بخشی از مقاله
چکیده
در روانشناسی محیط عکس العمل انسان نسبت به محیط و عکس العمل محیط نسبت به انسان بررسی میشود و به معمار کمک میکند چگونه طراحی کند تا آنچه در ذهن دارد محقق شود.روانشناسی محیط محصول تفکر معماران است، نه روانشناسان.طراحی محیط آموزشی به عنوان یکی از فاکتورهای اصلی آموزش مطلوب ضعف محسوب میشود که در نظام آموزش عمومی ما وجود دارد.
فقدان فضای مدارس کشور ما هستند.اگر محیط آموزشی بخواهد زمینه ای ثمربخش برای نسل آینده باشد محیط و ساختمانهایش میبایست خلاقه باشند نه تقلید شده.محیطی محرک برای آزاد کردن اندیشه و بیان خلاقه، به همان اندازه روش تدریس دارای اهمیت است.این پژوهش که از نوع توصیفی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای تدوین شده است ضمن تشریح جایگاه روانشناسی به مفاهیم مرتبط با طراحی فضاهای آموزشی می پردازد.
مقدمه
انسان در تمام لحظات زندگی خود در حال دریافت پیامهای حاوی اطلاعات از محیط اطراف خود و یادگیری آنها میباشد خواه این محیط طبیعی بوده و خواه ساخته دست بشر باشد.هرچه پیامهایی دقیقتر و قابل طبقه بندی توسط فرد از محیط دریافت شود میزان یادگیری او بالاتر میرود و در این میان تأثیر معماری، هنر احاطه گر انسان، بسیار با اهمیت است
چرا که تأثیرات رفتاری و روانی ایجاد شده در انسان به لحاظ قرار گیری در محیطهای مختلف، سبب تغییر میزان میل یادگیری، حساسیت او به محرکهای محیطی، تمرکز و انگیزه آموزش میشود.ر محیطهایی که خصوصاً برای آموزش طراحی میشوند این تأثیر باید در نقطه عطف توجه طراحان قرار گیرد و با مطالعه الگوهای رفتاری دانش آموزان، جزئیات و ویژگیهای محیطی مؤثر بر حواس آنها طراحی شوند.
استفاده صحیح از این جزئیات که برخی از آنها پارامترهایی از طراحی داخلی هستند از قبیل رنگ، اندازه کلاسها، نورپردازی و نیز استفاده از تکنولوژیهای نوین سبب بهبود رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی افراد شده و بازده آموزشی را بالا برده و دانش آموزان را به حضور در کلاسهای درس علاقمند مینماید.
با توجه به لزوم شناخت این ویژگیها و نیز تأکید سیستمهای آموزشی نوین بر افزایش مشارکت دانش آموزان در امر آموزش بمنظور بالابردن بهره وری آموزشی که نیاز به محیطهایی دارد ک به نظر ماریا ریبا نویسنده کتاب »تسهیلات آموزشی«اگر دیسیپلینی وجود داشته باشد که بتوان تکامل بشر را کاملاً و به روشنی در آن مشاهده کرد آن دیسیپلین معماری است.
زیرا با توجه به انواع، تعدد و بسط و گسترش فرمهای معماری در طول تاریخ میتوان مسیر طولانی و چه بسا نامنظم تحول تاریخی را ترسیم کرد و از آنها به شرایط اجتماعی، مذهبی، اقتصادی یا شرایط اخلاقی و سیاسی پی برد.خلاصه آنکه معماری به شیوه درک زندگی اجتماعی کمک میکند، »خلق فضا همواره مقصود معماری بوده است فضای آموزش، نیز بی شک یکی از راهبردهای رسیدن به این مقصود میباشد و دو هدف رادنبال میکند : تعلیم و تربیت.از اینرو توجه به آن، به دلیل میزان نقشی که در شکل گیری شخصیت معمار به عنوان شکل دهنده اصلی فضاهای معماری دارد، اهمیت مییابد.
« نبود فضاهای آموزشی مناسب یکی از کمبودهای اساسی آموزش در ایران است.بررسی میدانی کیفیت فضاهای آموزشی و مطالعات صورت گرفته در این زمینه گواه مطمئنی است بر این ادعا، این امر با توجه به رشد بی حد و حساب مجموعههای آموزشی هستند.بیشتر خود را بروز داده است تأکید بر کیفیت فضایی و تأثیر آن از طریق مطالعاتی که در زمینه روان شناختی فضا صورت گرفته و از طرف دیگر باور جمعی به ضعفهای شدید فضای آموزش در ایران که از مقایسه با دیگر فضاهای آموزشی در سطح دنیا حاصل شده اهمیت موضوع را چندین برابر نموده است.
براساس اطلاعات مکتوب و پژوهشهای صورت گرفته در باب فضا و مفاهیم کیفی آن و براساس اطلاعاتی که از تحلیل تصاویر فضاهای آموزشی حاصل شده، نگاهی شکل گرفته است که شاید به پشتوانه این آگاهی بتوان تأکید نمود که فضاهای موجود از کیفیت مناسب برای امر آموزش برخوردار نیست.استناد به تحقیقاتی که در باب معماری و نسبت آن با روان شناسی محیط و به خصوص محیط آموزشی صورت گرفته و مطالعه میدانی فضاهای آموزشی و تطبیق این دو با هم در شکل گیری اطلاعات و درک این مطلب اهمیت به سزایی دارند.
از طرفی دیگر با از بین بردن اشتیاق به خلاقیت در روند آموزش، در صورت ضعف فضا، امکان طرح بهینه فضا را در روند آموزش و در فضای حرفهای نیز کاهش میدهد که این امر در نهایت ساخت شهر را تحت تأثیر قرار خواهد داددر باب تأثیر متقابل ساخت محیط بر رفتار و از طرف دیگر تأثیر الگوهای رفتاری و خواستگاه آن بر طرح محیطی مناسب و قابل اعتناء دیدگاههایی موجود میباشد، که در مجموع اهمیت تاثیرکیفیت فضا بر رفتار تأکید شده است.اما این مسأله با رویکرد به فضاهای آموزشی و به خصوص آموزش معماری کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است و به نظر میآید در مواردی به جهت سبک و سیاق آموزشها و سیستمهای متفاوت آن شاید با تعارضها و تناقضهایی همراه شود.
فضا
فضا زمینه ای سه بعدی است که اشیاء در آن قرار میگیرند و دارای جهت و موقعیت نسبی میباشد.فضا ماده جوهری معماری است و منبعی لایتناهی که بدون بعد سوم معنا و حضور معمارانه ندارد.فضا ماهیتا بی شکل است، شکل بصری و کیفیت نوری و ابعاد آن بستگی کامل به حدودش دارد که توسط عناصر تشکیل دهنده فرم تعریف میشود.
وقتی فضا توسط این عناصر شروع به محصور شدن و سازماندهی شدن میکند، معماری ایجاد میشود و شخصیت فضا تابع نظم حاکم بین این عناصر است.چارلز مور میگوید : ” وقتی از یک کف و یک سقف و چهار دیوار اتاق ساخته میشود، در کنار شش عنصر، عنصر هفتمی به نام ” فضا “ وجود دارد، که این عنصر اثری بیش از عناصر فیزیکی ای دارد که فضا توسط آنان ساخته شده است
.“فضا بوسیله اشخاص مختلف به گونههای مختلف احساس میشود، حتی در مورد ناظر ثابت هم بنابر تاثیر عوامل اجتماعی روانی در تغییر میباشد و اینجاست که میتوان گفت مسئولیت و وظیفه ای که معماری فارغ از عملکرد دارد این است که فضا را به سمت هنر سوق دهد.
معماری خود نوعی زبان است که از طریق سازماندهی فضا بیان میشود.زبان معماری شباهت زیادی به موسیقی دارد.زیرا فهم آن کمتر به مکان و زبان و بیشتر به فضا وابسته است.در مجموع باید گفت فضا به عنوان ظرف یا مکانی که فعالیتهای بشری در آن صورت میگیرد رابطه ای ناگسستنی با زندگی دارد و لحظه ای از زندگی روزمره آدمیان جدا نبوده است
شکل کلی فضای معماری
معماری تنها هنری است که ما را در بر گرفته است و انسانها بیش از آن که بر فضا تاثیر بگذارند از آن تاثیر میگیرند.از این رو شکل کلی فضای معماری اهمیتی خاص دارد .فضایی نامنظم و تکراری، بی نظمی و ناهنجاری را القا میکند و یک ساختمان حجیم، قدرت و پول را به رخ میکشد.فضایی هندسی و منظم نظم را القا میکند.در گذشته فضای هندسی در معماری آنچنان اهمیت داشته است که مهندسنین با بهره وری از علم هندسه و نجوم، فرای حضور معمار باشی و ناظر باشی وظیفه طراحی بسیاری از عناصر از جمله شکل کلی فضای معماری را به عهده داشته است.روش معماران گذشته ایرانی در خصوص آن بوده است تا از جذابیت فرم کاسته شود و به غنای فضا افزوده شود.
آموزش
تمام مکانهایی که انسان برای تامین خواسته خود در فراگیری، از آنها استفاده میکند مدرسه نام دارد و این مکانها، تنها برای یادگیری و آموختن عقاید و نظریات نمیباشند