بخشی از مقاله

چکیده

هدف اصلی این مقاله، شناسایی عوامل کلیدی مزیت رقابتی پایدار بر اساس کارآفرینی سازمانهای ورزشی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی پیمایشی می باشد جامعه آماری شامل مدیران سازمانهای ورزشی فعال در حوزه ی ورزش استان اردبیل می گردد. روش نمونهگیری در این پژوهش نیز تمام شمار انتخاب شدند جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مزیت رقابتی و کارآفرینی استفاده شد که روایی، محتوایی و صوری پرسشنامه ها توس اساتید تربیت بدنی و تائید و پایایی آن میز با آزمایش روی 40 نفر به ترتیب برابر0.86 و 0.82 بدست آمد و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تی- استیودنت و آزمون فریدمن استفاده شد و نتایج نشان دادکه پنج متغیر فرهنگ کارآفرینی، تفکر کارآفرینی، تعادل منابع میان خلق و بهره برداری از مزیت رقابتی، تعادل میان جستجو و بهره برداری از مزیت رقابتی و جریان پیوسته ی نوآوری مجموعه عواملی هستند که بر ایجاد مزیت رقابتی در رویکرد استراتژیک نسبت به کارآفرینی مؤثر هستند

مقدمه

سرعت فزاینده ی تغییرات در محی کسب و کارسبب شده است تا ایجاد ارزش مزیت رقابتی به عنوان هدف کلیدی در اداره ی امور سازمان ها به فرایندی دشوار تبدیل گردد. مدیران عالی همواره کوشیده اند تا با تدوین و ارائه ی استراتژی های  سازمانی،  مجموعه ی  تحت  مدیریت  خویش  را  به  سمت تعالی،  کسب  موفقیت  در    ایجاد  ارزش  برای  سهامداران  و فراهم آوردن رضایت مشتریان رهنمون گردانند. به همین دلیل مدیریت استراتژیک جایگاه رفیعی را در حوزه ی علوم سازمانی به خود اختصاص داده است. هدف غایی اجرای برنامه های استراتژیک از سوی مدیران، کسب مزیت رقابتی است تا سازمان قادر به بقا و رشد در بازار به شدت رقابتی و متلاطم امروزیباشد. دانش استراتژیک  ایجاد مزیت رقابتی را  به وسیله برقراری اصل بهینگی در  مدیریت منابع ممکن می گرداند.  

با اینکه رویکرد  کسب مزیت رقابتی در بازار همچنان رویکرد حاکم بر مطالعات نظری و تجربیات عملی می باشد، با گسترش  دامنه ی کارآفرینی،مفهوم  کسب  و  حفظ مزیت رقابتی به شدت دستخوش چالش های ایجاد شده از سوی رقبای تازه وارد و کارآفرینانی میگردد که با جریان دادن خلاقیت و نوآوری در فرایندهای موجود، به جنگ با حاکمان بازار و صاحبان مزیت های رقابتی می روند . - Wang 2008 -

در میان تعاریف متعدد صورت گرفته از مفهوم کارآفرینی؛ دراکر در تعریف خود کارآفرین را فردی می داند که فرصت ها را به حداکثر می رساند و هیسریچ نیز در تعریف کارآفرینی، آن را فرایند خلق چیزی ارزشمند و متفاوت از طریق تخصیص دادن زمان و تلاش کافی و همراه با ریسک مالی، روانی و اجتماعی می داند که همراه با پاداش و نیز رضایت شخصی از نتایج و پاداش های حاصله است. بنابراین کارآفرینی در بردارنده ی بهره گیری از فرصت ها به  منظور  ایجاد  ارزش  است    و  آنچه  در    مزیت    رقابتی    نیز مورد  تاکید  قرار  می  گیرد، خلق  ارزشی است  که سازمان را از دیگر سازمان های مشابه متمایز گرداند. با حاکم شدن جریان کارآفرینی بر بازار و عرصه ی تجارت، لازم است تا سازمان ها تعاریف جدیدی را از کسب مزیت رقابتی داشته باشند و متغیرهای جدیدی را برای ایجاد مزیت رقابتی در نظر بگیرند.

بنابراین به نظر می رسد ضرورت توجه ویژه به توسعه مؤلفه   های    کارآفرینی   سازمانی   در    فرآیندهای عملیاتی    و  خدماتی    سازمانهای  ورزشی  و  علاوه  بر    آن  بس   و گسترش فرهنگ کارآفرینی میان کارکنان شاغل بتواند به شکل متمایز، راه مناسبی در کسب مزیت رقابتی باشد - Wijbenga and . - WHORRVWXLMQ 2007 اجرای موفقیت آمیز کارآفرینی استراتژیک متضمن پدید آمدن برخی تغییرات در پارادایم های مفروض سازمان ها است.

بدون  شک  برای    پیاده  سازی  رویکرد  توامان  کارآفرینی  و استراتژیک، درابتدا نیاز  به پدید  آمدن تفکر    کارآفرینی و تفکر استراتژیک خواهیم    بود.    تفکر    کارآفرینی    که تفکری مبتنی بر فرصت جویی است به تصمیم گیرندگان کمک می کند تا به باز تعریف شایستگی ها و مزیت های فعلی خود بپردازند  و  یا  مزیت  های  فعلی  را  از  طریق    بازسازی    قدرت بیشتری  ببخشند.  بنابراین  تفکر  کارآفرینی    بیش  از    آنکه برای  تثبیت  چیزی  بکوشد،  درصدد  خلق  یا  تغییر شکل مزیت های  جدید  از  طریق  بهره  گیری  از  فرصت  هاست. 

در مقابل تفکر استراتژیک در قامت یک دانش کلاسیک سازمانی، تصمیم گیرندگان را در مزیت طلبی یاری می کند. پدید آمدن تفکر کارآفرینی نیز مستلزم ایجاد فرهنگ کارآفرینی در سازمان است. جدای از به وجود آمدن زمینه ی تفکر کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه، جاری سازی جهت گیری استراتژیک در کارآفرینی نیازمند تغییرات متناسب در ساختار و عملیات کسب و کار است. توجه به هر کدام از این عوامل برای تسهیل در مدیریت منابع و رویارویی با منشأ عدم اطمینان های محیطی جهت برآوردن موفقیت آمیز تقاضای بازار لازم می باشند - . - RNXNLQD 2004

اگرچه در رویکرد کلاسیک و مجزا به دو مقوله ی دانش استراتژیک و کارآفرینی فرض می گردد که دانش استراتژیک در کسب و کارهای بزرگ معنا می یابد و کارآفرینی اختصاص به کسب و کارهای کوچک دارد، اما رویکرد کارآفرینی استراتژیک رویکردی مستقل است که فارغ از اندازه ی کسب و کار قابلیت بکارگیری در بسیاری از صنایع و کسب و کارها را داراست. ایرلند و وب معتقدند کارآفرینی استراتژیک در هر کسب و کاری که در عین بهره جویی از مزیت های فعلی در جستجوی ایجاد نوآوری برای بنای مزیت های رقابتی در آینده باشد، کاربرد دارد.

این دو محقق در توضیح زمینه های کاربردی کارآفرینی استراتژیک سه صنعت را به صورت ویژه  مثال  می    زنند  و  معتقدند  جهت  گیری  استراتژیک  نسبت به  کارآفرینی    به  ویژه  در  سازمانهای  ورزشی   به  واسطه  ی تغییر  تکنولوژیک،  صنعت  خدمات  مالی  به  واسطه  ی  تغییرات کلان    و  وابستگی  های  در  هم  تنیده    در    متغیرهای    حاکم  بر محی    اقتصادی و صنایع دخانی به دلیل افزایش حساسیت های مصرف    کنندگان  و  ازدیاد  قوانین    ضد    استعمال    دخانیات کارایی  دارد.

 رویکرد  مورد  استفاده  در  این  مقاله  برای بررسی  مدل  در  سازمانهای  ورزشی    از  آن  رو  برگزیده  شده است که این بخش از سازمان در    ایران با حجم قابل توجهی از کارآفرینان روبرو است. وجود اقبال نسبت به کارآفرینی در صنعت ورزشی عمدتا به دلیل تعداد بیشتر فارغ التحصیلان دانشگاهی و یا مهارت آموزان در مؤسسه های فنی است که در کنار عامل نیاز به سرمایه ی اندک نسبت به سایر کسب و کارها موقعیت مستعدی را برای کارآفرینی به همراه آورده است. با اینحال اکثر کسب و کارهای سازمان یافته در این بخش  عمدتا  به  دلیل  عدم    وجود  دید  استراتژیک  قادر  به تبدیل    فرصت  ها  به  مزیت    ها  و  مدیریت  منابع  خود  برای تثبیت    مزایای رقابتی نیستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید