی
دوران کودکی و عالم کودکی به مفهوم درست نشانگر نیازها، ممیزات ذهنی و دنیای خاص کودکی است. دوران کودکی به عنوان اولین مرحله از رشد در ضمن پیوند با دیگر مراحل رشد، مرحله مجزایی از حیات آدمی با تشویشها و مسائل خاص خود میباشد.
کودکان انسان هایی در حال رشد اما متعلق به گروه سنی خاص خود هستند. آن ها آدم هایی هستند مثل دیگر آدم ها، که در فعالیت دنیای خود شرکت می کنند. بنابراین، از جنبه بیولوژیکی که بگذریم چنین به نظر می رسد که دوران کودکی به منزله مرحلهای از رشد ارگانیسم است که همواره وجود داشته؛ اما در قرون اخیر کشف شده محسوب میشود[4]
-1-3مراحل رشد در دوران کودکی
-1-1-3رشد جسمانی کودک
آهنگ رشد جسمانی از هنگام تولد تا سال های 5 تا 6 سالگی سریع بوده و سپس تا ده سالگی کمی کند و یکنواخت ادامه مییابد. در سال های 11 تا 13سالگی آهنگ رشد دوباره افزایش یافته و با آهنگ نسبتاً سریع در دوره بلوغ همگام میشود و بنابراین محیط و وسایل بازی کودکان باید متناسب با سیستم بدن آن ها طراحی گردد.
-2-1-3 رشد روانی کودک -1-2-1-3ساخت فکر کودک
امروزه تمام روانشناسان تجربی متقاعد شدهاند که رفتارهای گوناگون کودک در دوران های مختلف و پرورش او چه به صورت غریزی و چه به صورت اکتسابی - همانند دورانی که کودک رفتاری ساده و ذاتی و یا پیچیده و یا همبسته دارد - بستگی کامل به تحولات ارثی و رشد نظام مغزی دارد. میتوان با ایجاد محرک هایی در محیط به رشد و توسعه مغز کودک کمک کرد و هر چه محیطی که برای کودکان در نظر گرفته میشود؛ غنی تر و محرکاتی که از طریق محیط به کودک القاء میشود بیشتر باشد، در نتیجه واکنش او نیز نسبت به محیط بیشتر میشود و گستره افکار کودک توسعه مییابد. به این ترتیب به اهمیت محیط زندگی در دوران کودکی پی می بریم.
-2-2-1-3مراحل تحول روانی کودک
از دید پیاژه مراحل تحول روانی کودک از بدو تولد شروع میشود و تا سن 15-14 سالگی ادامه مییابد. پژوهشهای پیاژه نشان میدهد که: فرایند منطق و ادراک کودک به طور دقیق ناشی از تحرکاتی است که در اطراف کودک وجود دارد و با تغییر آن ها میتوان آن فرایند را کند و یا تندتر نمود.
پیاژه ویژگیهای رفتاری کودکان در ارتباط با سازندگی با محیط را از طریق فرایند انطباق بررسی کرده است و عقیده دارد که رشد انسان شامل مراحلی با معیارها و ویژگیهای خاص خود می باشد. فرایند انطباق به توانایی شخص برای سازگاری با محیط اطلاق می شود که از طریق دو فرایند فرعی صورت می گیرد[5] - 1 :همگون سازی یا جذب و تحلیل -2تطابق
-2-3 سرگرمیهای کودکان
کودکان علاقه زیادی به دیدن عکسهای کتابها و روخوانی آنها توسط شخص دیگری نشان میدهند. بعد از سنین شروع مدرسه آنها کم کم شروع به خواندن کرده و کتابهای تفریحی و خندهآور را دوست دارند. کم کم این علاقه به جانب کتابهای حیوانات وحشی یا داستانهای هیجان انگیز پر زد و خورد رو میآورد.
در هشت یا نه سالگی بیشتر وقت و علاقه کودک را اینگونه کتابها صرف میکنند. البته در ده سالگی از علاقه شدید آنها کم میشود و نسبت به کتابهای خود علاقه یا تعصب شبیه قبل را ندارد. البته به طور کلی بیشتر کودکان از 11 سالگی به بعد به خواندن کتابهای جنایی علاقمند میشوند و تا آن سن انواع داستان های ساده را ترجیح میدهند. کودکان معمولاً کمتر تا ده سالگی به سینما میروند ولی اگر هم بروند بیشتر در حدود هفت سالگی فیلمهای موزیکال، رقص، حیوانات و کارتون را دوست دارند و تقریباً همه آنها از