بخشی از مقاله
چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر محدودیت مالی بر سطح افشای اختیاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. برای این منظور نمونه ای مرکب از 95 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره ی زمانی 1388 تا 1392 به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب و فرضیه تحقیق روی داده های مستخرج از نمونه مذکور آزمون شد. جهت سنجش دامنه محدودیت مالی شرکت ها به عنوان متغیر مستقل از دو شاخص کاپلان - 1997 - و زینگالاس - 1997 - و برای سنجش متغیر وابسته دامنه افشای اختیاری شرکتها از مدل 71 عنصری بوتوسان - 1997 - استفاده شده است.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که حساسیت میزان محدودیت مالی شرکت های بورسی بر سطح افشای اختیاری آنها تاثیر معناداری ندارد و سطح افشای اختیاری شرکت های نمونه با افزایش محدودیت مالی افزایش نیافته است. یافته های پژوهش در تضاد با تحقیقات هریس - 1994 - و برنچ و فرد - 1997 - و همکاران - 2004 - و اسپیتوسا و همکاران - 2008 - که وجود رابطه مستقیم بین افشا و نقدشوندگی را تایید نموده اند، مطابق نمی باشد
.1 مقدمه
امروزه حسابداری در بنگاههای اقتصادی کشورهای پیشرفته، توانسته است نقش کلیدی و ارزشمند خود را ایفا و توانمندیهای خود را برای رسیدن به اهداف سازمانی نمایان سازد. در ایران نیز با قرار گرفتن در مرحله گذر از صنعتی شدن و حرکت به سمت مدیریت علمی، بازار رقابتی و نیز روند فزاینده خصوصیسازی، اهمیت اطلاعات حسابداری در تصمیمگیریها و تصمیم سازیهای اقتصادی بیش از پیش نمایان شده است. سرمایه گذاران منطقی بر اساس اطلاعاتی که در دسترس آنها می باشد، اقدام به سرمایه گذاری می نمایند.
لذا اطلاعات یکی از مهمترین ابزارهای تصمیم گیری در سرمایه گذاری می باشد. حفظ سرمایه گذاران در بازارهای مالی نه تنها نیازمند عدم ارائه اطلاعات محرمانه توسط منتشرکنندگان اطلاعات به بیرون می باشد، بلکه می بایست تا حد امکان افشاء به صورت هم زمان و سریع بین تمام طبقات سرمایه گذاران در تمامی نقاطی که برای دریافت این اطلاعات وجود دارند، صورت پذیرد.
به عبارت دیگر یکی از بهترین مکانیزم های کاهش نابرابری اطلاعاتی در بازار سرمایه حذف ریشه های نابرابری اطلاعاتی - رانت اطلاعاتی سهامداران مطلع - است. این عمل در جهت دسترسی یکسان به اطلاعات محرمانه ضروری است تا بتوان تساوی نشر اطلاعات شرکت را در بین سرمایه گذاران، چه سهامداران عمده و چه سهامداران جزء برقرار نمود. در هر بازار مالی با توجه به گستردگی و عمق بازار، ابزارهای متنوعی جهت سرمایه گذاری وجود دارد
عدم توانایی در تامین وجوه برای سرمایه گذاری، ممکن است ناشی از شرایط بد اعتباری و عدم توانایی در گرفتن وام و یا عدم توانایی در انتشار سهام جدید، یا وجود دارایی های غیرنقدشونده باشد. به هرحال "محدودیت مالی" نمی تواند مترادف با "فشارمالی" باشد. همین طور مترادف با "فشارهای اقتصادی" یا "ریسک ورشکستگی" نیست، اگرچه این ها، بدون شک با محدودیت مالی مرتبط هستند منظور از اصطلاح "محدودیت مالی"این است که مانع تامین وجوه برای همه سرمایه گذاری های مطلوب می شود
.2 ادبیات و پیشینه تحقیق
با توجه به نیاز واحدهای تجاری به توسعه فعالیتهای اقتصادی و انجام سرمایه گذاری های جدید، ضروری است نحوه تامین مالی برای اجرای پروژه های سرمایه گذاری نیز مشخص شود در یک بازار کامل سرمایه، انتظار می رود شرکتها برای تامین مالی به راحتی به تامین مالی خارجی دسترسی داشته و شیوه تامین مالی تاثیری بر تصمیمات سرمایه گذاری نداشته باشد، اما در دنیای واقعی، هزینه تامین مالی داخلی و خارجی متفاوت است و به دلیل وجود مشکل نمایندگی1 و عدم تقارن اطلاعاتی 2عمدتاً، هزینه تامین مالی خارجی بیشتر است و به همین دلیل شرکتها تمایل به استفاده از منابع داخل شرکت دارند.
مدیران شرکتها به منظور حداکثر کردن ارزش شرکت، به دنبال اجرای پروژه های سرمایه گذاری با سودآوری بالا هستند. اجرای پروژه های سودآور، مستلزم تامین مالی داخلی، تامین مالی خارجی و یا ترکیبی از دو روش است ولی به دلیل مساله نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی و بالتبع تامین مالی گران تر از خارج، شرکتها بیشتر تمایل به استفاده از منابع داخل شرکت دارند
وقتی سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و یک شرکت وِجود داشته باشد، هاگز افشا را به عنوان شیوه ای برای مدیران شرکت می داند که بتواند از این طریق ارزش شرکت را به سرمایه گذاران نشان دهند. به دلیل فقدان اطلاعات، سرمایه گذاران قیمتی را که می خواهند برای سهام یک شرکت بپردازند کاهش می دهند. شرکت ها برای جلوگیری از کاهش قیمت گذاری از سوی سرمایه گذاران، ترغیب می شوند تا تمام اطلاعات مالی مرتبط را افشا نمایند. بنابراین، برای شرکت ها، افشای اطلاعات بیشتر به سرمایه گذاران، سودمند است.
این استدلال بر مبنای این فرضیه است که عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت ها و سرمایه گذاران زمانی روی می دهد که شرکت ها افشای کامل اطلاعات را انجام نمی دهند. روشهای متداول افشا را می توان به این صورت طبقه بندی کرد:
-1 شکل و ترتیب صورتهای مالی،-2 اصطلاحات و ارائه مطالب توصیفی،-3 اطلاعات داخل پرانتز،-4 یاداشتهای همراه صورتهای مالی،-5 صورتها و جداول مکمل،-6 نکات مندرج در گزارش حسابرس،-7 گزارش هیئت مدیره به مجمع
در این پژوهش به منظور واکاوی مشاهدات جمع آوری شده از روش های آماری و نرمافزار اقتصاد سنجی و تحلیل آماری ایویوز استفاده شد. در ابتدا اطلاعات مربوط به آمار توصیفی شامل شاخص های مرکزی و پراکندگی تمامی متغیرهای استفاده شده در مدل رگرسیونی ارائه شد. در ادامه به بررسی پیش فرضهای کلاسیک استفاده از الگوی رگرسیون خطی چندگانه مانند ایستایی - پایایی - ، عدم همخطی، همسانی واریانس، تشخیص مدل مناسب، عدم خودهمبستگی و معنادار بودن مدل های رگرسیونی مورد بررسی قرار گرفت. سپس فرضیه پژوهش مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفت که با توجه به نتایج به دست آمده، بررسی تاثیر متغیرهای کنترلی نشان می دهد که اندازه شرکت بر افشای اختیاری تاثیر معکوس دارد.
پیشینه پژوهش داخلی و خارجی
دکتر رافیک یاغومیان و سجاد نقدی - 1393 - ، در پژوهشی تاثیر ساز و کارهای حاکمیت شرکتی بر میزان افشای اختیاری اطلاعات در گزارش های سالانه 213 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1388 تا 1389 است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که از میان ساز و کارهای نظام حاکمیت شرکتی در حوزه افشای اختیاری، تنها مالکیت نهادی رابطه مثبت و معناداری با سطح افشای اختیاری دارد.
یونس بادآورنهندی، سعید درخور - - 1392 ، رابطه بین محدودیت مالی، ارزش وجه نقد و خالص سرمایه گذاری را بررسی کردند.در این تحقیق اطلاعات مالی 86 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1385 تا 1389 بررسی شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که وجه نقد در مورد شرکت هایی که دارای محدودیت مالی هستند نسبت به شرکت هایی که فاقد محدودیت مالی هستند، بیشتر باعث افزایش ارزش شرکت می گردد . فرانسیس و همکاران - - 2008 ، تاثیر افشای اختیاری درباره سرمایه انسانی را روی عدم تقارن اطلاعاتی میان مدیران و سرمایه گذاران نشان می داد که افشای اطلاعات درباره سرمایه نیروی انسانی و هزینه های بازنشستگی آنها موجب تقلیل سطح عدم تقارن اطلاعاتی درباره شرکت ها شده و این قضیه به ویژه در مورد شرکت های کوچکتر بیشتر مشهود است.
فرانسیس و همکاران - - 2008، ارتباط بین افشای اختیاری ، کیفیت سود و هزینه سرمایه را بررسی نمودند. نتایج حاصل نشان داد که بین افشای اختیاری و هزینه سرمایه رابطه معناداری وجود دارد.
بنکهچ و پلنبرگ - - 2008، تاثیر سطح افشای اختیاری را بررابطه بین بازده جاری و سود آتی در شرکت های دانمارکی مورد آزمون قرار دارند.آن ها دریافتند که در شرکت های با سطح افشای اختیاری بالاتر،رابطه بین بازده سهام و سود آتی نسبت به شرکت های دارای سطح افشای اختیاری پایین تر،بیشتر است.بر خلاف پیش بینی آن ها و یافته های تحقیق لاندهلمز و میرز، نتایج نشان داد که افزایش افشای اختیاری موجب قوی تر شدن رابطه بین بازده سهام و سود آتی در شرکت های مورد بررسی نمی شود.
ولک وهمکاران - 2007 - ، افشا را در بر گیرنده اطلاعات مالی مربوط، اعم از اطلاعات داخل و خارج از صورتهای مالی میدانند. همچنین افشای اطلاعات بودجهای را به عنوان یکی از موارد افشا شده خارج از متن صورتهای مالی معرفی میکنند.
همچنین نتایج تحقیق کورمیر - - 2006 ، وجود رابطه معنی دار بین افشای اختیاری و هزینه سرمایه را تایید می کند.
بلکویی - 2002 - ، در کتاب تئوریهای حسابداری، افشا را در برگیرنده اطلاعاتی میداند که برای سرمایهگذار معمولی مفید واقع شود و موجب گمراهی خواننده نگردد. به صورتی آشکارتر، اصل افشا بدین معنی است که هیچ اطلاعات مهم مورد توجه و علاقه سرمایهگذار معمولی نباید حذف یا پنهان شود.
لاندهلم و میرز - - 2002، بررسی کردند که آیا افشای اضافی اطلاعات بر قیمت جاری سهام تاثیر می گذارد.یافته های آن ها نشان داد که در شرکت هایی که به طور نسبی افشای آگاه بخش و مفید انجام می دهند،بازده جاری سهام،اخبار آتی سود را بیشتر منعکس می کند.
.3 فرضیه های تحقیق:
میزان محدودیت مالی شرکتهای بورسی بر سطح افشای اختیاری آنها تاثیر معنا داری دارد.
مدل رگرسیون برای آزمون فرضیه تحقیق