بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر به تحلیل میزان اثرگذاری اقلام تعهدی اختیاری بر محدودیت مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. به طور کلی انتظار میرود نقش اقلام تعهدی در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری و تأمین منابع مورد نیاز آن در شرایطی شرکتها با محدودیت مالی مواجه باشند، متفاوت از زمانی باشد که واحدهای تجاری محدودیت مالی نداشته باشند. آنچه که قابل پیشبینی است، استفاده از اقلام تعهدی اختیاری توسط مدیران برای نشان چشم انداز مثبت و شرایط مطلوب واحدهای تجاری در شرایط وجود محدودیتهای مالی است.

بر این اساس با توجه به متغیرهای در نظر گرفته شده و تدوین فرضیه اصلی پژوهش، به جمعآوری اطلاعات مربوط به تعداد 244 شرکت طی یک دوره زمانی 9 ساله شامل سالهای 1385 الی 1393 شده است و مدل مربوط به تحلیل رگرسیون تصریح شده است. نتایج کلی پژوهش نشان دهنده این موضوع است که اقلام تعهدی اختیاری دارای اثر مستقیم در رفع محدودیتهای مالی و استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری برون سازمانی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، است.

مقدمه

هدف اصلی از گزارشگری مالی، ارائه اطلاعات درباره وضعیت عملکرد واحدهای تجاری به گونهای که امکان تصمیمگیری آگاهانه برای استفادهکنندگان از صورتهای مالی فراهم شود. از آنجایی سود به عنوان یکی از معیارهای مهم ارزیابی از نظر سرمایهگذاران به حساب میآید، لذا تغییرات ایجاد شده در آن میتواند برای سرمایهگذاران مهم ارزیابی شود. بنابراین مدیران برای جلوگیری از ایجاد نوسانهای شدید در ارقام و اعداد گزارش شده در صورتهای مالی، اقدام به تعدیل صورتهای مالی از طریق اقلام در اختیار خود میکنند.

به طور کلی، مدیریت سود1 به عنوان ابزاری برای بالابردن سطح اعتماد و قابیلت اتکاء صورتهای مالی در مورد توان سودآوری شرکت، استفاده میشود، تا اقلام صورتهای مالی واقعبینانهتر و محتاطانهتر ارائه شود - لاتریدیس و کادورینیس2، . - 2009 اقلام تعهدی اختیاری 3 از جمله مواردی است که در اختیار مدیران بوده و آنها را در بهبود اطلاعات تصمیمگیری - نه به عنوان تلاش برای پیچیدهتر کردن فعالیتهای شرکت و گمراه کردن استفادهکنندگان - در مدیریت سود یاری میکند. این اقلام در اختیار مدیران واحد تجاری بوده و به سادگی با تصمیمهای مدیریت تغییر میکنند.

این موارد اغلب در شرایط سخت مالی شرکت کاهش مییابد تا سطح سود ثابت باقی بماند. در واقع در کوتاهمدت، حذف این هزینهها خللی در عملیات جاری شرکت ایجاد نمیکند. لذا مدیران در شرایط بحرانی میزان این اقلام را کاهش میدهند و میتوانند از این اقلام جهت مدیریت سود بهره ببرند - لینک و همکاران4، . - 2013 بنابراین، مدیران در شرایطی که واحد تجاری نیاز به تأمین مالی و افزایش سرمایه دارد، میتوانند از این اقلام استفاده کنند. لذا در شرایطی که ممکن است واحد تجاری با محدودیتهای در تأمین مالی همراه باشد، با استفاده استراتژیک از این اقلام برای افزایش سرمایه کارآمد، اقدام به مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری کنند.

با توجه به مطالب ارائه شده، سوال اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه، آیا خط مشی واحدهای تجاری درباره اقلام تعهدی اختیاری میتواند در رفع محدودیتهای مالی شرکت جهت سرمایهگذاری و تأمین مالی، نقش مثبتی داشته باشد یا خیر؟ در راستای این سؤال، لازم به بیان این موضوع است که با وجود مطالعات زیادی که درباره اقلام تعهدی اختیاری صورت گرفته است، نقش این اقلام در تصمیمگیریهای تأمین مالی واحدهای تجاری، به خوبی شناخته نشده است. به طور کلی انتظار میرود نقش اقلام تعهدی در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری و تأمین منابع مورد نیاز آن در شرایطی شرکتها با محدودیت مالی مواجه باشند، متفاوت از زمانی باشد که واحدهای تجاری محدودیت مالی نداشته باشند.

آنچه که قابل پیشبینی است، استفاده از اقلام تعهدی اختیاری توسط مدیران برای نشان چشم انداز مثبت و شرایط مطلوب واحدهای تجاری در شرایط وجود محدودیتهای مالی است. با این توضیح که واحدهای تجاری برای استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری و توسعه فعالیتهای تجاری پایدار، نیازمند تأمین مالی و سرمایه بیشتر هستند، بنابراین برای رفع موانع و مشکلات تأمین مالی برون سازمانی، به ارائه بازده سودآوری بالاتر قبل از تأمین مالی و عملکرد بهتر در شرایط بعد از تأمین مالی و سرمایهگذاری میپردازند، که این امر در شرایطی که شرکت با محدودیت مالی مواجه باشد منجر به استفاده بیشتر از اقلام تعهدی اختیاری خواهد شد - کاپلان و زینگالس5، . - 1997 منظور از محدودیت مالی، عدم توانایی شرکت برای سرمایهگذاری در همه طرحهای سرمایهگذاری به دلیل تفاوت هزینه تأمین مالی میان منابع داخلی و خارجی است.

ارجحیت منابع داخلی به دلیل عدم دسترسی به منابع خارجی و یا مواجه با مشکلات بیشتری برای دسترسی به منابع مالی برون سازمانی، یا هزینه بالای منابع خارجی ایجاد کننده محدودیتهای مالی است که مخارج سرمایهگذاری را محدود میکند - آلمیدا و همکاران1، . - 2004 فازاری و همکاران - 1988 - 2 بیان میکند که محدودیت مالی در تشریح روابط سرمایهگذاری و جریانهای نقدی وجوه نقد مهم است، به طوری که شرکتی که با محدودیت مالی مواجه است، به منابع مالی گرانتر دست پیدا خواهد کرد و هزینه تأمین مالی بالاتری دارد. لازم به ذکر است در کنار بررسی نقش اقلام تعهدی اختیاری در رفع محدودیتهای مالی و استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری برون سازمانی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، متغیرهای ساختار سرمایه، سود سهام نقدی پرداخت شده، شاخص کیو توبین و میزان رشد فروش شرکت نیز، مورد بررسی قرار میگیرد.

با توجه به آن چه بیان شد، در این پژوهش با استفاده از معیارها و متغیرهای متعدد به بررسی نقش اقلام تعهدی اختیاری بر محدودیت مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته میشود، تا میزان اثرگذاری اقلام تعهدی اختیاری در رفع مشکلات و محدودیتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مشخص شود. در ادامه این پژوهش به بیان مختصری از مبانی نظری موضوع، پژوهشهای صورت گرفته، فرضیهها و مدل پژوهش پرداحته میشود. لازم به ذکر است در پایان، به ارائه یافتههای پژوهش و نتیجهگیری پرداخته میشود.

چارچوب نظری پژوهش

پس از پرداختن به بیان مسئله پژوهش، در این قسمت با هدف آشنایی بیشتر با مبانی نظری موضوع، بررسی و تحلیل و منابع و پیشینه پژوهش، به مرور ادبیات مرتبط با آن و مطالعه و بررسی پژوهشهای انجام شده در داخل و خارج کشور پرداخته میشود.

محدودیت مالی

منظور از محدودیت مالی، عدم توانایی شرکت برای سرمایهگذاری در همه طرحهای سرمایهگذاری به دلیل تفاوت هزینه تأمین مالی میان منابع داخلی و خارجی است. ارجحیت منابع داخلی به دلیل عدم دسترسی به منابع خارجی و یا مواجه با مشکلات بیشتری برای دسترسی به منابع مالی برون سازمانی، یا هزینه بالای منابع خارجی ایجاد کننده محدودیتهای مالی است که مخارج سرمایهگذاری را محدود میکند - آلمیدا و همکاران3، . - 2004 براساس یافتههای مودیگلیانی و میلر - 1958 - 4 در مورد عملیات شرکتها در بازارهای کامل - بازارهای فاقد مسائل نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی - ، تصمیمهای سرمایهگذاری و تأمین مالی شرکتها، مستقل از یکدیگر هستند.

به عبارت دیگر، شرکتها میتوانند همیشه تأمین مالی خارجی را با هزینهای معادل هزینه سرمایه خودشان، انجام دهند و در حقیقت در تأمین مالی بودجه مورد نیاز برای طرحهای خود با هیچ گونه محدودیتی رو به رو نیست. به عبارت دیگر در این کتاب شناسی منابع داخلی و خارجی جایگزین یکدیگر در نظر گرفته میشوند. اما باید در نظر داشت که در نظر گرفتن شرایط بازار کامل بدون هیچ نقصی، غیر واقع بیانه است اما انجام مطالعات و پژوهشهای مختلف در حوزه تأمین مالی نشان داده است که بیشتر شرکتها در بازارهای ناقص فعالیت میکنند که باعث فزونی هزینه تأمین منابع خارجی بر هزینه منابع داخلی میشود و در نتیجه شرکتها، منابع داخلی را برای سرمایهگذاری ترجیح میدهند. به طور کلی تصمیمهای مربوط به سرمایهگذاری در شرکتها تحت تأثیر محدودیت مالی قرار دارند، به ویژه سرمایهگذاریهایی که به عوامل مالی مانند میزان دسترسی به منابع داخلی بستگی دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید