بخشی از مقاله
چکیده
در دنیای امروز صنعت گردشگری یکی از مهمترین بخشهایی است که باوجود جاذبههای طبیعی، اقلیمهای متفاوت جغرافیایی به همراه میراث و تمدن بشری دست مایههای گرانقدری است که میتواند تحولات بنیادین در عرصههای مختلف به همراه داشته باشد.با این وجود فرهنگ ها، شامل آداب و رسوم و افکار مردم جاذبه-های اصلی هستند که گردشگر میآورند.
ایران یکی از پنج کشور مهم جهان در عصر حاضر است که آثار و آداب و سنن باستانی در حدی قابل توجه وجود دارد مردمی با فرهنگ و تمدن کهن، آداب و رسوم و سنن باستانی و اماکن بسیار قدیمی با سبک معماری بینظیر تنها کشوری است که با داشتن این همه جاذبههای جهانگردی، بخش صنعت جهانگردی را به راحتی میتوان در آن مقبول ساخت.
قرن آینده قرن قومیت ها و ملیت ها و تقسیم بندی جهان بر اساس فرهنگ و مذهب خواهد بود . از آنجا که ارتباط میان فرهنگ مردم و فرهنگ های ملل مختلف شهر و روستا ، تاثیری شگرف در گردش گری و مقام بستر ساز آن شهرسازی دارد نیاز به توجه و نگاه اندیشمندانه و اصلاح گرانه ای است. در معماری نیز،این نگاه و توجه مشترک مشهود است. در معماری سنتی ایران بناها با توجه به هویت و فرهنگ ایرانی و قومی شکل گرفته اند و هیچگاه ترکیب و معماری بنا بر خلاف باور های فرهنگی، دینی وقومی مردم آن ناحیه نبوده است.
در این بناها، ضمن حفظ هویت های فرهنگی در ساخت وساز، همواره پنج اصل مردم واری, پرهیز از بیهودگی, درونگرایی, نیایش و استفاده از مصالح بوم آورد - اصول کلی معماری ایرانی مطرح شده توسط استاد پیرنیا - رعایت شده است.
آنچه بدان پرداخته شده این است که، بیشتر اصولی که در معماری پایدار نوین در قرن بیستم مطرح شد، در معماری سنتی و قدیمی این مرز و بوم در اقلیم های مختلف رعایت می شد، که خود موید تاثیر صحیح فرهنگ، دین و سنتهای مردم ایران بر چگونگی ساخت و ساز و معماری در سده های پیشین بوده است. این همان اصولی است که در عصر حاضر به فراموشی سپرده شده و با دوباره آفرینی این اصول، منطبق با معماری معاصر، رویکرد جدیدی را در معماری معاصرایران ایجاد خواهد نمود.
مقدمه:
در دوران معاصر گردشگری به واقعیت مهم اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است، فعالیتی است که با انسان و انگیزه ها، خواسته ها، نیازها و آرزوهای او که منبعث از فرهنگ جامعه است ارتباط دارد. فرهنگ با نفوذ پرتوان خود، می تواند به بهترین صورت ماهیت، هدف، ساختار و کارکرد گردشگری را توضیح دهد. شیوه های زندگی فرهنگ های دیگر و اختلاف فرهنگ ها، جاذبه و محرک اصلی گردشگری و از اصلی ترین انگیزه های حرکت مردم است. بدون فرهنگ که تفاوت ها را ایجاد می کند همه جا شبیه به هم بنظر می رسد.
فرهنگ عاملی است برای ایجاد میل یا نیاز به سفر و سیاحت و از سوی دیگر نقشی اساسی در تعیین رفتارها، نگرش ها، ارزش ها و شیوه های زندگی مردم دارد. بدین ترتیب گردشگری و فرهنگ رابطه لاینفکی دارند و انسان به عنوان خالق و حامل فرهنگ، ماهیت و جهت گردشگری را تعیین می کند و باید در محور ضرورت تحلیل و بررسی گردشگری قرار بگیرد. توسعه گردشگری، حفظ میراث فرهنگی جامعه میزبان را در پی دارد
فولکلور، هنرهای قومی الگوهای فرهنگی موسیقی، نمایش، مدهای لباس، مراسم، شیوه زندگی، رفتارها و برخوردها، نهادها، نمادها و سنت ها، فعالیت های سنتی اقتصادی و سبک های معماری ، فرهنگی که فراموش شده یا در حال از بین رفتن است زنده و بازسازی کنند تا بدین وسیله در قدرت بخشیدن به هویت فرهنگی اجتماع شان سهمی داشته باشند
.نقاط عطف در مسیر فرهنگ و خلاقیت از مهمترین عوامل پیدایش و مکاتب متفاوت معماری میباشند. با توجه به تاثیر مستقیم فرهنگ در معماری، طبیعی است که تغییرات فرهنگ باعث دگرگونی در مبانی و مفاهیم موثر در پیدایش معماری میشود و در نتیجه آن، اندیشه های متفاوت معماری به وجود می آید که تعیین کننده شیوه های تعامل بین مفاهیم نظری و فرهنگی به طور عام و مفاهیم نظری و فضای معماری به طور خاص میشود.
جهت گیری فرهنگها، همواره بر مبنای فطرت بشری و اندیشه او انجام میشود و همین مسیر در شکلدهی به فضای زیست و پیدایش معماری موثر است. چرا که این فضا به عنوان یک نیاز بشری مطرح است و اینگونه نیازها همواره در مسیر عقل و فطرت الهی پاسخ داده میشوند. بنابراین معماری را قبل از اینکه یک تخصص فنی بدانیم یا از نظر هنری به آن بنگریم، باید به جنبه فرهنگی آن توجه کنیم.
فضای معماری بر مبنای مفاهیم فرهنگی در عرصه زمان به رشد و تعالی میرسد و در بعد مکان تجلی می یابد. هنر به عنوان یک سیستم ارتباطی با زبان و فرهنگ در ارتباط میباشد و برای دریافت پیام موجود در آن، باید زمینه فرهنگی ای که هنر در مسیر آن بوجود آمده، مورد شناخت و مطالعه قرار گیرد، در غیر این صورت مفاهیم آن به خوبی قابل درک نخواهد بود. زبان عصری زبان زنده ای است که از زندگی، مسائل روز جامعه و تکنولوژی و علم روز تغذیه میکند. اگر حضور معماری در زندگی و مسائل یک عصر کمرنگ شود، این فقر حضور به زبان و فرهنگ هم منتقل میشود و اگر زبان و فرهنگ از حضور معماری تهی شود بی هویتی شهری شکل می گیرد.
اثرات فرهنگی و اجتماعی گردشگری
گردشگری به عنوان یک نیاز منطقی در جهت برآورده ساختن خواسته های مادی و فطری انسان ها جهت ایجاد تفاهم و گسترش فرهنگ و انسجام اجتماعی در همه ی جهان می باشد. گردشگری در ایجاد ارتباط بین فرهنگ های جوامع مؤثر است. هیچ فرهنگی را نمی توان بدون شناخت هسته اصلی ارزش ها و پیش فرض های منطقی شناخت. انسان ها نمایندگان فرهنگ های گوناگون اند و تماس رودرروی این نمایندگان، تماس رودرروی فرهنگ هاست.
با این نگرش می توان گفت که مسافرتصرفاً به معنای "دیدن" نیست بلکه "تجربه کردن" است.در داخل یک کشور، گردشگری داخلی باعث ایجاد مفاهیم فرهنگی مشترک می شود و این زمینه همدلی ملی و انسجام فرهنگ های متفاوت را فراهم می کند. خاستگاه های اقتصادی متفاوت در داخل یک کشور، خواه نا خواه قشرهای متفاوت فرهنگی جدا از یکدیگر پدید می آورد، شغل ها و سطح های درآمدی متفاوت باعث گسستگی اجتماعی است این جدایی فرهنگی در ساختار سیاسی کشور انعکاس پیدا می کند و توان پیشرفت جامعه را می فرساید
برای جلوگیری از این فرسایش هیچ ابزاری کارآمدتر از تماس های رودررو نیست. نقاط دوردست باید همدیگر را بپذیرند و دارای حس روانی و عاطفی مشترک باشند. ارزش های فرهنگی هر کشور از طریق تماس های رودررو تزریق می شود