بخشی از مقاله

چکیده

ھدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر آموزش نروفیدبک بر تسهیل کنترل حرکتی پیش بینانه بود. جامعه آماری پژوھش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال 1393-94 تشکیل میدادند که از میان آنھا 23 نفر - میانگین سنی 23/20-1/96سال - بهصورت نمونه در دسترس انتخاب و در دو گروه - نروفیدبک؛ 11 نفر و کنترل؛ 12 نفر - بهطور تصادفی تقسیم شدند. پروتکل نروفیدبک شامل فعالسازی قشر حرکتی اولیه راست و سرکوب موج مو 8-12 - ھرتز - در نقطه c4 در یک جلسه 30 دقیقهای بود. کنترل حرکتی پیش بینانه نیز با استفاده از متغیرھایی که نشاندھنده رفتار و موفقیت در تکلیف ردیابی دستی بود، اندازهگیری شد.

از شرکتکنندگان خواسته شد تا ھدف متحرکی را در مسیر دایرهای درروی مانیتور با استفاده از دسته ھای کنترلی بازی، ردیابی کنند.نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان دادند که بین گروهھای - تمرین و نروفیدبک - با گروه کنترل در شاخصھای کنترل پیش بینانه شامل؛ زمان کلی باقی ماندن بر ھدف - p=0/003 - ، زمان متوالی باقی ماندن بر ھدف - p=0/02 - ، فاصله از ھدف - P=0/023 - و سرعت حرکت - P=0/002 - تفاوت معناداری وجود داشت ولی بین دو گروه تمرینی تفاوت معناداری مشاھده نشد. بهطورکلی یافتهھای این پژوھش نشان میدھند که تمرین مجرد و یک جلسه برنامه نروفیدبک میتوانند بجای ھم جهت یادگیری کنترل حرکتی پیش بینانه استفاده شوند.

واژهفهاي کلیديففکنترل حرکتی پیش بینانه، تمرین نروفیدبک،فردیابی دستی q

مقدمه

یکی از جنبهھای مهم کنترل حرکتی از دیدگاه ادراک-عمل، کنترل پیش بینانه است. مطابق با نظر وون ھافوستن1993 - 1، - 2007، یادگیری و رشد مهارت به منزله اکتساب کنترل پیش بینانه2 است. در مواجه با محیط، اعمال فرد تحت تأثیر قرارگرفته و بسیار متغیر میگردد و باید آنچه در لحظه بعدی اتفاق میافتد ازنظر فضایی و زمانی پیشبینی شود. ھنگامیکه یک برنامه حرکتی آغاز شد، قشر حرکتی یک فرمان حرکتی را ایجاد میکند که بهوسیله مسیرھای قشری نخاعی به سمت پایین بدن فرستاده میشود. یک کپی از برنامه حرکتی - وآبران - به شکل موازی بهعنوان یک پیام عصبی فرعی ایجادشده و به شبکهھای عصبی آھیانهای پیشانی و آھیانهای مخچهای فرستاده میشود. این شبکه ھا مسئول فرایندھایی ھستند که به مقایسه پویایی و حرکت پیشبینیشده عضو با بازخورد حسی واقعی میپردازند.

خطاھای پیشبینی بهعنوان سیگنال درون داد جهت تصحیح طرح عمل موجود، استفاده میشود با یک تأخیری که خیلی سریعتر از کنترل بازخوردی، است - . - 2 این فرایند کنترلی و تصحیح خطا موجب ایجاد سیگنالھای میشود که طرحریزی پیش بینانه را در طول کوششھا و تمرینھای تکراری و یا تجارب یادگیری تنظیم میکند.نتایج مطالعات نشان دادهاند عاملی که برای شناخت اعمال و نیت عمل و نیز برای تعامل اجتماعی مهم بوده و با ایجاد مدل پیش بینانه در تسهیل قابلیت پیشبینی حرکات اھمیت دارند، نورونھای آینهای ھستند - ,6 ,7 ,9 . - 1 ,3 مطالعات روانشناسی شناختی و فیزیولوژی اعصاب به دنبال مدلسازی علل رفتار و شیوه کنترل حرکتی و سپس کمک به بهبود شیوه ھای دستیابی به عملکرد بهتر یا توجیه شیوهھای رفتاری ھستند.

افراد باتجربه، با مشاھده اعمال یا صحنهھایی از اعمال، بهصورت بازتابی و آینهای، ان اعمال را بهوسیله سیستم نورونھای آینهای در سیستم حرکتی شبیهسازی میکنند و قادر بهپیش بینی میشوند. وقتی یک فرد ھدف متحرکی را میبیند ممکن است مسیر حرکت آن را پیشبینی کند و رفتار خود را برحسب ان تنظیم نماید یا ممکن است منتظر اطلاعات بیشتری بماند که ھمراه با تأخیر ھست. سیستم نورونھای آینهای ، شبکهای از نواحی مغزی است که در لوب آھیانه ای3 و شکنج تحتانی پیشانی4 - ھافستون و روزاندر - - 2012 و فوکس و ھمکاران - - - 2016 قرارگرفتهاند. فعالیت این نورونھا در زمان استراحت بهصورت منظم و ھماھنگ بوده ولی با اجرا و مشاھده عملی، عملکرد آنھا شدت مییابند - . - 5 ,10

افزایش عملکرد نورونھای آینهای ھمزمان با کاھش دامنه امواج مغزی مو - 8-12 ھرتز - در ناحیه حسی-حرکتی بوده بنابراین بهعنوان نشانهای از فعالیت نورونھای آینهای و شیوهای غیرتهاجمی برای مطالعه عملکرد نورونھای آینهای در انسان شناختهشده است که به وسیله ثبت امواج مغزی توسط بسیاری از مطالعات تأییدشده است - . - 4بنابراین امواج مو نشانهای از فرایندھای یکپارچگی حسی حرکتی ھستند که حاصل فعالیت نورونھای آینهای در شبکهھای آھیانه ای و پیشانی بوده و ادراک و عمل را به ھم مرتبط میسازند - . - 8 امواج مو از طریق الکترودھایی از نواحی حسی حرکتی مغز در نقاط C4,C1,C2,C3 و Cz در حالت استراحت در اطراف شیار مرکزی ثبتشدهاند. ناھمزمانی امواج مغزی مربوط به تحریک شبکهھای عصبی و فعالسازی نواحی قشری بوده ولی ھمزمانی مربوط به غیرفعال شدن قشری است. در پژوھش ھای انجامگرفته، با دستکاری امواج مغزی مو در این مناطق عملکرد نورونھای آینهای را تحت تأثیر قرار دادهاند.

پس عملکرد نورونھای آینهای در بسیاری از زمینهھا ازجمله کنترل حرکتی پیش بینانه نقش داشته و یکی از شیوهھای اصلاح کارکرد آنھا و بهتبع ان اصلاح رفتاری و دست یافتن به یادگیری کنترل حرکتی پیش بینانه استفاده از آموزش نروفیدبک و شکلپذیری عصبی سیستم نورونھای آینهای است.ھدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش نروفیدبک در بهبود یادگیری کنترل حرکتی پیش بینانه با دستکاری عملکرد نورون ھای آینهای و امواج مغزی مو میباشد. با این فرضیه که با استفاده تکنیک نروفیدبک و سرکوب موج مو - 8-12 ھرتز - و ناھمزمانسازی آن، موجب شکلپذیری شبکهھای عصبی مثل سیستم نورونھای آینهای شده و بهبود ان نیز در کنترل پیش بینانه مؤثر باشد. نتایج حاصل به توسعه دانش و شناخت مکانیسمھای اساسی کنترل حرکتی کمک خواھد کرد.

روششناسی پژوهش

پژوھش حاضر از نوع نیمه تجربی بوده که بهصورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوھش را تمامی دانشجویان پسر دانشگاه ارومیه در سال 93-94 تشکیل میدادند کهتماماً پسر و راستدست برتر بوده و فاقد ھرگونه ناتوانی یادگیری، روانی و عصبشناختی و ھمچنین دارای دید و بینایی طبیعی و تقریباً با کاربرد موس رایانه آشنایی قبلی داشتند ولی فاقد ھرگونه آشنایی قبلی با آموزش و تمرین نروفیدبک بودند. پس از یافتن شرکتکنندگان با ویژگیھای مذکور در جامعه موردنظر، بهصورت نمونه در دسترس به تعداد 36 نفر انتخاب شدند و بهصورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند.

شرکتکنندگان پس از انتخاب در سه گروه؛گروه اول - به تعداد 12 نفر، تمرین نروفیدبک، با میانگین سنی 23/8-0/78 سال - و گروه دوم - به تعداد 12 نفر، تمرین حرکتی، با میانگین سنی 22/72- 2/4 سال - و گروه سوم - به تعداد 12 نفر، کنترل، با میانگین سنی 23/24-2/8 سال - ، بهصورت تصادفی جایگزین شدند. شرکتکنندگان پس از توضیح اھداف پژوھش، در زمان مشخصشده در آزمایشگاه حضور یافتند و بهتنهایی در برنامه موردنظر گروه خود شرکت کردند. برنامه نروفیدبک شامل یک جلسه 30 دقیقهای بازخورد زیستی بود که بلافاصله قبل از اجرای تکلیف ردیابی دستی، انجام می گرفت. در این برنامه موج مو در دامنه 8-12 - ھرتز - در قشر حرکتی راست نقطه c4 مطابق با پروتکل رز و ھمکاران - 2013 - و - 2010 - سرکوب میشد.

برای ارزیابی کنترل حرکتی پیش بینانه، از شکل تعدیلیافته نرمافزاری آزمون ردیابی دستی استفاده شد. در گروه تجربی شماره یک - فقط برنامه تمرینی - ، شرکتکنندگان پس از اجرای پیشآزمون در بلوک یک در حالت معکوس شده، به تمرین تکلیف موردنظر در شش بلوک بدون مداخله برنامه نروفیدبک و سپس در پسآزمون بلوکھای ھشت پس از ده دقیقه و بلوک 9 پس از 24 ساعت استراحت شرکت کردند. در گروه تجربی شماره دو - فقط برنامه نروفیدبک - پس از پیشآزمون مثل گروه اول، یک جلسه 30 دقیقهای تمرین نروفیدبک داشتند و سپس در پسآزمون فوری و تأخیری شرکت کردند. گروه سوم - کنترل - به اجرا در بلوکھای یک - پیشآزمون - و ھشت و نه - پسآزمون - بدون ھیچگونه تمرین دیگر پرداختند.

این شرایط تجربی برای تعیین اثر برنامه نروفیدبک در مقایسه با شرایط تجربی دیگر تنظیم شدند. برنامه نروفیدبک شامل سرکوب موج مو در دامنه 8-12 - ھرتز - در قشر حرکتی راست - نقطه - C4 مطابق با پروتکل تمرینی رز و ھمکاران - 2014 - بود. سیگنالھای امواج مغزی بهوسیله دستگاه فلکس کامپ5 با آمپلیفایر الکترو وانسفالوگرافی با مبدل آنالوگ به دیجیتال24 6 بیت ثبت میشدند و تمرین نروفیدبک به شکل بصری بهوسیله برنامه بیوگراف7 به ھمراه برنامه نرمافزاری در یک رایانه اینتل دو ھستهای با صفحهنمایش 15 اینچی اجرا میشدند. یادگیري عمل ردیابی در سه مرحله انجام میشود -1 یادگیري باقی ماندن بر ھدف -2پیشبینی مسیر و جهت حرکت ھدف و -3 یادگیري اتکاي کمتر بر بازخورد ھمزمان بصري و درنتیجه کاھش تعداد حرکات جزی و خرده حرکات. که ھرکدام از این مؤلفهھا بهوسیله8TOT،9CTT و 10DT مشخص میشدند.

برنامه موردنظر متغیرھای وابسته شامل زمان کلی باقی ماندن بر ھدف - ھزارم ثانیه - را بهطور مستقیم ثبت میکرد و مابقی اطلاعات مربوط به CTT - ھزارم ثانیه - - DTپیکسل - و - 11Vسرعت حرکت نشانگر، پیکسل در ھزارم ثانیه - در ادامه با استفاده از برنامه مطلب12 محاسبه میشد. در ھر دوره، نتایج مربوط به ھر کوشش ثبت شد. در مرحله یادداری که در دو نوبت 10 دقیقه - فوری - و 24 ساعت - آزمون تحکیم - پس از مرحله تمرین، مشابه مرحله پیشآزمون به عمل آمدند.بهمنظور توصیف نتایج از آمارهھای میانگین و انحراف معیار استفاده شد. ھمچنین برای بررسی نرمال بودن متغیرھا، آزمون شاپیروویلکس مورداستفاده قرار گرفت. جهت تحلیل اطلاعات از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد.

سه پیشفرض این آزمون - نرمال بودن توزیع خطاھا با استفاده از آزمون شاپیروویلکس و ثابت بودن واریانس خطاھا با استفاده از آزمون لون و نا خود ھمبسته بودن مرتبه یک خطاھا با استفاده از آزمون رانز - بررسی شدند و مورد تائید قرار گرفتند . - P>0/05 - برای مقایسه میزان یادگیری سه گروه در - جلسات پیشآزمون، یادداری 10 دقیقه و 24 ساعت - از تحلیل واریانس دوسویه - 3×3 - با اندازهگیری مکرر استفاده شد. سطح معناداری نیز - P<0/05 - در نظر گرفته شد و تمام محاسبات آماری با استفاده از نرمافزار اس پی اس اس - نسخه - 23 انجام گرفت.

نتایج

شاخصھای تعیینکننده موفقیت ردیابی شامل زمان کلی باقی ماندن بر روي ھدف، فاصله از ھدف، زمان متوالی باقی ماندن بر ھدف و سرعت حرکت نشانگر بودند چراکه ردیابی موفق مستلزم این بود که فرد زمان بیشتري بر روي ھدف مانده و ھمچنین باقی ماندن بر ھدف بهصورت متوالی باشد و فاصله کمی با آن داشته باشد ھمچنین متغیر سرعت ردیابی، نشاندھنده کاھش یا افزایش حرکات جزئی و روانتر شدن حرکت بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید