بخشی از مقاله
تاثیر شیب های مختلف تردمیل بر میزان چرخش ساق هنگام دویدن در افراد دارای سندروم درد کشککی رانی
چکیده
با توجه به تأثیر ناهنجاریهای اندام تحتانی بر الگوی راه رفتن افراد و درنتیجه بروز آسیبهای دیگر ارائه روشهای جدید و تمرینات مخصوص آسیبهای این ناحیه از بدن مورد توجه قرار گرفته است. یکی از آسیبهای شایع که درصد بالایی از جامعه دچار آن هستند سندروم درد کشککیرانی - PFPS - است. اگر چه علت این سندروم هنوز نامشخص است اما جابجایی غیرنرمال کشکک میتواند از دلایل اولیه آن باشد. اختلال کشککی رانی، بیشتر در نتیجه مالالایمنت استخوانی و آسیب بافت نرم میباشد که زمینهای را برای اختلالات بیومکانیکی فراهم می کند.
همچنین تغییرات در کینتیک و کینماتیک ممکن است منجر به افزایش بارهای وارده به سرتاسر مفصل کشککی رانی شود، که نهایتا باعث سندروم درد پتلوفمورال میشود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان چرخش ساق هنگام دویدن روی تردمیل با شیبهای مختلف، در افراد دارای PFPS بود. به همین منظور 18 آزمودنی مبتلا به PFPS - سن 23/87±1/47 سال قد، 174/22±5/62 سانتیمتر، جرم 69/18±10/07 کیلوگرم و - 22/79±3/09 BMI و 19 آزمودنی سالم - سن 24/47±1/30 سال، قد 173/78±6/34 سانتیمتر، جرم 74/33±9/41 کیلوگرم و - 24/63±3/10 BMI برای شرکت در این آزمون از بین داوطلبین انتخاب شدند.
متغیر میزان چرخش ساق در طول یک سیکل کامل دویدن روی تردمیل بر شیبهای -5، صفر و +5 درصد و با سرعت ثابت 2 متر بر ثانیه، با استفاده از سیستم سهبعدی آنالیز حرکت 6 دوربینه اوپتوالکترونیک اندازهگیری شدند و برای حذف نویزهای ناشی از حرکت مارکرها، فیلتر پایینگذر Butterworth با فرکانس 8 هرتز مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به نرمال بودن متغیرها برای مقایسه بین گروهی از آزمون تی مستقل و برای مقایسه دورن گروهی از آزمون آنالیز مکرر واریانس در سطح معنی داریP<0/05 استفاده شد. بین میانگین میزان چرخش ساق در گروه مبتلا به PFPS و سالم در شیبهای صفر - P=0/01 - و +5 درصد - P=0/001 - و در شیب -5 درصد - P=0/01 - تفاوت معنیداری وجود داشت. بهطور کلی شیبهای مثبت و منفی تردمیل بر میزان چرخش ساق اثر گذار بودند.
کلمات کلیدی
سندروم درد کشککی رانی - سطوح شیبدار - میزان چرخش ساق - کینماتیک - دویدن
مقدمه
سندروم درد کشککی رانی - PFPS - 1 یکی از شایعترین ناهنجاریهای اثرگذار بر اندام تحتانی فرد است. چهارده تا هفده درصد از مراجعه کنندگان به کلینیکهای ورزشی به این عارضه مبتلا هستند. مبتلایان به این بیماری به طور معمول از دردی مبهم در قسمت خلفی کشکک و اطراف آن شکایت دارند، که در فعالیتهایی نظیر بالا و پایین رفتن از پله، دویدن، نشستن طولانی مدت، انقباض ایزومتریک و فعالیتهای فیزیکی تشدید میشود. اگر چه علت این سندروم هنوز نامشخص است اما جابجایی غیرطبیعی کشکک میتواند از دلایل اولیه آن باشد.[10] اختلال کشککی رانی، بیشتر در نتیجه آناتومی غیرطبیعی میباشد. که زمینهای را برای اختلالات بیومکانیکی فراهم میکند.
همچنین تغییرات در کینتیک و کینماتیک ممکن است منجر به افزایش بارهای وارده به سرتاسر مفصل کشککی رانی شود،[16] که نهایتا باعث سندروم درد پتلوفمورال میشود.[13] تغییر در کینتیک و کینماتیک اندام تحتانی، اختلالات ساختاری اندام تحتانی، ضعف عضلانی، کاهش قدرت و ناراستایی پویا از عوامل خطر PFPS میباشد.[4] تعدادی از این عوامل خطر قابل اصلاح نیستند، بنابراین این نیاز وجود دارد که تحقیقاتی با هدف شناسایی عوامل خطر اصلاح پذیر مرتبط با PFPS صورت گیرد.
عوامل خطر اصلاحپذیری که در توسعه PFPS نقش دارند شامل: تغییرات کینتیک و کینماتیک در حین انجام فعالیتهای عملکردی و کاهش در قدرت عضلات ران و زانو می-باشد. مفصل کشککی رانی ممکن است تحت تاثیر دیگر مفاصل اندام تحتانی قرار گیرد. [16] درک درستی از چگونگی تاثیر کینماتیک اندام تحتانی بر مفصل کشککی رانی امری مهم به شمار میآید، مداخلات در کنترل غیرطبیعی مکانیک اندام تحتانی در ناحیه درد متمرکز نیستند، بلکه در بخشها و مفاصل فوقانی و تحتانی مفصل کشککی رانی وجود دارند.[16] انواع مختلفی از فاکتورهای پاتومکانیکی ممکن است در وقوع PFPS موثر باشد و برای ثمر بخش بودن مداخله وارد شده باید بر عوامل زمینهای که باعث ایجاد این سندروم میشود تمرکز کرد، و بر اساس آن روش درمان را تجویز نمود.
از آنجا که طیف وسیعی از عوامل ممکن است باعث وقوع PFPS شود، بعید است استفاده از یک روش درمانی برای تمام بیماران دارای PFPS مفید باشد. به منظور بهینه سازی در بازتوانی، برای انتخاب روش تمرین درمانی باید عواملی که در وقوع PFPS موثر هستند را مورد هدف قرار داد. با این حال با توجه به تنوع فاکتورهایی که در PFPS نقش دارند، سه روش درمانی بانداژ کشکک، تمرینات قدرتی عضله چهارسر و کشش عضله چهارسر در حال حاضر در میان اکثر روشهای درمانی طولانی مدت برای PFPS استفاده میشود.[14] همچنین در مورد شیبهای راهرفتن در تحقیقات انجام شده بر گروههای مختلف نشان داده شده است که ویژگیهای زمانیBفضایی با افزایش سرعت و شیب گام برداری حین راه رفتن از الگوی طبیعی بیشتر فاصله میگیرد.[20] تاکنون تحقیقی صورت نگرفته که به طور خاص تأثیر شیبهای مختلف را بر افراد دارای سندروم درد کشککی رانی بررسی کرده باشد. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر شیبهای مختلف تردمیل بر کینماتیک اندام تحتانی هنگام دویدن در افراد دارای سندروم درد کشککی رانی میباشد.
روش شناسی تحقیق
تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود. این پژوهش به مقایسه اثرگذاری شیبهای مختلف تردمیل بر کینماتیک اندام تحتانی افراد مبتلا به PFPS حین دویدن پرداخت. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی سربازان دوره آموزشی یکی از پادگانهای آموزشی کرمان بود. نمونه آماری این تحقیق شامل 18 سرباز مبتلا به عارضه سندروم درد کشککی رانی به عنوان گروه PFPS و 19 سرباز که هیچگونه آسیب دیدگی قبلی در اندام تحتانی خود نداشتهاند به عنوان گروه سالم است، که به روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند.
معیارهای ورود به تحقیق برای گروه دارای سندروم درد کشککی رانی:
- وجود درد جلوی زانو یا خلف و اطراف کشکک به مدت حداقل 2 ماه.[1]
- وجود درد در دو یا بیشتر فعالیتهایی نظیر بالارفتن و پایین رفتن از پله، نشستن برای مدت طولانی با زانوی خم، اسکوات، زانو زدن، دویدن و چمباتمه زدن.[1]
- نداشتن سابقه استئوآرتریت، آسیب یاجرّاحی قبلی زانو، آسیبهای تاندون کشککی، ازگودشولاتر، دررفتگی کشکک، عفونت مفصلی، ضربدیدگی ناحیه زانو .[1]
- مثبت بودن تست کلارک.[1] 2
معیارهای ورود به تحقیق برای گروه سالم:
- نداشتن سابقه آسیبدیدگی یا عمل جراحی در اندام تحتانی
- نداشتن هرگونه نقص عضو در اندام تحتانی یا نقص در سیستم عصبی-عضلانی
- از نظر قد، سن، جرم بدن متناسب با گروه PFPS باشند
- در ابتدا به هر یک از آزمودنیها پرسشنامه ویژگیهای فردی داده شد و از آنها خواسته شد که به سؤالات آن پاسخ دهند. افرادی که سابقه هیچگونه شکستگی، عمل جراحی و یا عارضهای جز PFPS در اندام تحتانی را نداشتند، برای آزمون شناخته شده و به تحقیق وارد میشدند. در وهله اول آزمودنیهای گروه تجربی انتخاب شده و پس از آن، گروه کنترل با فاکتورهای دموگرافی نسبتا همسان انتخاب شدند. جهت تعیین شدت ناهنجاری در زانوی آزمودنیها، میزان درد در مفصل زانوی آنها با استفاده از تست کلارک و آزمون VAS اندازهگیری شد. تمامی بررسیها تحت نظر مستقیم کارشناسارشد آسیبشناسی ورزشی انجام میگرفت.
پس از انتخاب آزمودنیها، فرم رضایتنامه جهت همکاری در پژوهش به آنها داده شد و بعد از آن که آزمودنیها تمایل خود را جهت شرکت در این تحقیق نشان دادند، در دو گروه مبتلا به PFPS و گروه افراد سالم طبقهبندی شدند. برای ثبت سهبعدی راهرفتن آزمودنیها از سیستم اپتوالکتریک سهبعدی Motion Analysis با شش دوربین بهره گرفته شد. برای این تحقیق فرکانس دوربینها 120 هرتز در نظر گرفته شد .[17 ,15] چیدمان دوربینها به نحوی بود که هر مارکر در هر لحظه حداقل توسط دو دوربین رؤیت میشد. کالیبره کردن دوربینها به شکلی بود که محور X در امتداد مسیر گامبرداری و عمود بر صفحه فرونتال آزمودنیها قرار میگرفت. حجم کالیبراسیون نیز به اندازهای بود که تردمیل و آزمودنی را بهطور کامل پوشش میداد. این حجم دارای 2/5 متر طول، 1/5 متر عرض و 2 متر ارتفاع بود.
پس از آماده کردن مقدمات کار، برای جلوگیری از حرکات مارکرها و ثبت دقیقتر تصاویر از آزمودنیها خواسته شد با حداقل لباس ممکن در تستگیری شرکت کند. سپس با استفاده از کلاستر، مارکرهای انعکاسی پسیو بر موقعیتهای مورد نظر قرار داده شد. سپس افراد با قرار گرفتن بر روی تردمیل، شروع به دویدن میکنند، پس از اینکه به آزمودنیها فرصت کافی داده شد تا با نحوه راهرفتن و دویدن روی تردمیل سازگاری لازم را پیدا کنند با تشخیص آزمونگر و اعلام آزمودنی فرد به مدت 1 دقیقه با سرعت خود انتخابی به گامبرداری میپرداخت و پس از این یک دقیقه، به مدت 10 ثانیه ضبط حرکت انجام می شود.