بخشی از مقاله
چکیده :
هدف این پژوهش بررسی عملکرد مدیران میانی بر مسئولیت اجتماعی کارکنان - مطالعه موردی شرکت خودروسازی پارسخودرو بوده که روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی-پیمایشی است.
جامعه آماری در این پژوهش کلیه مدیران میانی شرکت خودروسازی پارسخودرو به تعداد45 نفربوده که با توجه به محدود بودن جامعه آماری حجم نمونه برابر با حجم جامعه در نظر گرفته شده است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه مسئولیت اجتماعی کارول و پرسشنامه محقق ساخته جهت سنجش عملکرد مدیران میانی بر مسئولیت اجتماعی بوده و جهت تجزیهوتحلیل دادهها در مرحله اول نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف و ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعد با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی به آزمون سوالات تحقیق پرداخته شد.
نتایج تحقیق بیانگر آن است که عملکرد مدیران میانی بر مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت خودروسازی پارسخودرو تأثیر دارند. همچنین تأثیر متغیرهای نوآوری، کیفیت، سودآوری، کیفیت زندگی کاری و انعطاف پذیری مدیران میانی مسئولیتپذیری اجتماعی تأیید و تأثیر متغیر بهره وری و سبک رهبری مدیران میانی بر مسئولیتپذیری اجتماعی رد گردید.
مقدمه
از زمانی که ارتباط بین نقشهای اجتماعی، سیاسی، محیطی، اقتصادی در تجارت رو به افزایش گذاشته است، سازمانها با پویاییهای جدیدی مواجه شده اند. چالشی که سازمانها با آن روبرو هستند این است که آنها باید همزمان به افزایش سودآوری و پاسخگویی به انتظارات اجتماعی جدید و سپس مدیریت همزمان این دو پیامد بهظاهر متناقض که نیازمند توسعه استراتژیهای کاربردی است و اثرات مثبتی هم بر جامعه و هم بر سازمان دارد، دست یابند.
پیادهسازی مسئولیت اجتماعی در سطح سازمان، ازجمله سازوکارها و یا راهبردهای مؤثر در این خصوص است. درواقع امروزه سازمانها علاوه بر انجام وظایف سنتی خود به انجام فعالیتهای دیگری نیز مکلف شدهاند، که هدف این فعالیتها، پاسخگویی به انتظارات جامعه است و از آن بهعنوان مسئولیت اجتماعی سازمان یاد میشود. در این دوران، مدیریت مؤثر، مدیریتی است که از محدوده اندیشه سازمان خود را رها ساخته و به جامعه و محیطهای وسیعتری میاندیشد، چراکه نه سازمانها میتوانند خود را از جامعه جدا کنند و نه جامعه میتواند بدون سازمانها تداوم یابد
آن چه مسلم است این است که از اوایل نیمه دوم قرن بیستم آگاهی عمومی درباره وابستگی سازمان، جامعه و محیط به یکدیگر افزایشیافته و همگان پی بردهاند که از یکسو سازمانها با تکیه بر امکانات موجود در جامعه به اهداف خود میرسند و از سوی دیگر، اقدامات سازمانها میبایست منافع و دستاوردهایی نیز برای جامعه داشته باشد. ازاینرو همواره تلاش بر این بوده که منافع در سازمانها بهگونهای بهبود یابد که مردم جامعه، بیش از هزینهای که پرداخت کردهاند از سازمانها سود ببرند و به تعبیری سازمانها علاوه بر سودآفرینی، ارزشآفرینی هم داشته باشند. در حقیقت سازمانها بهمنظور حفظ مشروعیت کامل و بقای خود باید قبول کنند که نقش و وظیفهای عمومی و اجتماعی دارند
بیان مسئله
مدیران همواره نقشی مهم و حیاتی در سازمان ها ایفا می کنند. مدیران میانی و ارشد عنصری کلیدی در راهنمایی، هدایت و موفقیت مدیران عملیاتی و کارکنان می باشند. تأثیر مدیران برجسته در کسب درآمد، سود و موفقیت سازمان ها امروزه در بسیاری از سازمان های موفق، بارز و آشکار گردیده است. موضوع و مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت ها در چند سال اخیر با توجه رشد سازمان های غیر دولتی، جنبش های اعتراضی علیه قدرت شرکت ها، افزایش آگاهی اجتماعی، توسعه بازارهای سرمایه، گسترش شرکت های سهامی عام و رسوایی های مالی و اخلاقی شرکت های بزرگ، تبدیل به پارادایم مسلط و غالب در فضای اداره شرکت ها شده است.
کارول زمینه های مختلفی از مسئولیت اجتماعی شرکت ها را به منظور ارائه مدل به هم ترکیب کرده است. بنابرنظر کارول مسئولیت اجتماعی شرکت ها فراتر از الزامات اقتصادی و قانونی است. وی مسئولیت های اجتماعی هر شرکت را در چهار بعد مسئولیت اقتصادی، قانونی، اخلاقی و بشردوستانه طراحی کرده است
یکی از رویکردها به سیستم ارزیابی عملکردمدیران مدل »سینک و تاتل« است. در این مدل، عملکرد یک سازمان ناشی از روابط پیچیده بین هفت شاخص عملکرد به شرح زیر است:
-1اثر بخشی که عبارت است از »انجام کارهای درست در زمان مناسب و با کیفیت مناسب.« در عمل اثر بخشی با نسبت خروجیهای واقعی بر خروجیهای مورد انتظار معرفی می شود.
-2 کارایی که معنای ساده آن انجام درست کارهاست و یا نسبت مصرف مورد انتظار منابع بر مصرف واقعی تعریف می شود.
-3 کارایی که مفهوم گسترده دارد و برای ملموس تر کردن کیفیت، آن را بررسی و اندازه گیری می کنند .
-4 بهره وری که با تعریف سنتی نسبت خروجی به ورودی معرفی شده است.
-5 کیفیت زندگی کاری که بهبود آن کمک زیادی به عملکرد سازمان می کند.
-6 نوآوری که یکی از اجزای کلیدی برای بهبود عملکرد است.
-7 سودآوری که هدف نهایی هر سازمانی است.
اگر چه نسبت به زمان ارائه این مدل تغییراتی بسیاری در صنعت رخ داده است اما همچنین، این هفت شاخص از اهمیت بالایی در عملکرد سازمان برخوردارند. با وجود این، این مدل دارای یکسری محدودیتهای اساسی نیز هست. به عنوان مثال در این مدل »انعطاف پذیر« که یکی از ضروریات بازارهای دهه اخیر است توجهی نمی شود. همچنین محدودیت دیگر مدل بی توجهی به مشتریان سازمان است.
نباید فراموش کنیم که هیچ سازمانی وجود ندارد که موفقیت پایدار و غیرتصادفی را تجربه کرده باشد و در آنجا نشانی از مدیری خردمند، کارا و شایسته نباشد. از آنجا که موفقیت یا شکست یک سازمان تا حد زیادی وابسته به مدیران میانی آن است، لازم است که به رفتارهای مدیران میانی در سازمان ها تأمل و توجه بیشتری شود و نظر به اینکه امروزه مصرف کنندگان جدای از مسائلی از قبیل کیفیت و قیمت در انتخاب محصول به مسائل دیگری همچون نیکنامی شرکت، دغدغه های زیست محیطی شرکت ها و تعهدات آنها در قبال جامعه توجه می کنند، محقق در پی پاسخگویی به این پرسش کلیدی خواهد بود که با توجه به نقش کلیدی مدیران میانی در شرکت خودروسازی پارس خودرو، این مدیران چه نقشی در ارتقای مسئولیت اجتماعی شرکت بر عهده دارند؟
بنابراین و با توجه به آنچه که عنوان شد این پژوهش به دنبال تاثیر عملکرد مدیران میانی بر مسئولیت های اجتماعی کارکنان شرکت خودروسازی پارس خودرو بوده و ما دراین پزوهش به دنبال پاسخ این سوال هستیم.
تاثیرعملکرد مدیران میانی بر مسئولیت های اجتماعی کارکنان شرکت خودروسازی پارس خودرو چیست؟
پیشینه تحقیق :
لاپینا و همکاران - 2014 - تحقیقی را تحت عنوان مدیریت منابع انسانی: جنبه های مدیریت دانش و مسئولیت اجتماعی شرکت، انجام دادند. آن ها ابتدا به تأثیر مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی پرداخته و در چندین مدل نشان می دهند که مدیریت منابع انسانی و تمایل آن ها به مدیریت دانش و مسئولیت اجتماعی شرکت، نتایج سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد. آنها در مدل های مختلف با رویکردهای واحد نشان می دهند که کارکنان و کارفرمایان دارای منافع مشترک می باشند و در نهایت نتیجه می گیرند با گذشت زمان، تغییرات نه تنها تحت تأثیر نگرش نسبت به افراد شاغل در سازمان ها و دانش و سرمایه های فکری ×قرار دارد بلکه ارزش های اجتماعی و مسئولیت اجتماعی شرکت را نیز تحت تأثیر قرار می دهند.
جیسما - 2014 - در تحقیقی به بررسی درک متفاوت سرمایه گذاران و مدیران میانی از مسئولیت اجتماعی شرکت ها پرداخته است. نتایج نشان داده است که سرمایه گذاران درکی بسیار سازمان یافته و یکنواخت از مسئولیت اجتماعی شرکت ها دارند در حالی که مدیران میانی شرکت مورد مطالعه ادراکات متفاوتی نسبت به مسئولیت اجتماعی شرکت داشتند. همچنین نتایج نشان داده است که تفاوت های زیادی بین درک سرمایه گذاران و مدیران میانی نسبت به مسئولیت اجتماعی شرکت وجود دارد اما با این حال زمانی که این تفاوت را در فعالیت های واقعی مسئولیت اجتماعی شرکت بررسی کردند، دیدگاه های متفوات سرمایه گذاران و مدیران میانی بسیار شبیه به هم می باشد .
فریجانی و همکاران - 2013 - در پژوهشی به بررسی تأثیر گرایش مدیریت به مسئولیت اجتماعی شرکت در میان مدیران مختلف بر پیاده سازی مسئولیت اجتماعی شرکت پرداخته اند. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن بود که از لحاظ جهت گیری های اقتصادی، اخلاقی و اختیاری بین مدیران سطح عالی و میانی سازمان تفاوت معنی داری وجود ندارد. در عین حال یافته ها نشان داد که از لحاظ جهت گیری های حقوقی تفوات معناداری میان مدیران عالی و میانی وجود دارد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داده است که تمایل مدیران چه در سطح عالی و چه در سطح میانی به مسئولیت اجتماعی شرکت اثر قابل ملاحظه ای بر مسئولیت اجتماعی شرکت و پیاده سازی و اجرای آن دارد.
دارایی و پارساعمل - - 1392در تحقیقی به بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر مسئولیت اجتماعی در شرکت خودرو سازی سایپا پرداخته اند. هدف از این مطالعه بررسی میزان تأثیر مؤلفه های فرهنگ سازمانی دنیسون بر ابعاد مختلف مسئولیت اجتماعی سازمان در شرکت خودروسازی سایپا بود. نتایج بیانگر فرهنگ سازمانی بالاتر از حد متوسط شرکت خودروسازی سایپا و برآورد میزان تأثیر بسزای فرهنگ سازمانی آن بر مسئولیت اجتماعی این شرکت می باشد.
مسئولیت اجتماعی شرکت نقش کلیدی مدیریت منابع انسانی عنوان مقاله شادمانی و همکاران - 1391 - است. این مقاله ابتدا به مسئولیت اجتماعی شرکت و نقش کلیدی مدیریت منابع انسانی در آن پرداخته و عنوان می دارد مدیریت منابع انسانی نقش هدایت کننده در تشویق و ترغیب فعالیت های مرتبط با ×مسئولیت اجتماعی شرکت در همه سطوح دارد. .
استانسی در سال 1390 پایان نامه خود را با عنوان تحلیل و اولویت بندی ابعاد و شاخص های مسئولیت اجتماعی شرکتی در مؤسسات مالی - بخش بانکداری ایران - ارائه کرده است. هدف از این پژوهش تحلیل و شناسایی دیدگاه مدیران ارشد مؤسسات مالی بخش بانکداری ایران نسبت به مفهوم، ابعاد و شاخص های مسئولیت اجتماعی شرکتی بوده است.
جامعه آماری این تحقیق شامل شعب سرپرستی بانک های کشور مستقر در شهر تهران با توجه به طبقه بندی بانک مرکزی کشور و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد AHP بوده و محقق از روش نمونه گیری قضاوتی برای انتخاب نمونه آماری استفاده کرده است که تعداد 6 بانک 2 - بانک دولتی، 2 بانک خصوصی و 2 مؤسسه اعتباری - به عنوان نمونه انتخاب شده بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Super Decision استفاده شده و یافته ها بیانگر این بود که در مؤسسات مالی بعد رهبری در مسئولیت اجتماعی شرکت با وزن 0/432 در بالاترین اولویت و بعد محیط بازار با وزن 0/108 در پایین ترین اولویت و ابعاد پاسخگویی، محیط کار و جامعه به ترتیب با وزن های 0/18، 0/155 و 0/112 در مراتب میانی قرار دارند.
بررسی نظریههای پیرامون موضوع تحقیق
میتوان گفت که اگر کارکنان به خاطر عضویت در سازمانی که به مسئولیت های اجتماعی اهمیت میدهد، احساس غرور کنند، گرایشات کاری آنها میتواند بهگونهای مثبت تحت تأثیر قرار گیرد