بخشی از مقاله


ارائه مدلی برای سنجش توانمندی نوآوری فناورانه و تاثیر آن بر عملکرد نوآوری بنگاه


چکیده

در خصوص اهمیت و ضرورت توسعه نوآوری بنگاه های اقتصادی، شواهد قوی تجربی و نظری وجود دارد. از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر ارتقای سطح رقابت پذیری بنگاه ها و دستیابی به مزیت رقابتی، بهره گیری از قابلیت نوآوری های فناوری است. در مقاله حاضر که نتیجه یک پژوهش می باشد، سعی شده است ضمن شناسایی جایگاه و مرز میان توانمندی نوآوری و ظرفیت نوآوری در فرآیند نوآوری، به استخراج عوامل شکل دهنده توانمندی نوآوری فناورانه در بستر فرآیند نوآوری و میزان اثرگذاری این عوامل بر عملکرد نوآوری بنگاه ها پرداخته شود، بدین منظور ابتدا از طریق مطالعه و بررسی کتابها، مقالات و تحقیقات پیشین، عوامل موثر بر توانمندی نوآوری شناسایی و در هشت بعد اصلی توانمندی های یادگیری، R&D، تولید، بازاریابی، اختصاص منابع، تصمیم گیری نوآورانه، سازماندهی و سرمایه گذاری به همراه متغیر هایشان دسته بندی شده و در قالب مدل مفهومی ارائه می شوند؛ همچنین متغیرهای سنجش عملکرد نوآوری بنگاه به عنوان خروجی فرآیند نوآوری نیز در دو دسته تعداد پتنت و نرخ نوآوری شناسایی می گردند. از اینرو بر پایه مرور جامع رویکرد های ارزیابی توانمندی نوآوری فناورانه، مقاله حاضر در دو بخش ارائه می شود. بخش اول به بررسی ماهیت نوآوری فناورانه و توانمندی نوآوری فناورانه و جایگاه آن در بستر فرآیند نوآوری می پردازد و سپس بر اساس نارسایی های سنجش توانمندی نوآوری و تاثیرات آن در ادبیات، رویکردهای متداول سنجش توانمندی نوآوری تشریح می گردد و رویکرد وظیفه ای به عنوان رویکرد سنجش پژوهش معرفی می شود. در بخش دوم، مدل پژوهش پس از بررسی مدل های مختلف موجود در ادبیات موضوع و بررسی نقاط قوت و ضعف آن ها، ارائه می گردد.


کلمات کلیدی: توانمندی نوآوری فناورانه، ظرفیت نوآوری فناورانه، عملکرد نوآوری، رویکرد وظیفه ای از این پس، در متن مقاله، واژه توانمندی نوآوری به جای واژه توانمندی نوآوری فناورانه استفاده می شود.

 

-1 مقدمه

در محیط کسب و کار رقابتی و پویای حاضر، شرکت ها با چالش های مرتبط با انتظارات و نیازمندی های فزاینده مشتری، بازار، چرخه عمر تکنولوژی و ... مواجه می باشند. از اینرو مفهوم نوآوری دارای اهمیت زیادی می باشد که بعنوان ابزار رشد پایدار و بهبود عملکرد شناخته می شود.

توانمندی نوآوری امروزه یک هسته مرکزی توان رقابتی هر سازمانی است. پیشرفت سریع تکنولوژی، محیط پر تلاطم رقابتی و شرایط در حال تحول بازار همگی نشانه هایی هستند که لزوم نوآوری در بنگاه ها را برای حفظ و توسعه توان رقابتی گوشزد می کنند. هر مدیر، کارآفرین و یا رهبر سازمانی برای ایجاد و رشد کسب و کار سودآور، ملزم به دخالت در فرایند نوآوری و مواجهه با چالش های آن می باشد ( de Mello, De.(Lima et al. 2008


در همین حال، مدیریت نوآوری یکی از دشوارترین و پر چالش ترین فرآیندهایست که مدیران سازمان ها با آن روبرو بوده و خواهند بود .(de Mello, De Lima et al. 2008) به طور کلی، امروزه می توان نوآوری را راه حلی برای نجات بنگاه، ایجاد و حفظ شرایط مساعد در برابر شرایط رقابتی فشرده امروزه دانست (قریشی .(1387 لازمه حفظ مزیت رقابتی در بازار نیز اجرای پیوسته نوآوری در سازمان ها به منظور خلق محصولات، خدمات و فرایندهای جدید می باشد. نوآوری منجر به جذب و رشد داد و ستد با مشتری، بالا رفتن حاشیه سود، و وفاداری مشتریان می شود. بدون نوآوری، ارزش قابل ارائه شرکت جنبه تقلیدی دارد که تنها به رقابت بر سر قیمت برای محصولات شرکت می انجامد .(Kaplan and Norton 2004) از اینرو است که امروزه بیشتر از هر زمان دیگری شرکت ها باید در جهت بهره برداری قابلیت های نوآورانه خود به منظور توسعه کسب و کارهای جدید اقدام نمایند و در این صورت است که می توانند به هنگام مواجهه با اثرات مخرب فناوری های در حال ظهور، مشتریان قدرتمتد، رقبای تازه وارد بازار، چرخه کوتاه تر محصول ، بی ثباتی ژئوپلیتیکی)1 صنایع وابسته به جغرافیای سیاسی یک منطقه) ، و جهانی شدن بازار، موفق عمل نمایند. در واقع، توسعه قابلیت های نوآورانه تنها عاملی بوده که منجر به موفقیت شرکت ها می شود؛ به گونه ای که بتوانند با این روند ها مقابله نموده و مزیت رقابتی پایداری را کسب نمایند. در هر صنعتی همیشه، شرکت های پیشرو نوآوران آن صنعت هستند، شرکت ها ممکن است با ارائه ایده جدیدی تا مدتی مزیتی را حاصل نمایند اما دیر یا زود رقیب با ارائه ایده جدیدتر و بهتر جای آن ها را می گیرد؛ لذا در سال های اخیر با معرفی برنامه های نوآوری، Geopolitical Instability تلاش در جهت رفع این مشکل و ایجاد شکل جدیدی از توسعه کسب و کار صورت گرفته است اما باز هم اغلب مدیران احساس مبهم و گنگی نسبت به پوشش نوآوری در کل لایه های سازمانی دارند و نیازمند ابزارهای مناسبی برای ارزیابی نوآوری و برطرف نمودن موانع هستند. عدم وجود معیارها و سنجه های مناسب باعث می شود شرکت هایی که اقدام به سنجش نوآوری می نمایند، یا اشتباه عمل نمایند و یا اینکه اصلا نوآوری را مورد سنجش قرار ندهند و اتفاق نظر کمی در رابطه با چگونگی سنجش نوآوری در ادبیات به چشم می خورد(فراهانی .(1390 مسلما این امر منجر به تخصیص ناصحیح منابع، از دست دادن فرصت ها و تصمیم گیری های بدون آگاهی کافی می شود؛ به همین دلیل شرکت های متوسط و کوچک برای دستیابی به مزیت های رقابتی، عوامل بسیاری را باید مد نظر قرار دهند که TIC1 یکی از این عوامل می باشد. شناسایی معیارهای TIC به عنوان معیارهای موثر و مداخله گر بر رقابت پذیری و همچنین میزان تاثیر آن ها بر یکدیگر و بر رقابت پذیری امری ضروری است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل TIC و ارزیابی میزان تاثیر آن ها بر یکی از ابعاد رقابت پذیری یعنی عملکرد نوآوری می باشد.

با توجه به آنچه شرح داده شد، این مطالعه در پی شناسایی و تشریح مفاهیم مرتبط به سنجش توانمندی نوآوری با تمرکز بر ارائه مدلی جهت ارزیابی توانمندی نوآوری و اثرات آن در سازمان ها می باشد بدین وسیله امکان تحلیل شرایط و توانمندی شرکت ها به منظور کسب رشد و سودآوری از طریق ابعاد توانمندی نوآوری برای مدیران فراهم می گردد که این امر نیز بر سیاستگذاری های اقتصادی در جهت پیشبرد اهداف مربوط به رشد اقتصادی و پیشرفت فناورانه کشور موثر واقع خواهد شد. این بخش به بررسی ادبیات موضوع اختصاص دارد و در آن مفاهیم نوآوری فناورانه، توانمندی نوآوری و تفاوت آن با ظرفیت نوآوری از نگاه صاحبنظران مختلف مورد بحث قرار میگیرد. سپس رویکرد مناسب سنجش توانمندی نوآوری و معیارها و ابزارهای سنجش آن و متغیرهای عملکرد نوآوری معرفی خواهند گردید. در نهایت بخش چهارم به معرفی مدل مفهومی پژوهش می پردازد.


-2 ادبیات پژوهش

-1-2نوآوری فناورانه

نوآوری فناورانه مجموعه ای از نوآوری ها در محصولات، خدمات و فرآیند ها و یا توسعه فرآیندها و محصولات جدید استکه با تغییرات فناورانه عمده2 ایجاد می شود .(Türker 2012) به عنوان نمونه از مهمترین نوآوری های فناورانه صنعت خودروسازی، احداث خط تولید متحرک می باشدکه اولین بار در کارخانه ی فورد تحت مدیریت فورد شکل گرفت و منجر به تسهیل مراحل مونتاژ خودروها گردید. هم اکنون نیز بعد از گذشت صد سال، از جدیدترین تکنولوژی های موجود در خط تولید همچون چاپگرهای سه بعدی3، ساخت نمونه های اولیه (پروتوتایپ) پیشرفته و شبیه سازی مجازی ربات ها برای رهبری نسل های آینده ی صنعت تولید بهره می برند. پاویت4 نیز معتقد است نوآوری فناورانه شرکت از نوآوری درونی آن نشات می گیرد .(Guan, Yam et al. 2006) نوآوری فناورانه مجموعه پیچیده ای از فعالیت هاست که ایده ها و دانش های علمی را به واقعیت های فیزیکی و کاربردهای جهان واقعی تبدیل می کند و در واقع فرآیندی است که دانش را به محصولات و خدماتی که دارای تاثیرات اقتصادی و اجتماعی هستند، تبدیل می نماید (کارخانه .(1388 از دیدگاه آفوا5 نوآوری فناورانه مجموعه ای از ارتباطات بین اجزاء، روشها، فرآیندها و تکنیکهایی است که در محصول یا خدمت استفاده می شوند که این نوع نوآوری می تواند در فرآیند، محصول یا خدمتی ظاهر شود که هدف آن ارضای بخشی از نیازهای بازار است(.(Afuah 2003 نوری معتقد است که نوآوری فناورانه، فرآیندی است که تکنولوژی در کل آن وجود دارد ابتدا به صورت نتیجه ای از اختراعات و اکتشافات ظاهر می شود(فشار تکنولوژی) و در مرحله دوم به واسطه تغییرات در اقتصاد، نیاز ها و خواسته های بازار ظاهر می گردد( کشش بازار) .(Türker 2012)

پس در مجموع بر پایه تعاریف نوآوری فناورانه میتوان چنین نتیجه گیری نمود که دو قسم نوآوری شامل نوآوری محصول و نوآوری فرآیند بسته به شرایط مطابق با آنچه در جدول (1) نشان داده شده است، می توانند از جنس فناورانه و یا غیر فناورانه باشد، و نوآوری فناورانه، فرآیند اتخاذ شیوه نوین در بهره گیری از فناوری و ایجاد تغییرات عمده فناورانه در جهت ارائه محصول، خدمت و یا فرآیند جدید و بهبود یافته می باشد.

جدول :(1)مروری بر اقسام نوآوری


تنها سوالی که ممکن است در این بخش ذهن مخاطب را درگیر نماید این است که نوآوری محصول فناورانه همیشه حاصل از فرآیند فناورانه می باشد و تقسیم بندی، تقسیم بندی درستی نمی باشد اما بایستی اشاره نمود که لزوما هر نوآوری در محصول، ماحصل نوآوری در فرآیند نمی باشد به عنوان مثال زمانی که تعویض قطعه اتوموبیل بدون تغییر در فرآیند مونتاژ آن صورت می گیرد نوآوری محصول بدون رخداد نوآوری فرآیند حاصل شده است. اگر چه توجه به این موضوع ضروری می باشد که اکثر مواقع نوآوری در محصول نتیجه نوآوری در فرآیند می باشد.

-2-2توانمندی نوآوری
داولار و نیجکامپ1 معتقدند نوآوری نیازمند زیر ساخت هایی است که در دو دسته بالقوه و بالفعل دسته بندی می شوند: ظرفیت نوآوریکه مرتبط با متغیرهای ورودی فرآیند نوآوری همانند R&D داخلی و خارجی می باشد.
توانمندی نوآوریکه مرتبط با متغیرهای خروجی فرآیند نوآوری همانند نوآوری های محصول و فرآیند مربوط می باشد.

بخش بالقوه، "ظرفیت نوآوری"(صنوبر, سلمانی (1392 یا "پتانسیل نوآوری(Tidd 2001)"2 نام دارد و قسمت بالفعل "توانمندی نوآوری" است(صنوبر, سلمانی .(1392 ممکن است سازمان دارای سطحی از نوآوری ( به طور بالقوه) باشد ولی فقدان عوامل دیگر مانع از تبدیل آن به محصولی نوآورانه و یا بالفعل شدن توان نوآوری گردد((Davelaar and Nijkampt 1989

آتربک3 معتقد است، تلاش های نوآوری اغلب در رابطه با نوآوری محصول، شامل محصولات فیزیکی و خدمات و نوآوری فرآیند، شامل نوآوری در فرآیندهای تولید و تکنولوژی های اجزاء که برای تولید محصولات شرکت بکار می روند، می باشد. به منظور کسب و حفظ مزیت رقابتی، شرکت ها نیاز به داشتن توانمندی نوآور بودن هم در محصول و هم در فرآیند هستند، به ویژه در شرکت های تولیدی، ارتباط نزدیکی بین نوآوری محصول و نوآوری فرآیند وجود دارد. اغلب محصولات جدید بدون نوآوری در فناوری های فرآیند نمی توانند نه تولید شوند و نه توسعه یابند .(Frishammar, Kurkkio et al. 2012) تجاری سازی موفقیت آمیز فناوری نیازمند توانمندی های نوآورانه قوی و متنوع است تا نیازهای مشتریان از جنبه های هزینه، سرعت، کیفیت و نو بودن فناوری ارضا نماید. شرکت ها می توانند با ترکیب و گسترش توانمندی های نوآورانه، محصولاتی جدید خلق و در زمان مناسب به بازار ارائه نمایند (کرمانی .(1390


در کل توانمندی عبارت است از دارا بودن مجموعه ای از منابع اختصاصی برای انجام فعالیت ها و وظایف. کاک و سیلان توانمندی را توانایی موفقیت آمیز انطباق و پیاده سازی ایده ها، فرآیند ها و محصولات جدید می دانند(.(Shan and Jolly 2012 توانمندی هایی که در فرآیند ها، سیستم ها و ساختار سازمانی وجود داشته باشند، برای فعالیت های نوآوری در محصول و فرآیند قابل بکارگیری هستند، این نوع توانمندی ها را نمی توان به طور کامل تقلید نمود چون برآمده از مهارت سازمانی و یادگیری انباشته شده شرکت می باشند(کرمانی .(1390

گوان و ما4 سن و اگل هاف5 و تارکر6معتقدند، توانمندی نوآوری دارایی خاص بنگاه می باشد که شامل حوزه های کلیدی فناوری، فرآیند، تولید، دانش، تجربه و سازمان است((Guan, Yam et al. 2006) (Guan and Ma 2003 و توانایی شرکت در انتقال مداوم دانش و ایده ها به محصولات، فرآیند ها و سیستم ها برای ایجاد سود برای ذینفعان می باشد .(Türker 2012)

گوان و همکارانش معتقدند، توانمندی نوآوری قابلیتی ضمنی است که معمولا قابل کدگذاری نمی باشد و ارتباط نزدیکی با تجارب و اکتسابات تجربی دارد. به طور کلی طیف گسترده ای از منابع و دارایی برای موفقیت نوآوری مورد نیاز می باشد، از اینرو توانمندی نوآوری بایستی در حوزه های گوناگون و سطوح مختلف به منظور سازگاری با الزامات استراتژیکی شرکت و تطبیق شرایط خاص و محیط رقابتی تعریف گردد .(Guan, Yam et al. 2006) (Guan and Ma 2003)
آدلر و شنبار7 توانمندی نوآوری را:
1. توانمندی ارضای نیاز بازار با توسعه محصولات جدید

2. توانمندی بکارگیری تکنولوژی فرآیندی مناسب برای تولید این محصولات

3. توانمندی ارضای نیاز آینده بازار با توسعه و انطباق محصولات و تکنولوژی های فرآیندی جدید

4. توانمندی پاسخگویی به فعالیت های تکنولوژی تصادفی و فرصت های غیر منتظره ایجاد شده توسط رقبا


تعریف می نمایند .(Yam, Guan et al. 2004) (Guan and Ma 2003)براین اساس، هدف توانمندی نوآوری را میتوان بکار بردن مجموعه ای از فناوری های فرآیندی مناسب برای تولید محصولات جدید پاسخگوی نیاز مشتریان، شرایط رقابتی و فعالیت های فناوری غیر قابل انتظار دانست .(Dadfar, Dahlgaard et al. 2013)
یلیهرو و همکارانا1 توانمندی نوآوری را دارایی ناملموس سازمان میداند که توانایی بهره برداری این دارایی، سازمان را قادر به تولید نوآوری های پیوسته و مداوم می نماید. رانگن2 توانمندی نوآوری را توانایی سازمان به منظور توسعه محصولات و فرآیند های جدید و دستیابی به عملکرد مدیریتی و فناورانه برتر میداند. عده ای از نویسندگان توانمندی نوآوری را در حوزه توانمندی نوآوری محصول در نظر می گیرند زیرا معتقدند نوآوری محصول بخش عمده ای را به خود اختصاص داده است و آن را اینگونه تعریف می کنند: توانایی کسب و جذب دانش خارجی و تبدیل آن به ایده ها و شایستگی های جدید و ناب و برداشت ایده ها از طریق تولید و در نهایت تجاری سازی محصولات جدید یا بهبود یافته ( Saunila
.(and Ukko 2012

سانیلا و اوکو3 توانمندی نوآوری را شامل عوامل موثری می دانند که بر توانایی مدیریت نوآوری سازمان تاثیر می گذارد. آنها معتقدند محدود کردن توانمندی نوآوری تنها به عنوان پتانسیل نوآوری موجب محدود کردن سنجش اثرات توانمندی نوآوری می شود، به همین جهت آن را به سه عامل مختلف تجزیه نموده اند((Saunila and Ukko 2012 اما برداشت نادرستی که این محققین از تقسیم بندی عوامل توانمندی نوآوری و انواع آن دارند مرتبط به عامل سوم یعنی نتایج فرآیند نوآوری می باشد که جلوتر بدان اشاره خواهد شد . این عوامل به ترتیب شامل:
✓ عوامل منعکس کننده پتانسیل سازمان برای ایجاد نوآوری که خود در پنج گروه تقسیم بندی می شوند

1. فرآیندهای تصمیم گیری و رهبری
2. ارتباطات و ساختار سازمانی

3. ارتباطات و همکاری های خارجی
4. فرهنگ و جو سازمانی

5. فعالیت های فناورانه و دانش چگونگی

✓ فرآیندهای نوآوری: سیستم و فعالیت هایی هستند که سازمان ها را در بهره گیری از پتانسیل نوآوری یاری می کنند و پتانسیل نوآوری را به دارایی ارزشمندی برای شرکت تبدیل می کند. موفقیت در فرآیند نوآوری منوط به موفقیت در پتانسیل نوآوری می باشد
✓ نتایج فرآیند نوآوری می باشد که خود نیز شامل سه نوع نوآوری می باشد:

1. نوآوری فناورانه
2. نوآوریهای محصولات و فرآیند ها

3. نوآوریهای رادیکال و تدریجی

آنچه در این تقسیم بندی تامل برانگیز می باشد، تمایز نوآوری های محصولات و فرآیند ها و نوآوری های رادیکال و تدریجی از نوآوری فناورانه می باشد در حالی که نوآوری فناورانه می تواند از نوع محصول، فرآیندی باشد که منجر به تغییرات عمده و یا تدریجی گردد. بنابراین این تقسیم بندی صحیحی نمی تواند باشد.

لاوسون و سمسون توانمندی نوآوری را توانایی مدیریت چندگانه توانمندی ها می دانند و پی برده اند که توانمندی نوآوری، توانمندی یکپارچه سازی قابلیت های کلیدی و منابع برای تلفیق نوآوری موفقیت آمیز می باشد(Lawson and ) (Dadfar , Dahlgaard et al. 2013 .(Samson 2001

توانمندی نوآوری را می توان حاصل ترکیب مجموعه ای از دارایی هایی دانست که در فرآیند نوآوری بکار گرفته می شوند، در واقع فرآیند نوآوری بستری است که این دارایی ها با یکدیگر ترکیب می شوند و فرآیند را به اجرا در می آورند و همانگونه که چییزا و همکاران بیان می دارند، کل دارایی های بنگاه در دو گروه دارایی های اصلی4 و دارایی های پشتیبانی5 قرار می گیرند که دارایی های اصلی مرتبط با حوزه های R&D، بازاریابی و تولید در فرآیند نوآوری می باشد و دارایی های پشتیبانی مربوط به سایر حوزه ها نظیر اختصاص منابع، سرمایه گذاری، یادگیری و ...

می باشد(.(Guan and Ma 2003 از طرفی نیز اگر این فرآیند وجود نمی داشت ترکیب این دارایی ها نیز صورت نمی پذیرفت. ضمنی بودن و ناملموس بودن توانمندی نوآوری نیز پیرو آنچه عنوان گردید به واسطه وابسته بودن آن به مهارت و تجربه در کنار سایر دارایی می باشد.

آنچه در مورد نظرات کلیه محققین در ادبیات در ارتباط با توانمندی نوآوری میتوان نتیجه گرفت، این تعریف است که توانمندی نوآوری توانایی شرکت در انتقال مداوم دانش و ایده ها برای توسعه محصولات، فرآیند ها و سیستم های جدید و قابلیتی ضمنی است که حاصل تحقق

فرآیند نوآوری بر پایه تغییرات فناوری است و شامل دو بخش فعالیت های اصلی1 و پشتیبانی)2در برگیرنده دارایی های مکمل و اصلی) می باشد که همین امر چند بعدی توانمندی نوآوری را ثابت می کند. به بیان دیگر توانمندی نوآوری، قابلیتی چند بعدی در جهت هدایت و گردآوری تمامی قابلیت موجود بنگاه به منظور ایجاد نوآوری های پیوسته و مداوم است.

-3-2 ارزیابی توانمندی نوآوری

چند بعدی بودن و پیچیده بودن نوآوری، اصلی اثبات شده می باشد بدین معنا که رسیدن به نوآوری از راه های مختلف حاصل می گردد و سنجش آن نیز بالطبع از طریق تعداد محدودی شاخص صورت نمی گیرد به بیان ساده تر یک بنگاه زمانی می تواند ادعای نوآوری نماید که به حداقل یکی از ابعاد و اشکال نوآوری (نوآوری محصول، بازار، فرآیند یا فناورانه ) دست یافته باشد. این اصل در مورد ابعاد نوآوری فناورانه نیز صدق می نماید. نوآوری فناورانه همچون خود مفهوم نوآوری، مفهومی چند بعدی می باشد که می تواند در اشکال مختلف محصول، فرآیند تولید و خدمت ظاهر گردد با این تفاوت که تاثیراتی فناورانه و تکنیکال دارد و از همین رو است که نه تنها به توانمندی فناورانه نیاز دارد بلکه به سایر توانمندی های بنگاه از قبیل تولید، بازاریابی، سازمانی، و غیره نیز وابسته می باشد. از طرف دیگر ارزیابی توانمندی یکی از روش های ارزیابی نوآوری محسوب می شود که چییزا و همکاران3 آن را معرفی نموده اند و شامل ارزیابی توانمندی های مختلف همچون یادگیری، R&D، اختصاص منابع و ... می باشد .(Yam, Guan et al . 2004) به بیان ساده تر در ارزیابی توانمندی نوآوری، معیارهای متعددی از نوآوری فناورانه بایستی مورد توجه قرار بگیرند زیرا نوآوری های فناورانه زیادی وجود دارند که با یکدیگر در تناقض می باشند به عنوان نمونه تمرکز محض بر توانمندی R&D یقینا منابع اندکی را برای پرداختن به توانمندی بازاریابی به جا خواهد گذاشت بنابراین انتخاب معیار مناسب نوآوری فناورانه که منجر به دستیابی راه حل می شود برای موفقیت فعالیت های نوآوری، ضروری می باشد .(Wang, Lu et al. 2008)

از آنجا که مفاهیم ظرفیت نوآوری و توانمندی نوآوریکاملاً قابل تفکیک نیستند((Alegre, Chiva et al. 2005 در نتیجه معیارهای اندازه گیری توانمندی نوآوری باید به گونه ای انتخاب شوند که تا حد امکان آنها را از معیارهای اندازه گیری ظرفیت متمایز نماید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید