بخشی از مقاله

چکیده
هدف این مقاله، تحلیل اثر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر میزان انتشار آلاینده CO2 - به عنوان شاخص آلودگی های زیست محیطی - است. بازه زمانی مورد بررسی سال های 2005-2011 و جامعه مورد مطالعه کشورهای منتخب درحال توسعه با توسعه انسانی بالا می باشد. متغیرهای ابزاری دیگر مورد استفاده، سرانه تولید ناخالص داخلی و تراکم جمعیت، می باشد. نتایج برآورد مدل با استفاده از روش پنل دیتا، حاکی از آن است که ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی اثر مثبت و معنادار بر میزان انتشار آلاینده CO2 دارد و فرضیه پناهگاه آلودگی در مورد کشورهای مورد مطالعه تأیید می شود. همچنین اثر تمامی متغیرهای دیگر بر آلودگی های زیست محیطی مثبت و معنادار است.

-1 مقدمه

همان طور که می دانید، مسائل زیست محیطی از اهمیت بسیار زیادی برای حیات و بقا برخوردار هستند و لذا در دهه های اخیر، مسائل آلودگی و تغییرات آب و هوایی کره زمین ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای در جهان مورد توجه نهادهای بین المللی واقع گردیده است. با افزایش گازهای گلخانهای نظیر متان، دی اکسید کربن، بخار آب و اکسید نیتروژن در جو زمین، دمای کره در حال افزایش میباشد که این امر باعث ایجاد تغییرات ناخوشایند در محیط زیست خواهد شد.

این درحالی است که تأمین مالی پروژه های سرمایه گذاری به شکل FDI بیشتر در بخش های آلاینده، که بیش ترین آن ها متعلق به بخش صنعت است صورت گرفته است. مثلا در ایران بیش ترین حجم سرمایه گذاری مستقیم خارجی متعلق به بخش صنعت بوده که در بخش صنعت نیز رتبه اول متعلق به صنایع پتروشیمی، فرآورده های نفتی و لاستیک و رتبه دوم صنعت متعلق به محصولات فلزی و خودروسازی است که جزء صنایع آلاینده محسوب می شوند و موجب افزایش آلودگی های زیست محیطی می گردد - گزارش سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران، . - 1387

بنابراین در این مطالعه به بررسی اثرات سرمایه گذاری مستقیم خارجی و مصرف انرژی بر آلودگی زیست محیطی پرداخته شد.

-2 مبانی نظری

اکثر تئوری های مطرح شده در ارتباط با رشد و محیط زیست، بدون در نظر گرفتن اثر تجارت بین الملل و ورود جریان سرمایه های خارجی بوده اند. اما لازم به ذکر است که بدون تجارت و آزادسازی اقتصادی، کشورهای توسعه یافته و با درآمد بالا، برای از بین بردن تولیدات آلاینده خود دچار مشکل می شدند.

از طرف دیگر در کشورهای در حال توسعه به علت نبود قوانین زیست محیطی مانند مالیات های زیست محیطی، محیط زیست به عنوان نهاده تولید، ارزان می باشد و تولید کالاهای آلاینده نیز در این کشورها نسبت به کشورهایی که از مقررات زیست محیطی قوی تری برخوردارند، ارزان تر تمام می شود. بنابراین با آزادسازی تجارت، کشورهای توسعه یافته از طرق مختلف من جمله FDI، صنایع و تولیدات آلاینده خود را به کشورهای در حال توسعه منتقل می کنند.

ما در زیر کانال هایی را که FDI از آن طریق بر عملکرد زیست محیطی اثر می گذارد، معرفی می کنیم.

1-2   نظریه پناهگاه آلودگی 1 - PHH -

برخی تئوری ها و مطالعات تجربی نیز در زمینه اثرات زیست محیطی FDI، بر روی فرضیه پناهگاه آلودگی - PHH - تمرکز دارند. اوج شکل گیری این فرضیه به دهه 90 بر می گردد. این فرضیه بیان می کند که کشورهای در حال توسعه به خاطر مزیت هزینه نیروی کار پایین تر و استاندارد های زیست محیطی کمتر و هم چنین کمتر جلوه دادن خسارات زیست محیطی، FDI بیش تری را جذب می کنند و به همین دلیل تحت فرایند جهانی شدن، کشورهای صنعتی و توسعه یافته، صنایع آلوده کننده خود را از طرق مختلف من جمله FDI به کشورهای در حال توسعه انتقال می دهند. 

در جایی دیگر بیان شده است که کشورهایی با سیاست زیست محیطی نسبتاً ضعیف، در تولید صنایع آلاینده مزیت دارند که در بسیاری از این کشورها سطح درآمد سرانه نیز پایین است. اما به تدریج که رشد اقتصادی باعث افزایش کالاها و خدمات می شود، انگیزه های حمایت از محیط زیست هم تقدم بیش تری یافته و اهمیت آن در برنامه های سیاستی بیش تر می گردد که یکی از راه های کاهش آلودگی و حمایت از محیط زیست، انتقال صنایع آلاینده به مناطقی است که آلودگی کمتری دارند. این مسأله از طریق تجارت آزاد و FDI می تواند رخ بدهد
البته این فرضیه در برخی از مطالعات تجربی تأیید و در برخی دیگر تأیید نشده است.

2-2  فرضیه زیست محیطی کوزنتس - EKC -

این فرضیه را گروسمن و کروگر در سال 1991 بنا نهادند. بر اساس این فرضیه در مراحل ابتدایی رشد اقتصادی، تخریب محیط زیست زیاد است تا این که این موضوع به نقطه ای در حداکثر خود می رسد و سپس در مراحل بالایی رشد، کیفیت محیط زیست بهبود می یابد. دانشمندانی مانند استرن - 2004 - با تأکید بر فرضیه زیست محیطی کوزنتس، استدلال می کنند که چون کشورهای در حال توسعه هنوز در نیمه چپ منحنی زیست محیطی کوزنتس قرار دارند، با افزایش میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی که به رشد اقتصادی این کشورها کمک می کند، وضعیت زیست محیطی بدتر می شود. 

3-2  قضیه ریبژینسکی

قضیه ریبژینسکی می گوید در نظریه هکشور اوهلین هرگاه یکی از دو عامل تولید افزایش یابد برای این که قیمت کالا و عوامل تولید ثابت بماند، لازم است تولید کالایی که از عامل افزایش یافته بیشتر استفاده می کند زیاد شود و تولید کالایی که از عامل تولید دیگر استفاده می کند کاهش یابد. گروسمن - 1995 - نیز بر اساس این نظریه عقیده دارد که تجمع سرمایه انسانی باعث رشد صنایع پاک و در نتیجه کاهش آلودگی شده و بر عکس رشد سرمایه فیزیکی صنایع آلاینده را افزایش داده و به افزایش آلودگی دامن می زند. کشورها در مراحل اولیه توسعه از طریق تجمع سرمایه فیزیکی رشد می کنند و در مراحل بعدی توسعه به وسیله اکتساب نیروی انسانی کارآمد به رشد خود ادامه می دهند. بنابراین با تجمع سرمایه در مراحل اولیه توسعه اقتصادی آلودگی نیز افزایش می یابد و با رشد درآمد سرانه و حرکت اقتصاد از بخش صنعتی به بخش خدماتی و استفاده از نیروی انسانی بجای سرمایه فیزیکی، آلودگی نیز کاهش می یابد. بنابراین تحت این نظریه کشورهای با سرمایه فیزیکی فراوان صرف نظر از تفاوت های موجود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید