بخشی از مقاله

چکیده:

بدون شک کارآمدی نظام مالی به عنوان زیرمجموعهای از نظام اقتصادی یک کشور و با توجه به روابط متقابل با دیگر اجزا میتواند تاثیر بسزایی بر کارآیی نظام اقتصادی داشته باشد و بازار سرمایه به عنوان زیرمجموعهای از نظام مالی، دارای جایگاه ممتازی بوده و تاثیر متقابل مولفه های اقتصاد کلان بر روند بازارسرمایه موضوعی است که به برنامه ریزی دقیق اقتصادی واجتناب ازسیاستهای غلط اقتصادی می انجامد.

هدف این پژوهش پاسخگویی به این پرسش کلی است که آیا شوک های نوسانات بازار سهام تاثیر قابل توجهی بر متغیرهای کلان اقتصادی خواهد گذاشت یا خیر. بدین منظور جهت دستیابی به هدف در دوره زمانی 1370-1393 با به کارگیری روش خود رگرسیون برداری و تابع عکس العمل آنی به آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که در دوره زمانی مورد بررسی شوکهای نوسانات شاخص کل قیمت سهام بر متغیرهای نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، نقدینگی، مصرف خصوصی، نرخ تورم، سرمایه گذاری و نرخ ارز رسمی تاثیر معناداری داشته است.

-1 مقدمه
از الزامات اساسی کشورها برای پیمودن مسیر توسعه و رسیدن به آن دارا بودن بازار متشکل و منظم سرمایه است. تأثیر وجود چنین بازاری بر عملکرد اقتصاد قابل توجه است به طوری که فقدان آن دارای تأثیر منفی بر عملکرد اقتصاد است.

بعضی از تحلیل گران اقتصادی معتقدند که بازار سهام و بورس اوراق بهادار کشورهای در حال توسعه چندان اثر مثبتی در رشد اقتصادی ندارد، اما شواهد و مطالعاتی که اخیراً صورت گرفته است نشان میدهد که بازار اوراق بهادار میتواند تأثیری عمیق در رشد و توسعه اقتصادی بگذارد. این بازارها میتوانند با جمع آوری نقدینگی جامعه، در ضمن تأمین سرمایه کوتاه مدت برای واحدهای نیازمند، سرمایه بلند مدت نیز برای سرمایه گذاری های سود آور تأمین کنند. در چند دهه ی اخیر ضمن تاکید بر تاثیر این بازارها در توسعه ی اقتصادی، توجه بیشتری به آن شده است.

بحران های اقتصادی دهه ی1930 اروپا و آمریکا، 1997 کشورهای جنوب شرق آسیا و بحران اقتصادی جاری در کشورهای توسعه یافته شواهدی واقعی از تأثیرگذاری متقابل بی ثباتی بازارهای مالی بر اقتصاد جهانی و متغیرهای آن بوده است. این بحران ها مشکلاتی نظیر بیکاری گسترده، کاهش سرمایه گذاری، کسری رشد اقتصادی و بی ثباتی در شاخص های اقتصادی را بر کشورها تحمیل کرده است.

روند پرنوسان فعالیت بازار سهام در سال های 1390 تا 1393، به ویژه نوسان های شدید و یک سویه قیمت ها در سال های 1391، 1392، 1393 ،افت وخیزهای دوره ای قابل توجهی را در پی داشته که برآیند آنها به انتظارات سرمایه گذاران و بی اطمینانی حاکم بر این بازار انجامیده است. طی دهه 1390 با توجه به وضعیت تحریم ها و نبود هماهنگی میان سیاست های پولی و مالی، نوسانات شدید نرخ ارز گذشته از تاثیرات نامطلوبی که بر فضای اقتصادی کشور بر جا گذاشت اعتماد عمومی را نسبت به کل عملکرد اقتصادی دچار اختلال ساخت. از سویی دیگر به علت توسعه نیافتگی بازار بورس، بحران هایی را در این بازار رقم زده است.

البته باید توجه داشت که نوسانات جزء ذاتی بازارهای مالی است، اما بحران های به وجود آمده در بازار سهام ایران ، عمدتا ناشی از بروز عدم تعادلهایی است که در نتیجه سیاست ها و مداخلات دولت به وجود آمده است. از آنجا که بازار سهام در مقایسه با بازار های پول اثرات ضد تورمی دارد لذا در تامین مالی طرح های سرمایه گذاری از اولویت برخوردار است و برای رونق بخشیدن به اقتصاد کشور هایی همچون ایران که از یک سو با حجم عظیم سرمایه های سرگردان و از سوی دیگر با کمبود منابع سرمایه گذاری مواجه است شناخت عوامل تاثیر گذار بر رفتار بازار سهام می تواند گام موثری در جهت دهی سرمایه در بازار محسوب شود لذا ا همیت آن در اقتصاد کشور روزبه روز بیشتر شده و از این رو مورد توجه مقامات اقتصادی قرار گرفته است.

امروزه با توجه به اهمیت و گسترش روزافزون بازارهای سرمایه در تجهیز و گردآوری سرمایه های کوچک فردی به سمت فعالیت های تولیدی، شناسایی رفتار سرمایه گذاران و متغیرهای تأثیر گذار بر بازده سهام در این بازارها اهمیت زیادی پیدا کرده است. 

با توجه به تاثیر مهم بازارهای مالی و بالاخص بازار بورس اوراق بهادار در رشد و توسعه اقتصادی در تحقیق حاضر تاثیر شوک های نوسانات بازار سهام بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران در دوره زمانی1370-1393 مورد بررسی قرار میگیرد.

-2 مبانی نظری

وجود ارتباط پویا میان متغیرهای کلان اقتصادی و بازده سهام بطور گسترده به بحث و بررسی گذاشته شده است. مبنای چنین مطالعاتی، استفاده از مدل هایی است که بیان میکنند که قیمت سهام میتواند به عنوان تنزیل جریان نقدی مورد انتظار تلقی شود. از اینرو، تعیین قیمت سهام مستلزم وجود نرخ بازده و جریانات نقدی مورد انتظار است - التون و گروبر1، . - 1991 متغیرهای اقتصادی دارای اثرات عمدهای بر جریانات نقدی آتی و بازده مورد درخواست هستند، به همین خاطر انتظار میرود که دارای تاثیر با اهمیتی بر روی قیمت سهام نیز داشته باشند.

فاما و گیبون - 1982 - 2 ارتباط میان تورم، بازده واقعی و میزان سرمایهگذاری سرمایهای3 را مورد بررسی قرار دادند. نتایج بدست آمده تاییدی بود بر یافتههای ماندل - 1963 - 4 و توبین - 1965 - 1 مبنی بر اینکه بازده واقعی مورد انتظار بروات2 و نرخ تورم مورد انتظار دارای همبستگی منفی بایکدیگر هستند. به پیشنهاد محققان چنین ارتباطی در مورد بازده سهام به موجب ارتباط مثبت میان بازده واقعی مورد انتظار داراییهای مالی و فعالیتهای واقعی وجود دارد.

بر طبق اظهارات فاما - 1991 - تحقیقات تجربی متقدمان نشان دهنده این مطلب است که تورم مورد انتظار دارای ارتباط منفی با قیمت سهام است و این موضوع بطور تلویحی حکایت از آن دارد که ارتباط اندازهگیری شده میان تورم و بازده سهام به نوعی ارتباط نادرست، نامعتبر و فاقد روایی است. گسک و رول - 1983 - 3 دریافتند که قیمت سهام در آمریکا با نرخ تورم دارای رابطه منفی است در حالیکه با فعالیتهای واقعی اقتصاد دارای رابطه مثبت است.

یافتههای مورد دوم تاییدی بود بر نتایج تحقیقات فاما - 1981 - و لی. - 1992 - 4 فرنچ و همکاران - 1987 - 5 از منظر تئوری اثبات نمودند که بازده سهام بطور منفی به نرخ بهره کوتاه مدت و بلندمدت واکنش نشان میدهد. هرچند آلن و جکتیانتی - 1997 - 6 اظهار داشتند که حساسیت نرخ بهره نسبت به بازده سهام بطور فزایندهای از اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی به دلیل ابداع قراردادهای ابزار مشتقه پایه نرخ بهره جهت گاهش خطر ریسک - مدیریت ریسک - ، کاهش یافته است.

در خلال دهه گذشته، محققان دامنه مطالعات خود را به بررسی تعامل میان متغیرهای کلان اقتصادی و بازده سهام دیگر کشورها گسترش دادند. برای مثال، شین و نووان - 1999 - به بررسی بازار کره پرداخته و دریافتند که بازار سهام کره دارای همانباشتگی با شاخص تولید، نرخ تبدیل ارز، تراز تجاری و عرضه پول است. یافتههای ایشان نشان از این داشت که شاخص قیمت سهام، نماگر پیشرو برای متغیرهای کلان اقتصادی است.

لای - 1997 - 7 با بررسی بورس اوراق بهادار سنگاپور دریافت که شاخص سهام سنگاپور دارای رابطه مثبتی با تقاضا برای پول است اما هیچگونه رابطه با بنیادهای اقتصاد کلان ندارد. همچنین نتایج مشابهی توسط فانگ و لیی - 1990 - 8 در تایوان بدست آمد. گجرد و سایتم9 , - 1999 - آچسانی و استروه - 2002 - 10 به بررسی بازارهای منطقهای کوچکی چون نروژ و اندونزی پرداختند، یافتههای ایشان حاکی از واکنش منفی بازده سهام به تغییرات نرخ بهره، و واکنش مثبت بازده سهام به قیمت نفت - زیرا نروژ یکی از صادرکنندگان نفت خام است - و فعالیتهای واقعی اقتصاد بود.

هرچند، ارتباط میان قیمت سهام و نرخ تورم مبهم و نامشخص است. مطالعات آچسانی و استروه - 2002 - حکایت از وجود رابطه منفی میان قیمت سهام و نرخ تورم و همچنین قیمت سهام و نرخ بهره داشت. هرچند، وجود رابطه مثبتی میان قیمت سهام و تولید ناخالص داخلی، عرضه پول و نرخ تبدیل ارز شناخته شده است. مضافا اینکه ایشان جهت یافتن هرگونه رابطه با اهمیت میان قیمت سهام و میزان صادرات و نرخ بهره بلندمدت بر نیامدند.

بایکسالوارسی - 2011 - 11 به بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازدهی سهام ترکیه می پردازد. وی بدین منظور از مدل رگرسیون چند متغیره و داده های ماهانه متغیرهای شاخص قیمت مصرف کننده، نرخ بهره ، قیمت طلا، شاخص تولیدات صنعتی ، قیمت نفت، نرخ ارز و عرضه پول در دوره زمانی 2003-2010 استفاده می کنند . نتایج نشان می دهد که نرخ بهره شاخص تولیدات صنعتی ، قیم نفت و نرخ ارز تأثیر منفی و عرضه پول تأثیر مثبت بر بازدهی سهام ترکیه دارند. و تورم و قیمت طلا تأثیر معناداری بر بازدهی سهام این کشور ندارند.

روئل بیستما - 2012 - 12 به بررسی تأثیر شوک های نوسانات سهام بازار بر متغیرهای کلان پرداختند در این مطالعه به بررسی تأثیر نوسانات سهام بازار و بازدهی قیمت بر روی رشد مصرف و رشد سرمایه گذاری پرداختند و همچنین به بررسی رشد مصرف و سرمایه گذاری بر رشد تولید نیز پرداخته شد و بدین نتیجه رسیدند که نوسانات سهام بازار بر رشد مصرف و رشد سرمایه گذاری رابطه دارد و و رشد مصرف و رشد سرمایه گذاری نیز بر رشد تولید اثر دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید