بخشی از مقاله
چکیده
شرایط رقابتی بازارهای کنونی و اهمیت کسب مزیت های رقابتی پایدار در محیط های کسب و کار دانش بنیان، سبب شده است مفهوم نوآوری در اولویت کسب و کارهای جدید قرار بگیرد. جهت گیری کلی کشور به سمت اقتصاد مقاومتی مبتنی بر فعالیت شرکت های دانش بنیان که نوآوری اساس فعالیت های آنها را شکل می دهد باعث شده است بررسی نحوه اداره و ابعاد ساختاری و عملکردی سازمان های نوآور از اهمیت ویژه ای در مطالعات مدیریت برخوردار شود.
این پژوهش مروری، به روش کتابخانه ای ضمن تاملی بر مفهوم نوآوری و سازمان های نوآور و تشریح ابعاد گونانگون و ویژگی های این سازمان ها، عوامل موثر بر عملکرد این سازمان ها را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج این بررسی نشان داد عواملی همچون فناوری سازمانی، رهبری، منابع انسانی و سرمایه های دانشی، ساختارسازمانی، برنامه ریزی و مدیریت پروژه، فرهنگ و فرایندهای سازمانی مهم ترین عوامل موثر بر عملکرد سازمان های نوآور و کیفیت نوآوری در این سازمان ها هستند.
- 1مقدمه
مسیر توسعه و تکامل سازمانها با تکامل خواسته ها و نیازها، علایق و آمال بشر همراه است. اگرچه سازمانها در طول زمان ایفا کننده نقشها و مأموریت های مختلف بوده اند، ولی در دوره معاصر کارکرد آنها بسیار گسترده شده و انتظارات از آنها به طور مداوم رو به افزایش است. توفیق در پاسخگویی به این انتظارات نیازمند ایجاد ارتباطی تنگاتنگ، مستمر و موثر بین فرایندهای سازمانی و انتظارات گفته شده است.
از سوی دیگر در دنیای رقابتی و متغیر امروز سازمانها در محیطی که فعالیت می نمایند، دائما نیازمند توجه به نوآوری و بهبود عملکرد بوده و باید تمام تلاش خود را جهت دستیابی به تعالی به کار گیرند
بنابراین شرکتی میتواند در رقابت حضور داشته باشد که بهصورت مستمر و پیدرپی در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کرده و در ظهور ابداعات جدید حضور داشته باشد. در مجموع تقریباً تمام سازمانها راجع به نوآوری و چگونگی انجام آن صحبت میکنند و خیلی از آنها تلاش میکنند که نوآور باشند ولی تعداد کمی از آنها در این راه موفق بودهاند
طی دو دهه اخیر حرکت به سمت جامعهای با اقتصاد دانش بنیان، باعث شده تا بسیاری از سازمانها نوآوری را به عنوان یک راهبرد انتخاب کنند و به بازنگری در سازمان، سبد محصولات و خدمات خودو... از طریق ایجاد نوآوری بپردازند. همچنین نرخ تغییر فزاینده دانش، تولید وانتشار ایده های کاربردی از سوی سازمان ها را سرعت بخشیده، لذا نوآوری، نقش مهمی برای بقای سازمان ها ایفا می نمایند.
بنا براین سازمان ها سعی به ایجاد چارچوبی بنیادی - رسمی - که نوآوری را بعنوان هنجار فرهنگی پایه ای بپذیرد، خواهند کرد. به بیان دیگر در گذشته ثبات و پایداری به صورت هنجار درآمده بود و تغییر به صورت تدریجی انجام می شد اما امروزه اغلب تغییرات سازمانی به طور سریع انجام می شود و سازمانهای امروز باید برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان و به منظور بهره برداری از فرصت های ایجاد شده، نوآوری را به عنوان یک راهبرد بپذیرند
- 2 مفهوم نوآوری
نوآوری بوسیله پژوهشگران رشتههای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است و از دیدگاههای مختلف تعریف شده است و در نتیجه زبان و مبانی نظری مشترکی در این زمینه وجود ندارد و شاهد ظهور نظرات رقیب در این زمینه هستیم، - وینرایت و وارینگ 1 - 44-58 :2007 ایونسن - 2 - 42-47 :2004 نوآوری را به مفهوم استفاده موفقیتآمیز از ایدههای نو در ایجاد ارزش جدید میداند درحالیکه طبق تعریف دمانپور و شنیدر 3 - 216 : 2006 - نوآوری به مفهوم خلق و یا اقتباس ایدههای جدید است. این مفهوم از نوآوری دو جنبه دارد.
الف: نوآوری به مفهوم ارائه ایدههای جدید و تبدیل این ایدهها به فناوری، محصول، فرآیند، مدل کسب و کار و... جدید و تجاری کردن آن میباشد. در این تعریف به خلق نوآوری پرداخته شده است و نوآوری شامل اختراع و استفاده از آن میباشد
این تعریف منعکس کننده وضعیت کشورها و شرکتهای توسعه یافته است که در مرزهای دانش حرکت میکنند و با سرمایهگذاریهای وسیع و گسترده در مراکز تحقیق و توسعه خود و بسط دامنه همکاریهای راهبردی با دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی دیگر به عرضه فناوریها و محصولات جدید میپردازند ولی نمیتواند فرآیند نوآوری در کشورهای درحال توسعه را که بر پایه تغییرات تدریجی و بهینه کردن نوآوریهای موجود استوار است تبیین نماید، بنابراین ضرورت دارد تعریف جامعتری ارائه شود تا بتواند وضعیت این شرکتها را نیز نشان دهد.
ب: نوآوری به مفهوم اقتباس فناوری و ایدههای جدید از سازمانهای دیگر و بهرهگیری از آن به منظور افزایش اثربخشی، ایجاد ارزش افزوده بیشتر، سود بالاتر و ارتقاء توان رقابتی سازمان میباشد.
این تعریف بنحو بهتری منعکسکننده وضعیت شرکتهائی است که از طریق میانبر زدن به نوآوری دست مییابد و اغلب در مورد شرکتهای کشورهای در حال توسعه مصداق پیدا میکند این قبیل شرکتها ابتدا از طریق خرید لیسانس و یا مهندسی معکوس به نوآوریهای کشورهای گروه اول دست مییابند و سپس به هضم، جذب و بومیسازی این نوآوریها میپردازند و در نهایت از طریق بهینه کردن، ایجاد تغییرات جزئی در فرآیندها و نهایتاً ایجاد تغییرات اساسی در تولید، به ارائه فناوری و یا محصولات جدید میپردازند، پس میتوان گفت که در این شرکتها ترکیبی از تغییرات جزئی و تدریجی و ابتکارات اساسی در فرآیند نوآوریها مطرح است
بنابراین واقعیتهای موجود نشان میدهد که نوآوری همواره بیانگر فناوریها و یا محصولات و فرآیندهای جدید جهانی نمیباشد بلکه در برگیرنده مبادله مستمر دانش و تجربه بین مراکز علمی، تحقیقاتی و شرکتهای بزرگ و همچنین بین شرکتهای بزرگ کشورهای پیشرفته صنعتی و شرکتهای کوچک کشورهای درحال توسعه و مراکز تحقیق و توسعه آنهاست و به عبارت دیگر نوآوری فرآیند یادگیری است که در آن شرکتها نحوه طراحی، تولید و بازاریابی محصولات و خدماتی که برای آنها جدید است را یاد میگیرند و عملیاتی میکنند.
در این تعریف نوآوری شامل بهبود مستمر در طراحی و کیفیت محصول، تغییر در سازمان و رویههای مدیریتی، خلاقیت در بازاریابی و اصلاح فرآیندهای تولید میشود که ممکن است برای رقبای خارجی و داخلی شرکتها تازگی نداشته باشد اما برای شرکتها در کشورهای حال توسعه اهمیت خاصی داشته باشد و با وجود آنکه تعریف دوم نوآوری توانست تا حدودی محدودیتهای تعریف اول را مرتفع نماید اما در دنیای واقعی، شرکتها بطور همزمان درگیر خلق و اقتباس نوآوری هستند ، درحالیکه بعضی از شرکتها بیشتر در خلق نوآوری درگیر هستند ولی شرکتهای دیگر ممکن است بیشتر به اقتباس نوآوری تمایل داشته باشند.
- 3 مفهوم سازمانهای نوآور:
مرور ادبیات موضوع نشان میدهد که هنوز تعریف قطعی و نهائی از سازمانهای نوآور ارائه نشده است و هر یک از نویسندگان به تناسب درک و فهمی که از مفهوم نوآوری و چرخه آن دارند. به تعریف و ارائه ویژگیهای سازمانهای نوآور پرداختهاند که به چند مورد آن اشاره میشود:
سازمانهای نوآور سازمانهائی هستند که تمام افراد سازمان از مدیران ارشد تا کارکنان را درگیر توسعه و اجرای راههای جدید برای تحقق اهداف سازمان مینماید.
سازمانهای نوآور، سازمانهائی هستند که اعضای آنها بهصورت یکپارچه، متعهد، پیوسته، نظام مند و روشمند از طریق نوآوری به عنوان جزئی از زندگی روزانه خود به احیاء سازمان میپردازند. - پک دی نگ 9 - 93 -101 : 2004 سازمانهای نوآور سازمانهائی هستند که داشتن نوآوری یکی از توانمندیهای اساسی و شایستگیهای محوری آن تلقی میشود.
سازمانهای نوآور، سازمانهائی هستند که مدلها و قواعد جا افتاده طراحی سازمان را درهم میشکنند، این سازمانها بهدنبال دستاوردهای تدریجی در حوزه اطلاعات و انفجار دانش بوجود آمدهاند بهعبارت دیگر، بحرانهای محیطزیستی، تفاوتهای اجتماعی فزاینده و نفوذ روندهای جهانی، محیط عملکرد سازمان را پیچیده کرده است و سازمانهای نوآور بیانگر سازمانی تکاملیافته، برای پاسخ به شرایط محیطی پویا و پیچیده است.
سازمانهای نوآور شکل جدیدی از سازمانهاست و برمبنای کتابهای تافلر که در دهه 70 نوشته شده است هنری مینزبرگ طراحی سازمان های نوآور را تحت عنوان سازمانهای ویژه و تخصصی - ادهوکراتیک - برای عصر فراصنعتی توسعه داد این سازمانها کاملاً انعطافپذیر بوده و برای انجام وظایف تخصصی ایجاد شدهاند او این نوع سازمان را جوانترین نوع سازمان از بین 5 الگوی سازماندهی خود میداند و آنها را بهصورت ذیل به تصویر میکشد. - مینتزبرگ 12 - 390 -434 :1377 این سازمان در محیطهائی که پیچیده و پویاست و نوآوریهای کاملاً اساسی و پیشرفته را طلب میکند کارکرد دارد.
این سازمان برای شرایطی که محصولات آن پیچیده، دارای فناوری بالا، منحصربهفرد و مبتنیبر دانش است و از کارکنان کاملاً آموزشدیده و مهارت تیمهای بین رشتهای استفاده میکند مناسب است.
این کارشناسان حرفهای در واحدهای تخصصی متمرکز هستند و در قالب تیمهای بینرشتهای برای انجام طرح یا پروژه خاصی گرد هم میآیند و پس از پایان طرح مجدداً به واحدهای وظیفهای خود باز میگردند.