بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله با هدف بررسی اثرات آزادسازی تجاری بر نابرابری توزیع درآمد در ایران و مجموعه ای از کشورهای خاورمیانه با استفاده از روش پانل دیتا و آمار و اطلاعات سال های 1985 تا 2013 انجام شده است. نتایج آزمون کائو وجود رابطه تعادلی بلند مدت بین آزادسازی تجاری و نابرابری توزیع درآمد را تایید نموده است؛ آزمون F لیمر نشان داده است که تخمین مدل باید به صورت پانل انجام شود و نتایج حاصل از آزمون هاسمن نشان داده که، استفاده از روش اثرات ثابت پذیرفته و تخمین مدل با روش اثرات ثابت صورت می گیرد. متغیرهای بازبودن اقتصاد و توان دوم آن بترتیب دارای ضرایب مثبت و منفی بوده اند و این نتیجه وجود فرضیه کوزنتس مبنی بر اینکه در مراحل اولیه رشد نابرابری افزایش یافته و به مرور زمان و رشد و توسعه بیشتر در تمام بخش های اقتصاد کشورها، نابرابری توزیع درآمد روند کاهشی در پی خواهد داشت، مورد تایید قرار می دهد.
واژگان کلیدی: آزادسازی تجاری، نابرابری توزیع درآمد، کشورهای خاورمیانه، پانل دیتا
-1 مقدمه
در قرن حاضر کشورهای جهان با فرآیندی مواجه شده اند که جهانی سازی2 نام گرفته است، در طی این فرآیند کشورها در پی کسب جایگاه بین المللی و تامین اقتصادی مردم کشور خود می باشند و تجارت خارجی، کلیدی است جهت رسیدن به اهداف اقتصادی و توسعه همه جانبه یک کشور - کلباسی و جلایی، . - 1381یکی از موارد بحث برانگیز در ادبیات جهانی شدن، اثر آن بر شرایط زندگی گروه های درآمدی و یا به طور روشن تر، بر فقر و توزیع درآمد میان گروه های درآمدی می باشد. برخی بر این باورند که بین کاهش فقر و توزیع درآمد با آزادسازی تجارت رابطه مثبت وجود دارد - موجری3، . - 2002 از سوی دیگر مطالعاتی نیز به ارتباط منفی بین آنها دست یافته اند - گرین وای و همکاران1، . - 2002
این اختلاف در نتایج به جز استفاده از متغیرهای مختلف برای آزادسازی، به علت استفاده از متدولوژی مختلف نیز بوده است. با این حال بسیاری از اقتصاددانان عقیده دارند که در درازمدت اقتصادهای باز بهتر از اقتصادهای بسته عمل می کنند؛ اما همچنان بیم آن می رود که در کوتاه مدت آزادسازی تجاری به گروه های فقیر در اقتصاد بیشتر صدمه بزند و حتی در بلندمدت با وجود موفقیت رژیم های باز، ممکن است بعضی از مردم فقیر باقی بمانند. این درحالی است که در حال حاضر درصد بالایی از خانوارها زیر خط فقر قرار دارند - وینتر و همکاران2، . - 2004به نظر می رسد سطوح نابرابری در کشورهای در حال توسعه به واسطه باز بودن، به گونه ای ناهمگون و متفاوت تحت تأثیر قرار گیرد.
در سالهای اخیر شاهد مطالعات تجربی در زمینه تأثیرات باز بودن تجارت بر نابرابری در کشورهای در حال توسعه می باشیم. از یک طرف چندین مطالعه بر روی کشورهای در حال توسعه ای که درآمد متوسطی دارند نشان داده است که افزایش درجه باز بودن، باعث بالا رفتن تقاضای نسبی برای نیروی کار ماهر شده است. از طرف دیگر چندین مطالعه دیگر نشان دادند که افزایش درجه باز بودن، تأثیر ناچیزی بر نابرابری کشورهای در حال توسعه دارد - آندرسون3، . - 2005ایران پس از سالها تلاش در سال 1384 به عنوان عضو ناظر سازمان تجارت جهانی پذیرفته شده است و از طرف دیگر سیمای اقتصادی ایران در دهههای گذشته، تصویری از یک اقتصاد در حال توسعه، اقتصادی که ضمن تحمل صدمات ناشی از جنگ و تحریمهای اقتصادی، در پی حفظ موقعیت و استفاده بهینه از امکانات در جهت بهبود اقتصادی خود میباشد را به نمایش گذاشته است.
علیرغم همه تلاشهای انجام شده، کشور هنوز در این سالها با مشکلات فراوان دست به گریبان است. بیکاری، تورم، رشد جمعیت و توزیع ناعادلانه درآمد از بارزترین این مسائل میباشد. کلیه مسائل فوق دست به دست هم داده و معضلات اقتصادی کشور را به درون بسیاری از خانهها کشانده و فقر و توزیع ناعادلانه درآمد را به عنوان یکی از مشکلات اصلی کشور مطرح کرده است. به همین جهت شناخت عوامل موثر بر نابرابری توزیع درآمد در ایران و سایر کشورها ضروری به نظر می رسد. چنانچه گفته شد، یکی از عوامل موثر بر نابرابری توزیع درآمد، جهانی شدن و آزادسازی تجاری است، که این مقاله به بررسی نابرابری توزیع درآمد و آزادسازی تجاری در ایران و مجموعه ای از کشورهای خاورمیانه طی سالهای -2013 1985 می پردازد. ما در این مقاله در جستجوی پاسخ برای سوالات زیر هستیم:
-آیا بازبودن اقتصاد دارای رابطه معناداری با نابرابری توزیع درآمد در کشورهای خاورمیانه می باشد؟
-آیا توان دوم بازبودن اقتصاد دارای رابطه معناداری با نابرابری توزیع درآمد در کشورهای خاورمیانه می باشد؟
-2 پیشینه تحقیق
لی - 2014 - 4 در پژوهشی به بررسی جهانی شدن، نابرابری درآمد و فقر: تئوری و تجربی پرداخته است. نتایج نشان داده است که به طور کلی ادغام مالی نابرابری درآمد و فقر را افزایش می دهد، در حالی که یک رابطه مشروط بین باز بودن تجارت و نابرابری و فقر وجود دارد. لیم و مک نیلز - 2014 - 5 در مقاله ای به بررسی"نابرابری درآمد، تجارت و باز بودن مالی" اقدام کرده اند. نتایج تجربی و شبیه سازی ما نشان می دهند که تجارت و باز بودن مالی می توانند سیاست هایی موثر برای کاهش نابرابری در کشورهای کم درآمد، به شرطی که منافع حاصل از سرمایه دوباره توزیع شوند باشند. عبدالجلیل - 2012 - 1 در مطالعه ای به مدلسازی نابرابری درآمد و باز بودن اقتصاد در چارچوب منحنی کوزنتس: شواهد جدید از چین اقدام نموده است.
نتایج مطالعه نشان می دهد که فرضیه کوزنتس برای اقتصاد کشور چین به اثبات رسیده است، به عبارت دیگر بیان می کند که نابرابری درآمد با افزایش باز بودن اقتصاد افزایش می یابد و پس از یک نقطه بحرانی شروع به کاهش می کند.شریفیان و رستم زاده - 2012 - 2، در مطالعه ای به بررسی اثر جهانی شدن بر نابرابری درآمد پرداخته اند. این مقاله به بررسی چگونگی تاثیر جهانی شدن بر نابرابری درآمد در کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه طی دوره 1995-2005 پرداخته است. نتایج نشان می دهد که ضریب جینی در کشورهای توسعه یافته کمتر از مقدار آن در کشورهای در حال توسعه است. باز بودن و آزاد سازی منجر به کاهش نابرابری درآمد در سطح بین المللی به خصوص در کشورهای توسعه یافته می شود و فرضیه کوزنتس معتبر نیست.
فتوریچی و همکاران - 2011 - 3، در مقاله ای به بررسی تاثیر جهانی شدن بر فقر در ایران: در منطقه شهری و روستایی به طور جداگانه بر اساس داده های سری زمانی در سال 1986-2009پرداخته اند. نتیجه نشان می دهد که جهانی شدن درصدی از فقر و شدت فقر شهری را کاهش می دهد و تاثیر قابل توجهی در شکاف فقر شهری ندارد و همچنین موجب کاهش فاصله، شدت و درصد فقر مردم در مناطق روستایی می شود. نجارزاده و مهدوی راسخ - 1389 - در مطالعه ای به بررسی تاثیر جهانی شدن بر توزیع درآمد در کشورهای عضو گروه دی هشت پرداخته است. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که آزادسازی تجاری طی دوره مورد بررسی منجر به بهبود توزیع درآمد و کاهش نابرابری در کشورهای مورد نظر شده است.
-3 روش تحقیق
در این مطالعه به علت نوع داده های مورد مطالعه، روش داده های تابلویی4 استفاده می شود. داده های تابلویی، محیط بسیار مناسبی برای گسترش روش های تخمین و نتایج نظری فراهم می سازند و محققان قادر به استفاده از داده های مقطعی سری زمانی برای بررسی مسایلی می شوندکه امکان مطالعه آنها در محیط های فقط مقطعی یا فقط سری زمانی وجود ندارد. روش داده های تابلویی، روشی برای تلفیق داده های مقطعی و سری زمانی است - بالتاجی5، . - 2005که جزء اخلال vit دارای توزیع نرمال است و بازای آن تمام i ها و t ها مستقل از X it می باشد.برای این منظور ابتدا بایستی بررسی نمود که آیا ناهمگنی یا تفاوتهای فردی وجود دارد یا خیر؟ در صورت وجود ناهمگنی از روش داده های تابلویی و در غیر اینصورت از روش حداقل مربعات معمولی 6 - OLS - جهت تخمین مدل استفاده میشود. i ها نیزکه بیان کننده اثرات فردی یا ناهمگنی ها در کشورها هستند، درقالب اثرات تصادفی7 یا اثرات ثابت1 ظاهر می شوند و در مقایسه با روش حداقل مربعات معمولی - OLS - ، در قالب فرضیه زیر مورد ارزیابی قرار می گیرند: