بخشی از مقاله
چکیده:
هدف از این پژوهش ، ارزیابی تاثیرشاخص های شخصیت بر کارآفرینی کارکنان شهرداری کاشان در سال 1393 است. روش تحقیق از نظرهدف ،کاربردی و ازحیث جمع آوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی می باشد. مجموع کارکنان شاغل در شهرداری که شامل 300 نفرهستندجامعه آماری این تحقیق را شامل می شود که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 169 نفر به دست آمده است.
متغیرشخصیت در این پژوهش بر اساس مدل کاستا و مک کرائه باپنج معیارروان رنجوری، برون گرایی ، گشودگی ،ساز گاری،وظیفه شناسی و متغیر کارآفرینی براساس مدل اسچیپرز،هاگ و بلوم با چهار معیارنوآوری ،پیشگامی ،نوسازی راهبردی وریسک پذیری است.
لذا برمبنای این متغیرها دو پرسشنامه طراحی گردید که پرسش نامه ها به طور تصادفی ساده بین اعضای نمونه توزیع شد.روایی پرسش نامه توسط استاد راهنما و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ تایید گردید.روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss و تحلیل رگرسیون انجام گرفت و سپس نتایج این تحلیل با استفاده از تکنیک تاپسیس رتبه بندی شد. یافته ها نشان داد به جز بعد روان رنجوری ، ابعاد دیگر شخصیت بر کارآفرینی تاثیر معناداری دارند.
-1 مقدمه:
یکی از ویژگیهای بارز اقتصاد امروز، تغییرات سریع است و کشورهایی می توانند از نظر اقتصادی قوی و موفق گردند که دارای کارآفرینان سازمانی نوآور و ریسک پذیر باشند در واقع می توان گفت که کارآفرینی نماد نوآوری و موفقیت در امور تجاری و کارآفرینان پیشگامان آن هستند که با نظرات نوین خویش موجب تحولات اساسی در ساختار نظام اداری و افزایش کارایی و اثربخشی آن می شوند و از سوی دیگر، نگرش عامه مردم به بخش عمومی، که بخشی منفعل و به لحاظ سیاسی محافظه کار است، فشار را بر این بخش شدت بخشیده است وسازمان های عمومی نیاز به توسعه استراتژیهای خدماتی و اقدامات نوآورانه را احساس کرده اند.
اجرای اقدامات کارآفرینانه دربخش عمومی می تواند رویکرد مفیدی در خط مشی و مدیریت عمومی قلمداد شود؛ زیرا به"بهبود بهره وری و احیای عملکرد بخش عمومی" ، "پاسخگویی به شهروندان" ،"ارتقای ظرفیت های درونی برای تقویت ارزشهای عمومی" منجر می شودو در نهایت "راهی برای اصلاح برداشتهای نادرست عمومی درباره خدمات عمومی ناکارآمد" است
نادیده گرفتن کارآفرینی در بخش عمومی به تداوم ناکارآمدیهای بخش عمومی، سرخوردگی و نارضایتی شهروندان و در نتیجه تدام بوروکراسی، شکل گیری تصویرنامطلوب درباره کارکنان و سازمانهای عمومی و بی اعتمادی و ازبین رفتن سرمایه اجتماعی منجر خواهد شد کارآفرینان در کشورهای توسعه یافته نقش کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی ایفا نموده اند با توجه به موارد فوق شناسایی ویژگی های شخصیتی کارآفرینان امری ضروی است .
کرزنر کارآفرینی را به معنای آگاهی از فرصتهای سودآور کشف نشده تعریف کرده است
کارآفرینی سازمانی شیوه برانگیختن و سپس بهره گیری از افراد در درون یک سازمان می باشد، شیوهای که افراد فکر میکنند قادرند کارها را به طریقی متفاوت و بهتر انجام دهند .از طریق توسعه روحیه کارآفرینی در سازمانها میتوان بر موانع موجود بر سر راه انعطاف پذیری، رشد و نوآوری فائق آمد. پرورش افراد کارآفرین در درون سازمان مستلزم فراهم آوردن بستری مناسب و ترویج روحیه کارآفرینی است
بطور کلی میتوان گفت ویژگیهای اصلی سازمانهای کارآفرین، این سازمانها را مجهز به قابلیتهایی میکند که ضمن ارتقای کارآمدی، قادر به بهره گیری بهتر از فرصتهای موجود و انطباق پذیری بیشتر با محیط پیرامونشان می شود
ازجمله بسترهای مناسب برای توسعه کارآفرینی شناخت ویژگی های شخصیتی افراد میباشد.یعنی کارآفرینی را می توان از زاویه تفاوت ها و ویژگی های شخصیتی افراد بررسی نمود.دارا بودن منابع کلیدی نظیر نیروی انسانی با ویژگی هایی نظیر ارزش آفرینی، موانع کپی برداری ، منحصر به فرد بودن، عدم جانشینی پذیری و قابلیت کاربرد می تواند به خلق مزیت رقابتی، بهبود فرهنگ نوآوری، خلاقیت، ابتکار عمل و توسعه نگرش های کارآفرینانه در درون سازمان کمک کند.
برای سازمانی مانند شهرداری اهمیت پژوهش در کارآفرینی سازمانی از آن جهت مهم است که اکنون سازمان های بروکراتیک کارایی لازم را ندارند و به ویژه در شهری همچون کاشان رویکرد مدیریت شهری مشارکت جو و کارآمد، رویکردی اجتناب ناپذیر است .حال اگر چنین رویکردی مورد توجه و تأکید مدیریت شهری باشد، تحقق آن مستلزم تکوین و توسعه سازمانهای کارآفرین است، زیرا فقط این قبیل سازمانها ظرفیت جذب مشارکت،ساماندهی خلاقانه امور و ترویج نگاه جدید و نوآورانه به مسایل سازمان و جامعه را دارا هستند وبه یاری آنها می توان به طرزموثری با استفاده ازخلاقیت ایده ای را یافته و آنرا تبدیل به فرصتی اقتصادی نمود.
بنابراین، برای تأمین چنین راهبردی، شناختن و آنگاه بنیان نهادن سازمانهای کارآفرین شرط ضروری است .بدون چنین سازوکار مشخصی اندیشه بهسازی و مدیریت و خدمات رسانی به شهروندان عقیم خواهد ماند.سازمان کارآفرین کلید موفقیت شهرشهروندمدار است، به عبارت دیگر کارآمدی، اثربخشی و جلب اعتماد و رضایت شهروندان از درون یک سازمان کارآفرین می جوشد و نه جز آن.
باتوجه به مواردفوق ضرورت یافتن افرادکارآفرین به منظورپیشرفت برای نهادهای دولتی ازجمله شهرداری واضح ومبرهن است. لذا پژوهش حاضر با همین رویکرد درپی آن است تا شاخص های شخصیتی این گونه افراد را مشخص نموده و اولویت بندی نماید.
فرضیه اصلی پژوهش
شاخص های شخصیت برکارآفرینی تاثیر معناداری دارد.
فرضیه های فرعی
1. شاخص روان رنجوری برکارآفرینی تاثیر معناداری دارد.
2. شاخص برون گرایی برکارآفرینی تاثیر معناداری دارد.
3. شاخص گشودگی بر کارآفرینی تاثیر معناداری دارد.
4. شاخص سازگاری برکارآفرینی تاثیر معناداری دارد.
5. شاخص وظیفه شناسی برکارآفرینی تاثیر معناداری دارد.
-2 مبانی پژوهش
شخصیت: مجموعه صفات هیجانی، رفتاری، منش و خصوصیاتی که در شرایط معمولی معرف شخص بوده و برای هر فردی نسبتا ثابت و قابل پیشبینی است، شخصیت اطلاق میشود.
روان رنجوری: روان رنجوری شامل ویژگی هایی نظیر اضطراب و نگرانی بیش از حد، بدبینی، اعتماد و اطمینان کم و گرایش به سمت اتخاذ احساسات منفی نسبت به وقایع، افراد و پدیده ها می باشد.
وظیفه شناسی: وظیفه شناسی عبارت است از تمایل به سازمان دهی، کارآمدی، قابلیت اعتماد، خویشتنداری، پیشرفت گرایی، منطق گرایی و تعمق
سازگاری: معرف فردی است که یار یدهنده، صادق، با گذشت، صبور، بخشنده و مهربان است
برون گرایی: برون گرایی شامل ویژگی هایی نظیر اجتماعی بودن، اطمینان و قاطعیت، جاه طلبی،عمل گرایی، انرژی زیاد، پرشوری، پرحرارتی، گرایش به سمت مثبت نگری و اتخاذ احساسات مثبت نسبت به وقایع، افراد و پدیده ها می باشد.این بعد شخصیتی شامل ویژگی هایی مانندتوانایی اجتماعی، سخن وری ، اعتماد به نفس و بلندپروازی است.
گشودگی یا پذیرای تجربه : گشودگی یا پذیرای تجربه، معرف افرادی است که ایده و تجربه جدیدی را به راه می اندازدو شخصیتی خلاق، نوآور و متفکر دارند.
کارآفرینی: مجموعه فعالیت هایی است که بهره برداری از مزایای رقابتی نوآوری را در یک سازمان امکان پذیر ساخته و رهیافتی در نهادینه کردن نوآوری در سازمان هاست و به عنوان دریچه ای به سوی بهره برداری از مزایای رقابتی ماندگار، نوآوری و پیشگامی برای سازمان ها تلقی می شود.