بخشی از مقاله

چکیده

محققان معتقدند همه انسانها در کودکی استعدادهای خلاقی دارند،اما نبودن محیط مناسب ، بی توجهی و عدم تقویت توانایی خلاقیت مانع ظهور آن میشود. در سالهای گذشته با پیشرفت علم ، تکنولوژی و جمعیت جهان توجه به مسائل آموزشی و طراحی فضاهای آموزشی در راس تصمیم گیریهای کلان کشورها قرار گرفته است . اما متاسفانه در کشور ما بیشتر فضاهای آموزشی مانند فرهنگسرا ها که میتونند در شکوفایی خلاقیت کودکان موثر باشند دارای ساختارهای نامناسب و فاقد طراحی و معماری خلاق می باشند.

در این مقاله سعی شده است به اصول و فرآیند طراحی معماری فضاها و تآثیر آن در راستای رشد خلاقیت کودکان پرداخته شود.

مقدمه :

یافته های روانشناسان کودک و محیط حاکی از آن است که رشد ذهنی و هوشی انسانی امری اتفاقی و تصادفی نیست ، بلکه هماهنگ و هم جهت با سایر ابعاد رشد انسان صورت میگیرد . همانگونه که بهبود شرایط بهداشتی و تغذیه میتواند بر رشد جسمانی فرد موثر باشد ، بهبود شرایط محیطی که کودک در آن زندگی میکند نیز امکان رشد ذهنی و هوشی کودک را فراهم می کند.

متاسفانه در بسیاری از موارد مشاهده میشود که محیط های خاص کودکان بدون توجه به نیازهای واقعی آنان و صرفا بر اساس تجربیات ، سلایق و استنباط شخصی طراحان و حداکثر با توجه به خصوصیات روانشناختی مانند ایجاد تنوع رنگ و شکل و نظایر آن صورت میگیرد. این امر باعث میشود فضا منطبق با واقعیت نیازهای کودکان شکل نمیگیرد. از سوی دیگر امروزه بیشتر محیط های کودکان علیرغم نیاز کودکان ، برای بزرگسالان طراحی میشود.

طراحی فضاهای ویژه کودکان مانند فرهنگسراهای کودک از آن جهت اهمیت دارد که » در سنین 4 تا7 سالگی تخیل کودک جنبه عملی پیدا میکند ؛ در طول این سال ها ، کودک از محیط تاثیر بیشتری میگیرد. حال آنکه فضاهای مذکور در ایران ، مناسب کودکان طراحی نشده است. بیشتر فرهنگسراها کودک در محیط هایی شبه اداری و بزرگسال وجود دارند که با نقاشی و رنگ آمیزی ظاهرا به محیطی کودکانه تبدیل شده اند.

پژوهش ها حاکی از آن است که خلاقیت کودکان به قدرت خیال پردازی آنان بستگی دارد و خیال پردازی مهمترین عامل در ارتقائ خلاقیت است. تحقیق در ارتباط بین بازی و انگیزش خلاقیت در کودکان پیش دبستانی نشان داده است که انگیزش خلاقیت در انها با میزان بازی آنان رابطه مستقیم دارد؛ زیرا تحرک در سن پیش از دبستان اولین راه فعالیت ، بیان ، یادگیری و پیشرفت است.

بازی چندین عملکرد دارد و علاوه بر تقویت مهارتهای کودک ، به خیال پردازی او کمک مینماید . علاوه بر آن ، بازی امکان مشارکت در فعالیتهای گروهی را نیز فراهم می آورد. محققان تاثیر کار گروهی را بر رشد فرایند خلاقیت بررسی کرده و به این نتیجه رسیدند» که خلاقیت افراد در همکاری با یکدیگر به دلیل تاثیر متقابل ایده ها بر هم شکوفا میشود. تحقیقات دیگر نشان میدهد » کنجکاوی فرد در فرایند خلاقیت موثر است و افراد خلاق معمولا کنجکاوند « حال ممکن است پرسشی مطرح شود که کدام عوامل درطراحی فضاهای فرهنگسرا میتوانند منجر به ارتقا خیال پردازی ، بازی و کنجکاوی کودک گردند و از این طریق خلاقیت او را افزایش دهند ؟

-1 مفهوم خلاقیت

درحقیقت فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر وآفریینده برخوردار باشد. فرهنگ وبسترٌ - - 1953 خلاقیت را مترادف اصطلاحاتی مانند اکتشاف ، اختراع ، ابداع و نوآوری آورده و کلمه خلاقیت را به معنی بوجود آوردن تعریف کرده است. درفرهنگ روانشناسی سیلامیٍ راجع به معنای خلاقیت چنین آمده است "خلاقیت همان تمایل و ذوق به ایجادگری است که درهمه افراد و در همه سنین به طور بالقوه موجود بوده و با محیط اجتماعی - فرهنگی ، پیوستگی مستقیم و نزدیک دارد .

شرائطی لازم است تا این تمایل طبیعی به خودشکوفایی برسد . ترس از انحراف و سعی در همنوایی با اجتماع ، خلاقیت را به بند می کشد . کودکان خردسال که از امور و وقایع در شگفت می شوند و می کوشند که تازگیها جهان را دریابند و ضمنا تا زمانی که تحت تاثیر تعلیم وتربیت متعارف قرار نگرفته اند به نحوه ویژه ای خلاق می باشند - کفایت ، 1373، . - 61 از مضمون تعاریف و توضیحاتی که در مورد ماهیت و کارکرد خلاقیت داده شده است چنین پیداست که در واقع خلاقیت برآیند نوع تفکر بدیع و بی بدیل افراد است که ممکن است به تولید محصول عینی نیز منجر گردد. بنابراین شایسته خواهد بود به جای لفظ خلاقیت ، اصطلاح تفکر خلاق را بکار برد .

در مجموع تفکر و عملکرد خلاق نسبت به ایده ها و تجارب قبلی بشری نو شمرده شده ، عامل تغییر و تحول بوده و الزاما می بایست به حال انسان و جامعه نیز مفید باشد مانندایده های جدید، ابتکارات ،اختراعات و اکتشافات . معنای خلاقیت عبارت است از توانائی یا قدرت ذهنی یا بدنی برای ساختن یا بازسازی واقعیت به نحوی منحصربه فرد

-2 تاثیر محیط بر خلاقیت

جان لاک معتقد است تجربه های نخستین آدمی عمیقا در زندگی بعدی او اثر میگذارند. و بر همین اساس ، بر نقش تربیت و اهمیت پرورش تاکید میکند.

پیاژه در سال های دهه 1920 به این نتیجه رسید که کودکان در مقایسه با بزرگسالان جهان را به طور دیگری میبینند . کودکان محیط پیرامون خود را تغییر میدهند تا وضعیت خودشان را بهبود ببخشند بر خلاف بزرگسالان که محیط را از طریق فرم درک میکنند ، جنبه هایی از محیط برای کودکان مهم است که بتوانند محیط را بر اساس کاربری های مختلفی که به آن میدهند، تغییر دهند. بچه ها به ویژگی های جزئی و تصادفی محیط توجه میکنند.

مطالعات پوکاک و هادسون 1978 حاکی از توجه بیشتر کودکان به جزئیات کف ، ویژگی های بدنه جاده و فضاهای بازی کودک دارد. منبع الهام کودک محیطی است که در آن احاطه شده و منبع الهام بزرگسال ، خود اوست. کودک اغلب از طریق بازی های کاوش گرایانه در محیط یاد میگیرد و محیطی که کودک را احاطه کرده منبع بزرگی برای تحریک افکار اوست.

انسان را میتوان به 150 عامل مجزا که هریک به تنهایی قابل اندازه گیری است ، تقسیم کرد. به نظر وی برخی از این خصیصه ها مستقیما در ظهور خلاقیت موثرند. این خصیصه ها و ویژگی های آنها عبارت اند از :

-1 سیالیت - روانی - : تولید تعدادی اندیشه در یک زمان

-2 انعطاف پذیری - نرمش - : تولید اندیشه های متنوع و غیر معمول و راه حل مختلف برای یک مسئله.

-3 تازگی - اصالت - : استفاده از راه حل های منحصر به فرد.

-4 گسترش - بسط - تولید جزئیات و تعیین تلویحات و کاربردها.

-5 ترکیب : کنار هم قرار دادن اندیشه های ناهم خوان.

-6 تحلیل : شکستن ساختارهای نمادین به عناصر تشکیل دهنده.

-7 سازمان دادن : تغییر شکل دادن طرح ها ، کارکردها ، موارد استفاده.

-8 پیچیدگی : توانایی برخورد کردن با تعدادی اندیشه مختلف و مرتبط به طور همزمان.

سه مورد نخست مستقیما در ظهور خلاقیت تاثیر دارد. همچنین در مقابل این تفکر به نوع دیگری از تفکر اشاره شده است و از آن به تفکر هم گرا نام برده میشود که مستقیما با هوش ارتباط پیدا میکند. اما انچه در این میان قابل توجه میباشد بسترهای رشد خلاقیت است ، با بررسی ارا دانشمندان چنین استنباط میشود که انان تا حدودی به نکات ذیل اتفاق نظر دارند؛ اول آنکه خلاقیت چون دیگر استعدادهای بشر تا حدود زیادی اکتسابی است و مختص افراد ویژه نیست. د.م انکه رشد خلاقیت محتاج شرایط و طی مراحل آموزش و پرورش ویژه است. سوم آنکه موانع مختلفی در مقابل بروز خلاقیت وجود دارد که به جز معدودی از آنها که به توانایی های جسمی افراد بستگی دارد اغلب جنبه های اجتماعی ، فرهنگی ، تربیتی مربوط میشود.

-3 روانشناسی محیط و فضاهای آموزشی

در این میان روانشناسان محیط بر تآثیر گذاری رفتار از عوامل و شرایط فیزیکی - معماری فضایی تاکید میکند و درباره آن به بحث مینشیند . این شاخه از روانشناسی را » وول ویل « مطرح ساخت که بعدها خصوصا پس از دهه ی 60 محققان نامداری چون بارکر و لوین و سامر و... توجه خود را به تاثیرهایی که از جنبه های فیزیکی مکانهای مختلف در رفتارهای فرد متجلی میشود ، معطوف ساختندو به مطالعه رواب میان افراد و مکانی که از خود در فضا می یابد ، پرداختند.

-4 تعامل کودک با فضا

مفهوم روانشناختی قابلیت محیط که توسط » جیمز جی گیبسون « ابداع شده است به پیکره بندی کالبدی یک شیئ یا یک مکان رفتاری دلالت میکند که برای فعالیتهای خاصی قابل استفاده میسازد . گیبسون معتقد است که آموزش طراحی بیشتر شکل ها و ترکیب های شکلی فضا را مورد توجه قرار میدهد ، در حالی که برای افراد قابلیتهای فضا مهم هستند. بر اساس این مفهوم ، قابلیتهای محیط ساخته شده ، انتخاب های رفتاری و زیبا شناختی فرد را بسته به چگونگی پیکره بندی محیط محدود میکند یا گسترش میدهد. قابلیتهای محیط برای هرفرد و نیز هر گروه و طبقه اجتماعی نظیر کودکان متفاوت است . مفهوم قابلیت برای تجزیه و تحلیل ارتباط بین فضا و بروز ادراکات و رفتارهای خلاقانه در کودکان مفید است.

در حالی که بخشی از قابلیتهای محیط جنبه فیزیکی و فیزیولوژیکی دارند ، بخشی دیگر از قابلیتها تحت تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی میباشد. به طور مثال : بالا رفتن از درخت برای بیشتر کودکان قابل ادراک و جذاب است ، اما بزرگسالان میتوانند به دلیل خطرات احتمالی ، کودک را از این کار بازدارند و یا به منظور تقویت جسارت و شجاعت کودک ، وی را به این کار تشویق نماید . فرهنگسراها و زمین های بازی از نمونه های مورد مطالعه برای شناخت تاثیر محیط در رشد کودکان می باشند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید