بخشی از مقاله
چکیده
تغییر و تحول در دهه اخیر و افزایش روز افزون رقابت، پیچیدگی، پویایی و عدم اطمینان از شرایط محیطی، باعث شده تا سازمانهاي بزرگ نتواند با شرکتهاي کوچک که از انعطاف پذیري، سرعت و نوآوي بالایی برخوردارند، رقابت کنند. همه سازمانها براي ماندگاري نیازمند اندیشه هاي نو و نظرهاي بدیع و تازه هستند. افکار و نظرهاي جدید، مانند روحی در کالبد سازمان دمیده می شود و آن را از نابودي نجات می دهد. براي آنکه بتوان در دنیاي متلاطم و متغیر امروز به حیات ادامه داد باید به نوآوري و خلاقیت روي آورد و ضمن شناخت تغییرات و تحولات محیط براي رویارویی با آنها، پاسخ هاي بدیع و تازه تدارك دید و همراه تاثیرپذیري از این تحولات برآنها تاثیر نهاد و بدانها شکل دلخواه را داد. بنابراین در این مقاله سعی شده است به روش توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه اي به ارائه تعاریفی از خلاقیت و نوآوري، ضرورت نهادینه کردن خلاقیت و نوآوري در سازمانها در جهت کسب مزیت رقابتی پرداخته شود.
واژگان کلیدي : خلاقیت، نوآوري، سازمان، توانمندي، عوامل محیطی، ساختار سازمانی، مزیت رقابتی
مقدمه
خلاقیت هر نظام اجتماعی، پدیده اي مبتنی بر نظم منطقی و تابعی از خلاقیت افرادي است که نظام از آنها تشکیل شده است. همانگونه که براي رشد گیاه، محیط و فضاي مناسب مورد نیاز است، براي شکوفایی خلاقیت هم فضاي مناسب باید وجود داشته باشد تا ذهن و حافظه افراد براي پرداختن به ایده هاي نو و ایجاد فرصت هاي تازه آزاد شود. نوآوري با خلق ارزش همراه است. خلاقیت، موتور نوآوري است. اساس و عصاره خلاقیت، ترکیب و تلفیق دو یا چند فکر و ایده است براي رسیدن به ایده اي کاملاً جدید. خلاقیت نتیجه ذهن آماده است و اغلب نتیجه نارضایتی فرد از وضعیت موجود است.
خلاقیت هم به فرد و هم به محیط او بستگی دارد - . - Hennessey & Amabile, 2010باید بدانیم که استعداد و قدرت خلاقیت و نوآوري به طور کلی در همه انسانها وجود دارد. به عبارت دیگراستعداد خلاقیت، استعدادي همگانی است، بدین معنی که همه ما با درجه هاي مختلف داراي این استعداد هستیم. تجربه ها نشانگر آن است که درجه مؤثر بودن خلاقیت ما با بازده انرژي فکري، کوشش و پشتکارمان در به کارگیري مغز، ارتباط بیشتري دارد تا با استعداد درونی مان. مطالعات علمی سرشار از موارد نامحدودي است که در آن افرادي عادي، قدرت خلاقیت خارق العاده اي نشان داده اند - . - Jie & Rui , 2009
مفاهیم خلاقیت و نوآوري
دانشمندان، خلاقیت و نوآوري را به صورت هاي متعدد و متنوعی تعریف کردهاند که هر یک به نوعی روشنگر فرآیند خلاقیت و نوآوري است. خلاقیت، عبارت است از به کارگیري توانایی هاي ذهنی براي ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید - Lee, . - Ginn & Naylor, 2009 خلاقیت فرآیند تکامل بخشیدن به دیدگاههاي بدیع و تخیلی درباره موقعیتهاي مختلف تعریف شده است - . - Mette, 2011خلاقیت پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است، در حالی که نوآوري عملی ساختن آن اندیشه و فکر است. از خلاقیت تا نوآوري غالباً راهی طولانی در پیش است و تا اندیشهاي نو به صورت محصول یا خدمتی جدید در آید زمانی طولانی می گذرد و تلاشها و کوششهاي بسیار به عمل می آید. زمانی که موضوع خلاقیت از زاویه تغییر تکنولوژیک بررسی می شود، از دو واژه نزدیک به هم مرتب استفاده می شود: اختراع و نوآوري.
اختراع عبارت است از خلق یک تکنولوژي نوین . این تکنولوژي نوین می تواند یک محصول ، یک فرآیند یا یک سیستم پیشتر شناخته شده باشد. نوآوري، شامل خلق کالا، خدمت یا فرایندي است که براي یک سازمان جدید است. یک نوآوري می تواند تغییري باشد در روش صنعتی، که موجب ارتقاي بهره وري می شود. شومپتر، نوآوري موفق را انجام می داند؛ کار برجستهاي که نه محصول عقل و هوش، بلکه حاصل اراده است. اگرچه واژه خلاقیت با نوآوري به گونه مترادف استفاده می شود اما غالب محققان براین باورند که دو اصطلاح نوآوري و خلاقیت باید به گونه جداگانه مورد نظر قرار گیرند. ماهیت خلاقیت یا اختراع را از نوآوري میتوان به وسیله معادله زیر تفکیک کرد : - Harmancioglu, Droge & Calantone, 2009 -
انتفاع + اختراع + مفهوم = نوآوري
در معادله نوآوري بالا، کلمه مفهوم اشاره بر ایده اي است که با توجه به چارچوب مرجعی آن فرد، دپارتمان، سازمان و یا یک دانش انباشته شده جدید است.کلمه اختراع اشاره به هر ایده جدیدي است که به حقیقت رسیده باشد. واژه انتفاع بر به دست آوردن حداکثر استفاده از یک اختراع دلالت دارد. با توجه به مطالب مطروحه، براي نهادینه کردن خلاقیت و نوآوري در سازمان سه عامل حیاتی، شامل: برنامه ریزي ، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد:
منشاء خلاقیت
یکی از مهمترین موضوعاتی که می توان در زمینه خلاقیت مطرح نمود این است که خاستگاه و منشاء خلاقیت چیست؟ بر این اساس در ذیل مهمترین منابع منشاء خلاقیت از دیدگاه صاحب نظران مورد بررسی قرار می گیرد.
اطلاعات ذهنی: بنا بر نظر افلاطون هر یک از اعضاي جهان مادي داراي یک همتاي انتزاعی تحت عنوان ایده یا اندیشه است که علت آن شی به حساب می آید. همه انسانها در ذهن خود دانش کاملی از همه اندیشه هایی که جهان را می سازند، در اختیار دارند بنابراین ذهن انسان تصویري از جهان است. به پیروي از افلاطون، فلاسفه اي چون رنه دکارت و ایمانوئل کانت معتقدند که منشاء ایده هاي تازه ذهن می باشد.
اطلاعات حسی: ارسطو یکی از شاگردان افلاطون بود که ابتدا نظرات او را دقیقاًپذیرفت اما بعدها به مخالفت با آنها برخاست. بر عکس نظر افلاطون، ارسطو بر این عقیده است که منبع افکار و اندیشه هاي جدید اطلاعات حسی استکه از طریق حواس پنجگانه بواسطه تعامل با محیط تجربه و کسب می شوند. به پیروي از ارسطو فیلسوفانی چون هابز و برکلی معتقدند که منشاء ایده هاي جدید اطلاعات حسی و تجربه می باشد . - Guidice, Heames & Wang, 2009 -
تعارض: زیگموند فروید از دو نوع فرآیند اولیه فکر یا ناخودآگاه و فرآیند ثانویه فکر یا خودآگاه نام می برد. او معتقد است که خلاقیت از تعارض درون شخصی خصوصاً فرآیندهاي ناخودآگاه برانگیخته می شود. فرد خلاق از تفکر نوع اولیه جهت تولید ایده هاي تازه استفاده کرده و فرآیند ثانویه را جهت تحقق ایده هاي حاصل از تفکر اولیه بکار می گیرد.
درنتیجه خلاقیت باعث کاهش اضطراب ناشی از تعارض می شود. پس با این وجود از دیدگاه روانکاوان می توان نتیجه گیري کرد:
الف – منبع خلاقیت ناشی از تعارض درون فردي خصوصاً ضمیر ناخودآگاه است.
ب – ناخودآگاه باعث تولید ایده ها و راه حل هاي بدیع و تازه شده و خودآگاه باعث عملیاتی شدن این ایده ها می شود.
ج- تولید ایده هاي تازه و جامه عمل پوشاندن به آنها باعث کاهش اضطراب ناشی از تعارض می شود . - Mette, 2011 -
افراد سالم و محیط سالم: روانشناسان انسان گرا نظیر مازلو، فروم و راجرز عقیده دارند که زمانی خلاقیت بروز می کند که هیچ تعارضی در درون شخص وجود نداشته و محیط مناسب فراهم باشد . - Dewett, 2004 -
ژنتیک: از دیدگاه بعضی از جمله گیلفورد، خلاقیت استعداد طبیعی است که در محیط مساعد بروز می نماید.
اما میزان این استعداد بستگی به ویژگی هاي ژنتیکی دارد.
معصومیت و اشتباه: دبونو مهمترین منابع خلاقیت را معصومیت و اشتباه می داند. منبع معصومیت براي دستیابی به خلاقیت استفاده از افرادي است که آشنایی و تجربه لازم را با سازمان ندارند. بتازگی ایده هاي این افراد به حدي است که شاید نتوان آنها را از افراد شاغل در سازمان با هر مقدار تجربه به دست آورد. طبیعی است که هنگام ورود به حوزه اي جدید، باید تمام چیزهاي مربوط به آن حوزه را خواند. اگر این کار را انجام ندهید نمی توانید از تجارب ایجاد شده توسط دیگران استفاده کنید و وقتتان را با دوباره کاري تلف خواهید کرد. وقتی تمام خواندنی ها را مطالعه کردید، دیگر مبتدي نخواهید بود و در دوره مطالعه مفاهیم و ادراکات موجود را به دست خواهید آورد و ممکن است سعی کنید با این مفاهیم و ادراکات مخالفت کنید و حتی به جهت مخالف هم بروید.
بنابراین اگر صلاحیت می خواهید همه چیز را بدانید و بخوانید ولی اگر تازگی می خواهید چیزي نخوانید و راه خروج از این دو راهی خواندن رشته جدید تا حد شناخت آن است. سپس از خواندن دست کشیده و افکار خود را دنبال کنید و وقتی بعضی از ایده هاي شخصی خود را گسترش دادید مطالب بیشتري بخوانید و مجدداً از خواندن دست کشیده و ایده هاي خود را مورد بررسی قرار دهید و آنها را گسترش دهید. زمانی که فردي براي اولین بار به سازمان وارد می شود آنجا پنجره کوچکی از تازگی وجود دارد که شش الی هجده ماه معتبر و باز است. در کمتر از شش ماه شخص هنوز اطلاعات کافی براي لمس کار ندارد و پس از هجده ماه این شخص آنقدر آلوده فرهنگ سازمان و واحد مربوطه و چگونگی برخورد با کار می شود که امکان تازگی ناشی از