بخشی از مقاله

چکیده

هدف این پژوهش،بررسی تاثیر بحران بر اساس سطوح تحلیل بنیادی بر مدیریت سود - رو به بالا و رو به پایین - میباشد. متغیرهای این پژوهش شامل مدیریت سود و اقلام تعهدی مثبت و منفی - متغیر وابسته - ، بحران تحت عنوان متغیرهای مستقل واندازه شرکت، اهرم مالی، فرصت رشد، نسبت جریان وجه نقد، بازده دارایی، هزینههای غیر عملیاتی، نوسانات وجوه نقد،نوسانات فروش و اقلام تعهدی تحت عنوان متغیرهای کنترلی میباشند. روش نمونهگیری به صورت حذف سیستماتیک - غربالگری - میباشد.

در این پژوهش اطلاعات مالی 108 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1389 تا 1394 بررسی شده است 648 - شرکت - 6 سال - . نتایج پژوهش در ارتباط با فرضیه اول پژوهش نشان از آن داشت که بحران در سطح بازار بر مدیریت سود تاثیر منفی دارد. نتایج حاصل از فرضیه دوم پژوهش نشان از آن داشت که بحران در سطح صنعت بر مدیریت سود تاثیر منفی دارد. همچنین نتایج حاصل از فرضیه سوم پژوهش نشان از آن داشت که بحران در سطح شرکت بر مدیریت سود تاثیر مثبت منفی دارد.

مقدمه

شاید کمتر واژه ای همچون »بحران«، ادبیات معاصر و از جمله ادبیات علوم اجتماعی را به خود مشغول داشته و رشته های علمی مختلف را درگیر ساخته است. بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن »اضافه تولید « یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتری قدرت پرداخت بهای آنها را ندارد. وقتی در بازار مشترینباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران پیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار بازمیماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند.

بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند. به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای »زیادی« در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویشمجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است. از اینروگسترش فزاینده فعالیتهای اقتصادی و پیچیدگی روزافزون آنها از یک سو و لزوم توجه به اطلاعات دقیق حسابداری و گزارشگری مالی از سویی دیگر، منجر به ایجاد تغییرات نهادی مهم در تفکر و نظریههای حسابداری و پدید آمدن روشهای تحلیلی و مدیریتی نوین در حسابداری شده است.

یکی از مهمترین این تغییرات تاکید و توجه بیشتر به صورت سودوزیان است که پیش از این مربوط به ترازنامه بود، که این امر منجر به ایجاد مقولهای بهنام مدیریت سود گردید. امروزه با وجود محدودیتهایی که در مورد سود گزارششده حسابداری وجود دارد، سرمایهگذاران، مدیریت سود را همچنان شاخص بهتری برای نحوه تخصیص منابع خود میدانند - بهار مقدم و دولت آبادی، . - 1391 مدیریت سود یکی از ویژگیهای گزارشگری مالی است که تخصیص کارآمد منابع را تحت تاثیر قرار میدهد. زیرا سود به عنوان ورودی اصلی مدلهای ارزیابی سرمایهگذاران و تحلیلگران، به شمار میرود - دمرجیان ، . - 2013 ارزیابی سود برای سرمایهگذاران بدان دلیل با اهیمت است.

که آنها می توانند به این طریق به ارزیابی بازده سرمایهگذاری و درجه اطمینان از فعالیت موسسه در چارچوب استانداردهای پذیرفته شده بپردازند که از این طریق بتوانند ریسک سرمایهگذاری را کاهش و در شرکت سرمایهگذاری نمایند . به همین دلیل دو هدف متفاوت برای مدیران وجود دارد. اولین هدف بیان میدارد که مدیران نیز تمایل زیادی در راستای براورد کلی اهداف سرمایهگذاران جهت بالا بردن مدیریت سود دارند تا بدین وسیله بتوانند در جهت تامین مالی مناسب از طریق بازار بورس گام موثری بردارند.

دومین هدف مدیران دستکاری سود جهت بالا بردن منافع خود میباشد که این امر میتواند منجر به گزارشگری محافظهکارانه گردد. مفهوم مدیریت سود مبتنی بر این فرض است که مدیران فعالیتهایی را جهت به حداکثر رساندن ثروت خود و سهامداران به کار میگیرند تا از این طریق بتوانند در شرایط رقابتی کنونی از رقابت در بازار محصولات و خدمات حداکثری منافع را ببرند. در واقع برهمین اساس میتوان بین مدیریت سود حسابداری و نسبت مالکیت نهادی ارتباط معناداری قائل شد لذا با توجه به اهمیت مدیریت سود تعیین عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر از آن از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود.

تعریف موضوع و بیان مسئله

در دنیای امروز، سرمایه گذاران موتورهای حرکت پیشرفت و توسعه در نظر گرفته می شوند و درنتیجه، اطلاعاتی که آنها برای تصمیم گیری خود استفاده می کنند، بسیار مهم و اساسی است.سرمایه گذاران از منابع اطلاعاتی مختلفی استفاده کرده و از طریق این منابع تصمیم گیری می کنند. به طور کلی منابع مورد استفاده سرمایه گذاران را می توان در دو گروه منابع اطلاعاتی در مورد وضعیت کلان اقتصادی و وضعیت خاص شرکت طبقه بندی کرد. اطلاعات در مورد وضعیت کلی اقتصاد، شامل اطلاعاتی است که کل اقتصاد را فراگرفته و بر کل شرکت ها اثر می گذارد؛ اما اطلاعات در مورد وضعیت خاص شرکت، شامل اطلاعاتی مانند تغییر مدیران، وضعیت مالی شرکت و... هستند.

بنابراین سرمایه گذاران به هر دو منابع اطلاعاتی توجه میکنند؛ اما موضوعی که در این زمان اهمیت زیادی دارد، اینکه وضعیت کلی اقتصاد می تواند بر عملکرد شرکت ها تأثیر بگذارد. برای مثال، هنگامی که اقتصاد رونق دارد، تقاضا برای کالاهای شرکت افزایش مییابد، این امر نشان می دهد که وضعیت کلی اقتصاد بر شرکت ها نیز اثر می گذارد و در نتیجه چنین انتظار می رود که هم سرمایه گذاران و هم مدیران شرکت، به این موضوع توجه کرده و براساس آن تصمیم گیری کنند.

بنابراین بهتر است این موضوع با توجه به اهمیت بالای خود، در رویکردهای مطالعاتی مورد توجه قرار گیرد. سرمایه گذاران در موقعیت های مختلف اقتصادی - رونق یا رکود - ، چشم اندازهای متفاوتی دارند و بر اساس این چشم اندازها، به جمع آوری و وزن دادن به اطلاعات اقدام می کنند. برای مثال، از آنجاکه عدم اطمینان کل اقتصاد را دربرگرفته است، آنها در شرایط رکود اقتصادی تلاش می کنند تا ریسک خود را به حداقل برسانند؛ بنابراین درپی اطلاعاتی هستند که بالاترین قابلیت اتکا را داشته و همچنین از عینیت بالایی برخوردار باشد.

درنتیجه از میان منابع اطلاعاتی مختلف، به منابعی وزن بیشتری می دهند که عینیت بیشتری داشته باشد. از سوی دیگر، سود حسابداری یک منبع اطلاعاتی با عینیت بالا شناخته می شود، از این رو، آنها به سود حسابداری که یک منبع اطلاعاتی مناسب است، وزن بیشتری می دهند . در دوران رکود هنگامی که احتمال وقوع کاهش غیر منتظره قیمت بازار سهام وجود دارد، ریسک وقوع دعاوی حقوقی افزایش می یابد، در نتیجه کاهش رشد اقتصای باعث وقوع دعاوی حقوقی می گردد.

یکی از راه های کاهش دعاوی حقوقی گزارشگری محافظه کارانه و ارائه مدیریت سود بهتر است به گونه ای که مدیران به علت رفتارهای فرصت طلبانه و اعمال مدیریت سود تحت پیگرد قانونی قرار نگیرند - واتز، . - 1993 تعدیل مدیریت سود منجر به بهبود کیفیت گزارشگری مالی می گردد و استفاده کنندگان از صورتهای مالی کمتر به علت تحریف گزارشات وغیر واقعی بودن آن دچار زیان مالی می گردند

بر همین اساس استفاده از اقلام تعهدی در این دوران کمتر از دوره رونق می باشد. ثانیا، تقاضا برای گزارشگری با کیفیت در دوران رکود بخاطر عدم اطمینان هایی که در سرمایه گذاری وجود دارد، افزایش می یابد. با توجه به اینکه احتمال کسب ستانده های منفی در دوران رکود افزایش می یابد، سرمایه گذاران خواستار حسابداری قابل اطمینان هستند زیرا اطلاعات حسابداری برخواسته از اعمال مدیریت سود و اقلام تعهدی داده های بموقع را راجع به پروژه هایی با خالص ارزش فعلی منفی فراهم نمی کنند در نقطه مقابل، سرمایه گذاران در شرایط رونق اقتصادی، از آنجاکه وضعیت اقتصادی روبه رشد است،درپی اطلاعاتی هستند که فرصت های سرمایه گذاری و رشد را به آنها نشان دهد؛ پس آنها جویای اطلاعاتی هستند که بیشتر بر اساس پیش بینی است و مسئله مربوط بودن برای آنها بسیار مهم است و ویژگی عینیت از اهمیت کمتری برخوردار است.

در این شرایط آنها به سود حسابداری نسبت به سایر منابع اطلاعاتی در حالت رونق اقتصادی وزن کمتری می دهند، از این رو چنین انتظار می رود که ضریب واکنش سود در حالت رونق، نسبت به دوره رکود کمتر باشد. - جنکینز و همکاران، - 2009 با توجه به تاثیراتی که دوره های اقتصادی رکود و رونق می تواند بر مدیریت سود شرکت ها داشته باشد، برنامه ریزی برای مدیریت سود در موقعیتهای بحرانی، یک بخش سخت جهت برنامه ریزی استراتژیک هر سازمان است و اهمیت ارتباطات هدایت شده در مواجهه با بحران ها برای حفظ و بالابردن اعتبار تشکیلات مورد توجه قرارگرفته است.

درحقیقت شرایط هر بحران را درک نموده و جهت مقابله با آن اقدامات منطبق با منطق را صورت داد. بنابراین مدیران جهت جلوگیری از ازدحام مشکلات در دوران بحران و رشد سازمانی بالا در این زمان همیشه جهت مدیریت سود با مشکلاتی روبرو میباشند؛ خواه جهت مدیریت سود در صدد کاهش هزینه ها باشند یا سود را دستکاری نمایند بنابراین چیزی که مشخص می باشد تاثیر پذیری سودهای اعلام شده از جانب مدیران نسبت به دوره بحران میباشد. در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر پویایی دوره های اقتصادی بر مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته می شود.

پیشینه پژوهش مدیریت سود و بحران

بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن" اضافه تولید یعنی" پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خود فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند.

به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای "زیادی" در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است. از اینرو با توجه به افزایش تولیدات و بالا بودن عرضه نسبت به تقاضا سود موسسات در کوتاه مدت به دلیل عدم تقاضای مصرف کنندگان کاهش مییابد و ازآنجا که مدیران نسبت به این امر واکنش نشان خواهند داد به دنبال دستکاری اطلاعات مالی از جمله مدیریت سود میباشند تا از این طریق بتوانند وضعیت مالی موسسه را به نحوه مناسب به دید استفادهکنندگان از صورتهای مالی در بیاورند

بنابراین با دستکاری سود علاوه بر کسب منفعت حداکثری میتوانند از دوره بحران با فریب افکار عمومی به سلامت عبور نمایند البته این امر مستلزم این میباشد که مدیر جسور بوده و بتواند به درستی برنامهریزی داشته باشد.

مهام و بک محمدی - - 1395 پژوهشی با عنوان رابطه مدیریت سود عملکرد جاری و عملکرد آتی با امنیت شغلی مدیرعامل انجام دادند نتایج تحقیق حاکی از آن بود که بین مدیریت سود و دوره تصدی مدیر عامل رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین مدیریت سود و عملکرد جاری و آتی شرکت ها نیز رابطه معنی داری وجود دارد. در نتیجه فرضیه اصلی تحقیق یعنی وجود رابطه بین مدیریت سود با افزایش امنیت شغلی مدیرعامل را تایید می کند.

احمد زاده و سروش یار - - 1394 پژوهشی با عنوان ارزیابی نقش محافظهکاری حسابداری و کیفیت سود بر ارزش نهایی نگهداشت وجه نقد در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام دادند. نتایج تحقیق نشان میدهد که محافظهکاری ارزش نهایی نگهداشت وجه نقد را بهبود میبخشد. همچنین افزایش میزان محدودیت در تأمین مالی از نقش محافظه کاری در بهبودبخشی به ارزشبازار وجهنقد میکاهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید