بخشی از مقاله
چکیده
فناوری اطلاعات، امروزه به عنوان سرمایهای مهم و رقابتی در سازمانها ظهور پیدا کرده است و مدیران ارشد سازمانها آگاه به اهمیت فناوری اطلاعات، قادر به ایجاد مزیت رقابتی برای آینده سازمان خواهند بود. این تغییر جایگاه، برای فناوری اطلاعات باعث توجه بیشتر نسبت به ارزش آن در جهت توسعه نقشهای ذاستراتژیک شده است. از سوی دیگر اهمیت امور مالی در هر سازمانی بر هیچ کس پو شیده نی ست. ت مام سازمان ها، ار گان ها و م جامع بینالمل لی در ج هت به بود فرآیندهای مالی قدم بر میدارند. فناوری اطلاعات را نیز می توان به عنوان ی کی از زیر ساختهای ا صلی و اسا سی در به بود عمل کرد مالی دان ست.
اندازه نمو نه ما کو چک ا ست و از داده های عمل کرد ادرا کی ا ستفاده شده ا ست. از ا ین رو، مطال عهای به شیو تو صیفی از ماه یت کاربردی در میان 200 نفر از مدیران و متخصصان شرکت واگنپارس اراک و با روش نمونهگیری خوشهای انجام شد. ابزار سنجش، پرسشنامهای محققساز بود. نتایج حاصل از این مطالعه، شواهد تجربی و شرح بهتری از رابطه بین مشارکت مدیران در تح قق ف ناوری اطلا عات و عمل کرد مالی را فراهم میک ند. یاف ته ها حاکی از ضریب همبستگی 0.873 و نشان از تاثیر بالای مشارکت مدیران در تحقق فناوری اطلاعات بر عملکرد مالی شرکت واگن پارس اراک دارد.
-1 مقدمه
با توجه به اینکه ساختار سازمانی ساکن و پایدار است، برخی مواقع نمیتوان نیاز به کارآیی و قابلیت بهرهوری را برآورد کرد. بهطور سنتی، عوامل تأثیرگذا بر اجزای سازمانیرا میتوان به دو دسته عوامل خارجی و داخلی دستهبندی کرد. محققان عوامل درونی را به گروههای متعددی تقسیم کرده اند: اهداف و راهبرد، وظایف و فناوری، اندازه، کارکنان، چرخه عمر سازمانی، محصولات و مکان همچنین عواملخارجی را به بازار، محی سازمانی، فرآیندهای ادغام، توسعه علم و فناوری تقسیم کرده است
محققان دو بعد سازمان را به صورت ساختاری و محتوایی تقسیم میکنند. به اعتقاد عده ای عوامل ساختاری عبارتند از: رسمیسازی، تخصصیسازی، سلسله مراتب قدرت، تمرکز، حرفهایگرایی و ساختار کارکنان. عوامل محتوایی شامل اندازه، راهبرد، هدف، فناوری، محی ، مأموریت، اهداف و فرهنگ سازمانی است
برخی عوامل وجود دارند که میتوانند جزء هر دو عوامل ساختاری و محتوایی قرار گیرند و یکی از آنها فناوری اطلاعات است. فناوری اطلاعات نه تنها مؤلفههای ساختار سازمانی را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه بهطور گستردهای باعث تغییر در تمام عوامل ساختاری و محتوایی میشود
به باور میلر در سال 1986 بین نوع ساختار سازمانی و استفاده آنها از فناوری اطلاعات ارتباط وجود دارد. در حالت کلی ممکن است فناوری اطلاعات سازوکاری برای تغییر در طرح سازمانی باشد. غالب مطالعات انجام گرفته، بهدلیل تغییرات در فناوری اطلاعات، یک چارت سازمانی پهن را پیشبینی میکنند .
برای نمونه، هوبر بهدلیل کاهش نیاز به میانجیهای اطلاعاتی یک سلسلهمراتب مدیریتی پهن را پیشبینی میکند .[6] به نظر او نقش مدیران میانی بهعنوان ناظرین اطلاعاتی، منسوخ شده است؛ در حالیکه فناوری اطلاعات به مدیران رده بالا امکان میدهد تا به اطلاعات مورد نیاز خود بدون برقراری ارتباط با مدیران میانی دسترسی داشته باشند. بهدلیل دسترسی به اطلاعات از طریق بهکارگیری فناوری اطلاعات، فرآیند تصمیمگیری نیز نیاز به درگیری سطوح کمتری از سازمان دارد
در سالهای اخیر، مطالعات زیادی روی اثر فناوری اطلاعات بر رواب کسبوکار و عملکرد انجام شده است. این موضوع دربازاریابی [8]، زنجیره عرضه [9]، سیستمهای اطلاعاتی [10] و مطالعات راهبردی [11] مورد بررسی قرار گرفته است.
این مسئله نشان میدهد که فناوری اطلاعات میتواند کسب دادههای عملکردی را تسهیل کرده و شرکتها را برای افزایش نظارت بر تلاشهای کارکنان ترغیب کند.
در دو دهه گذشته، پژوهشگران بسیاری روی تأثیر فناوری اطلاعات بر قدرت رقابتی سازمان، تمرکز کردهاند که منجر به ایجاد نتایج متعارضی شده است
برای مثال، لاومن در سال 1994 دریافت که سرمایهگذاری در زمینه فناوری اطلاعات، تأثیری بر عملکرد سازمان و بهویژه بهرهوری آن ندارد. برعکس، سایر محققان بر این باورند که سرمایهگذاری در زمینه فناوری اطلاعات، تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمان دارد
هدف اصلی از سرمایهگذاری در حوزه فناوری اطلاعات، بهبود مزیتهای رقابتی سازمان و درنتیجه، عملکرد آن است
افزون براین، عدهای دریافتند که برنامهریزی و کنترل فناوری اطلاعات، تأثیر مستقیم و مثبتی بر عملکرد شرکت خواهد داشت. تأثیر پویاییهای محیطی بر رواب میان سرمایهگذاری در زمینه فناوری اطلاعات و عملکرد شرکت برای یافتن اثرات مثبت چشمگیر آن نیز مورد بررسی قرار گرفت. این نشان می دهد که پیادهسازی فناوری اطلاعات، میتواند منجر به بهبود عملکرد کلی شرکت شود.
تحقیقات نشان میدهد که قابلیتهای فناوری اطلاعات، بهطور مستقیم به بهبود فرآیندهای سازمانی مثل هماهنگی، سرمایهگذاری در مبادلات، ظرفیت جذبکنندگی و نظارت و کنترل کمک میکند؛ این موارد نیز به نوبه خود، پیامدهای عملکرد راهبردی و عملیاتی سازمان را بهبود بخشند
محققان دریافتند که فناوری اطلاعات اثر چشمگیری بر ارتباطات، ساختارهای سازمانی، مدیریت و کارآیی سازمانی دارد. فناوری اطلاعات موجب تغییراتی در نسبت اختیارات سازمانی شده و ممکن است روی تمرکز یا عدم تمرکز سیستمهای تصمیمگیری و کنترل سازمانی اثرگذار باشد. این فناوریها موجب بهرهگیری از ظرفیت کارکنان در سطح اجرایی برای انجام دامنه وسیعی از فعالیتها میشوند. نتیجه این اثرات، تغییر در فعالیتهای سنتی نظارتی و کاهش نیاز به سرپرست و ناظر است. شبکههای رایانهای به افراد این امکان را میدهند تا به سرعت با سایر افراد سازمانی ارتباط برقرار کرده و ایدههای خود را به اشتراک گذاشته و اطلاعات را بدون توجه به موقعیت فیزیکی خود ردوبدل کنند. بنابراین، سرپرست قادر خواهد بود تا از فعالیتهای افراد بیشتری از زیرمجموعههای خود بدون نیاز به گزارش مستقیم، اطلاع یاب
نتایج برخی از تحقیقات از تاثیر فناوری اطلاعات بر کاهش هزینهها حکایت دارد. بررسی تاثیر فناوری اطلاعات در افزایش بهرهوری و دستمزدها نشان میدهد