بخشی از مقاله
چکیده
امروزه سازمانها با فرصتها و چالشهای بسیاری مانند شدت یافتن رقابت جهانی، افزایش عدم اطمینان محیطی، تقاضای فزاینده برای محصولات جدید، تغییرات سریع الگوی مصرف و بازارهای نوظهور روبرو هستند. سازمان ها برای از عهده برآمدن رقابت و تداوم رشد و حیاتشان همواره به دنبال کسب مزیت رقابتی هستند و نوآوری از مهمترین روش های اصلی کسب آن است. در مورد اهمیت رو به گسترش نوآوری در سازمان و پویاتر شدن بازار موافقت عمومی وجود دارد.
سازمان ها باید برای پاسخگویی به تقاضا و سبک زندگی مشتریانشان و همچنین به منظور بهره برداری از فرصت های ایجاد شده توسط فناوری و تغییرات بازار، نوآور باشند. در بازارهای رقابتی امروز نوآوری به طور فزاینده ای به عنوان یکی از عوامل اصلی موفقیت بلند بدل شده است به این دلیل که شرکت ها با قابلیت نوآوری قادر خواهند بود با سرعت بیشتر و بهتر از شرکتهای غیر نوآور به چالش های محیطی پاسخ گویند.پژوهش های انجام شده نیز در زمینه هوش رقابتی نشاندهنده این مطلب میباشد که در سازمانهایی که از هوشمندی رقابتی استفاده میکنند، در دست یابی به سطوح بالای رشد وتوسعه،بهتر عمل می کنند. به همین دلیل در چند دهه اخیر، توجه هوشمندی رقابتی به یک ضرورت غیرقابل اجتناب، تبدیل شده است.
کلمات کلیدی: هوش رقابتی ، نوآوری
مقدمه
با ورود به هزاره سوم و عصر دانش، شرکت های فعال و نوآور که بقا و حفظ مزیت رقابتی شان در بلندمدت وابسته به نوآوری در طراحی و توسعه محصولات جدید است همچنین با توجه به کوتاه شدن چرخه عمر محصولات در اینگونه سازمان ها، استفاده از هوش رقابتی و نوآوری و توسعه محصولات جدید و نوآورانه، نقش خود را برای ادامه موفق حیات در این نوع سازمان ها ایفا می نماید. امروزه سازمان ها برای اینکه در محیط به شدت رقابتی به حیات اقتصادی خود ادامه دهند به ابزارهای جدیدی جهت تصمیم سازی و تصمیم گیری نیاز دارند.
از جمله این ابزارها هوش یا هوشمندی رقابتی است که در سطح جهان و و در بین شرکت ها به سرعت رو به رشد و گسترش بوده و در حال تبدیل به معیاری است که بتواند مدیران شرکت ها و سازمان ها را در اخذ تصمیمات هوشمندانه یاری دهدمهمترین وظیفه آن پیشتیبانی از فرایندهای تصمیم گیری است که معمولا به وسیله مدیران اجرایی انجام می شود. ضرورت وجود هوشمندی در کاهش عدم اطمینان و خطرپذیری در تصمیم گیری امری بدیهی است که هدف اصلی از انجام آن تجزیه و تحلیل اطلاعات رقابتی، شناخت بهتر صنعت و رقبای آن و در نتیجه دستیابی به نتایج بهتر در کسب و کار است.
هوش رقابتی یک دانش تجاری پویا برای جمع آوری تجزیه و تحلیل و مدیریت اطلاعات و درک مفهوم رقابت در استراتژی شرکت به منظور کسب مزیت رقابتی در محیط تجاری - کسب و کار - است - اوواسانکا و دیاویکورا3، نوآوری یا خلاقیت دست کم برای جامعه سه فایده دارد، باعث افزایش رشد اقتصادی می شود، بهره وری را بالا می برد و باعث به وجود آمدن تکنولوژی، کالاها و خدمات جدید می گردد. رشد اقتصادی یکی از دلایلی است که باعث توجه اقتصاددانان به شرکت ها و سازمان های تازه تاسیس و کوچک شد.
برای سازمان هایی که در محیط متغیر و بدون قطعیت به رقابت می پردازند، نوآوری برای رشد، موفقیت و بقای سازمان عامل حیاتی به شمار می رود. نوآوری شرکتی کارکنان نیز در محیط کار، پایه ی اصلی ارتقای عملکرد هر سازمانی است، بر این اساس همزمان با اهمیت توانمندی رقابت و نوآوری در شرکت ها، مطالعه بر روی مقوله انگیزش آنها نیز برای بکارگیری نوآوری در سازمان های پویا و شرکت های خودجوش از اهمیت ویژهای در رقابتهای جهانی برخوردار است - ملاحسنی و برخوردار، لذا با توجه به مطالب مطرح شده، چنانچه سازمانی بخواهد در چنین شرایطی نوآور باشد و خود را با تغییرات فزآینده عصر حاضر سازگار سازد، باید توسعه و گسترش هوش رقابتی در سازمان را جزء اولویت های خود قرار دهد و در جهت بهبود و توسعه آن ها برای ارتقاء سطح نوآوری سازمانی تلاش کند.
بر این اساس و با توجه به اهمیت دو عامل میزان هوش رقابتی شرکت ها و میزان خلاقیت و نوآوری و تمایل و انگیزه آنها برای بکارگیری پیشرفت در مشاغل مربوطه در صحنه جهانی، در این پژوهش به بررسی تاثیر این دو عامل کلیدی و ارتباطات آنها با ویژگیهای کنونی پرداخته میشود.
هوش رقابتی
ظهور پدیده جهانیشدن، انفجار اطلاعات و به دنبال آن رشد تجارت جهانی و توسعه تکنولوژی در شرایط کنونی زمینه های دسترسی سریع به اطلاعات و افزایش رقابت در فضای کسب و کار را فراهم نموده است. بهطوری که شرکت ها مدام مجبور به پایش محیط کسب و کار، اتخاذ تصمیم و اعمال واکنش سریع در قبال فرصت ها و تهدیدهای پیش آمده هستند.در شرایطی که پیشرفت های فناوری، وجود رقابت های افراطی، آگاهی بیش از حد مشتریان و ذی نفعان و... سبب ایجاد مشکلات فراوانی در محیط کسب و کار شده، یکی از الزامات اساسی رقابت، شناخت ماهیت تغییرات و پیشبینی روندهای آتی بازار، فناوری، نوآوری، ترجیحات و الگوهای رفتاری مشتریان است.
این قبیل موضوعات بهطور عمده در کانون توجه هوشمندی رقابتی قرار می گیرند.در واقع، هوشمندی رقابتی، توانایی حاصل از فرایند منظم جمع آوری، بررسی و تحلیل اطلاعات درباره محیط، رقبا، مشتریان، عرضه کنندگان، روندهای صنعت و بازار است. بهعبارتدیگر میتوان آن را هنر جذب و انتقال دانش از عناصر فراسازمانی و محیط، طی قواعد و ضوابط خاص و معین به سازمان، برای حفاظت از تهدیدات رقابتی، شناخت و بهره برداری از فرصت های بالقوه و ساختن آینده، نامید.سازمانهای موفق درزمینه هوشمندی رقابتی، با بررسی موضوعاتی مانند قیمت محصولات رقبا، گزارش های مالی، استراتژی فروش رقبا و توجه به آینده و هشدارهای آگاه کننده در ارتباط با فرصت ها و تهدیدهای محیطی میتوانند از طریق ارائه بهترین و سودمندترین خدمات، رضایت مشتریان را به خود جلب نمایند.
بر اساس نظرات دو تن ازنظریه پردازان این موضوع، دشامپز و نایاک، سه نوع هوش رقابتی را شناسایی کرده اند که عبارتاند از:هوشمندی بازار: سعی این هوشمندی بررسی نیازمندی های جاری و آینده مشتریان با نگاه به فرصتهای جدید و خلاقانه موجود و نمایان کردن تغییرات عمدهای که در فرآیندهای بازاریابی و توزیع رخ میدهد، میباشد. دراین هوشمندی، عمدتاً اطلاعات مشتریان، تأمین کنندگان، خریداران و توزیع کنندگان گردآوری و تجزیهوتحلیل میشود.
هوشمندی رقبا: تکامل استراتژی رقابتی طی زمان را با مشاهده تغییرات ساختار رقبا، جایگزینی محصولات جدید و تازه واردان به صنعت، بازنمایی میکند و بر مسائلی از قبیل سیاست های قیمت گذاری، محصولات جانشین و سیاست های توسعه رقبا متمرکز میشود.هوشمندی تکنولوژیک: تکنولوژی های موجود و جدید را ارزیابی و جهش های تکنولوژیکی آتی را پیشبینی میکند.البته هوش رقابتی میتواند بیش از این سه گروه باشد، به گونهای که به هوش استراتژیک و اجتماعی نیز بسط یابد. هوش استراتژیک و اجتماعی شامل مواردی در مورد: قوانین، مالیات و تامین مالی، مسائل اقتصادی - سیاسی و نیز مسائل مربوط به منابع انسانی نیز میشود.