بخشی از مقاله
چکیده
مبنای تحول اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، علمی و صنعتی در هر جامعه با آموزش و پرورش آغاز میشود و به عبارتی آموزش و پرورش یک نهاد تولیدی است، زیرا مرکز تولید و تربیت اندیشه، انگیزه و بالاخره انسان است؛ انسانهایی که در آینده مسئولیت محوریترین بخش توسعه را به عهده خواهند گرفت.
در این شرایط کارشناسان تربیتی بر این باورند که امروزه مهمترین وظیفه و هنر آموزش در مدارس، یاددهی شیوههای یادگیری و پرورش مهارتهایی است که به کمک آنها فرد بتواند راههای حل مسئله را کشف و مجهولات را بیابد. این پژوهش سعی دارد که به آموزش گروهی در مدارس پرداخته و تاثیر متقابل معماری مدرسه و این سبک آموزش را بررسی کند.
سوالات تحقیق به این صورت خواهد بود که:
.1 آموزش به شیوه گروهی چگونه میتواند به افزایش راندمان - کارآیی - آموزشی منجر شود؟
.2 آموزش با تکیه بر فعالیتهای گروهی چگونه در معماری مدرسه منعکس میشود و فضای چنین مدرسهای واجد چه ویژگیهایی خواهد بود؟
همچنین فرضیههای این پژوهش به این قرار است که:
.1 آموزش گروهی میتواند برخی از مهاتهای علمی و اجتماعی افراد را توسعه دهد.
.2 چگونگی طراحی مدرسه و کیفیت فضاها و ارتباط آنها با هم، میتواند در توسعه کیفیت و بهروهوری آموزشی موثر باشد. برای رسیدن به پاسخ این پرسشها، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
مقدمه
سالهاست که در نظام آموزشی ایران معلمان با تکیه بر روشهای سنتی، شاگردان را به حفظ مطالب درسی ترغیب میکنند و علیرغم اینکه همواره صحبت از فعال بودن دانشآموز، رشد فکری و آزاد اندیشی میشود، عملا چنین دیدگاههایی جنبه شعارگونه به خود گرفتهاند. در اکثر مراکز آموزشی همچنان از شیوه سنتی استفاده میشود، به این معنا که دانشآموزان در زمینه یادگیری مفاهیم درسی، کمتر با موقعیتهای چالشآور مواجه هستند و فرصتهای کمتری برای تعامل، همفکری، همکاری و بحث و گفتگوی معلم با دانشآموزان و دانشآموزان با همدیگر فراهم میشود. در این شیوه دانشآموزان به یادگیری طوطیوار ترغیب شده و رقابت جایگزین همکاری میشود.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته بر روی شیوههای نوین تدریس، امروزه موضوع روشهای آموزشی فعال جایگاه ویژهای در مباحث تربیتی پیدا کرده است. به اعتقاد کارشناسان، دانشآموزانی که به طور فعال به یادگیری میپردازند، علاوه بر آن که بهتر فرا میگیرند، از یادگیری لذت بیشتری میبرند، زیرا خود را مسئول یادگیری خویش میدانند.
علاوه بر اهمیت شیوه آموزشی در پرورش استعدادهای مختلف کودکان، کالبد فضا نیز نقش بسیار مهمی را در پیشبرد اهداف آموزشی ایفا میکند. بنابراین در کنار روشهای نوین آموزش و پرورش، فضای معماری مدارس نیز باید به کمک برنامه آموزشی آمده و فضای مورد نیاز آن سبک تدریس را برای معلم و دانشآموزان فراهم آورد و در رسیدن به حداکثر کارآیی آموزش کمک کند. از جمله روشهای فعال یادگیری، شیوه آموزش گروهی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش سعی بر این است که شیوه آموزش گروهی در مدارس بررسی شود و نمونهای از کالبد معماری متناسب با این فضای آموزشی معرفی گردد.
روش تحقیق برای دست یافتن به اهداف پژوهش، از شیوه توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. متغیر مستقل این پژوهش فضاهای مختلف مدرسه و شیوه آموزش گروهی است و متغیر وابسته تحقیق عبارت از کیفیت آموزش دانشآموزان است و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی و مقایسهای میباشد.
یافته ها .1انواع محیطهای یادگیری
الیس و والن - 1376 - درکتاب خود، یادگیری را به روشهای گوناگونی تقسیم میکنند و برای هر کدام تعریف و تفاوت هایی را قائل می شوند که می توان آنها را به این شرح آورد: رقابتی، فردی، همیاری.
در کلاسهای رقابتی دانش آموزان معمولا یا برنده یا بازندهاند. بچههای متوسط جایی برای درخشیدن ندارند. رقابت زمانی لذت بخش است که چند نکته در آن رعایت شده باشد: تعداد برندهها را تا حد امکان زیاد کنید، دانش آموزان اطمینان داشته باشند که شرایط سختی در این رقابت نیست، از رقابت برای ایجاد لذت، تغییر سرعت کار یا مرور درسها استفاده شود.
یادگیری انفرادی نیز یکی از دیگر روشهای متداول است. در محیط انفرادی دانشآموز نگران این نیست که ممکن است دیگری باعث شود تا او بد جلوه کند. آنها به تنهایی و با سرعت خود کار میکنند. تعامل آنان با دانش آموزان دیگر تنها در وقتهای غیر کلاسی، مثلا هنگام زنگ تفریح، وقت ناهار یا در زمین ورزش است. معلم مرجع اصلی آنان است و این نقص اصلی یادگیری انفرادی است زیرا یادگیری اساسا یک فعالیت اجتماعی است.
در یادگیری به شیوه ی همیاری، دانش آموزان دل به جمع می سپارند و هر چه دارند در اختیار یاران گروه قرار میدهند تا خود هم از یاری دیگران بهره گیرند. دانش آموزان یاد میگیرند در اوقاتی که نیاز به کمک دارند، میتوانند به کمک همکلاسهای خود، اتکا کنند
.2 معرفی روش تدریس همیاری در ابتدای قرن بیستم جان دیویی معلمان را تشویق کرد که برای بررسی و حل مساله، دانش آموزان را به گروه هایی تقسیم کنند. در دهه 1960 میلادی مورتون دوچ کار خود را با تحقیق و ترویج مدلهای همیاری در یادگیری شروع کرد. خصوصاً او این مدلها را به عنوان راهبردهایی برای کمک به دانش آموزان به کار گرفت تا آنان یاد بگیرند که اختلافات خود را حل کنند
هدف نهایی از کاربست الگوی تدریس یادگیری از طریق همیاری، دستیابی به فعالیتهای عالی ذهنی است. در واقع با وجود تفاوتهای موجود در روش اجرای الگو، پنج عنصر در استفاده از الگوی یادگیری از طریق همیاری بسیار اساسی به نظر میآید: همبستگی مثبت، مسئولیت فردی، تعامل چهره به چهره، مهارتهای اجتماعی و پردازش گروهی.
این عناصر معلم را از سخنرانی صرف و دانشآموز را از تکرار بی مورد آموخته هایش رها می سازد. افزون بر این، یادگیری از طریق همیاری فرصتهایی را پدید میآورد که یادگیرندگان بتوانند در موقعیت هایی چون کارگروهی، ارتباطات، ایجاد هماهنگی اثرگذار و تقسیم کار موفق شوند. بنابراین، مشاهده میشود که دانشآموز در گروههای یادگیری از طریق همیاری باید بیش از یادگیری در قالب الگوهای دیگر به فعالیت بپردازند.
.1 .2 مزایای اجتماعی یادگیری از طریق همیاری
در گروههای همیاری همه به هم اطمینان میکنند؛ هیچ کس بهتر از دیگری نیست و مجبور نیست کار بیشتری انجام دهد. تعداد دفعاتی که شاگرد کلمات تشویقآمیر می شنود غیر قابل شمارش است. مهارتهایی مثل گوش کردن به حرف دیگران، رعایت نوبت، ابراز عقیده کردن، افکار خود را به روشنی بیان کردن، تشویق دیگران، انتقاد از عقاید نه افراد، تقریبا در تمامی فعالیتهای کلاسی و ورزشی مهماند.
مطالعات پژوهشی نشانگر این است که یادگیری همیاری برای رشد ادراک دانش آموزان موثر بوده است. برای این موضوع دلایلی وجود دارد که یکی از آنها مفهومی شناختی است که روان شناسان آن را تمرین شفاهی یا بلند فکر کردن می نامند. وقتی که میشنویم که حرفهایی بیمعنی میزنیم، فکر خود را اصلاح میکنیم. از طریق سخن گفتن در مییابیم که چه میدانیم و چه چیزی را هنوز نفهمیدهایم. وقتی مجبور شویم برای همکلاسیهای خود مطلبی را توضیح دهیم، از شیوههای استدلالی پیچیده بیشتر استفاده میکنیم و یادگیری ما بیشتر از زمانی است که فقط از طریق گوش کردن و یا خواندن چیزی به تنهایی انجام میشود.
در کار گروهی، دانش آموزان مهارتهایی مانند مشورت کردن، فرماندهی و سازماندهی راهم میآموزند. در این روش، معلم تدریس نمیکند، بلکه نقش راهنما را دارد و فقط اشکالات را رفع میکند. وظیفه یاد دادن و یادگیری به عهده دانش آموزان است. شعبانی در مورد روش همیاری میگوید:
با روش همیاری، همکاری گروهی و احساس دوستی در بین اعضا تقویت می شود.