بخشی از مقاله

چکیده

در سال های اخیر با توجه به رشد روزافزون و وسعت تغییرات روشهای آموزشی، سازگار نمودن بستر یادگیری با تمامی جوانب نیازهای یادگیرنده در کانون توجه متخصصین آموزشی قرار گرفته است. چرا که محیط فیزیکی به سبب ساختار خود می تواند تعاملات و در پی آن محیط یادگیری را تقویت و یا تضعیف نماید. از این رو شناسایی نیازهای دانش آموزان ضروری تلقی می گردد. دانش روانشناسی به خوبی میتواند پلی میان نیازهای روانشناختی دانش آموزان و فضاهای فیزیکی مورد نیاز آن ها برقرار کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و بررسی نیازهای روانشناختی کودکان میباشد و براساس آن ها محیط فیزیکی مورد نیازشان پیش بینی می گردد ودرنتیجه سعی شده با الگویی خلاقانه که در آن از عواملی مثل نور و رنگ وایجاد فضاهای باز حیاطها و فضای سبز،پویایی ونشاط را وارد فضاهای آموزشی کرد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی با روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی است.
واژههای کلیدی:فضاهای آموزشی، روانشناسی آموزشی، کودکان، معماری مدارس

-1 مقدمه

مدارس و کلاس درس از جمله مهمترین فضاها در طراحیها به شمار میآید، حال آن که در بیشتر موارد توجه به طراحی ساختمان مدارس متناسب با نیازهای فیزیکی و روانشناختی دانش آموزان نادیده گرفته شده است ودراینجاجای سوال است که چگونه تاثیرات روانشناسی محیط در طراحی فضاهای آموزشی میتواندبه پویایی و نشاط وایجاد خلاقیت به دانش آموزان کمک کند؟ و مطالعات پیرامون این مقوله آن چنان که در خور و شایسته-ی یک فضای آموزشی باشد در نظر گرفته نشده است. ودرمقاله فوق سعی بر این شده است با شناختی از کمبودوکاستی هادر مدارس حال وبررسی آنها به دنبال الگویی متفاوت با این مدارس باشیم که از دید روانشناسی محیطی و تاثیرات آن بر دانش آموزان ومدرسان دارای ارزشهای خاص باشد. با بررسی اجمالی و مطالعه پیرامون مدارس، شاهد مسائل ذیل هستیم:

· عدم وجود یک معماری پویا و انعطاف پذیر در ساختمان مدارس متناسب با نیازهای روانی دانش آموزان

· عدم وجود ویژگیهای بصری مناسب در نمای بیرونی و درونی کلاس درس مدارس

· سادگی و یکنواختی نمای مدارس بدون توجه به نیازهای احساسی کاربران

· عدم وجود ویژگیهای کمی و کیفی مناسب متناسب با نیازهای سنیشان

از آنجا که کودکان و نوجوانان ساعتهایی از روز را به منظور یادگیری و آموزش در مدارس و کلاس درس سپری میکنند بدین منظور ابتدا نیازهای روانشناختی دانش آموزان در این دوره سنی بررسی و بر این اساس فضاها تعریف میشوند. هدف از انجام تحقیق بررسی نیازهای روانشناختی دانش آموزان و به تناسب آن طراحی فضاهای معماری مورد نیاز آنهاست.[1]

پیشینه تحقیق:
درمطالعات فضاهای آموزشی از دیدگاه روانشناسی محیط به تاثیر شرایط فیزیکی، بر نگرش و فرآیند ادراکی روانشناختی بهره برداران از این فضاهای آموزشی پرداخته میشود. او در بررسیهای خود به نقد فضاهای آموزشی استان تهران، نقد این فضاها در اقلیمها و... اشاره دارد. در مقاله"روانشناسی محیطی و طراحی فضای مدارس" توسط اعتمادی به بررسی ویژگیهای معماری مطلوب فضای مدرسه به کمک شاخصههای دانش روانشناسی محیطی پرداخته میشود. از نظر ایشان محیط فیزیکی رفتار فرد را تغییر نمی-دهد، بلکه میتواند در آموزش موثر واقع شود. فضا میتواند مطابق با احتیاجات و نیازهای دانش آموزان تغییر پیدا کند.

به این ترتیب او مدارس بدون دیوار را پیشنهاد میکند البته منظور از بدون دیوار بودن صرفا باز بودن مدارس نیست، بلکه منظور آن است که مدارس به راحتی به توانند با محیط اطراف ارتباط برقرار نمایند. در ارتباط با مبحث آموزشی و مدارس با استفاده از دانش مهندسی کانسی به طراحی صندلی و نیمکتهای آرگونومیکی پرداخته شدهاست. علی رقم مطالعات صورت گرفته در آلمان و برخی تحقیقات دیگر که نشان میدهد نیمکتهای آرگونومیکی در آسایش و راحتی دانش آموزان موثر اند متاسفانه این مقوله به طور جدی در مدارس وجود ندارد. پروفسور گالن گرنز در سال 1998 در کتاب"فرهنگ، جسم و طراحی" به در نظر گرفتن دانش آموزان در طراحی و بهبود وضعیتشان اشاره میکند.[1]

روانشناسی رشد کودک:
تاثیر محیط و فضاهای باز در رشد کودکان از دیدگاههای روانشناسی و یادگیری نیز قابل بررسی است و یافتههای این بخش میتواند در فرآیند طراحی دستمایه معماران و طراحان فضای کودک باشد. خلق فضای ویژه و آموزش محیطی، می توناند فرآیند یادگیری را تسریع نموده و محیطی کودکانهتر ایجاد نماید.از این رو در ادامه به نظریات مطرح در زمینه روانشناسی رشد و یادگیری با تاکید بر تعامل کودک و محیط، ضروریات رشد و نقش تقلید و بازی کودک، اشاره شده است.[2]

الف. نظریات روانشناسی رشد و یادگیری
ژان پیاژه یکی از مشهورترین روانشناسان کودک در خصوص رشد و یادگیری معتقد است: کودکان جهان هستی را متفاوت از بزرگسالان میبینند و آنها از راه تجربه مستقیم با محیط پیرامون به درک و فهم امور می-پردازند. همچنین وی براین اعتقاد است که انسانها دو میل اصلی را به ارث میبرند که یکی سازگاری - جذب و انطباق - و دیگری سازمان - طرحوارههای ذهنی - است. این فرآیند به شکل گیری رشد شناختی نیز موسوم است. منظور از سازگاری جنبه برخورد و سازش با محیط است. سازمان به نظام مندی شناخت و ایجاد طرحوارههای ذهنی گفته میشود.

از ویژگیهای مهم نظریه پیاژه مراحل رشد آن است.وی این مراحل را به چهار دسته اصلی یعنی حسی-حرکتی، پیش عملیاتی، عملیات محسوس و عملیات صوری یا انتزاعی توصیف میکند.در نظریه وی در مرحله حسی حرکتی - از بدو تولد تا دو سالگی - کودکان جهان را از راه حواس و فعالیتهای حرکتی کشف میکنند و در مرحله پیش عملیاتی - از دو تا هفت سالگی - به تدریج تفکر نمادین ظاهر میشود، در دوره عملیات محسوس - از هفت تا یازده سالگی - نیز کودکان به طور کامل منطقی می اندیشند اما برحسب امور عینی و محسوس نه انتزاعی و مجرد. آنها در این مرحله همچنین اصول بقا یا نگهداری، بازگشت پذیری، طبقه بندی و ردیف کردن را درک میکنند و در آخرین مرحله رشد شناختی پیاژه یعنی عملیات صوری - یازده تا پانزده سالگی - نوجوان میتواند استدلال فرضیهای قیاسی داشته باشد و به آنچه موجود نیست بیاندیشد.[2]

ب. ضرورت رشد
رشد در حالت کلی شامل تغییرات کمی و کیفی است که با پیشرفت زمان در طبیعت و ساختار و رفتار موجود زنده حادث میشود. این تغییرات در هر دوره از زندگی انسان تواناییها، نیازها، دشواریها و ناسازگاریهایی را به وجود میآورد. رشد کودکان، مانند هر رشد طبیعی دیگر، دارای مراتب و مراحل و جهت است. به نظر می-رسد که تقسیم رشد در بعد رشد جسمی، رشد ذهنی و روانی یک طبقه بندی فراگیری برابر تشریح این پدیده و مراتب آن باشد. رشد کودک تنها حاصل میراث ژنتیکی او نیست، بلکه تحت تاثیر رژیم غذایی، مراقبتهای بهداشتی و انواع تمرینات جسمی نیز قرار میگیرد که کودک علاقه مند به آنهاست. این تاثیرات از راه پیشرفت رشد و فیزیک جسم بر شخصیت کودک اثر میگذارد. پژوهشگران بدون نادیده گرفتن اهمیت عوامل فرهنگی و اجتماعی، تاکید کرده اند که رشد جسمی کودکان اثر نیرومندی بر شخصیت او دارد.[2]

ج. تقلید، بازی و مقررات

بدون تردید اهمیت غیرقابل انکار بازی به عنوان یکی از بسترهای رشد کودکان که موجب بالندگی جسم و روان و حتی ذهن آنان گردد آشکار است. یونسکو در این رابطه میگوید: فضاهای بازی میتواند نیازهای رشد کودکان را در تمامی زمینه ها فراهم میسازد: رشد جسمی، رشد اجتماعی و رشد احساسی. البته بدیهی است که منظور از اینگونه فضاها، زمین های بازی است که با توجه به واقعیات و ویژگیهای روانشناختی کودک شکل گرفته باشد و بتواند نیازهای او را در زمینههای یاد شده پاسخ دهد. چه بسا زمین هایی که با صرف هزینههای زیاد با انواع وسایل بازی تجهیز گردیده لکن مورد استقبال کودکان قرار نمیگیرند.[2]

شکل کلی فضای معماری :

معماری تنها هنری است که ما را در بر گرفته است و انسان ها بیش از آن که بر فضا تاثیر بگذارند از آن تاثیر می گیرند.از این رو شکل کلی فضای معماری اهمیتی خاص دارد. فضایی نامنظم و تکراری، بی نظمی و ناهنجاری را القا میکند و یک ساختمان حجیم، قدرت و پول را به رخ میکشد. فضایی هندسی و منظم نظم را القا می کند. در گذشته فضای هندسی در معماری آنچنان اهمیت داشته است که مهندسنین با بهره وری از علم هندسه و نجوم، فرای حضور معمار باشی و ناظر باشی وظیفه طراحی بسیاری از عناصر از جمله شکل کلی فضای معماری را به عهده داشته است.روش معماران گذشته ایرانی در خصوص آن بوده است تا از جذابیت فرم کاسته شود و به غنای فضا افزوده شود.[3]

سه ایده اساسی در روانشناسی محیطهای آموزشی:
الف -هر نوع آموزشی در محیطی فیزیکی با ویژگیهای کالبدی قابل درک و نجش انجام می شود - اهداف گوناگونی توجه دانش آموزان را به خود جلب می کند - ب-دانش آموزان به طور انفعالی نه لمس می کنند نه می بینند و نه می شنوند بلکه بطور فعال احساس می کنند،نگاه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید