بخشی از مقاله

چکیده
در این پژوهش به بررسی تأثیر چرخه عملیاتی و تورم بر سطح نگهداشت وجه نقد در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1384-1391 پرداخته شده است. برای انجام این پژوهش تعداد 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی مذکور بررسی گردید. برای آزمون فرضیههای پژوهش از تحلیل رگرسیونی تلفیقی/ترکیبی در نرمافزار EViews 6 استفاده شده است. در این پژوهش جهت تعیین چرخه عملیاتی از خالص چرخه عملیاتی و به منظور محاسبه تورم از شاخص قیمت مصرف کننده استفاده شده است.

متغیر وابسته پژوهش حاضر، تغییرات نگهداشت وجه نقد بر اساس روش اوزکان و اوزکان - 2004 - است. در این پژوهش از متغیرهای کنترلی اهرم مالی، اندازه شرکت، پرداخت سود سهام، سررسید بدهی، ظرفیت تولید جریان نقدی، عدم اطمینان جریان نقدی، فرصتهای سرمایهگذاری و میزان نقدشوندگی داراییهای جاری نیز استفاده گردید.یافتههای پژوهش نشان میدهد که در سطح کل شرکتها، تورم بر سطح نگهداشت وجه نقد تأثیر نداشته است. به هر حال، چرخه عملیاتی بر سطح نگهداشت وجه نقد در سطح اطمینان 90 %، تأثیر معکوس داشته است. دیگر نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنیدار ظرفیت تولید جریان نقدی بر تغییرات نگهداشت وجه نقد، طی دوره پژوهش است.

کلمات کلیدی: چرخه عملیاتی، تورم، سطح نگهداشت وجه نقد، بورس تهران

1. مقدمه

وجه نقد از منابع مهم و حیاتی در هر واحد تجاری است و ایجاد توازن بین وجه نقد در دسترس و نیازهای نقدی، مهمترین عامل سلامت اقتصادی هر واحد سودآور است. شرکت ها استراتژی های مدیریت وجه نقد خود را بر محور دو هدف تعیین می کنند: تهیه و تأمین وجه نقد برای انجام پرداخت های شرکت و به حداقل رساندن وجوهی که در شرکت به صورت راکد باقی می ماند. متأسفانه، این دو هدف ممکن است با یکدیگر در تناقض باشند. بنابراین، استراتژی های مدیریت وجوه نقد باید به گونه ای باشد که بین این دو هدف نوعی هماهنگی ایجاد شود. امروزه یکی از با اهمیت ترین تصمیم های مالی اکثر شرکت ها این است که چقدر وجه نقد برای مقابله با ابهامات آتی نگهداری کنند .[1]

در سطح کلان، شرکت ها به منظور واکنش به تغییرات در قدرت خرید به علت وجود پدیده تورم، مجبور به تعدیل و بهینه سازی استراتژی نگهداشت وجه نقد هستند. همچنین در سطح خرد، چرخه عملیاتی که بیانگر سرعت و گردش جریان وجه نقد شرکت است، استراتژی نگهداشت وجه نقد شرکت ها را تحت تأثیر قرار می دهد .[2]مدیریت سرمایه در گردش عبارتست از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش به نحوی که ثروت سهامداران افزایش یابد. در واقع مدیریت سرمایه در گردش، تصمیمات مربوط به تأمین مالی بلندمدت لازم برای پشتیبانی مالی از داراییهای جاری واحد انتفاعی را در بر میگیرد. داراییهای جاری یک شرکت از اقلام زیر تشکیل شده است: صندوق، بانک، اوراق بهادار قابل فروش، حسابهای دریافتنی، موجودی کالا و سایر داراییهای جاری. مدیریت سرمایه در گردش برای سلامت مالی واحدهای تجاری در اندازههای مختلف از اهمیت زیادی برخوردار است.

مبالغ سرمایهگذاری شده در سرمایه در گردش نسبت به کل داراییها بسیار بالا است و بنابراین یک امر بسیار حیاتی است که این مبالغ به طور مؤثر و کارا مورد استفاده قرار گیرند و شواهدی وجود دارد که واحدهای تجاری در مدیریت سرمایه در گردششان به نحو کارا عمل نمیکنند .[3]تورم از نظر علم اقتصاد، به معنی افزایش سطح عمومی قیمتها در طول یک زمان مشخص است. نرخ تورم برابر است با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولاًً شاخص قیمت مصرف کننده است .[4] دو دلیل عمده برای تورم وجود دارد: کاهش عرضه کل یا افزایش تقاضای کل. دیدگاه پول گرایان رشد عرضه پول مازاد بر رشد اقتصادی را عمده ترین دلیل تورم می داند. به عبارت دیگر، تورم تناسب نداشتن حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالاهاست. تقریباً تمام اقتصاددان ها بر این نکته متفق القولند که تورم پایدار و دراز مدت ریشه ای جز عرضه پول وافزایش نقدینگی ندارد. هر چه میزان تورم بیشتر شود، قدرت خرید یک واحد پول کمتر میگردد.

طبق نظریه توازن - موازنه - شرکتها میزان بهینه وجه نقد خود را با برقراری یک موازنه - تعادل - میان منافع و هزینه های نگهداری وجه نقد تعیین می کنند .[5] دلایل و انگیزه های نگهداری وجه نقد به سه دسته تقسیم می شوند: - 1 دلایل و انگیزه های احتیاطی: نگهداشت وجه نقد برای معاملات مالی روزمره و پرداخت برای خرید کالا و خدمات و سایر پرداختهای روتین است؛ - 2 دلایل و انگیزه های گمانه زنی: نگهداشت وجه نقد به دلایل امنیتی و برای نوسانات و تغییرات پیش بینی نشده است و - 3 دلایل و انگیزه های معاملاتی: نگهداشت وجه نقد به منظور بهره برداری از خریدهای چانه زنی و با قیمت مناسب است. سطح نگهداشت وجه نقد از عوامل مهم و اثرگذار بر عملکرد شرکتها می باشد .[6]

آقایی و همکاران [7] به بررسی عوامل مؤثر بر نگهداری موجودیهای نقدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرد اختند. نمونه انتخابی آنها شامل 283 شرکت و دوره زمانی 1379 الی 1384 است. نتایج پژوهش آنها نشان میدهد که حسابهای دریافتنی، خالص سرمایه در گردش، موجودیهای کالا و بدهی-های کوتاه مدت، به ترتیب از مهمترین عوامل دارای تأثیر منفی بر نگهداری موجودیهای نقدی هستند. از طرف دیگر، فرصتهای رشد شرکت، سود تقسیمی، نوسان جریانهای نقدی و سود خالص، به ترتیب از مهمترین عوامل دارای تأثیر مثبت بر نگهداری موجودیهای نقدی هستند،امّا شواهد کافی در مورد تأثیر منفی بدهیهای بلندمدت و اندازه شرکتها بر نگهداری موجودیهای نقدی وجود ندارد.

ملکیان و همکاران [8] با بررسی 131 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1383 الی 1387 به این نتیجه رسیدند که بین اندازه شرکت، داراییهای ثابت مشهود و اهرم با وجه نقد نگهداری شده رابطه منفی و بین جریانهای نقدی، سودآوری و فرصتهای رشد با وجه نقد نگهداری شده رابطه مثبت وجود دارد. نتایج پژوهش آنها منطبق با انگیزه هزینههای معاملاتی و انگیزه احتیاطی در خصوص نگهداری وجه نقد میباشد.صمدیلرگانی و ایمنی [9] در پژوهشی با عنوان »بررسی رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و میزان نگهداشت وجه نقد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران« و با بررسی 45 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1384 الی 1389 به این نتیجه رسیدند که فرصتهای رشد آتی، گردش وجه نقد، نسبت حسابهای دریافتنی و نسبت حسابهای پرداختنی به کل داراییها با میزان نگهداشت وجه نقد رابطه مستقیمامّا ضعیف دارند، این در حالی است که سررسید بدهی رابطهای معکوس با آن - میزان نگهداشت وجه نقد - دارد. همچنین بین متغیرهای اندازه شرکت، احتمال آشفتگی مالی، اهرم مالی، بدهی به بانکها، داراییهای نقدی، نسبت موجودی کالا، چرخه تبدیل وجه نقد هیچ رابطهای با میزان نگهداشت وجه نقد وجود نداشت.

اوزکان و اوزکان[10] 1 به بررسی عوامل مؤثر بر موجودی نقد شرکتها برای نمونهای از شرکتهای انگلیسی در طول دوره 1984 تا 1999 پرداختند. آنها با استفاده از مدل رگرسیون مقطعی و نیز مدل نهایی وجه نقد پویا، بر اهمیت مالکیت مدیریت در بین سایر ویژگیهای حاکمیت شرکتی شامل ساختار هیئت مدیره شرکت تأکید نمودند و با متغیرهایی مانند میزان مالکیت مدیران نشان دادند که به طور خاص مالکیت مدیریت در شرکتها با مانده وجه نقد شرکت رابطه با اهمیتی دارد و در کل فرصتهای رشد، جریانهای نقدی و داراییهای نقدی، اهرم مالی و بدهی بانکی عوامل مهمی در تعیین میزان موجودی نقد شرکت به شمار میروند. این پژوهش نشان می-دهد که جریانهای نقدی و فرصتهای رشد شرکتها آثار مثبتی بر موجودی نقد آنها دارد. همچنین شواهد با اهمیتی وجود دارد که داراییهای جاری، اهرم مالی و بدهی بانکی آثار منفی بر سطح نگهداشت وجه نقد دارند.

آمارجیت وچارلز[11] 2 به بررسی عوامل تعیین کننده میزان وجه نقد در کانادا پرداختند. نتایج حاکی از آن است که بین میزان نگهداشت وجه نقد با گردش وجه نقد، اهرم مالی،اندازه هیئت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل و صنعت، همبستگی مثبت و با سرمایه در گردش رابطه منفی وجود دارد.وانگ3 و همکاران [2] در پژوهشی با عنوان »تورم، چرخه عملیاتی و نگهداشت وجه نقد« با بررسی نمونهای از شرکتهای پذیرفته شده در بورس سهام چین 9165 - سال-شرکت - طی دوره زمانی 1998 الی 2009 به این نتیجه رسیدند که بین شاخص قیمت مصرف کننده - معیار سنجش تورم - و سطح نگهداشت وجه نقد، رابطه منفی و معنیدار وجود دارد ولی این رابطه با رسیدن شاخص قیمت مصرف کننده به یک سطح مشخص، معکوس میگردد.

این امر بدین معناست که با افزایش سطح عمومی قیمتها، به دلیل زیان ناشی از نگهداشت اقلام پولی، میزان وجوه نقد نگهداری شده توسط شرکتها کاهش مییابد ولی در یک سطح معین از تورم، شرکتها وجوه نقد خود را به منظور جلوگیری از ورشکستگی، افزایش میدهند. همچنین یک رابطه U شکل بین چرخه عملیاتی و میزان نگهداشت وجه نقد وجود دارد - لازم به ذکر است که رابطه U شکل بیانگر سطح بهینه نگهداشت وجه نقد توسط شرکتها است - . این رابطه هم به طور مشابه با تغییر در سطح تورم تحت تأثیر قرار میگیرد؛ یعنی در یک سطح معین از تورم، شرکتها با افزایش چرخه عملیاتی، به منظور کاهش ریسک، وجه نقد بیشتری نگهداری میکنند.
کاهش طول مدت چرخه تبدیل نقدی، ویژگی مطلوبی است که شرکتها باید به دنبال رسیدن به آن باشند. زیرا طولانی شدن چرخه تبدیل نقدی مستلزم صرف مبالغ مالی پر هزینه خارجی است. از سوی دیگر، وجود عدم تقارن اطلاعاتی به دلیل پایین بودن کیفیت اطلاعات حسابداری باعث افزایش هزینه سرمایه شرکت شده و تأمین

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید