بخشی از مقاله

چکیده

یکی از تحولات دوران معاصر که اثرات شگرفی را در عرصه هاي اقتصادي،اجتماعی و فرهنگی به جاي گذاشته و می گذارد، مسئله جهانی شدن - بحث انگیزترین موضوع فرآروي کشورها - در عصر کنونی است. جهانی شدن مرحله اي از تاریخ بشر است که در آن روابط اجتماعی و انسانی کیفیتی بدون مرز و بدون زمان به خود می گیرد؛ به گونه اي که زندگی انسان ها در سطح کره خاکی به مثابه مکانی واحد شکل گرفته و در نهایت با یک نوع نگرش و نگاه به زندگی انسجام می یابد.

بر این اساس، اقتصاد و به ویژه اقتصاد جهان اسلام نیز به عنوان اصول و قواعدي که تحت تأثیر اراده بشر قرار می گیرد مستثنی از این یکپارچگی و انسجام نمی باشد. علیرغم تنوع فرهنگی و جغرافیایی جهان اسلام، اکثریت مسلمانان ویژگی هاي دینی، اجتماعی و زبانی مشترکی دارند، این ارزش ها و عقاید مشترك میتواند نقاط پیوندي براي همکاري بیشتر بین دولتهاي مختلف به منظور اتخاذ یک استراتژي جهانی براي افزایش جریان تجارت، سرمایهگذاري و اطلاعات و جابهجایی انسان ها در جهان اسلام و در ارتباط با بقیه نقاط جهان فراهم سازد.

در این تحقیق سعی بر آن است تا تأثیرات جهانی شدن بر اقتصاد کشورهاي اسلامی بررسی شده و راهکارهایی جهت بهبود جایگاه اقتصادي کشورهاي اسلامی در جهان ارائه گردد. روش تحقیق مبتنی است بر گردآوري داده هاي میدانی و مطالعات اسنادي و کتابخانه اي. یافته هاي تحقیق نیز مبین موقعیت و جایگاه ضعیف اقتصادي جهان اسلام در جریان صادرات و تجارت جهانی، لزوم آموزش نیروي انسانی و افزایش بهره وري نیروي کار در جوامع اسلامی و تأکید بر افزایش روابط اقتصادي منطقه اي میان کشورهاي اسلامی، می باشد.

1  مقدمه

در یک تعریف ساده میتوان جهانی شدن را حاصل گسترش روابط و تعاملات اقتصادي، سیاسی و فرهنگی میان دولتها و جوامع با یکدیگر دانست. در واقع جهانی شدن، مرحله اي از تاریخ بشر است که در آن روابط اجتماعی و انسانی کیفیتی بدون مرز و بدون زمان به خود می گیرد؛ به گونه اي که زندگی انسان ها در سطح کره خاکی به مثابه مکانی واحد شکل گرفته و در نهایت با یک نوع نگرش و نگاه به زندگی انسجام می یابد. واژه جهانی شدن و جهانیسازي براي توصیف مرحله بینالمللی شدن ارتباطات چه از طریق وسایل ارتباط جمعی و چه از طریق مبادله و انواع پیام ها به کار رفته است. پس جهانی شدن فرآیندي متنوع و قدرتمند است که در جنبههاي فرهنگی، اقتصادي، نظامی، سیاسی، ورزشی و غیره جامعه جهانی، در حال به وقوع پیوستن است.

رشد سریع تجارت جهانی، سرمایه گذاري مستقیم خارجی و جریانات وسیع مالی در سطح بین المللی در طی دهه گذشته، بستر اصلی جهانی شدن فزاینده اقتصاد جهانی بوده است. صندوق بین المللی پول جهانی شدن اقتصاد را به صورت وابستگی متقابل اقتصادي فزاینده کشورهاي سرتاسر جهان به واسطه افزایش حجم و تنوع معاملات فرامرزي کالاها و خدمات و همچنین جریان بین المللی سرمایه و انتشار وسیع تر تکنولوژي تعریف می نماید. جهانی شدن همچون تمام تحولات و تغییرات اقتصادي علاوه بر سود، با زیان نیز همراه است.

در این زمینه علیرغم چشم اندازهاي بسیار مثبت همچون بهره وري وسیع تر،رشد بالاتر، افزایش رقابت، انتخاب وسیع، ایده ها، تکنولوژي و محصولات جدید، نگرانی زیادي به ویژه در حوزه اشتغال و نابرابري درآمد به چشم می خورد. در کشور هاي در حال توسعه این ترس و نگرانی که آزاد سازي با کاهش و از دست دادن شغل و افزایش نابرابري منجر خواهد شد، وجود دارد. این کشورها با نرخ بیکاري بالا مواجه بوده و جهانی شدن نیز برایشان فرایند اجتناب ناپذیري شده است - رمضان پور، . - 1383حتّی ترس و نگرانی هاي مشابهی در کشورهاي صنعتی - که جهانی شدن، رقابت بین المللی جدیدي را بر می انگیزد و این کشورها توان مقاومت در برابر آن را نداشته و این به افزایش بیکاري کارگران فاقد مهارت منجر می شود - ملاحظه می گردد.

در واقع بزرگترین چالشی که ملت ها در دو دهه اخیر با آن مواجه شده اند، مفهوم جهانی شدن است؛ زیرا این پدیده، فرایندي است که مقصدش پیوند دادن همه مردم جهان در جامعه واحد و فراگیر جهانی است. تحولات تکنولوژیک و انقلاب ارتباطی، انفجار انفورماتیک، ورود کشورهاي کمتر توسعه یافته به عرصه روابط بین المللی و پیامد هاي متعدد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروي سوسیالیستی، زمینه اصلی جهش براي پدیدار جهانی شدن بود. این تحولات کلی، خود زمینه ساز چندین تحول دیگر شد:

-1 بهبود در تکنولوژي اطلاعات و ارتباطات نظیر تلفن، ماهواره، اینترنت که تصمیم گیري سریع و سنجیده را براي کسب سود بیشتر در ساختار جدید جهانی و فراتر از مرزهاي ملی میسر ساخت.

-2 بهبود در صنعت حمل و نقل که سبب کاهش اهمیت فاصله جغرافیایی شد.

-3 بهبود در تکنولوژي تولید و سازمان هاي کار و کارگري که سبب ایجاد مجموعه هاي تولیدي شد. بدین ترتیب نیاز به کارگران ماهر در مراکز سنتی، جاي خود را به گارگران غیر ماهر در کشور هاي پیشین داد و در مجموع به فرایند بین المللی شدن تولید کمک نمود.

-4 تقسیم بین المللی کار که از طریق این فرایند، اقتصاد محلی و ملی تحت تأثیر پدیدارهاي جهانی قرار گرفت و زمینه اي براي به هم ریختگی و از هم پاشیده شدن نظم و چارچوب هاي قدیمی شد.

-5 شتاب گیري سریع مهاجرت از کشورهاي جنوب به شمال.

-6 و سرانجام وجود محیط رقابتی جدید که زمینه تکوین این فرایند ها می باشد.

به هر حال ملت هایی که بنا به دلایل گوناگون از جمله تأکید بر حفظ هویت ملی و ارزشهاي پایه اي و تاریخی ملت هایشان، قصد مقابله و تعدیل این حرکت را دارند، حداقل در اشکال واحد و عنصري پایه و به عبارتی، به تنهایی و جدا از واحدهاي سیاسی دیگر، قادر به اعمال خواست و اراده خود نخواهند بود - کامران، . - 1381نتایج تحقیق بانک جهانی از هبستگی تجربی بین نرخ بالاتر و سریع تر هم پیوندي با اقتصاد جهانی و رشد اقتصادي بیشتر حکایت دارد. کشورهاي در حال توسعه اي که داراي بالاترین نرخ یکپارچگی در دهه گذشته بوده اند در مقایسه با کشور هاي در حال توسعه اي که کمترین نرخ یکپارچگی را داشتند، از رشد اقتصادي بالاتري برخوردار بوده اند.

رشد تجارت بین المللی و سرمایه گذاري در خدمات، فرصت هاي منحصر به فردي براي ایجاد اشتغال در کشورهاي در حال توسعه با یک نیروي کار آموزش دیده فراهم می کند. رشد تجارت و سرمایه گذاري در خدمات خود جوش، نتیجه پیشرفت هاي مؤثر و هیجان انگیزي است که به واسطه انباشت تکنولوژي و نوآوري در صنعت حاصل شده است. این نو آوري ها با ایجاد مجموعه جدیدي از فعالیت هاي خدماتی و صنعتی انجامیده که در تخصصی شدن و تقسیم کار تأثیر بسزایی دارند.

جهانی شدن بر بازار کار در سراسر جهان أثر بسیار می گذارد. کاري که پیش از این در آمریکا و دیگر کشور هاي صنعتی انجام می شده، اکنون در کشورهايدر حال توسعه غالباً به طور ارزانتر انجام یم شود و این تنها در مورد مشاغل مستلزم مهارت هاي بالاي کامپیوتري و مهندسی نیز صدق نمی کند - رمضان پور، . - 1383 جهانی شدن در بعد اقتصادي برابر است با تولید جهانی، بازارهاي جهانی، کارکرد هاي جهان و شرکت هاي چند ملیتی، تقسیم کار جدید بین الملل، انتقال بخش هاي اقتصادي در حال توسعه و ایجاد شرکت هاي چند ملیتی، مالی، قانونی، مشاوره اي، حسابداري، تبلیغاتی و نظایر این ها.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید