بخشی از مقاله
چکیده
امروزه با رشد شهرنشینی و تحول الگوهای سکونتی شهروندان، کیفیت حضور کودکان در عرصه های عمومی و فضاهای تفریحی و تعاملات اجتماعی با گروه های همسن و سال بدلیل کمبود ایمنی این فضاها و افزایش ضریب آسیب پذیری در این فضاها تحت تاثیر قرار گرفته و باعث حبس کودکان در محیط خانه شده است و کودک فرصت کمی برای کشف خود و تجربه محیطی در طبیعت دارد.
شاید هیچ اقدامی به قدر کافی، خطرهای بی شماری که درخیابان متوجه کودکان است را به طور مطلق برطرف نمیکند؛ اما قطعاً هر خانواده، محله یا کشوری میتواند گام هایی بردارد تا ایمنی عبور و مرور را برای کودکان ارتقاء بخشد. در کشورهایی که میزان مرگ و میر و مصدومیت ناشی از سوانح خیابانی به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافته، قوانین سختگیرانه، اجرای دقیق آن ها و نیز تمهیدات ایمنی در معابر و وسایل نقلیه، نقشی به سزا داشته اند.در برنامه ریزی شهرها کودکان هم مدنظر قرار گیرند، شهرها میتواند از نظر اجتماعی و محیط زیست عرصه هایی پایدارتر و زیست پذیرتر باشند.
هدف از این تحقیق ارزیابی عواملی که باعث ایجاد خطر برای کودکان و همچنین نیازهای کودکان در محله و فضاهای عمومی می باشد و همچنین ایمن کردن محله برای کودکان تا آزادانه تر به فعالیتهای خود بپردازند و کمتر پدر و مادرها نگران سلامت و ایمنی کودکان خود باشند. بنابراین بعد از بررسی عوامل تاثیرگذار به راهکارهایی برای ایمن نگهداشتن کودکان در محله و خیابان می رسیم که با انجام این راهکارها سعی شود میزان مرگ و میر و مصدومیت را تا حد امکان کاهش داد.
مقدمه:
در خیابانهای این جهان، هر چهار دقیقه یک کودک، برای همیشه چشم از جهان فرو میبندد. بسیاری نیز مصدوم می شوند و جراحات آن ها اغلب وخیم است. این سوانح تلخ، تأثر و اندوه بی پایان و بعضاً دشواری های جدی اقتصادی برای خانواده ها و وابستگان، به همراه دارد
. در کشورهای رو به توسعه اغلب معابر بدون لحاظ مقتضیات و استانداردهای لازم برای کاربرانی که قرار است از آنها عبور کنند، ساخته می شود و این موضوع،در گذشته در خصوص کشورهای صنعتی هم مصداق داشت. واقعیت این است که، معابر در هر مکانی برای رفع نیازهای مردم و از جمله کودکانی که از آن ها استفاده می کنند، ساخته می شوند و بدیهی است که باید از ایمنی کافی برخوردار باشند. امروزه، این تغییر نگرش به شدت تاکیدشده و لازم است قویاً درمورد دیگر گرو ههای آسیب پذیر، همچون کودکان هم لحاظ شود.
برخی مطالعات نشان داده اند که رفتار کودکان را بیشتر از آن که بر اساس ویژگی های شخصی - اخلاقی،فیزیکی و ... - بتوان حدس زد، میتوان تا اندازه ی زیادی با شناختن شرایط محیطی که کودک در آن قرار می گیرد پیش بینی کرد
لذا محیطی که کودک در آن فعالیت و رشد ونمو میکند، اهمیت ویژه ای در شکل دادن به خصوصیات اخلاقی و رفتارهای اجتماعی او در دوره های مختلف زندگی و حتی در بزرگسالی وی دارد.امروزه فضاهای تفریحی بسیاری در شهرها طراحی شده اند که کودکان نیز میتوانند در آنها حضور یابند اما در بسیاری موارد انتظارات مورد نظر آنان را تأمین نمیکند و از این رو کودکان نسبت به استقبال و استفاده فعال از اینگونهمکانها، واکنش کاملاً مثبتی از خود نشان نمیدهند. باید به این نکته توجه داشت که هنگامی این مکانها میتواند نیازهای جسمانی این گروه سنی را فراهم نماید که ویژه آنان طراحی گردند.
تعریف کودک در اجتماع:
طبق تعریف فرهنگ فارسی معین، کودک به معنای کوچک، صغیر و فرزندی که به حد بلوغ نرسیده - پسر یا دختر - یا طفل آورده شده است.
در فرهنگ میراث آمریکایی نیز از کودک به عنوان شخصی که بین تولد تا دوران بلوغ قرار دارد، یاد شده است.
از دیدگاه روانشناسی مراحل رشد شامل ادوار مختلفی است. کودک از تولد تا 15 ماهگی نوزاد نامیده میشود و از 15 ماهگی تا 2,5 سالگی کودکی نوپاست. بین 2,5 تا 5 سالگی دوران خردسالی یا پیش دبستانی کودک است. میانه کودکی نیز دوران دبستانی یا 6 تا 12 سالگی را در بر میگیرد و از 12 سالگی به بعد دوران بلوغ یا نوجوانی فرد فرا میرسد . علی رغم شرایط مشترک جهانی در تعریف کودک و حقوق او ، در هر کشور و در زمینه های مختلف از جمله کار،جزاء، انتخابات و شرایط مدنی،قوانین مختلفی برای او وضع شده است. به طور کلی در اعلامیه جهانی حقوق کودک، در ماده یک کودک را کسی میداند که کمتر از 11 سال سن داشته باشد، مگر آنکه قوانین ملی کشور سن بلوغ را کمتر از آن تشخیص دهد.
با توجه به تعاریفی که عنوان شد این نتیجه عاید میشود که منظور از کودک کسی است که به سن بلوغ نرسیدهباشد و معمولاً در بین پسرها بین 13 تا 16سالگی و در دخترها بین 11 تا 14 سالگی اتفاق میافتد، انتخاب معیار کمتر از 12 سال کامل، برای تعریف کودک مبنای مناسبی را به دست می دهد.
به مرور و در طول دوران رشد، کودک با وارد محیطهای جدیدتر، بزرگ تر و شلوغتر میگردد. در رده سنی 6 تا 12 سال رشد کودک مستلزم حضور در محیط اجتماعی بزرگتری است که شامل کودکستان، مدرسه، محله و به طور کلی فضاهای عمومی و شهر میباشد. کودک در این دوره ملزم به شناخت محیطی میگردد که سابقاً در آن حضور نداشته است. نحوه ارتباط کودک با محیط و ارتقاء گستره تواناییهای او در این دوره لزوم توجه به نیازهای او در محیط شهری را ایجاب مینماید.
در کودکان به فضاهایی که بتوانند با بهره گیری از خلاقیت خود بخشهایی از آن را تغییر دهند نیازمندند. محیطی که اجازه دستکاری و جستجوی کودک را فراهم نکند، نمیتواند پاسخگوی نیازهای کودک باشد. محیطی که بتواند مطلبی را به واسطه ی کنجکاوی و یافتن بیاموزد محیطی است خلاق برای کودک با این حال متاسفانه محیطهای شهری در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ بیانگر نوعی محرومیت و ضعف در جلب کنجکاوی، تخیل و ایجاد انگیزه، فعالیت، تحرک و بازی برای کودکان میباشد
کودکان نیازمند محیطهایی هستند که آنان را مخاطب قرار دهد، به چالش وادارد و توجه آنان را جلب کند تا آنها مشاهده کنند و بیاموزند.
توسعه ی مناطق شهری جدید منجر به تخریب فضاهای باز عمومی که میتواند فرصتی برای بازی کودکان باشد، گردیده است. کودک در رویارویی با هر محیطی ابتدا پدیده ها و اشیاء را به صورت کلی میبیند و آنگاه با تمایز قائل شدن، آنها را تعریف میکند. اما رابطه کودک با محیط رابطه ای موضعی است. در شناخت موضعی به جای فاصله ها و ابعاد و زاویه ها و مساحتها، رابطه هایی چون نزدیکی، دوری، تقارن، پیوستگی و درون هم بودن مورد توجه کودک قرار میگیرد. بنابراین کودک ابتدا متوجه نظمهای بسیار ابتدایی بر اساس تقارن است که با تداوم و نزدیکی تعریف میشوند.
کودک و محله :
میتوان گفت محله ها ساخت و بافت اصلی شهرها را تشکیل میدهند . سازمان و استخوانبندی محله میتواند یکی از محورهای کلیدی درتعریف محله باشند. وجود و تداوم محور اصلی محله همراه با گذرهای پیاده و همچنین وجود نشانه ها و عرصه های مختلف نیمه خصوصی، نیمه عمومی و عمومی به عنوان بستر اصلی در تعاملات و روابط اجتماعی نیز از ویژگیهای محله محسوب میشوند. محله فرم اولیه سازمان اجتماعی است و افرادی را شامل میگردد که دارای ریشه و تاریخ مشترک میباشند.کنش و تعاملمتقابل در محله زمینه همکاری، صمیمیت، احساس تعلق و همکاری در ساکنین را به وجود میآورد . نقش فضای عمومی در ایجاد این حس همبستگی و انسجام چیزی است در طراحی محله سعی میشود کسب شود
طراحان شهری با ایجاد فضای عمومی در مرکز محله ها تلاش میکنند چارچوب لازم برای معاشرت و اجتماعی شدن را فراهم کنند.
فضای عمومی شهر برای کودکان را می توان به صورت های مختلفی در نظر گرفت؛ فضای عمومی شهر و محله، مدرسه، خیابان ها و معابرعمومی،پارک ها، سینما، کتابخانه، فضای ورزشی و مانند آنها از آن جمله اند .فضای عمومی شهر در کنار خانه با کودک در تماس است و بخش مهمی از آموزش و پرورش او را بر عهده دارد
در شهرسازی امروز، به لحاظ نظری هر محله با حوزه عملکردی مربوط به کودکان تعریف می شود. مرکز هر محله، یک دبستان است و علاوه بر آن خدمات دیگری مانند پارک محله ای، فضای ورزشی و زمین بازی کودکان نیز در نظر گرفته میشود .اغلب فضاهای محله های شهری برای کودکان تعریف می شوند، اما کمتر مورد استقبال و استفاده کودکان قرار میگیرند .شاید مهمترین ویژگی یک فضای عمومی مناسب برای کودکان، تامین امنیت فیزیکی و روانی کودکان و خانواده آنها باشد
جین جیکوبز معتقد است مهمترین علاقه کودکان در فضای شهری در ایمنی خیابان، تنوع کاربری ها، شادابی و سرزندگی شهر خلاصه میشود و با رفع این نگرانی کودکان، نگرانیهای اصلی تمام جمعیت برطرف خواهد شد ؟امروزه مشخص شده است که کیفیت فضای کالبدی مختص کودکان، به لحاظ تراکم، اختفا، امکانات و تسهیلات مناسب و سایر مسایل مربوط به این فضاها به شناخت دقیق و کافی کودکان بستگی دارد
دسترسی به ایمنی و امنیت در عرصه عمومی محلات برای کودکان:
به دنبال دگرگونی شهرها و همچنین در پی افزایش جمعیت و روند رو به رشد انبوه سازی ، متأسفانه کودکان و نیازهایشان مدنظر واقع نگردیده اند؟در پی اینگونه تخریب کالبدی شهرها و از هم گسیختگی بافتهای تاریخی، کودکان همان مکانهای گذشته را نیز از دست دادند و مجبور به عقب نشینی در درون خانه ها شدند ؟این مسئله بدین جا نیز خاتمه نیافت و به دنبال تبدیل خانه های خصوصی به مجتمع های مسکونی فضای امن حیاط نیز از بین رفت
امروزه محیطهای شهری چنانچه دارای طراحی خوبی نیز باشند، کودکان و شرایط آنان را اینطور به نظر میرسد که در نظر نگرفته اند، به گونه ای که ترس و وحشت از فضای شهریخصوصاً خیابانها و برداشت آنها از محیط زندگی شهریشان را میتوان به وضوح در نقاشیهای آنها مشاهده نمود
ترس و هم هایی که دامنگیر والدین آنها نیز شده است تا جایی که ترجیح میدهند کودکان خود را در خانه محبوس نموده و یا خود آنها را همراهی نمایند که این عامل نیز دارای پیامدهای منفی میباشد ؟این عمل علاوه بر وابستگی همیشگی کودک به والدینش، او را از تعاملات زندگی اجتماعی بازداشته و امکان برخورد با واقعیتها و تجربیات را از او سلب مینماید
امروزه با نگاهی عمیق به محله های مسکونی جدید در مییابیم که دیگر این محله ها نیز جایگاه توقف، تامل یا بازی کودکان نمیباشند بلکه تبدیل به مسیری پر رفت و آمد شده اند که امنیت کودکان در آن به خطر می افتد در صورتیکه این فضاها دارای اهمیتی ویژه هستند زیرا این فضاها اولین مکانی میباشند که به کودکان امکان ارتباط مناسب با دنیای خارج را میدهند و در سنین بالاتر واسطه ی تماس آنها با شهر خواهند شد.
کودکان در همه سنین در معرض خطر سانحه رانندگی در خیابان قراردارند .پسرها تقریبا دو برابر دختران بر اثر سانحه رانندگی جان خود را از دست می دهند. به نظر میرسد بیشترین خطری که پسران را تهدید می کند، به دلیل بیشتر قرارگرفتن آن ها در معرض آمدوشد در خیابا نها است.شاید تعجب کنید از این که 38 درصد از کودکانی که هرساله در خیابانها جان خود را از دست داده یا مصدوم می شوند، عابر پیاده هستند .کشورهایی کم درآمد که اغلب مرگ و میرها در آن ها اتفاق میافتد، کودکان در کنار خیابان هایی پیاده می روند که اشکال متفاوتی از حمل ونقل در آن وجود دارد، و البته شمار قابل توجهی از خودروها با سرعت زیاد در آن در حرکت اند و زیرساخت هایی همچون پیاده رو، چهارراه و موانع ایمنی در آن خیابانها وجود ندارد
پیشنهاداتی برای ایمنی کودکان در خیابان، محله و عرصه های عمومی
1 طراحی فضای بازی بچه ها بصورت گودال باغچه
باتوجه به اینکه امروزه در پارکها فضای بازی و خیابان در یک سطح قرار گرفته است، گاها دیده شده کودکانی که در حال بازی فوتبال - گل کوچیک - هستند بدنبال توپ وارد خیابان میشوند و احتمال تصادف آنها با وسایل نقلیه وجود دارد و یا ممکن است کودکان در حین بازی کردن بدون توجه به محیط اطراف بدنبال هم بدوند و وارد خیابان شوند و عواقب ناگواری را برای آنها پیش آورد. بنابراین طراحی فضای بازی کودکان بصورت گودال باغچه و با ارتفاع 0,60 از سطح 0,00 کف فضا این امکان را بوجود می آورد که فضای بازی کودکان دارای محدوده تعریف شده ای باشد تا آنها بصورت ناگهانی از آن خارج نشوند و همینطور دید مناسبتری برای والدینی که روی سکوها و یا صندلی های اطراف فضا به تماشای بازی فرزندانشان میپردازند بوجود می آورد همچنین بهتر است که برای ایمن تر کردن فضا از حصاری برای دور تا دور محدوده بازی استفاده کرد که هم حدود فضای بازی را تعریف کند و هم اینکه اجازه خروج یکباره کودکان از هر قسمت فضا را به آنها ندهد و از ورودی و خروجی های مناسب در قسمت های تعریف شده ی استفاده گردد.
2 استفاده از پوشش گیاهی در اطراف فضای بازی کودکان
گام دوم استفاده از پوشش گیاهی مناسب در اطراف فضای بازی کودکان است، درختکاری علاوه بر اینکه یک عامل زیست محیطی مناسب برای کاهش آلودگی فضای شهری و همچنین عاملی برای زیباتر شدن فضا و ایجاد حس سرزندگی و لطافت در فضا می باشد باعث می شود فیلتری باشد که کودکان به یکباره وارد خیابان نشوند، پوشش گیاهی باید به گونه ای باشد که مانع دیده شدن کودکان نگردد بنابراین علاوه بر پیوستگی پوشش گیاهی باید در قسمتهایی گشودگی فضایی و ورودی خوانا قرار گیرد که رانندگان در حین گذر از خیابان متوجه باشند و در آن قسمت از عبور از خیابان سرعت خود را به حداقل سرعت مجاز کاهش دهند، همچنین استفاده از سرعتگیر در مقابل این ورودی و خروجی ها الزامی میباشد تا رانندگانی که بدون توجه در حال عبور و مرور هستند مجبور به کاهش سرعتشان باشند.
3 روشنایی مناسب فضا
فضای بازی کودکان باید به گونه ای طراحی گردد که در هنگام استفاده از آن در ساعاتی که نور طبیعی وجود ندارد بتوان با نور مصنوع بصورت حداقل روشن گردد و فاقد فضایی تاریک و یا زاویه ای پنهان باشد که باعث ایجاد فضایی جرم خیز یا محل تجمع افراد ناسالم نگردد و والدین فرزندانشان را که در حال بازی هستند به راحتی نظاره کنند و از دید آنها پنهان نشوند.
4 ابجاد گشودگی در فضای ورودی مدارس ابتدایی
امروزه مکان قرارگیری مدارس در خیابانها به گونه ای است که صرفا با یک پیاده رو با عرض کم از هم جدا شده اند