بخشی از مقاله
چکیده
از آنجا که ما در دنیایی زندگی میکنیم که اهمیت سرمایه انسانی بیش از سرمایههای فیزیکی است، همواره نیاز به تیزهوشانی که بتوانند کارهای بزرگ انجام دهند، بهرهوری را افزایش دهند، و محصولات و خدمات جدید تولید کنند، بیشتر احساس میشود. محققان با تأکید بر نقش سرمایه انسانی در دستیابی به اهداف سازمان، آنان را مهمترین دارایی سازمان و یگانه منبع ماندگار مزیت رقابتی میشمارند
به عبارت دیگر، امروزه مهمترین و با ارزشمندترین دارایی هر شرکتی کارکنان آن است؛ زیرا موفقیت یا شکست تمام برنامههای مدیریت وابسته به کارکنان آن است .در نتیجه، سرمایه انسانی که با استخدام، آموزش و نگهداری کارکنان سروکار دارد، هم اکنون بهترین فرصت را دارد تا از حاشیه راهبردهای سازمانی به یکی از مهمترین راهبردهای مدیریت تبدیل شود
بیان مسأله
سیاستها، برنامه ها و فعالیتهای منابع انسانی، سازمانها را قادر میسازد که از طریق کارکنان خود به عملکرد و بهره وری بیشتری دست یابند. مدیریت سرمایه انسانی در مؤسسات بزرگ به دنبال بهبود عملکرد سازمان به عنوان پشتوانهای برای دستیابی به رقابتپذیری از طریق کارکنان است.
اکثر دانشمندان منابع انسانی مشغول جمعآوری شواهدی هستند که نظامهای سرمایه انسانی قوی به بهبود بهرهوری کمک میکند و اینکه شرکتهایی که از سیاستهای مبتکرانه منابع انسانی استفاده میکنند عملکرد بهتری از شرکتهایی دارند که از این سیاستها بهره نمیگیرند. آنها در حال کشف تأثیر مدیریت منابع انسانی قوی بر عملکرد سازماناند. اما این تحقیق به بررسی تأثیر پرورش سرمایه انسانی بر عملکرد سازمان میپردازد. سه راهبرد شناختهشده در بررسی عملکرد سازمانها وجود دارد یا در واقع از سه دیدگاه میتوان عملکرد سازمانها را مورد برسی قرار داد
کاهش بهای تمامشده محصولات : در این راهبرد هدف این است که یک سازمان بتواند در مقایسه با رقبا و از طریق بهبود کارایی و افزایش بهرهوری، کاهش ضایعات و نظارت مناسب بر هزینه ها، محصولات و خدمات خود را با بهای تمامشده کمتر تولید و به بازار عرضه کند. در این راهبرد سازمانها میکوشند که محصولات یا خدمات مشابه با سایر مؤسسات را با بهای تمامشده کمتر تولید و عرضه کنند.
ارائه محصول متمایز: در این راهبرد هدف این است که یک سازمان بتواند کالاها و خدماتی عرضه کند که به نظر مشتریان در مقایسه با کالاها و خدمات شرکتهای رقیب دارای برتری یا ویژگی منحصر به فرد هستند. سازمانها میتوانند از طریق نوآوری در محصولات و ارائه خدمات از طریق تحقیق و توسعه، ارتقای محصولات و خدمات و سرعت بسیار بالا در عرضه کالاها و خدمات، خود را از رقبا متمایز نمایند. متمایز بودن محصولات یا خدمات باعث میشود که مشتریان به یک نام و نشان تجاری وفادار شوند و محصولاتی با قیمت بالاتر را با آغوش باز بپذیرند.
تمرکز بر مشتری: سعی میکند که گروه خاصی از مشتریان را هدفگذاری کند و محصول یا خدمتی مخصوص سلایق یا نیازهای آن ارائه دهد.
در این تحقیق برای آزمون رقابتپذیری و عملکرد سازمان از الگوی مکگویر و کراس، - 2003 - و هورنگرن و همکاران، - 2006 - و برای سرمایه انسانی از الگوی مکگویر و کراس، - 2003 - استفاده شده است. هدف این تحقیق آن است که تأثیر شاخص های پرورش سرمایه انسانی بر این سه راهبرد عملکرد سازمان بررسی نماید. لذا این تحقیق تلاش میکند که به پرسشهای زیر پاسخ دهد:
آیا سرمایه انسانی بر عملکرد سازمان ها تأثیر دارد؟
آیا سرمایه انسانی بر کاهش بهای تمام شده ارائه خدمات در سازمان تأثیر دارد؟
آیا سرمایه انسانی بر تمایز خدمات سازمان تأثیر دارد؟
آیا سرمایه انسانی بر تمرکز بر مشتریان در سازمان تأثیر دارد؟
اهمیت مدیریت منابع انسانی
مفهوم مدیریت منابع انسانی، از اواسط دهه هشتاد میلادی معرفی شد و هدف از آن ارایه روشهایی برای مدیریت کارکنان و کمک به بهبود عملکرد سازمان است. سعادت - 1386 - ، به منابع انسانی سازمان، دیگر نه به عنوان منبع هزینه بلکه همانند داراییهای ارزشمندی برای کسب مزیت رقابتی نگریسته میشود. به همین دلیل است که برنامهریزی منابع انسانی از اولویت بالایی در سازمانها برخوردار شده است. مایکل پورتر بر این باور است که مهارتها و انگیزش افراد یک شرکت و چگونگی بهکارگیری آنها را میتوان عامل مهم مزیت رقابتی آن شرکت، به حساب آورد.
به طور کلی، مدیریت منابع انسانی را، شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروی انسانی به منظور رسیدن به اهداف سازمان تعریف کردهاند. به بیان دیگر، مدیریت منابع انسانی عبارت است: از: تحلیل نیازهای انسانی سازمان با توجه به شرایط متغیر و انجام اقدامات لازم برای پاسخگویی به این نیازها. مدیریت منابع انسانی را میتوان نوعی رویکرد مدیریت بر افراد دانست که بر این چهار اصل استوار است :
-1کارکنان مهمترین دارایی سازمان به حساب میآیند و موفقیت سازمان در گرو اعمال مدیریتی اثربخش، بر آنهاست.
.-2اگر سیاستهای پرسنلی و خطمشیهای سازمان با حصول اهداف سازمان و برنامههای استراتژیک آن پیوند تنگاتنگی داشته باشند و به رسیدن به آن اهداف کمک کنند، احتمال موفقیت سازمان بیشتر خواهد شد.
-3 فرهنگ و ارزشهای سازمان، جو سازمانی و رفتار مدیریتی منبعث از آن فرهنگ در دستیابی برتری سازمان تاثیر عمدهای خواهد داشت. بنابراین، فرهنگ سازمان را باید هدایت و اداره کرد.
-4 ترغیب همه اعضای سازمان به همکاری با یکدیگر و رساندن آنان به احساس هدف مشترک، مستلزم تلاشی مستمر است؛ به ویژه حفظ تعهد به تحول، نوعی ضرورت به حساب میآید.
بررسی اصول یاد شده، اهمیت استراتژیک مدیریت منابع انسانی سازمان را نشان میدهد. در واقع انجام موفقیتآمیز هر کاری در سازمان، اعم از برنامهریزی، اجرا و کنترل استراتژیهای کلان سازمان، پیادهسازی برنامههای تحول، و پیشبرد اهداف سازمانی بدون مدیریت و توجه جدی به منابع انسانی، امکانپذیر نخواهد بود.
ابعاد پرورش منابع انسانی
توسعه منابع انسانی دارای ابعاد متعددی است که بایستی به صورت میان رشته ای مورد توجه قرار گیرند . بطور کلی ابعاد توسعه منابع انسانی را می توان شامل موارد زیر دانست :
بعد فکری : توسعه یافتگی انسان زمانی مصداق پیدا می کندکه فرد سازمانی دائماً افکار جدیدی را تولید وبرای سازمان واصلاح آن به سازمان فکر تزریق نماید . بعد فکری توسعه انسانی بدین معنی است که تفکر منطقی در سازمان همه گیر شده و کل سازمان فکری شود .در این صورت فرآیندهای سازمانی دائماً بهبود و اصلاح می شود.