بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال مطالعه تأثیر هزینههای سیاسی بر افشای اختیاری و افشای اجباری اطلاعات میباشد. برای انجام این پژوهش از اطلاعات تاریخی کلیه شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1388 تا 1392 استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیههای پژوهش از تجزیه و تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که در سطح کل شرکتها، رابطه مثبت و معنی داری بین اندازه شرکت و دامنه افشای اجباری آنها وجود دارد، در حالی که بین هزینه های سیاسی و دامنه افشای اختیاری رابطه معنی داری وجود ندارد.
کلمات کلیدی: افشا، افشای اختیاری اطلاعات، افشای اجباری اطلاعات، هزینه های سیاسی
مقدمه
امروزه حسابداری در بنگاههای اقتصادی کشورهای پیشرفته، توانسته است نقش کلیدی و ارزشمند خود را ایفا و توانمندیهای خود را برای رسیدن به اهداف سازمانی نمایان سازد. در ایران نیز با قرار گرفتن درمرحله گذار از صنعتی شدن و حرکت به سمت مدیریت علمی، بازار رقابتی و نیز روند فزایندهی خصوصیسازی، اهمیت اطلاعات حسابداری در تصمیمگیریها وتصمیمسازیهای اقتصادی بیش از پیش نمایان شده است. در تهیه این اطلاعات میبایست به حفظ و بهبود ویژگیهای قابلیت مقایسه و مفید بودن و مناسب بودن اطلاعات و گزارشهای مالی واحدهای اقتصادی توجه شود.
پیشرفتهای سریع فعالیتهای واحدهای اقتصادی در دهههای اخیر، همراه با پیچیدگیهای سامانههای اطلاعاتی و اطلاعرسانی، لزوم تهیه و ارائهی اطلاعات مالی مربوط و قابل اعتماد توسط واحدهای اقتصادی را تشدید کرده است. از مهمترین الزامات تهیه و ارائهی اطلاعات مالی با ویژگیهای مزبور، تدوین استانداردهای حسابداری و رعایت آنهادر عمل است. تدوین این استانداردها معمولاً مبتنی بر شرایط سیاسی، وضعیت اقتصادی و مهمتر از همه تئوریهای حسابداری است. با توجه به فرضیات مختلف پیرامون حسابداری، نظریهپردازان، پژوهشگران و مجریان روشهای حسابداری، رویکردهای مختلفی را برای تدوین تئوری حسابداری دنبال کردهاند.
نتیجه پیروی از این رویکردها ایجاد بحرانهای مستمر در حسابداری است که در آن تأثیر شرایط سیاسی بر فرایند تدوین استانداردهای حسابداری افزوده شده است. یکی از اهداف صورتهای مالی بازتاب نتایج مباشرت مدیریت یا حسابدهی آنها درقبال منابعی است که در اختیار آنها قرار گرفته است. استفادهکنندگان صورتهای مالی برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی، غالباً خواهان ارزیابی وظیفه مباشرت یا حسابدهی مدیریت میباشند. از آنجا که تهیه صورتهای مالی به عهده مدیریت واحد تجاری میباشد، ممکن است بنا به دلایل مختلف گامهایی به سمت مدیریت سود برداشته شود. یکی از انگیزههای مدیریت سود، هزینههای سیاسی میباشد - مهرآذین و همکاران،. - 1391
براساس فرضیهی هزینههای سیاسی که توسط واتز و زیمرمن ارائه گردیده است، سیاستمداران این قدرت را دارند که با استفاده از سیاستهای توزیع دوباره ثروت و نیز از طریق مکانیزمهایی از قبیل مالیاتها، کمکها، اعانات و بیمه و …فعالیت شرکتها را تحت تأثیر قرار دهند. علاوه بر این، دگرگونیها در جریانات نقدی میتواند بوسیله مالیات، مقررات ویژه و اطلاعات مربوط به هزینههای سیاسی، تحت تأثیر قرار گیرد. بنابراین مدیران مجبورند مواردی را که بر شرکت تأثیر خواهند گذاشت در نظر گرفته و در صورت امکان آنها را کنترل نمایند. نتایج پژوهش واتز و زیمرمن حاکی از آن بود که شرکتهای بزرگتر مخارج سیاسی بیشتری را نسبت به شرکتهای کوچکتر متحمل میگردند - فیروزی، . - 1377
دیگان و گردن - 1996 - 1 نیز نشان دادند که اندازه شرکت نیز رابطه زیادی با سطح افشاء داشته و شرکتهایی که در صنایع حساسی قرار گرفته و فعالیت میکنند بیشتر مبادرت به افشاء اطلاعات کرده و سطح افشای بالایی داشتهاند.چااُو و ونگبرن - 1987 - 2 نشان دادندکه افشای اختیاری با اندازه شرکت همبسته میباشد. نظریه افشای داوطلبانه، بیان میدارد که مدیران، درصورت فزونی منافع افشا بر هزینههای آن، اطلاعاتی ازشرکتی که تحت مدیریت خوددارند، را افشا خواهند نمود - هیتزمن وهمکاران3، . - 2010 بر اساس تئوری نمایندگی، مدیران بهعنوان نمایندگان سهامداران ممکن است بهگونهای عمل نمایند یا تصمیمهاییرا اتخاذ کنند که لزوماً درراستای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران نباشد.
مطابق این تئوری، بایدسازوکارهای کنترلی یانظارتی کافی برای محافظت از سهامداران در مقابل تضاد منافع ایجاد شود. موضوع شفافیت1 صورتهای مالی و کیفیت افشای2 اطلاعات ارائهشده در آن بهعنوان یک راهکار عملی موردتوجه قرارگرفته است.جریان شفافیت و باکیفیت اطلاعات موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی3 میشود - حساس یگانه و خیرالهی، - 1387؛ - کرمانو و وافیس4، . - 2005 به نظر میرسد با افزایش هزینههای سیاسی شرکتها، تمایل مدیران به وارد شدن در فرایند های مدیریت سود افزایش یافته و به موازات آن با کاهش شفافیت، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و استفاده کنندگان خارجی شرکتها افزایش یابد.
در سمت دیگر بابزرگتر شدن شرکتها فشار برای افزایش سطح افشای اختیاری توسط آنها افزایش مییابد.اغلب مدیران شرکتهای ایرانی ضمن فعالیت در محیط سیاسی اثرگذار بر شرکتها و تحمل هزینههای سیاسی از تعریف و طبقهبندی انجامگرفته درباره این نوع هزینهها آگاه نیستند. این پژوهش در مورد وجود یا عدم وجود هزینههای سیاسی و ارتباط آن با میزان افشای اختیاری و اجباری شرکتها پژوهشی نو و آگاه کننده برای کلیه مدیران و فعالان در بورس اوراق بهادار و متخصصین حرفه حسابداری و حسابرسی است.
مفهوم افشا
افشا در حسابداری واژهای است فراگیر که تقریباً تمامی فرآیندهای گزارشگری مالی را در برمیگیرد. یکی از اصول اولیه حسابداری اصل افشای کلیه واقعیتهای با اهمیت و مربوط، دربارهی رویدادها وفعالیتهای مالی واحد تجاری به ویژه شرکتهای سهامی عام است. اصل مزبور ایجاب میکند که صورتهای مالی به گونهای تهیه و ارائه شود که از لحاظ هدفهای گزارشگری مالی، قابل فهم، آگاه کننده و حتی الامکان کامل باشد.گزارشگری مالی خواستار افشای اطلاعات مربوط در صورتهای مزبور به گونهای می باشد که از یک طرف، امکان اتخاذ تصمیم آگاهانه برای استفادهکنندگان از صورتهای مالی فراهم کند و از طرف دیگر باعث گمراهی آنان نشود - عالیور، . - 1365
اصطلاح افشای اطلاعات در کلیترین مفهوم به معنای ارائه اطلاعات است. در حسابداری، از این اصطلاح به نحو محدودتری استفاده میشود و صرفاً به معنای ارائه اطلاعات مالی مربوط به یک شرکت در گزارشهای مالی و یا گزارشهای سالانه میباشد. در برخی موارد، مفهوم افشا باز هم محدودتر و به معنای ارائه اطلاعاتی که در صورتهای مالی منظور نشده است تلقی میگردد - پارسائیان،. - 1387
شفافیت و افشای اختیاری
درجوامع مردم سالار دسترسی به اطلاعات شفاف یکی از حقوق اصلی افراد بشمار میرود. شهروندان حق دارند در مورد تصمیمات مباشرانشان - دولتها و نهادهای عمومی - و مبانی این تصمیمات اطلاعات کافی داشته باشند. اطلاعات عامل مهمی برای توسعه نیروی انسانی نیز به شمار میرود، زیرا میتواندانگیزههای لازم را برای توزیع عادلانه منافع حاصل از رشد اقتصادی و