بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله ، گزارش مختصری از نتایج بخشی از یک پژوهش وسیع تر درباره تاثیر استفاده از مطالعه غیر درسی و یادگیری پژوهش محور در بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان است. ما در این مقاله برای تبیین و نیز اثبات این موضوع، پژوهشی بر اساس روش های میدانی و پیمایشی انجام داده ایم؛ سپس از روش های کیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کرده ایم. آنچه در واقع در این پژوهش به آن رسیده ایم آن است که رویکرد مهارتی ، پژوهشی و فعالیت محور در نظام آموزشی ما به عنوان یک ارزش پایدار و زیر بنایی نهادینه نشده است.

تکیه دانش آموزان به معلم و کتاب های درسی به عنوان تنها منابع یادگیری، تدریس سنتی، فعال نبودن دانش آموزان، حفظ کردن درس ها بدون توجه به کارورزی، فعالیت وپژوهش از عواملی است که دانش آموزان را مستمعانی غیرفعال و نیز ناتوان در تحقیق و تفکر انتقادی و خلاقیت بار آورده است؛ لذا برای تعمیق فرآیند یاددهی و یادگیری، افزایش آگاهی، تقویت قدرت خلاقیّت و نیز تکمیل و تقویت محتوای برنامههای درسی و رفع نواقص و کاستیهای آن، معلم به عنوان محور اساسی آموزش باید، جریان آموزش را سامان بخشد و از شیوههای مشارکتی و یادگیری فعال و پژوهش محور استفاده کند تا دانش آموزانش برپایه خودآموزی و خودیابی اطلاعات به یادگیری بپردازند.

مقدمه
یکی از مهمترین ابزارهایی که با ایجاد تحول در فرهنگ، باعث پیشرفت و توسعه کشور میشود کتاب است که به فرموده مقام معظم رهبری باید وارد زندگی مردم شود و کتابخوانی باید به یک سیره و سنت در جامعه مبدل گردد. فرهنگ مطالعه و کتابخوانی و پژوهش به عنوان یک ارزش پایدار و زیربنایی باید در جامعه نهادینه شود.

مساله مطالعه و کتابخوانی یک امر کاملاً اکتسابی است و آن را باید آموخت و آموزش داد بنابراین باید از کودکی، فرزندان و دانشآموزانمان را به مطالعه عادت دهیم. باید جایگاه و نقش کتاب و مطالعه در نظام آموشی ما، برنامه ریزی و تبیین شود که آیا نظام آموزشی ما به حافظه و نقل قول و تحمیل اندیشهها و به طور کلی به کتابهای درسی تکیه دارد یا به گفت وگو و مشارکت و تحقیق و پرسشگری و مطالعه و خلاقیت؟

آیا دانشآموز در فرآیند یادگیری منفعل است و تنها منابع یادگیریش معلم و کتابهای درسی است یا در فرآیند یادگیری مشارکت فعال و جدی دارد و در کنار کتاب های درسی از سایر منابع یادگیری نیز بهرهمند میشود؟

بحث کتاب و کتابخوانی در درون نظام آموزشی ما به عنوان یک نیاز اساسی آموزشی باید تلقی شود تا دانشآموزانمان در راستایمطالب درسی و برای درک بهتر آن از کتابهای غیر درسی بهرهمند شوند و با جدیت و پشتکار و تحقیق و جستجوی مداوم به یادگیری مطلوبتری دست یابند. مطالعات تکمیلی در کنار مطالب درسی، دانشآموز را قادر میکند تا هم در فهم و درک مطالب درسی پیشرفت نماید هم در خلاقیت و آفرینش.

بیان مساله:

چرا دانشآموزان ما در مقاطع تحصیلی خود فقط به مطالعه کتابهای درسی میپردازند و اگر علاقهمند به مطالعه و درس باشند به چند کتاب تستی و کمک آموزشی بسنده می کنند؟ چرا اولیای دانشآموزان آنقدر که به مطالعه کتاب های درسی اهمیت میدهند به مطالعه کتابهای غیر درسی اهمیت نمیدهند؟ تا جایی که حتی بعضی از آنان مطالعه غیردرسی را مخل مطالعه درسی و عامل افت تحصیلی فرزندانشان میدانند.

مشکل اصلی این است در نظام آموزشی ما، کتابخانه مدرسه، جایگاه تعریف شدهای ندارد؛ یعنی بود و نبود آن صدمهای به روش آموزش و نظام آموزشی ما نمیزند.در مدرسه، دانشآموز سر کلاس میرود و در کلاس معلم درسی را تدریس میکند دانشآموز هم همان کتاب ها را می خواند. بنابراین مراجعه به کتاب های غیر درسی ضرورتی پیدا نمیکند. حتی بعضی وقتها کتاب های درسی را هم کلمه به کلمه حفظ میکنند. در چنین وضعی، کتاب و کتابخوانی چه معنایی میتواند داشته باشد؟ مادامی که کتابخانههای مدارس با کلاس درس، پیوند منطقی پیدا نکند، وجود کتابخانه در مدرسهامری فرعی و حاشیهای خواهد بود.

مطالعه و کتابخوانی در نظام آموزشی ما جایگاه واقعی خود را از دست داده است. نظام آموزشی و نیز کتابهای درسی به گونهای است که دانشآموز به کتاب های غیر درسی نیازی احساس نمیکند. تدریس سنتی معلم هم دانشآموزان را مستعمانی غیرفعال و ناتوان بار آورده که قدرت تجزیه و تحلیل مسائل و نیز تفکر انتقادی و خلاق را از آنان سلب کرده است و دانشآموزی تربیت می کند که بجای آن که بیندیشد تنها ذهن خود را از اندیشههای دیگران مملو ساخته است.

پیشینه تحقیق:
کتاب یا مقاله ای مستقل که تاثیر استفاده از مطالعه غیر درسی و یادگیری پژوهش محور را در بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان مورد بررسی قرار دهد و مستقیما مرتبط با موضوع اصلی ما باشد به نظر نرسید؛ لیکن در خصوص موضوعاتی فرعی چون فرهنگ مطالعه در بین دانش آموزان و ارتقای سطح آن، راهکارهای ترغیب به مطالعه در کودکان و نوجوانان، تاثیر مطالعه غیر درسی بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان، بررسی نگرش مدیران مدارس نسبت به مطالعه غیر درسی دانش آموزان و ... مقالاتی بدست آمد که مورد استفاده قرار گرفت؛

روش پژوهش

این پژوهش، رویکردی تحلیلی و توصیفی دارد؛ ما با بررسی منابع اطلاعاتی به تحلیل مسائل مربوط به استفاده از مطالعه غیر درسی و یادگیری پژوهش محور پرداخته ایم؛ برای تبیین موضوع مذکور، پژوهشی بر اساس روش پیمایشی انجام داده ایم لیکن برای تسلط و اشراف بیشتر بر موضوع، قبل از استفاده از روش پیمایشی، یک پژوهش کوچک به روش میدانی انجام شده، آنگاه ازروش های کیفی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید