بخشی از مقاله
چکیده
جهانی شدن عبارت از فرآیند فشردگی فزاینده زمان و فضا که به واسطه آن مردم دنیا کم و بیش و به گونهاي نسبتاً آگاهانه در جامعه جهانی واحد ادغام میشود. جهانی شدن وجوه مختلفی دارد. یکی از مهمترین تاثیرات آن بر ساز و کارهاي نابرابري و فقراست. آنچه در این مقاله مورد بحث قرار میگیرد، تلاش در جهت تبیین جنبههایی از جهانی شدن است که به طور مستقیم بر وضعیت اجتماعی و کیفیت زندگی مردم در شهرهاي جهان اسلام اثر میگذارد.
پرداختن به موضوع تاثیر جهانی شدن بر نابرابري اجتماعی شهري در کشورهاي اسلامی از آن رو بسیار اهمیت دارد که این کشورها با نزدیک به 1/5 میلیارد نفر جمعیت، بیش از 20 درصد جمعیت جهان را به خود اختصاص دادهاند.
آنچه در این میان اهمیت دارد این است که جوامع اسلامی در این رهگذر نیز قرار گرفتهاند. بنابراین رویکرد منطقی آن است که در هر جامعه بر پایه مقتضیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادي خود با این پدیده هماهنگ شود و بکوشد تا نابرابریهاي آنرا به کمترین اندازه برساند.
بر همین پایه در این نوشتار با توجه به دادههاي اسنادي و به آمارهاي مرتبط، تاثیرات جهانی شدن بر نابرابریهاي اجتماعی در ابعاد شاخصهایی چون ریشهکنی فقر شهري، آموزش ابتدایی همگانی، توانمندسازي زنان در شهرها، مرگ و میر کودکان، بهداشت و درمان شهرها، مبارزه با بیماریهاي واگیردار، پایداري محیط زیست شهري، و ... مورد تحلیل قرار گرفته است.
نتایج تحقیق بیانگر آن است که بیشتر شهرهاي کشورهاي اسلامی از لحاظ توسعه انسانی در گروههاي پائین و متوسط قرار دارند به گونهاي که در میان 57 کشور جهان با درجه توسعه انسانی بالا، تنها 5 کشور اسلامی،در میان 86 کشور با درجه توسعه متوسط، 24 کشور اسلامی و در میان 30 کشور با درجه توسعه پایین 15 کشور اسلامی هستند.
مقدمه
ارائه چشماندازي روشن از وضع توسعه انسانی در کشورهاي اسلامی، به علت شمار چشمگیر این کشورها، پراکندگی جغرافیایی آنها و ساختارهاي جمعیتی متنوعشان کاري دشوار است. در گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد در سال 2005 میلادي که بر پایه اطلاعات سال 2003 تهیه شده، جهان اسلام در زمینه توسعه انسانی به سه بخش با توسعه انسانی بالا، متوسط و پایین دستهبندي شده است.
بر پایه این گزارش، بیشتر کشورهاي اسلامی در زمینه توسعه انسانی در گروههاي پایین و متوسط قرار دارند به گونهاي که در میان 57 کشور جهان با درجه توسعه انسانی بالا تنها 5 کشور اسلامی، در میان 86 کشور اسلامی، در میان 86 کشور با درجه توسعه متوسط 24 کشور اسلامی و در میان 30 کشور با درجه توسعه پایین 15 کشور اسلامی هستند. در این گزارش،ملاك گزینش کشورها بعنوان کشورهاي اسلامی ، عضویت در سازمان کنفرانس اسلامی بوده و شاخصهاي اصلی براي بررسی وضع توسعه انسانی، امید به زنگی،درصد باسوادي بزرگسالان، تولید ناخالص داخلی، شاخص فقر انسانی - HPI - و شاخص برابري اجتماعی مردان و زنان است.
جهانی شدن و چالشهاي نابرابري اجتماعی:
-1نوگرایی و تغییر شکل ساختاري شهرها
گسترش مبادلات فرهنگی و کوتاه شدن فاصله جوامع از طریق شبکههاي پیچیده ارتباط از راه د ور و اطلاعاتی، کشورهاي اسلامی را تا حد یک دهکدهي جهانی کوچک کرده است. نزدیکی روزافزون جوامع و ملل از یک سو موجب افزایش شباهتها در سطح جهانی و منطقهاي شده و از سوي دیگر بر بیرنگ شدن نقاط اختلاف اعم از قومی، نژادي ، فرهنگی و اقتصادي دامن زده است. چنین وضعیتی را در شهرهاي بزرگ بیشتر ملاحظه میکنیم
-1.از یک سو پیوستگی جوامع کوچک را به هم در قالب اتحادیههاي بزرگ شاهدیم و از سوي دیگر -2تجزیهي سرزمینها و کشورهاي بزرگ را در اثر درگیريها و نزاعهاي قومی و مذهبی در پیش داریم. - صرافی، - 1383 در این فرآیند، شهري شدن جهان با شتابی بیشتر در کشور اسلامی جریان دارد که از دید بوم شناختی و جغرافیایی سخت مخاطرهآمیز است.
-1گسترش مبادلات فرهنگی -2جوامع کوچک در قالب اتحادیههاي بزرگ -3تجزیه سرزمینها و کشورهاي بزرگ -4کلانشهرها بعنوان کانون توسعه جهان شهرها -5تقویت وابستگی مکانها، کارکردها و اقشار محدود و مشخص میانجامد.
در عصر جهانی شدن جوامع مسلمان بامشکل توافق و انطباق بین سنتها و مدرنیزاسیون روبرو بودهاند. یکی از زمینههاي مدرنیزه شدن »زیستگاه یا بوم« است. همچنین مشکل مدرنیزاسیون در جهان اسلام یک مشکل و معضل حل نشده و نامعین است زیرا ایجاد آن در آغاز با یک نیروي خارجی معینی از مدرنیته غرب توام بوده است. به هر طریق شهرهاي قلمرو تمدن اسلامی تا پیش از ورود عناصر مدرنیته در سیستمهاي اجتماعی، فرهنگی و اقتصادي و فضایی خود از قوانین روحانی اسلامی تبعیت میکردهاند. از جمله بازتاب عمومی جهانی شدن در شهرهاي جهان اسلام دوگانگی شهر سنتی و جدید است.
شهرهاي جهان اسلامی در عصر جهانی شدن با رشد سریع جمعیت شهري و انواع مشکلات کالبدي-کارکردي و زیست محیطی روبرو هستند، در حالی که برنامهریزان این شهرها بیشتر نگرش بخشی یا کالبدي داشتهاند و بیشتر سیاستها به صورت موضعی بر بخش کوچکی از مسئله متمرکز و در نتیجه از ارائه و تدوین رویکردهاي جامع ناتوان بوده است. به علاوه کشورهاي اسلامی در قلمرو کشورهاي در حال توسعه قرار دارند و ناتوانی فنی، قدرت اندك مالی و سرمایهاي و امکان برنامهریزي مستمر، جامع و مشارکتی با امکانات فنی موثر را در آنها به شدت محدود کرده است.
از سوي دیگر، از بعد کلان، کانون جهان اسلام یعنی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از پرتنشترین مناطق جهان بوده که در دهههاي اخیر تحولات سیاسی، جنگها و بحرانهاي فراوان را تجربه کرده است. این تنشها، علاوه بر عوامل دیگر که امنیت و ثبات لازم را جهت همکاري و تنش یک مساعی کشورهاي اسلامی بر هم زده، مشکلات شهري این کشورها را نیز تشدید نموده است. اگر وحدت و ثبات لازم در میان کشورهاي اسلامی قوام گیرد وجهان اسلام بتواند در پرتو مشارکت بر مشکلات مربوط به توسعه اقتصادي و اجتماعی فائق آید، آنگاه امید میرود تا هم اندیشی متفکران و گردانندگان جوامع مسلمان زمینه خلق الگوهاي واحد و کارآمد در زمینه شهرسازي و شهرنشینی در عصر جهانی شدن را فراهم آورد و به احیاء ارزشهاي از دست رفته بیانجامد.
-2جهانی شدن افزایش نابرابري و ریشهکنی فقر شهري
در مورد برتري شهرها بر روستاها در دوران کنونی جهانی شدن، باید گفت که در این گونه کشورها جوامع روستایی در سنجش با مراکز شهري بیشتر نادیده گرفته شدهاند و در شرایطی که کشورهاي تازه صنعتی شده از مزایاي تولید و بازارهاي جهانی براي توسعه بهرهمند شدهاند شهرهاي آنها بیشترین منافع را بردهاند در حالی که بیشتر نواحی روستایی، تهیدست و دست نخورده ماندهاند. در همه کشورهاي شمال و جنوب ارتباطات جهانی، بازارهاي جهانی سرمایه و سازمانهاي جهانی از پایتختها بعنوان گذرگاه اصلی بهره میگیرند.
نخستین هدف از مجموعه هدفهاي توسعه در هزاره سوم در عصر جهانی شدن از میان بردن فقر جانکاهی است که بیشتر کشورهاي روبه توسعه با آن دست به گریبانند. منظور از این هدف، رهاندن نیمی از مردمان تهیدستی است که با درآمد کمتر از یک دلار در روز زندگی میکنند و همچنین کاهش شمار کسانی است که از گرسنگی رنج میبرند. تحقق این هدف، در سال 2015 میلادي در نظر گرفته شده است.