بخشی از مقاله

چکیده

جهانی شدن پدیدهای نوین و یک واقعیت انکار ناپذیر در قرن حاضر است که با سرعت خیره کنندهای بدون توجه به مرزهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تمام ابعاد زندگی بشر را دستخوش تغییر و تحول نموده است. تاثیرگذاری فزاینده جهانی شدن در عرصه های مختلف حیات اجتماعی در مقیاسهای خرد، میانی و کلان و نیز نقش مهم مبحث جهانی شدن در حوزههای نظری علوم اجتماعی و نیز در سیاستگذاریهای اجتماعی و فرهنگی، ضرورت و اهمیت توجه به بحث جهانی شدن را تشدید و آن را تبدیل به یکی از حوزههای مهم فکری علوم اجتماعی نموده است.

فرایند جهانی شدن جوامع را از فضای خودبسنده، ملی و حتی محلی خارج نموده است و دیگر نمیتوان جامعه را در قالب نظام اجتماعی محدود لحاظ نمود. بلکه باید آن را در یک فضای اجتماعی متکثر و شبکهای فهم و درک نمود. آموزش سنگ بنای توسعه و یکی از نهادهای مهم و اثر گذاری است که در فرایند یکپارچه سازی و همگرایی از این تاثیر ودگرگونی محروم نبوده است.

لذا این مقاله در پاسخ به این سوال که فرایند جهانی شدن چه تاثیری بر آموزش دارد؟ تهیه شده است. در پاسخ به این سوال این فرضیه مطرح میگردد که آموزش نیز مانند تمام عرصههای حیات اجتماعی از فرایند جهانی شدن متاثر شده است. این مقاله با توجه به این ابعاد، تأثیر جهانی شدن را در آموزش در زمینه-هایی چون تمرکز زدایی، فناوری، رشد مهاجرتهای چند بعدی و مهاجرت مغزها مطالعه و بررسی کرده است.

مقدمه

در فرایند تحولات جهانی، جهانی شدن پدیده ای نوین و یک واقعیت انکار ناپذیر در قرن حاضر است که با سرعت خیره کننده ای بدون توجه به مرزهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تمام ابعاد زندگی بشر را دستخوش تغییر و تحول نموده است. جهانی شدن پدیده ای فی نفسه جهانی و به عبارت دیگر فراگیر است. گرچه این پدیده بیش از هر چیز ماهیتی اقتصادی و مادی دارد، اما از انجا که نوعی پیشرفت تمدنی به شمار می رود، به مانند تمام پیشرفت های مهم تمدنی دیگر از اهمیت فرهنگی و غیر مادی والایی برخوردار است.

تاثیر و اهمیتی که این فرایند در حیات اجتماعی دارد به گونه ای است که »آرچر« جهانی شدن را سازنده واقعیت های اجتماعی می داند.

آموزش نیز یکی از نهادهای مهم و سرنوشت ساز در جامعه ی انسانی و عامل رشد وتوسعه وتاثیرگذار برای تحقق اهداف مشخص وپویایی آن در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی می باشد. در این پروسه آموزش نیز بی تاثیر از فرایند جهانی شدن نیست. نهاد مهم آموزش نیاز به ساختاری درست، تدبیر و چاره اندیشی و تعامل و مشارکت دارد تا از قافله ی کشورهای توسعه یافته عقب نماند. تنها راه چاره در جامعه ی جهانی جهت زیستن تربیت انسان هایی جهانی ، اندیشمند و متفکر با رویکرد شناختی است. تا تهدید ها را به فر صت تبدیل کنیم.

شکسته شدن مرزها، پیدایش فضای نوین جهانی، تکنولوژی های نوین و پیشرفته و انقلاب اطلاعات و ارتباطات، رشد بازارهای مالی، رشد فعالیت شرکت های چند ملیتی موجب می شود تا فرایند جهانی شدن برای برخی کشورها فرصت و برای برخی دیگر تهدید یا چالش محسوب شود. لذا کشورها باید با تعامل و بازاندیشی و برنامه ریزی عملی در ساختار و نظام های اجتماعی و تدبیر مناسب به تعمیق و توسعه ی هویت ملی و همگرایی جهانی بپردازند و مانع تهاجم فرهنگ های مهاجم و بیگانه شوند. و به صورت آگاهانه و هوشمندانه از حالت غیر فعال و منفعل در آیند. تا بتوانند در جهت توسعه و تحقق و پویایی نظام تعلیم و تربیت شهروندی خوب و خردمند همت گمارند.

-1 جهانی شدن، مفاهیم و تمهیدات نظری

-1-2 تعریف جهانی شدن

در ادبیات علوم اجتماعی شاهد طرح تعاریف متعددی در مورد جهانی شدن هستیم. این تعدد تعاریف را باید در درجه نخست ناشی از چند وجهی بودن مفهوم جهانی شدن از حیث موضوعی و سطح تحلیل دانست؛ زیرا به لحاظ موضوعی جهانی شدن در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و به لحاظ سطح تحلیل در مقیاس های کلان، میانی و خرد مورد کنکاش قرار گرفته است. علاوه بر این گستردگی و وسعت مباحث و نظریه پردازی های صورت گرفته از جانب موافقان و مخالفان به رغم جدید و نوپا بودن بحث به طرح تعاریف متعدد از جهانی شدن کمک نموده است. با وجود این همانندی ها و وجوه مشترک، فراوانی در تعاریف مطرح شده وجود دارند.

»رابرتسون« جهانی شدن را درهم فشرده شدن جهان و تراکم آگاهی نسبت به جهان معرفی می کند. - رابرتسون، - 35 :1380 به نظر »واترز« جهانی شدن فرایندی اجتماعی است که در آن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین می رود و مردم به طور فزاینده از کاهش این قید و بند ها آگاه می شوند. - واترز، - 12 :1379 همچنین گیدنز جهانی شدن را در هم گره خوردن رویدادهای اجتماعی و روابط اجتماعی سرزمین های دوردست با تار و پود موضعی یا محلی جوامع دیگر عنوان می کند.

جیمز روزنا« در میان اندیشمندان علوم سیاسی و روابط بین الملل با تاکید زیادی که بر نقش فناوری و نوآوری دارد از منظر فرایند فراملی شدن و وابستگی متقابل بین جوامع محلی، ملی و بین المللی، فرایند جهانی شدن را مورد توجه قرار داده است. به نظر او فرایند جهانی شدن فرایندی از تغییرات است. او جهانی شدن را فرایندی می داند که در آن روابط بین حکومت ها در سطح بین المللی توسط روابط بین افراد و گروه های غیر دولتی تکمیل می شود.

او ظهور و شکل گیری این فرایند را در گرو گسترش فناوری می داند. - واترز، - 49 :1379 افزون بر اینها، در اغلب تعاریف ها، جهانی شدن را نوعی فرایند همگونی و همسانی فزاینده به شمار می آورند. افزایش و گسترش امکان های ارتباطی و به تبع آن تشدید ارتباطات، برخوردها، وابستگی ها و تاثیرپذیری ها در سطح جهانی، نوعی همگونی و همسانی جهانی پدید می آورد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید