بخشی از مقاله

چکیده

بی شک یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی که جوامع مختلف با آن روبرو هستند پدیده اعتیاد به مواد تغیر دهنده خلق و رفتار است . اعتیاد به دارو های مجاز و غیر مجاز در چند دهه گذشته بسیار فرا گیر شده است و حاکی از برورز یک مشکل جدی در سلامت جسمی ، روانی و اجتماعی است . علل شیوع اعتیاد پیچیده و متعدد بوده و بنا بر ویژگی های جوامع مختلف ، تفاوت های قابل ملاحظه ای دارد . هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مولفه های تاب آوری بر کاهش آسیب پذیری نسبت به اعتیاد و تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مصرف مواد بود.

طرح این پژوهش، آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. نمونه این پژوهش 50 نفر و روش نمونه گیری ، تصادفی خوشه ای می باشد. ابزار این پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه نگرش نسبت به مصرف مواد مخدر و مقیاس آسیب پذیری نسبت به اعتیاد به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در نمره کلی نگرش نسبت به مواد مخدر و خرده مقیاس های آزمون اعتیاد پذیری وجود دارد .

کلمات کلیدی مصرف مواد، اعتیاد پذیری، تاب آوری 

مقدمه

سوء مصرف و اعتیاد به مواد تغییر دهنده خلق و رفتار، یکی از بارزترین آسیب های روانی و اجتماعی است که به راحتی می تواند بنیان زندگی فردی، خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی یک کشور را سست کند و پویایی های انسانی آن را به مخاطره اندازد و امکانات مادی و معنوی آن را تباه سازد . سوء مصرف مواد و وابستگی و اعتیاد به آن اختلالی پیچیده است که با علل و آثار زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی همراه است . در هم پیچیدگی عوامل زیستی ، روانی ، اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی این گرفتاری و معضل را به یکی از پیچیده ترین مشکلات فردی ، خانوادگی و اجتماعی تبدیل کرده است.

امروزه اعتیاد یک مشکل سلامتی و بهداشت عمومی در سرتاسر جهان و در تمام کشورها محسوب می شود به ندرت می توان کشوری را پیدا کرد که با مشکل سوء مصرف مواد تغییر دهنده خلق و خو و رفتار درگیر نباشد - سازمان ملل متحد، علی رغم کوششهای محلی و بین المللی در کشور ایران گرایش سوء مصرف مواد به عنوان یکی از مهمترین آسیب های روانی ، اجتماعی تلقی می شود. از اینرو شناسایی دامنه شیوع سوء مصرف مواد و سایر رفتارهای پر خطر مهمترین گام در کنترل و پیشگیری از آن است.

با گذشت سالها مشخص شده درمان سوء مصرف مواد بسیار مشکل، پرهزینه و طاقت فرساست، به علاوه موثرترین و تازه ترین شیوه های درمانی با میزان بالایی از بازگشت همراه خواهد بود به گونه ای که در یک مجموعه از مطالعات به این نتیجه رسیدند که در مورد انواع اعتیاد بازگشت مجدد یک قاعده کلی است نه یک استثنا، این معضلی است که پزشکان، روان پزشکان و روان شناسان را در مقابل یک بیماری صعب العلاج قرار میدهد . لذا در چنین مواردی پیشگیری امری بسیار مهم تلقی می شود ، چون چاره ای منطقی برای ایمن سازی روانی و جسمانی ارائه می دهد. فرض بنیادین پیشگیری این است که پیشگیری از سوء مصرف مواد راحت تر و کم هزینه تر و موثرتر از درمان آن است.

برنامه های پیشگیری ، استراتژیها و فعالیتهای آن در جهان روزبه روز در حال دگرگونی ، پیشرفت و پیمودن مسیر تکامل هستند تا با رسیدن به حداکثر کارایی، حداقل میزان رشد اعتیاد را برای جوامع به ارمغان آورند. در برنامه های پیشگیری توجه به عوامل محافظت کننده و خطر ساز اعتیاد یک اصل اساسی بوده و برنامه ریزی بر مبنای آنها صورت گرفته است. ما در برنامه های پیشگیرانهغالباً از یاد می بریم که در میان جمعیت بالای70 میلیونی کشور با آن که میزان اعتیاد %2 است اما %98 یعنی چیزی در حدود 65 میلیون نفر از جمعیت سالم هستند و اگر چه بسیاری از این جمعیت غیرمعتاد شرایط پرخطر و دشوار اعتیاد را تجربه کرده اند و در تهدید عوامل خطر ساز به سربرده اند ، اما توانسته اند از خطرات سربلند بیرون بیایند و معتاد نشوند.

در رویکرد جدید پیشگیری از اعتیاد شناسایی و ارتقاء عوامل محافظت کننده از جمله عوامل تاب آوری و شناسایی و کاهش عوامل خطر ساز از جایگاه پر اهمیت و ویژه ای برخوردار است . تاب آوری یکی از مفاهیم است کهاخیراً در حوزه پیشگیری از اعتیاد و سایر اختلالات روانی و آسیب ها مطرح شده و میتواند کلید پیشگیری باشد . در حال حاضر این عقیده در موضوع پیشگیری از اعتیاد در حال رشد است که برنامه های پیشگیری می تواند بر مبنای اطلاعات کسب شده از مطالعه بر روی کسانی باشد که به طور موفقیت آمیز از سوء مصرف مواد اجتناب کرده اند، نه آنهایی کهالزاماً مواد مصرف کرده اند.

بنابراین در این پژوهش محقق به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که آیا برنامه آموزش مولفه های تاب آوری به صورت گروهی در تغییر نگرش دانش آموزان دبیرستانی نسبت به مصرف مواد و کاهش سطح اعتیاد پذیری آنها مناسب است یا خیر ؟ بر این اساس هدف از انجام تحقیق، پیشگیری از بروز اعتیاد از طریق برنامه آموزش مولفه های تاب آوری است ، که رویکرد جدیدی در این زمینه محسوب می شود.

پیشینه تحقیق

در طول یک قرن گذشته سوء مصرف مواد در جامعه دارای نوسانات زیادی بوده است . موستو برای تبیین نوسانات سوء مصرف مواد به تبیین دیدگاهی موسوم به فراموشی نسلی روی آورد . به اعتقاد او هنگام شیوع و وفور مواد مخدر در یک نسل و یک دوره زمانی ، نسل بعدی به علت اینکه شاهد عوارض دردناک اعتیاد، صدمات و آثار مخرب آن بوده اند، نسبت بدان حساسیت شدیدی پیدا می کنند. این حساسیت گاهی به حد انزجار و تنفر کور کورانه و افراطی می رسد ولی باعث مصون بودن نسل از اعتیاد می شود و مصرف مواد مخدر کاهش می یابد.

با پیدایش نسل سوم که خاطره تلخی از اعتیاد نداشته و حتی پندارهای نسل قبل گزافه و اغراق می شمارند دوباره مصرف مواد مخدر اوج می گیرد . به اعتقاد موستو وجود افرادی با مصرف سنگین که دچار عوارض ناگوار مصرف شده اند هرچند دردناک است اما مصون ساز نسل بعدی خواهد بود و جهان بعد از هر دوره مصرف افراطی دوران پاکی را تجربه خواهد کرد اگر دیدگاه فوق را بپذیریم قسمت زیادی از اقدامات مقابله کننده و پیشگیرانه از اعتیاد نه علت بلکه معلول این نوسانات است .

هنگام افزایش مواد به تدریج عوارض منفی ظاهر می شود و نگرش و دیدگاههای مردم از حالت مسامحه آمیز به سوی تقابل تغییر می کند . این تغییر نگرش افکار عمومی بر سیاست مداران تاثیر می گذارد و آنها را وادار به موضع گیری علیه مواد مخدر می نماید و انتظامی و پیگیرانه درمانی تشدید می شود اما عامل عمده تغییر همان فرایند تغییر نگرش است . با کاهش مصرف مواد مخدر از هوشیاری اجتماع کاسته میشود جوّ عمومی در مقابل مواد مخدر حالت مسامحه کارانه می یابد قوانین تعدیل می شوند و مجازات ها تخفیف می یابد.

همزمان با کاهش انزجار از مواد مخدر در جوان تر ها مواد مخدر در سالهای بعدی افزایش می یابد . بر این اساس بسیاری از موارد کاهش مصرف به دلیل بازگشت به میانگین و خود اصلاحی سیستم است و انتساب آن به مداخلات قانونی، طبی و اجتماعی نوعی احساس کاذب قدرت این پدیده اجتماعی است  در اغلب تحقیقات گذشته، عوامل متعددی برای شروع مصرف مواد مورد توجه بوده است. این عوامل شامل عواملی همچون، سن، صفات شخصیتی، اختلالات روانی، نگرش و تصورات افراد نسبت به ماده مخدر میباشد.

در این راستا مطالعاتی که شروع مصرف مواد روان گردان و پیشرفت آن تا سطوح شدیدتر سوء مصرف را بررسی کرده اند ، معمولا متمرکز بر نوجوانان بوده اند. نوجوانانمعمولاً بدین خاطره مورد مطالعه قرار می گیرند که اغلب سوء مصرف مواد در این زمان شروع می شود - سودای،. - 1992 در واقع مصرف مواد رامی توان جزئی از فرایند رشد در نظرگرفت، یعنی مصرف مواد از سوی نواجوانان شیوه ای برای تمرین رفتار و نقشهای بزرگسالان ، خود مختاری ، فردیت یابی و پیوستن به همسالان است. روان شناسان بر این باورند که معتادینمعمولاً بی کفایت بوده یا به نوعی احساس حقارت مینمایند و به کمک مواد مخدر نیاز دارند زیرا در بر آورده کردن انتظارات اجتماعی خود را همواره ناموفق می بینند .

آنها به عنوان مثال معتادینی را عنوان می نمایند که در نتیجه عدم موفقیت در ارضاء انگیزه های والدین خود به مواد مخدر روی آورده اند . این افراد از احساس شدید گناه رنج می برند ، بسیار کار می کنند و در معرض انتقاد قرار دارند . این افراد هیچگونه اعتمادی به خود نداشته و اعتماد به نفسشان کم است و ممکن است بسیار بیش از آنچه که فکر می کنند موفق باشند . آنانغالباً تحت تاثیر احساس شدید ناامیدی دائمی و عدم موفقیت شخصی هستند و ممکن است از یک احساس ناگفتنی ، حتی ناخود آگاه عصبانیت علیه یکی یا هردو والدین خود رنج برند.

از طرف دیگر، در حدود %70 موارد یکی از مهمترین علل شروع سوء مصرف مواد مخدر و نیز از علل مهم عود پس ازترک اعتیاد اختلالات روان پزشکی درمان نشده است،گاهی نیز همراه با اعتیاد اختلالات روان پزشکی دیگر نیز بروز می کند . شایع ترین تشخیص هایی که به اعتیاد می انجامد عبارت است از : افسردگی اساسی ، اختلال ضد اجتماعی ، فوبی ، دیس تایمی ، اختلال پانیک ، مانیا و اسکیزو فرنی  هنگامی که یکی از عزیزان فرد فوت می کند طبیعی است که فرد دچار غم و اندوه فراوان و حتی افسردگی زود گذر شود.

در این مواقع با مراجعه به پزشک به راحتی می توان بر بحران غلبه کرد . ولی متاسفانه درجامعه ما در بسیاری از مواقع به علت فراوانی مواد مخدر و در دسترس بودن آن ، با اصرار اطرافیان فرد مصیبت زده به تریاک روی می آورد و نگرش اغلب افراد این است که با یکبار کشیدن فرد معتاد نمی شود و برای رفع غم و غصه خوب است و امثال این حرف ها - عزیزی،. - 1382 در اینجا یکی از پرسشهای مهم این است که چه عواملی تعیین می کند که یک فرد مصرف کننده تفننی باقی بماند و فرد دیگر به سوء مصرف مواد پیشرفت کند؟ اتفاق نظر بر این است که عوامل متعددی در مصرف و سوء مصرف مواد نقش دارند.

روند واکنش جوامع نسبت به سوء مصرف مواد

مرحله اول ، مرحله انکار است ، به این معنی که برای رهبران جامعه و اعضای آن سخت است که این نظر را بپذیرند که سوء مصرف مواد یک معضل است. از این رو جامعه ممکن است از آنجایی که نیازی به برنامه های پیشگیری و درمان احساس نمی کند ، فعالانه یا منفعلانه درمقابل آن مقاومت کند. مشخصه مرحله دوم وحشت است.

این مرحله معمولا در پاسخ به نوعی بحران آغاز می شود - مرگ یک قهرمان محلی پا هنرپیشه بر اثر سوء مصرف مواد - لیکن ممکن است بر اثر یک تحقیق نیاز سنجی یا طریقه مشابه دیگری که میزان سوء مصرف مواد را نشان دهد نیز آغاز شود. مرحله وحشت زدگی گذراست و این درخواست پر هیاهو را به دنبال دارد که باید فوراً کاری کرد . بر اساس نظریه بورن ، مرحله سوم یا مرجله ناهماهنگی ،پیدایش طرحها و ضد طرحهای متنوعی را در مورد نحوه مقابله با این بحران در پی دار.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید